بررسی حیاتی ترین مساله اسلام در کتاب «امامت و امامان(ع)» نوشته آیت الله امینی

کتاب «امامت و امامان(علیهم السلام)» نوشته آیت الله ابراهیم امینی از سوی موسسه بوستان کتاب تجدید چاپ شد. اثر حاضر، موضوع امامت که یکی از اصول مهم حیاتی اسلام و ضامن پویایی دین و استمرار نبوت است را برای آشنایی جوانان به رشته تحریر درآورده است.

موضوع : اطلاع رسانی تعداد بازدید : 1142     تاریخ درج : 1389/02/13     زمان درج : 21:35     منبع : www.ibna.ir

امامت یکی از مهمترین و حیاتی ترین مسائل اسلامی است و در این زمان و همه زمان ها حضور مستمر داشته و خواهد داشت، در شوون مختلف زندگی کاملا تاثیر دارد و مسوولیت آفرین است. از همین رهگذر در احادیث فراوانی، شناخت امام در هر زمان به عنوان یک وظیفه مهم اسلامی و از نشانه های ایمان به شمار رفته و ترک آن در حد ضلال و گمراهی معرفی شده است.
 
رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.» و نیز فرمود: «هر کس بمیرد در حالی که امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است». ابن ابی یعفور گفت: «از امام صادق(ع) درباره حدیث پیامبر(ص) که فرموده: "من مات و لیس له امام فمیتة میتة جاهلیه" سوالی کردم، که آیا مراد مرگ در حال کفر است؟ فرمود: منظور مرگ در حال ضلالت و گمراهی است. عرض کردم: پس هر کس در این زمان بمیرد در حالی که امام نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است؟ فرمود: آری.»
 
فضیل بن یسار از امام صادق(ع) روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: «"هر کس بمیرد در حالی که امامی نداشته است مرگ او مرگ جاهلیت خواهد بود". فضیل به امام عرض کرد: آیا رسول خدا این مطلب را فرموده است؟ امام فرمود: آری، به خدا سوگند. روای عرض کرد: پس اگر کسی بمیرد در حالی که امامی ندارد به مرگ جاهلیت خواهد مرد؟ فرمود: آری چنین است».
 
از این احادیث استفاده می شود که شناخت امام بر هر مسلمانی از اوجب واجبات است. اکنون دو سوال مهم مطرح می شود. یکی این که مقصود از شناخت امام چیست، آیا شناخت شناسنامه ای است یا چیز دیگری مراد است؟ سوال دوم این که شناخت امام، آن هم با آن همه تاکیداتی که در احادیث آمده، چه سودی دارد؟ به ویژه با توجه به این که دوران امامت به حسب ظاهر سپری شده است و در زمان حاضر شخص یا اشخاصی وجود ندارند که احتمال امامت درباره شان برود تا مامور به تحقیق و شناسایی امام واقعی باشیم. با توجه به وضع موجود آیا بهتر نیست مساله امامت و بحث و جدال درباره آن را رها سازیم و به مسائل مهمتر اسلامی بپردازیم؟
 
نویسنده کتاب در پاسخ به سوال نخست می نویسد: «چنان که در مباحث آینده همین کتاب به اثبات می رسد! امامت و پیشوایی در اسلام از جایگاه بسیار رفیع و بلندی برخوردار است و انسان های عادی صلاحیت تصدی چنین مقام بلندی را ندارند، بلکه تنها کسانی صلاحیت رسیدن به چنین مقام والایی را دارند که از ویژگی هایی برخوردار باشند که مهمترین آن ها عبارت است از:
 
1. علم به همه علوم و معارف و احکام و قوانین شریعت که از جانب خدا بر پیامبر(ص) وحی شده است. یعنی امام خزینه دار علوم نبوت است و باید چنین باشد.
2. امام باید در اخذ علوم و معارف دین و ضبط و نگهداری و نشر آنها، از خطا و اشتباه و نسیان مصون و معصوم باشد.
3. از ارتکاب گناه و تخلف از دستورهای شریعت نیز باید معصوم و پاک باشد. خود به احکام دین عمل کند تا مردم از گفتار و رفتار و اخلاقش درس دین داری بیاموزند.
 
بنابراین، شناختی که در احادیث بر آن تاکید شده تنها شناخت شناسنامه ای نیست، بلکه شناخت و احراز شخصیت ممتاز علمی، عملی، اخلاقی، فضائل و کمالات ذاتی، منظور است.»
 
