ویژه نامه  /  ويژه نامه های موضوعات متفرقه

ویژه نامه ولایت فقیه

در این ویژه نامه به طور مفصل به بحث ولایت فقیه از جمله: تاریخچه، فلسفه و ضرورت، معنا و مفهوم، جایگاه، دلایل قرآنی و روایی، وظایف و اختیارات، و بیان نظرات امام خمینی و دیگران و شبهات ولایت فقیه و پاسخ آنها پرداخته شده است. مقصود از «اطلاق» گسترش دامنه ولایت فقیه است، تا آنجا که «شریعت» امتداد دارد و مسؤولیت اجرایی ولی فقیه در تمامی احکام انتظامی اسلام و در رابطه با تمامی ابعاد مصالح امت می باشد و مانند دیگر ولایتها یک بعدی نخواهد بود.

تعداد بازدید : 22309     تاریخ درج : 1388/11/15    

تاریخ بروزرسانی: 21 آذر ماه 1396

مفهوم شناسی ولایت فقیه

مقصود از «اطلاق» گسترش دامنه ولایت فقیه است، تا آنجا که «شریعت» امتداد دارد و مسؤولیت اجرایی ولی فقیه در تمامی احکام انتظامی اسلام و در رابطه با تمامی ابعاد مصالح امت می باشد و مانند دیگر ولایتها یک بعدی نخواهد بود. در متون و منابع دینی ولایت به دو معنی به کار رفته است:

1.ولایت تکوینی

2.ولایت تشریعی

ولایت تکوینی:به معنای تصرف در موجودات و امور تکوینی است. روشن است چنین ولایتی از آن خداست، اوست که همه موجودات تحت اراده و قدرتش قرار دارند. اصل پیدایش، تغییرات و بقای همه موجودات به دست خداست. از این رو او ولایت تکوینی بر همه چیز دارد. خدای متعال مرتبه ای از این ولایت را به برخی از بندگانش اعطا می کند. معجزات و کرامات انبیاء اولیا علیهم السلام از آثار همین ولایت تکوینی است. آن چه در ولایت فقیه مطرح است، ولایت تکوینی نیست.

ولایت تشریعی: یعنی این که تشریع و امر و نهی و فرمان دادن در اختیار کسی باشد. اگر می گوییم خدا ربوبیت تشریعی دارد یعنی اوست که فرمان می دهد که چه بکنید و چه نکنید و امثال این ها. پیامبر(ص) و امام(ع) هم حق دارند به اذن الهی به مردم امر و نهی کنند درباره فقیه نیز به همین منوال است.

اگر برای فقیه ولایت قائل هستیم مقصودمان ولایت تشریعی است یعنی او می تواند و شرعاً حق دارد به مردم امر و نهی کند

معنا و مفهوم ولایت فقیه

ولایت در بیان قرآن کریم

ولایت در کلام، عرفان و فقه

اصطلاحات فقه، فقیه، ولایت فقیه

تبیین مفهومی «ولایت مطلقه فقیه»

فلسفه و ضرورت ولایت فقیه

جامعه انسانی از آن جهت که مشتمل بر افراد با منافع، علاقه ها و سلیقه های متعارض و مختلف است، به طور ضروری نیاز به حکومت دارد. اجتماع انسانی -هر چند در حدّ بسیار مختصر نظیر یک قبیله یا روستا، نیازمند نظام و ریاست است. اصطکاک منافع، چالش میان افراد و اخلال در نظم و امنیت، مقولاتی است که وجود نهادی مقتدر و معتبر را جهت رسیدگی به این امور و برقراری نظم و امنیت ایجاب می کند. بنابراین، جامعه بدون حکومت یا دولتی که دارای اقتدار سیاسی لازم و قدرت برنامه ریزی، تصمیم گیری، اجرا و امر و نهی است، ناقص خواهد بود و دوام و بقای خویش را از دست خواهد داد.

اما اینکه در اندیشه سیاسی شیعه، زعامت سیاسی در عصر غیبت به فقیه جامع شرایط واگذار شده، بدان جهت است که رسالت و وظیفه حکومت، تطبیق امور مسلمانان با تعالیم شریعت است. هدف حکومت دینی، تنها برقراری امنیت و رفاه به هر شکل و سامان نیست؛ بلکه باید امور جامعه و روابط و مناسبات آن با احکام، اصول و ارزش های دینی مطابق باشد و این مهم نیازمند آن است که مدیر جامعه اسلامی -در عین برخورداری از توانایی های لازم در عرصه مدیریت آشناترین مردم به حکم خداوند در این موارد بوده و از فقاهت لازم در امور اجتماعی و سیاسی برخوردار باشد.

