مفسران اقوال و احتمالات فراوانی ذکر کردهاند: بعضی بالغ بر بیست قول[1] و بعضی از آن هم فراتر رفته و بالغ بر سی و شش قول نقل کردهاند! [2].
و مهمترین آنها اقوال زیر است.
1- منظور اعداد زوج و فرد است، مطابق این تفسیر خداوند به کل اعداد که از زوج و فرد تشکیل شده است سوگند یاد کرده، اعدادی که همه محاسبات و نظامها بر محور آن میچرخد، و سراسر عالم هستی را فرا میگیرد، گویی فرموده است قسم به نظم و حساب، و در حقیقت مهمترین مطلب در جهان هستی همین مساله نظم و حساب و عدد است و در زندگی انسانها نیز پایه اصلی را تشکیل میدهد.
2- منظور از" شفع" مخلوقات است چرا که همه آنها دارای زوج و قرینی هستند و منظور از" وتر" خدا است که هیچ شبیه و نظیر و مانند ندارد، بعلاوه ممکنات همگی مرکب از" ماهیت" و" وجود" هستند که در فلسفه از آن تعبیر به" زوج ترکیبی" میشود، تنها هستی بیانتها و بدون ماهیت ذات پاک خدا است (این تفسیر در بعضی از روایات معصومین به آن اشاره شده است) [3].
3- منظور از زوج و فرد کل مخلوقات جهان است که از یک نظر بعضی زوجند و بعضی فرد.
4- منظور نمازها است که بعضی از نظر تعداد رکعات زوج است و بعضی فرد (این معنی نیز در روایتی از معصومین ع نقل شده است) یا اینکه منظور همان نماز شفع و وتر است که در آخر نافله شب خوانده میشود.
5- منظور از" شفع" روز" ترویه" (هشتم ماه ذی الحجة که حاجیان آماده کوچ به عرفات میشوند) و منظور از" وتر" روز" عرفه" است که زائران خانه خدا در عرفاتند، یا اینکه منظور از شفع روز عید قربان (دهم ذی الحجه) و منظور از وتر روز" عرفه" است (این تفسیر نیز در روایات معصومین آمده است).
عمده آن است اگر الف و لام در این دو کلمه برای عموم باشد همه این معانی در آن جمع میگردد، چرا که هر کدام از این تفسیرها و غیر اینها بیان مصداقی است از مصداقهای" شفع" و" وتر"، و ذکر هر یک به خصوص به معنی انحصار در آن مفهوم نیست، بلکه از قبیل تطبیق بر یک مصداق روشن است.
ولی اگر الف و لام در آنها برای عهد باشد اشاره به زوج و فرد خاصی است، و در اینجا به تناسب سوگندهای گذشته دو معنی از همه مناسبتر است نخست اینکه منظور روز عید و روز عرفه باشد که با شبهای دهگانه آغاز ذی الحجه مناسبت کامل دارد، و مهمترین قسمتهای مناسک حج در آنها انجام میشود، و یا اینکه نمازها است به تناسب سوگند به فجر که وقت سحرگاهان و وقت راز و نیاز به درگاه پروردگار است به خصوص اینکه هر دو تفسیر در روایاتی که از معصومین نقل شده نیز وارد است.[4]
[1]تفسیر فخر رازی جلد 31 صفحه 164
[2]علامه طباطبائی در المیزان آن را از بعضی از مفسران نقل کرده است (جلد 20 صفحه 406)- در تفسیر" روح المعانی" این مطلب از کتاب" التحریر و التحییر" نقل شده (جلد 30 صفحه 120).
[3] ابو سعید خدری" آن را از پیغمبر اکرم (ص) نقل کرده است (مجمع البیان جلد 10 صفحه 485).
[4] تفسیر نمونه، ج26، ص: 445