به عقیده نویسنده، با توجه به آن چه در پاسخ به سوال نخست گفته شد، پاسخ به سوال دوم نیز روشن می شود، چون اگر امام را خزینه دار همه علوم و معارف و احکام و قوانین شریعت دانستیم، هر مسلمانی وظیفه دارد در فراگرفتن علوم و وظایف دینی خود، به امام مراجعه کند و از آن منبع اصیل و معتبر استفاده کند. بنابراین، تحقیق و کنجکاوی در شناخت امام واقعی برای اخذ علوم دین از او، یکی از ضروری ترین مسائل هر انسان مسلمانی است که به سعادت دنیوی و اخروی خویش می اندیشد، معلوم است که چنین وظیفه مهمی اختصاص به زمان خاصی ندارد بلکه در همه زمان ها مورد نیاز می باشد. مگر مردم این زمان وظیفه ندارند احکام اصیل و واقعی اسلام را بیاموزند و بدان ها عمل کنند؟ مگر پیامبر اسلام قرآن و عترت را به عنوان دو منبع و مرجع معتبر علمی معرفی نکرده است؟ پس مسلمان ها در همه زمان ها وظیفه دارند در شناخت مصادیق عترت معصوم تلاش و کنجکاوی نمایند، آنان را بیابند و از گفتار، رفتار، و اخلاقشان استفاده کنند. به علاوه با توجه به این که تنها امام معصوم است که از جانب خدای متعال برای زمامداری امت اسلام تعیین و معرفی شده و خلیفه راستین پیامبر است و حق حاکمیت دارد، و با وجود او دیگری حق حاکمیت ندارد. بنابراین، مردم، در همه زمان وظیفه دارند در پیدا کردن امام و حاکم راستین و زمینه سازی در جهت تاسیس حاکمیت او کنجکاوی و تلاش کنند، تا حق به حق دار واقعی برسد. معلوم است که این مساله نیز اختصاص به زمان ومکان و انسان های زمانی دون زمانی ندارد. چون نیاز به حکومت مشروع اسلامی، از نیازهای اولیه امت اسلام بوده است.
 
کتاب حاضر نیز در همین راستا و در سطح جوانان، نگارش یافته و می تواند در این باره به آنان کمک کند. کتاب در چهار بخش تنظیم شده است: بخش نخست؛ تعریف امامت و امتیازهای امامان، بخش دوم؛ عترت و اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن و احادیث، بخش سوم؛ معرفی امامان و ادله امامت و بخش چهارم؛ نصوص بر هریک از امامان، فضائل و مکارم اخلاق، علم و دانش، عبادت و سیر و سلوک معنوی آن بندگان برگزیده الهی نام دارند.
 
آیةالله ابراهیم امینی، نویسنده این اثر، سال 1304 شمسی در نجف آباد دیده به جهان گشود. وی پس از گذراندن تحصیلات کلاسی در 1321 وارد حوزه علمیه اصفهان شد و ادبیات و مقداری از سطح فقه و اصول را در آن جا گذراند. آنگاه در حوزه علمیه قم به تحصیل ادامه داد و ضمن تکمیل دروس سطح نزد اساتید معروف آن زمان، خارج فقه و اصول را از محضر امام خمینی(ره) و آیات عظام: بروجردی، گلپایگانی و محقق داماد(ره) بهره برد.
 
وی علاوه بر تدریس فقه و اصول و فلسفه، از سال 1342 به تالیف و تحقیق پرداخت و آثار زیادی منتشر ساخت. از جمله آثاری که موسسه بوستان کتاب آنها را منتشر کرده، عبارتند از: همه باید بدانند؛ بررسی مسائل کلی امامت؛ وحی در ادیان آسمانی؛ همسرداری؛ تربیت؛ اسلام و تعلیم و تربیت؛ آشنایی با وظایف و حقوق زن؛ پیامبری و پیامبر اسلام؛ آشنایی با اسلام؛ خداشناسی؛ معاد در قرآن؛ جوان و همسرگزینی؛ امامت و امامان(ع).
 
همچنین اکثر کتاب های وی به یک یا چند زبان دیگر ترجمه شده اند.
 
چاپ دوم کتاب «امامت و امامان(علیهم السلام)» در شمارگان 1000 نسخه، 412 صفحه و بهای 56000 ریال راهی بازار نشر شد.
کلمات کلیدی
اخلاق  |  کتاب  |  اسلام  |  امام  |  امامت  |  مرگ جاهلیت مرده  |  مساله اسلام در کتاب  | 
لینک کوتاه :