فلسفه ولایت فقیه

فلسفه وضرورت ولایت فقیه

ضرورت و اهمیت ولایت فقیه

ضرورت ولایت فقیه در زمان غیبت

مزیت حکومت ولایت فقیه از نظر سیاسی و اسلامی

سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه

پیشینه ی مبحث نظریه ی ولایت فقیه به یازده قرن پیش برمی گردد که فقه امامیه از پراکندگی درآمد و احکام هر بابی به صورت دسته بندی شده در جای مناسب بیان گردید.

هر چند مسأله ی ولایت فقیه، بحثی کلامی است، ولی جنبه ی فقهی آن سبب شده است فقیهان از همان آغاز در ابواب گوناگون فقهی، درباره ی آن بحث کنند. موضوع ولایت فقیه در هر یک از مسایل اجتماعی مانند: جهاد، تقسیم غنایم، خمس، زکات، سرپرستی اطفال، اموال محجور، شخص غایب، امر به معروف و نهی از منکر، حدود، قصاص، تعزیرات و مطلق اجرای احکام انتظامی اسلامی، بحث می شود.

سخن اصلی این است که در اصل اثبات ولایت، جای هیچ گونه سخنی نیست و همگان، آن را پذیرفته اند. آن چه در این اواخر مورد تردید قرار گرفته، این است که آیا ثبوت ولایت از راه امور حسبیه بوده و یک تکلیف شرعی است یا اینکه منصبی الهی و نیابت از مقام ولایت کبری است؟

همه ی فقیهان در طول یازده قرن گذشته، همسخن با یکدیگر، ولایت فقیه را به معنای مسؤولیت و سرپرستی امور یاد شده، دانسته اند و گفته اند که بر حسب مورد، شیوه ی این مسؤولیّت و سرپرستی، تفاوت خواهد داشت. هر چند بعضی فقیهان بسیار اندک و برخی دیگر به تفصیل، به موضوع ولایت پرداخته اند، ولی بحث فراگیری درباره ی آن در کتابهای فقهی پیشینیان دیده نمی شود. دلیل این وضعیت را باید در موارد زیر دانست: شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر تاریخ گذشته ی سرزمینهای اسلامی، سلطه ی حکومتهای جائر و ناممکن بودن طرح چنین مباحثی از نظر مهیا نبودن شرایط حاکمیتِ فقیهان. باید گفت فقیهان با وجود اختلاف نظر در این زمینه، در اثبات نوعی ولایت برای فقیه جامع الشرایط، اتفاق نظر دارند و آرای فقیهان در زمینه ی ولایت و دامنه ی اختیار آن در زمان غیبت در کتابهایی جداگانه گردآوری شده است.

پیشینه بحث ولایت فقیه

پیشینه ی نظریه ی ولایت فقیه

سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه

توضیح در زمینه پیشینه ولایت فقیه

ولایت فقیه از دیدگاه فقیهان دوره مشروطه

حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی

ولایت فقیه در گفتار علماء و بزرگان دین

نظرآیة اللّه بروجردی در مسأله ولایت فقیه

طرح جدی نظریه ولایت فقیه از سوی امام خمینی (ره)

ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره)

ولایت فقیه، بحث کلامی یا فقهی؟

در زمینه ولایت فقیه، از دو جنبه کلامی و فقهی می توان سخن گفت. بحث کلامی درباره ولایت فقیه، این است که آیا ذات اقدس اله که عالم به همه ذرات عالم است: «لا یعزب عنه مثقال ذرة»، او که می داند اولیاء معصومش زمان محدودی حضور و ظهور دارند و خاتم اولیائش مدت مدیدی غیبت می کند، آیا برای زمان غیبت، دستوری داده است یا اینکه امت را به حال خود رها کرده است؟ و اگر دستوری داده است، آیا آن دستور، نصب فقیه جامع شرایط رهبری و لزوم مراجعه مردم به چنین رهبر منصوبی است یا نه؟ و اگر دستوری راجع به فقیه مزبور داده است، آیا ولایت فقیه ثابت خواهد شد؟ موضوع چنین مساله ای، «فعل الله» است و لذا، اثبات ولایت فقیه و برهانی که بر آن اقامه می شود، مربوط به «علم کلام » است.

