پرسش و پاسخ  /  فرهنگ و تمدن  /  روحانیت و حوزه علمیه

اشکالات و محدودیت های پوشیدن لباس روحانیت برای جامعه و افراد روحانی

اگر بخواهیم در رابطه با لباس روحانیت یک بحث فقهی ارائه دهیم، باید ارتباط این لباس را با لباس شهرت، که در روایات ما از آن نهی شده است، بررسی کنیم که آیا لباس روحانیت در شکل متعارف خود (عمامه، عبا، قبا، نعلین)، آیا یکی از مصادیق لباس شهرت هست یا نه؟ مرحوم صاحب عروه(ره) در تعریف لباس شهرت فرموده است:«پوشیدن لباس شهرت به این است، که شخصی لباسی که از نظر جنس یا رنگ یا وضع و هیئت یا طرز دوخت، بر خلاف شخصیت اوست، بپوشد مثل این که یک دانشمند دینی(روحانی) لباس نظامی بپوشد، یا بر عکس، و همین طور حرام است که زن، لباس اختصاصی مردان را بپوشد یا مرد، لباس اختصاصی زنان را بپوشد. در کتاب معجم الفاظ فقه جعفری، در تعریف لباس شهرت آمده است: «لباسی است که پوشیدن آن در نزد مردم، غیر متعارف است و موجب مشهور شدن کسی که آن را می پوشد، در بین مردم می شود، مثل این که مرد لباسهای زنان را بپوشد و زن لباس مردان را بپوشد.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 9610     تاریخ درج : 1385/10/25     منبع : پایگاه حوزه    

سوال با توجه به روایاتی که در رابطه با لباس شهرت وارد شده است و فقهای بزرگوار و مراجع تقلید نیز بر اساس آنها فتوای به تحریم داده اند، و با توجه به این که بعید نیست این تحریم ، تحریم عقلی بوده باشد به جهت این که عقل به نیکی درک می کند که اگر لباسی موجب تمایز گردد ، زمینه معصیت را برای دیگران فراهم می کند، به عبارتی خودش را در معرض تهمت قرار می دهد، از اینها گذشته فردی که چنین لباسی را می پوشد از لحاظ روحی و فکری آرامش را از دست خواهد داد و همیشه با نوعی التهاب و اضطراب در جامعه حضور خواهد داشت.

جواب

اگر بخواهیم در رابطه با لباس روحانیت یک بحث فقهی ارائه دهیم، باید ارتباط این لباس را با لباس شهرت، که در روایات ما از آن نهی شده است، بررسی کنیم که آیا لباس روحانیت در شکل متعارف خود (عمامه، عبا، قبا، نعلین)، آیا یکی از مصادیق لباس شهرت هست یا نه؟

در این که لباس شهرت از نظر اسلام حرام است، بحثی نیست و این حکم در روایات ائمه معصومین علیهم السلام در وسائل الشیعه در کتاب «الملابس» آمده است. بحث در این است، که لباس شهرت چیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ و آیا ویژگی های لباس شهرت شامل ویژگی های لباس روحانیت می شود یا نه؟

برای شناخت ویژگی های لباس شهرت باید به سراغ کلمات فقها برویم زیرا در روایات در این زمینه چیزی بیان نشده است.

مرحوم صاحب عروه(ره) در تعریف لباس شهرت فرموده است:«پوشیدن لباس شهرت به این است، که شخصی لباسی که از نظر جنس یا رنگ یا وضع و هیئت یا طرز دوخت، بر خلاف شخصیت اوست، بپوشد مثل این که یک دانشمند دینی(روحانی) لباس نظامی بپوشد، یا بر عکس، و همین طور حرام است که زن، لباس اختصاصی مردان را بپوشد یا مرد، لباس اختصاصی زنان را بپوشد.»

در کتاب معجم الفاظ فقه جعفری، در تعریف لباس شهرت آمده است: «لباسی است که پوشیدن آن در نزد مردم، غیر متعارف است و موجب مشهور شدن کسی که آن را می پوشد، در بین مردم می شود، مثل این که مرد لباسهای زنان را بپوشد و زن لباس مردان را بپوشد.»

