پایان نامه  /  مدیریت

طراحی مدل خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی در ایران

چکیده تحقیق: تجربه آموزش کارآفرینی در طی یک دهه اخیر (90 – 1380) در ایران نشان داده است که فعالیت های مفید و موثری در این زمینه صورت گرفته است اما پراکندگی و فقدان یک نظام سیاست گذاری منسجم موجب افت بهره وری و موازی کاری در آموزش کارآفرینی شده است. از این رو این تحقیق با هدف طراحی مدل خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی برای سازمانها و نهادهای دخیل در امر خط مشی گذاری آموزش کارآفرینی سعی دارد تا این سوال اصلی را پاسخ دهد که «در وضعیت مطلوب (از منظر خبرگان) چه نهادهایی در کدام مرحله از خط مشی گذاری و در خصوص کدامیک از اجزاء و عناصر نظام آموزش کارآفرینی باید به ایفای نقش بپردازد؟» جهت ارایه پاسخ به سوال فوق، وضعیت موجود و مطلوب نهادهای خط مشی گذار در حوزه آموزش کارآفرینی و نقش هر نهاد در فرایند خط مشی گذاری (تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی) و فاصله (تفاوت) وضع موجود با وضع مطلوب نهادهای خط مشی گذار مطالعه شد. در مدل مفهومی خط مشی گذاری برای آموزش کارآفرینی 3 بعد عناصر نظام آموزش کارآفرینی(شامل کمیت و کیفیت منابع انسانی ، بودجه و منابع مالی، امکانات و تجهیزات، برنامه ریزی و روش اجرای آموزش، حجم خروجی و فارغ التحصیلان دوره، حجم اشتغال زایی برای خود و دیگران و قوانین و مقررات در نظام آموزش کارآفرینی)، مراحل خط مشی گذاری( شامل تدوین، اجرا و ارزیابی سیاست) و نهادهای خط مشی گذار (شامل کلیه نهادهایی که در آموزش رسمی و غیررسمی کارآفرینی به خط مشی گذاری می پردازند) ترسیم شده مولفه های فرعی این ابعاد عبارتند از: در این پژوهش، یک بازه زمانی 5 ساله (88-1383) در نظر گرفته شده و داده های تحقیق مربوط به این بازه زمانی می باشد و با توجه به گستردگی نهادهای خط مشی گذار عملا قلمرو مکانی تحقیق کل کشور را در برمی گیرد. این تحقیق از نوع کاربردی است و در مرحله طراحی مدل از روش اکتشافی و در مرحله آزمون مدل از روش توصیفی بهره برده است. از بعد افق زمانی از نوع مقطعی بوده و در جمع آوری اطلاعات ترکیبی از روش های کمی (توزیع پرسشنامه) و کیفی (تحلیل محتوای مطالعه کتابخانه ای اسناد و مصاحبه عمیق با خبرگان) را به خدمت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه خبرگان و صاحب نظران خط مشی گذاری در آموزش کارآفرینی تشکیل می دهند که عملا در نهادهای مهم خط مشی گذار (وزارت خانه های خاص، موسسات آموزش عالی، خبرگان دانشکده کارآفرینی و سایر خبرگان) تشکیل می دهند که بالغ بر 228 نفر شناسایی شدند. نمونه گیری به روش نمونه در دسترس انجام شده است زیرا امکان اخذ نظرات کلیه افراد مقدور نبود از 137 نفر از خبرگان (بعنوان نمونه آماری) نظرخواهی شده است که این خبرگان در 16 دستگاه توزیع شده بودند. در این تحقیق برای ترسیم مدل مفهومی از مطالعات کتابخانه (اسناد، مصوبات، صورتجلسات و ... در خصوص آموزش کارآفرینی) و مصاحبه عمیق با خبرگان و جهت آزمون مدل مفهومی از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون های آماری (آزمون دو جمله ای، تحلیل واریانس و مقایسه میانگین) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و خروجی آن در فصل چهارم در قالب آمار توصیفی و آمار استنباطی ارایه شده است. در بخش تحلیل آماری سوالات فرعی برای آموزش رسمی و غیررسمی طرح و پاسخ داده شده است. در فصل پنجم نیز براساس تحلیل های صورت گرفته، نتایج تحلیل ها، چالش های شناسایی شده و راهکارهای مربوطه ارایه شده است. همچنین در این فصل مدل تحلیلی تحقیق ارایه شده است. در پایان، 2 مدل برای خط مشی گذاری در آموزش کارآفرینی (برای آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی کارآفرینی ) ارایه شده است. در این مدل نهادهای خط مشی گذاری و نقش آنها در مراحل و عناصر مختلف تبیین شده است. در بخش پایانی رساله چالشهای عمومی (20 مورد چالش) و چالشهای بخشی (مربوط به بخشهای مختلف نظام آموزش کارآفرینی) و راهکارهای رفع چالش از جمله تاسیس بنیاد ملی آموزش کارآفرینی، راهکارهای کلی و خط مشیهای مربوط به هر بخش ارایه شده است.