البته پس از اثبات ولایت فقیه در علم کلام، در علم فقه نیز از دو جهت، سخن از ولایت فقیه به میان خواهد آمد: اول آنکه، چون خداوند در عصر غیبت ولایت را برای فقیه تعیین فرموده، پس بر فقیه جامع الشرایط واجب است که این وظیفه را انجام دهد و دوم اینکه، بر مردم بالغ و عاقل و حکیم و فرزانه و مکلف نیز واجب است که ولایت چنین رهبری را بپذیرند و از احکام شرعی و قضاءها و ولایت های شرعی که توسط او ثابت یا صادر می شود اطاعت کنند. این دو مساله، فقهی اند و متفرع بر آن مساله کلامی می باشند; زیرا در این دو مساله اخیر، سخن از فعل مکلف است؛ یکی فعل فقیه و دیگری فعل مردم; که هر دو مکلف به انجام وظایف دینی اند.

بنابراین، اصل ولایت فقیه، مساله ای کلامی است ولی از همین ولایت فقیه، در علم فقه نیز بحث می شود تا لوازم آن حکم کلامی، در بایدها و نبایدهای فقهی روشن شود.

جایگاه علمی بحث

ولایت فقیه یک مسئله اعتقادی یا تقلیدی

قبولی اعمال عبادی و ولایت فقیه

ولایت فقیه و ضروریات مذهب

آیا ولایت فقیه جزء دین است؟

ادله ولایت فقیه

ادله اثبات ولایت برای فقیه جامع الشرایط به دو بخش کلی تقسیم می شود؛ عقلی و نقلی.

دلیل عقلی: با توجه به ضرورت وجود حکومت برای تأمین نیازمندی های اجتماعی و جلوگیری از حرج و مرج و فساد و اختلافات نظام، و با توجه به ضرورت اجرای احکام اجتماعی اسلام و عدم اختصاص آن ها به زمان حضور پیامبر (ص) و امامان علیهم السلام، با دو بیان می توان ولایت فقیه را اثبات کرد:

الف. آن که هنگامی که تحصیل مصلحت کامل در حد مطلوب و ایده آل میسر نشد؛ باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. پس در مسئله مورد بحث هنگامی که مردمی از مصالح حکومت امام معصوم محروم بودند باید مرتبه بعد از آن را تحصیل کنند، یعنی حکومت کسی را که نزدیکتر به امام معصوم باشد بپذیرند، و این نزدیک بودن در سه امر اصلی متبلور می شود: اول: علم به احکام کلی اسلام «فقاهت»، دوم: شایستگی روحی و اخلاقی «تقوی»، سوم: کارآیی در مقام مدیریت جامعه؛ و تشخیص چنین کسی طبعاً به عهده خبرگان خواهد بود.

ب. آن که ولایت بر اموال و اعراض و نفوس مردم از شئون ربوبیت الهی است و تنها با نصب و اذن خدای متعال مشروعیت می یابد و چنانکه معتقدیم این قدرت قانونی به پیامبر (ص) و امامان علیهم السلام داده شده است، اما در زمانی که مردم عملاً از وجود رهبر معصوم محروم اند، یا باید ملتزم بشویم که خدای متعال از اجرای احکام اجتماعی اسلام صرف نظر کرده و یا اجازه اجرای آن را به کسی که اصلح از دیگران است داده باشد تا ترجیح مرجوح و نقض غرض و خلاف حکمت لازم نیاید و با توجه به باطل بودن فرض اول فرض دوم ثابت می شود، و فقیه جامع الشرایط همان فرد اصلحی است که هم احکام اسلام را بهتر از دیگران می شناسد و هم ضمانت اخلاقی بیشتری برای اجرای آن ها دارد و هم در مقام تأمین مصالح جامعه و تدبیر امور مردم کارآمدتر است.

دلایل عقلی و نقلی ولایت مطلقه فقیه

ادله نقلی و عقلی ولایت فقیه

ادله تلفیقی عقلی و نقلی بر ضرورت ولایت فقیه

اثبات ولایت فقیه از طریق قرآن

دلیل بر ولایت فقیه در عصر غیبت و ضرورت آن

آیا ولایت فقیه یک مسئله عقلانیست

ولایت فقیه انتصاب یا انتخاب

یکی از مسائل مورد بحث درباره نظریه ولایت فقیه، منشا مشروعیت ولی امر و چگونگی انتخاب و تعیین وی است. در این باره دو نظریه عمده وجود دارد:

گروه کثیری از عالمان شیعی که ولایت سیاسی فقیه را می پذیرند قائل به انتخاب عام فقیهان از سوی شارع مقدس اند و به دیدگاه خویش از ادله عقلی و نقلی مدد می جویند. آنان گزینش یکی از فقیهان واجد شرایط به رهبری را هم از باب کشف مصداق اصلح می دانند.