حضرت امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله تعریفی شبیه به تعریف صاحب عروه ارائه داده اند.

مرحوم آیت الله العظمی خویی(ره) نیز تعریفی طبق تعریف صاحب عروه الوثقی نموده اند. همین طور حضرت آیت الله تبریزی، حضرت آیت الله العظمی بهجت، و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای [i] نیز تعاریفی به همین مضمون دارند.

با توجه به این تعاریف، لباس شهرت، لباسی است که حداقل دارای یکی از ویژگی های زیر باشد:

1ـ قماش(پارچه) آن غیر متعارف باشد.

 2ـ طرز دوخت آن غیر متعارف باشد.

 3ـ رنگ آن غیر متعارف باشد.

 4ـ کیفیت پوشیدن آن غیر متعارف باشد.

 5ـ لباس خیلی کوتاه یا خیلی بلند و گشاد باشد.

اینها ویژگی هایی است که اگر هر کدام، در هر لباسی وجود داشته باشد، موضوع لباس شهرت حاصل می شود، و بدنبال آن حکم لباس شهرت، که حرمت است می آید. و الا ما از پیش خود نمی توانیم برای لباس شهرت مصداق درست کنیم.

آیا لباس روحانیت دارای حداقل یکی از این ویژگی هاست؟ کدامیک این ویژگی ها در لباس روحانیت وجود دارد؟

باید گفت که هیچ کدام از این ویژگی ها در لباس روحانیت نیست. زیرا: 1- لباسی که هم اکنون به عنوان لباس روحانیت معروف است (عبا، عمامه، قبا، لباده، نعلین) از زمانهای دور در بین مردم کشورمان متداول بوده و هم اکنون نیز بخشی از مردم عزیز میهن اسلامی ایران مجموعه این لباس یا بخشی از آن را به عنوان لباس خود استفاده می کنند. به عنوان مثال استفاده از قبا و عبا، در شهرهای جنوبی (استان خوزستان) مرسوم است و هم چنین استفاده از عمامه، در شهرهای استان خراسان زیاد به چشم می خورد. پس این لباس علاوه بر متداول بودنش در بین روحانیت، در بین بعضی اصناف دیگر مردم نیز معمول و متدوال است.و پارچه آن، رنگ آن، دوخت آن، کیفیت پوشیدن آن و اندازه آن خیلی متناسب و موزون است.

2- درست است که بعضی از افرادی که این لباس را می پوشند ممکن است مورد تمسخر و استهزاء خیلی از افراد قرار گیرند، اما این تمسخر، اولا همیشگی نیست و ثانیا عمومیت ندارد بلکه در همین جامعه کنونی اقشار زیادی را می بینیم که برای این لباس احترام و قداست خاصی قائل هستند. و گروههایی نیز اگر چه برای آن قداستی و احترامی قائل نیستند، اما بی احترامی هم نمی کنند و آن را یک لباس صنفی مانند لباس سایر اصناف می دانند، تنها گروه اندکی و در زمانی خاص ممکن است آنها را مورد استهزاء قرار دهند.

3- در همین شرایط فعلی جامعه ما که تبلیغات مسموم و دشمنان بر علیه روحانیت به اوج رسیده است، اگر بزرگانی همچون مراجع معظم تقلید یا استاد مطهری(ره) یا استاد حسن زاده آملی، استاد سید جلال الدین آشتیانی(ره)، علامه طباطبایی(ره)، الهی قمشه ای(ره) و... با این لباس در مجامع حاضر شود، آیا مورد تمسخر قرار می گیرند؟ یا بالعکس اگر این لباس را بر تن نداشته باشند جای تعجب و سؤال همگان، حتی معاندین است؟