نویسنده : رحمتی، محمد حسین رشته : مدیریت دولتی دانشگاه : دانشگاه تهران استاد راهنما : مقیمی، سیدمحمد تاریخ دفاع : 1389 تعداد بازدید : 3120     تاریخ درج : 1390/02/28    

طراحی مدل خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی در ایران رحمتی، محمد حسین2مدیریت دولتیدانشگاه تهرانمقیمی، سیدمحمد الوانی، مهدی 1389چکیده تحقیق: تجربه آموزش کارآفرینی در طی یک دهه اخیر (90 – 1380) در ایران نشان داده است که فعالیت های مفید و موثری در این زمینه صورت گرفته است اما پراکندگی و فقدان یک نظام سیاست گذاری منسجم موجب افت بهره وری و موازی کاری در آموزش کارآفرینی شده است. از این رو این تحقیق با هدف طراحی مدل خط مشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی برای سازمانها و نهادهای دخیل در امر خط مشی گذاری آموزش کارآفرینی سعی دارد تا این سوال اصلی را پاسخ دهد که «در وضعیت مطلوب (از منظر خبرگان) چه نهادهایی در کدام مرحله از خط مشی گذاری و در خصوص کدامیک از اجزاء و عناصر نظام آموزش کارآفرینی باید به ایفای نقش بپردازد؟» جهت ارایه پاسخ به سوال فوق، وضعیت موجود و مطلوب نهادهای خط مشی گذار در حوزه آموزش کارآفرینی و نقش هر نهاد در فرایند خط مشی گذاری (تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی) و فاصله (تفاوت) وضع موجود با وضع مطلوب نهادهای خط مشی گذار مطالعه شد. در مدل مفهومی خط مشی گذاری برای آموزش کارآفرینی 3 بعد عناصر نظام آموزش کارآفرینی(شامل کمیت و کیفیت منابع انسانی ، بودجه و منابع مالی، امکانات و تجهیزات، برنامه ریزی و روش اجرای آموزش، حجم خروجی و فارغ التحصیلان دوره، حجم اشتغال زایی برای خود و دیگران و قوانین و مقررات در نظام آموزش کارآفرینی)، مراحل خط مشی گذاری( شامل تدوین، اجرا و ارزیابی سیاست) و نهادهای خط مشی گذار (شامل کلیه نهادهایی که در آموزش رسمی و غیررسمی کارآفرینی به خط مشی گذاری می پردازند) ترسیم شده مولفه های فرعی این ابعاد عبارتند از: در این پژوهش، یک بازه زمانی 5 ساله (88-1383) در نظر گرفته شده و داده های تحقیق مربوط به این بازه زمانی می باشد و با توجه به گستردگی نهادهای خط مشی گذار عملا قلمرو مکانی تحقیق کل کشور را در برمی گیرد. این تحقیق از نوع کاربردی است و در مرحله طراحی مدل از روش اکتشافی و در مرحله آزمون مدل از روش توصیفی بهره برده است. از بعد افق زمانی از نوع مقطعی بوده و در جمع آوری اطلاعات ترکیبی از روش های کمی (توزیع پرسشنامه) و کیفی (تحلیل محتوای مطالعه کتابخانه ای اسناد و مصاحبه عمیق با خبرگان) را به خدمت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه خبرگان و صاحب نظران خط مشی گذاری در آموزش کارآفرینی تشکیل می دهند که عملا در نهادهای مهم خط مشی گذار (وزارت خانه های خاص، موسسات آموزش عالی، خبرگان دانشکده کارآفرینی و سایر خبرگان) تشکیل می دهند که بالغ بر 228 نفر شناسایی شدند. نمونه گیری به روش نمونه در دسترس انجام شده است زیرا امکان اخذ نظرات کلیه افراد مقدور نبود از 137 نفر از خبرگان (بعنوان نمونه آماری) نظرخواهی شده است که این خبرگان در 16 دستگاه توزیع شده بودند. در این تحقیق برای ترسیم مدل مفهومی از مطالعات کتابخانه (اسناد، مصوبات، صورتجلسات و ... در خصوص آموزش کارآفرینی) و مصاحبه عمیق با خبرگان و جهت آزمون مدل مفهومی از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون های آماری (آزمون دو جمله ای، تحلیل واریانس و مقایسه میانگین) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و خروجی آن در فصل چهارم در قالب آمار توصیفی و آمار استنباطی ارایه شده است. در بخش تحلیل آماری سوالات فرعی برای آموزش رسمی و غیررسمی طرح و پاسخ داده شده است. در فصل پنجم نیز براساس تحلیل های صورت گرفته، نتایج تحلیل ها، چالش های شناسایی شده و راهکارهای مربوطه ارایه شده است. همچنین در این فصل مدل تحلیلی تحقیق ارایه شده است. در پایان، 2 مدل برای خط مشی گذاری در آموزش کارآفرینی (برای آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی کارآفرینی ) ارایه شده است. در این مدل نهادهای خط مشی گذاری و نقش آنها در مراحل و عناصر مختلف تبیین شده است. در بخش پایانی رساله چالشهای عمومی (20 مورد چالش) و چالشهای بخشی (مربوط به بخشهای مختلف نظام آموزش کارآفرینی) و راهکارهای رفع چالش از جمله تاسیس بنیاد ملی آموزش کارآفرینی، راهکارهای کلی و خط مشیهای مربوط به هر بخش ارایه شده است.
لینک کوتاه :