نظریه دیگر که در میان فقیهان معاصر شیعه طرفداران کم تری دارد، مشروعیت ولی امر را به رای مردم می داند و معتقد است که خداوند در عصر غیبت مردم را از این حق برخوردار کرده است. در حقیقت این نظریه، مشروعیت حاکم را پس از وجود شرایط لازم (فقاهت، عدالت و) براساس انتخاب مستقیم و یا غیرمستقیم مردم می پذیرد.

روشن است که این دو دیدگاه هر کدام دارای لوازمی است که این لوازم زمینه بحث و تحلیل هر چه بیش تر را می طلبد. نظریه اول هم اکنون مبنای حکومت جمهوری اسلامی محسوب می شود.

ولایت فقیه انتصاب یا انتخاب

انتصاب یا انتخاب

اشتراک نظرهای نظریه های مشروعیت ولایت فقیه

شرایط ولی فقیه

برای رسیدن به جامعه مطلوب و آرمانی که در اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله ترسیم شده و نیز برای استقرار حکومت اسلامی در روی زمین؛ از راه اجرای قوانین حیاتبخش آن، و همچنین برای گسترش عدل و فراهم نمودن زمینه های رشد و شکوفایی استعدادهای انسانها در سایه اجرای احکام و قوانین اسلام؛ باید زمام امور جامعه را به دست رهبری مقتدر، شایسته، مدیر، مدبر، آگاه به زمان و خلاصه واجد همه صفات و ویژگیهای لازم برای رهبری جامعه اسلامی سپرد. تا در سایه آنها بتواند اهداف متعالی و ناب اسلام را تحقق بخشیده، و در راه تداوم آنها کوشا باشد. بر این اساس، شرایط و ویژگیهایی را برای حاکم اسلامی برشمرده اند:

1- علم به قانون الهی،

2- عدالت،

3- داشتن بینش صحیح در مسائل سیاسی - اجتماعی و قدرت تصمیم گیری.

شرایط ولی فقیه

مشروعیت ولایت فقیه و کاریزمایی

چه روشی برای شناختن ولی فقیه وجود دارد؟

آیا ولی فقیه در ایران برای کل جهان ولی فقیه است؟

وظایف و اختیارات ولی فقیه

فقیه جامع الشرایط، دارای چهار شان دینی می باشد که دو شانش علمی است و دو شان دیگر آن، عملی می باشد. این چهار وظیفه، عبارتند از:

1- وظیفه حفاظت: سرپرست نظام اسلامی، جامعه مسلمین را بر اساس معارف اعتقادی و احکام عملی کتاب و سنت معصومین اداره می کند و از اینرو، باید پیش از هر چیز، به حفاظت و صیانت و دفاع از این دو وزنه وزین بپرازد.

2- وظیفه افتاء: وظیفه فقیه در ساحت قدس مسائل علمی و احکام اسلامی، اجتهاد مستمر با استمداد از منابع معتبر و اعتماد بر مبانی استوار و پذیرفته شده در اسلام و پرهیز از التقاط آنها با مبانی حقوق مکتب های غیرالهی و دوری از آمیختن براهین و احکام عقلی با نتایج قیاس و استحسان و مصالح مرسله و... می باشد.

3- وظیفه قضاء: حاکم اسلامی، عهده دار شان قضاء رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز هست; به این معنا که نخست با تلاش و کوشش متمادی و اجتهاد علمی، مبانی و احکام قضاء اسلامی را از منابع اصیل آن به دست می آورد و سپس بر اساس همان علوم و احکام و بدون آنکه تصرفی از خود در آنها داشته باشد، به رفع تخاصمات و اجرای احکام قضایی و صادر نمودن فرامین لازم می پردازد.

4- وظیفه ولاء: حاکم اسلامی پس از اجتهاد عمیق در متون و منابع دین و به دست آوردن احکام اسلام در همه ابعاد زندگی مسلمین، موظف به اجرای دقیق آنهاست. فقیه جامع الشرایط، در زمینه های مختلف اجتماعی، چه در امور فرهنگی نظیر تعلیم و تربیت و تنظیم نظام آموزشی صالح، چه در امور اقتصادی مانند منابع طبیعی، جنگل ها، معادن، دریاها،. ..، چه در امور سیاسی داخلی و خارجی مانند روابط بین الملل، در زمینه های نظامی همانند دفاع در برابر مهاجمان و تجهیز نیروهای رزمی، و در سایر امور لازم، به تطبیق قوانین اسلامی و اجرای احکام ثابت الهی مبادرت می ورزد.