4- بسیاری از افرادی که این لباس را مورد تمسخر قرار می دهند، اگر با مهربانی و منطق با آنها صحبت شود و علت پوشیدن این لباس و ویژگی های آن برای آنان بیان شود، قانع می شوند و به اشتباه خود پی می برند و معذرت خواهی می کنند، و شما در می یابید که علت تمسخر آنان صرف پوشیدن این لباس نیست، بلکه اینها در حقیقت دین و هویت صنفی روحانیت را تمسخر می کنند، به همین دلیل اگر یک نفر روحانی لباس شخصی بر تن نداشته باشد، ولی کارت عضویت خود در حوزه علمیه را نشان دهد و خود را روحانی معرفی کند، باز مورد تمسخر آنان قرار می گیرد. و یا اگر او را تمسخر نمی کنند به این دلیل است که می پندارند او از هویت صنفی خود کنار گرفته است، ولی اگر دریابند که از هویت خود کنار نگرفته است همان برخورد را با او دارند.

5- در کشور عزیزمان در برهه های مختلفی نظیر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حتی افراد غیر مسلمان و غیر انقلابی هم، برای همه روحانیت احترام خاصی قائل بودند (تا چه رسد به مسلمانان و انقلابیون) و هر فرد روحانی را به صرف داشتن این لباس مورد احترام قرار می دادند و حاضر بودند تا سر حد جان از او در مقابل ساواک و دژخیمان رژیم پهلوی دفاع نمایند.

همه اینها ادله و قرائنی است که به هیچ وجه لباس روحانیت مصداق لباس شهرت نیست و نمی توان آن را به عنوان یکی از صغریات لباس شهرت مطرح کرد.

البته انکار نمی کنیم که پوشیدن لباس روحاینت، محدودیت ها و محرومیت هایی را به همراه دارد که فرد روحانی باید قبل از این که ملبس به این لباس شود، از آنها آگاهی داشته باشد و بعد از آن اقدام به پوشیدن آن بکند، تا بتواند با مشکلات احتمالی آن کنار بیاید و یا آنها را رفع نماید.

نکته دیگر این که، پوشیدن لباس مقدس روحانیت واجب شرعی نیست. ما برخی از بزرگان را می شناسیم که در حوزه های علمیه تا مدارج عالی (اجتهاد) تحصیل کرده و هم اکنون نیز خدمتگزار اسلام و حوزه های علمیه بوده اند، ولی به خاطر مسائلی لباس نپوشیده اند و هیچ کس هم آنها را متهم به ترک واجب یا ارتکاب حرام ننموده است. آنان تشخیص داده اند که بدون لباس بهتر می توانند خدمت کنند. بنا بر این در مواردی که لباس واقعا مانع از ارتباط بهتر با جوانان باشد، و مانع از آن وظیفه اصلی و بلکه یک ضد تبلیغ باشد، شاید لازم باشد که فرد روحانی تحصیل کرده حوزه، با لباس دیگری به تبلیغ از دین و وظیفه طبابت روحی جامعه بپردازد. ولی در عین حال که کلام شما را در مورد مشکلات تماس با جوانان و جامعه، انکار نمی کنیم باید بگوئیم، همین امروزه کم نیستند روحانیون موفقی که چه در داخل، و چه در خارج از کشور، در اجتماعات مختلف علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و... شرکت می کنند و در جذب جوانان و حل مشکلات آنها بسیار موفق بوده اند. و این لباس نه تنها مانع آنها نبوده بلکه بسیار در موفقیت آنان مؤثر بوده است.


[i] لباس شهرت لباسی است که پوشیدن آن برای شخص، بخاطر رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودن آن و علل دیگر مناسب نیست، به طوری که اگر آن را در برابر مردم به پوشد توجه آنان را به خود جلب نموده و انگشت نما می‏شود.
أجوبة الاستفتاءات(بالفارسیة)  ص  304   س 1360- توضیح المسائل(المحشی للإمام الخمینی) ج‏1  مسأله 845 لباس شهرت  ص : 466

کلمات کلیدی
روحانی  |  لباس روحانیت  |  پوشیدن لباس روحانیت  |  لباس شهرت  |  لباس روحانیت مصداق لباس شهرت  |  پوشیدن  |  جامعه و افراد روحانی  | 
لینک کوتاه :