شؤون مختلف ولی فقیه

حکومت اسلامی

نقش ولایت فقیه در حفظ ارزشها

ولایت مطلقه فقیه

«مطلقه»(Absolutist) در نظام های سیاسی غالبا به رژیم های فاقد قانون اساسی(Constitution) اطلاق می شود؛ ولی در نظام ولایت فقیه به گونه دیگری استعمال می شود. مقصود از «ولایت مطلقه فقیه» این است که اگر «مصالح اهم اجتماعی» مسلمانان با یکی از احکام اولیه شرعی - که از نظر اهمیت در رتبه پایین تری قرار دارد - در تزاحم قرار گیرد، ولی فقیه که موظف به حفظ مصالح عالیه جامعه اسلامی است؛ به خاطر حفظ مصالح اهم جامعه اسلامی می تواند، بلکه باید موقتا آن حکم شرعی اولی را تعطیل کند و مصالح اهم جامعه را بر آن مقدم بدارد؛ مثلاً در فقه اسلامی تخریب مسجد حرام می باشد. اکنون اگر به تخریب مسجدی جهت خیابان کشی حاجت افتاد،چه باید کرد؟ دیدگاه مخالف ولایت مطلقه بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعی مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانی که کار به ضرورت نرسد نمی توان دست به این کار زد؛ لیکن براساس نظریه «ولایت مطلقه» لازم نیست حکومت اسلامی آن قدر صبر کند که برای جامعه مشکلات زیادی فراهم شود و کارد به استخوان برسد، تا آن گاه از سر ناچاری و برای خروج از بن بست و انفجار اجتماعی، مسجد را تخریب کند. بلکه اساسا اگر بخواهیم چنین کنیم، همیشه از قافله تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس به چنین چیزی راضی نیست.

مفهوم ولایت مطلقه فقیه

ولایت مطلقه فقیه، حدود و اختیارات

چیستی ولایت( مطلقه) فقیه

چگونگی اختیارات ولی فقیه

اثبات مطلقه بودن ولایت فقیه

رابطه ولی فقیه و قانون اساسی

ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی

ولایت فقیه و مردم سالاری

نظام ولایت فقیه، همه خوبی ها و مزایای دموکراسی را دارد و از بدی ها و شرور آن محفوظ است. در نظام دموکراتیک، مردم کاملا حضور دارند؛ حق رای دارند؛ و پس از تامل و تدبر و اندیشه، قانون یا شخص مجری آن را انتخاب می کنند؛ همه این امور، در نظام ولایت فقیه نیز وجود دارد. از سوی دیگر، ضعف و نقص و عیب نظام دموکراتیک، در این است که قانون آن نظام، از آداب و رسوم و اندیشه های بشری آنان گرفته می شود؛ بشرهای عادی می اندیشند و قانونی خاص وضع می کنند و گاهی نیز چیزهایی را تجویز می کنند که عقل انسان سلیم الفطرة، از پذیرش آنها استنکاف دارد؛ قوانینی در غرب تصویب شده که انسان، حتی از گفتن آن شرم دارد؛ اما در نظام اسلامی و در نظام ولایت فقیه، محور تقنین، وحی الهی است و قانون آن، گرفته شده از قرآن و عترت طاهرین علیهم السلام است و حاکم اسلامی، بر اساس این قانون معصوم و بی خطا، کشور را اداره می کند و خود حاکم، گاهی معصوم است مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت علیهم السلام و گاهی عادل است (نه معصوم) مانند نائبان خاص یا عام آنان.

در نظام دموکراتیک، انسان ها، آزادی کاذب دارند؛ چون خود را از حکم و قید خداوند رها می دانند، ولی در نظام اسلامی، آزادی انسانی، توام با مسؤولیت در برابر خدا مطرح است. انسان مسلمان، نسبت به غیر خداوند آزاد است و این آزادی را از راه عبودیت و بندگی خداوند کسب می کند. این از بیانات نورانی حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه است که می فرماید: «الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا وکفی بی فخرا ان تکون لی ربا»؛ خداوندا در عزت و افتخار من همین بس که من بنده توام و تو پروردگار منی. انسان اگر در بند خدای جمیل و جلیل باشد، به مقام والا می رسد و علم و قدرت را از او طلب می کند و به آن می رسد.

بنابراین، در نظام ولایت فقیه، آزادی انسانی و حقوق بشر و حق رای و انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان و ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شوراها و. ..، همگی وجود دارد و در عین حال، تعالی معنوی انسان نیز محفوظ است و زیان های موجود در نظام های دموکراتیک وجود ندارد.

ولایت فقیه، یا دموکراسی یا هر دو؟!

رابطة دموکراسی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی

جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی قدس سره

دموکراسی در سایه ولایت فقیه

شبهات و پاسخها

در جامعه اسلامی، این «نظام ولایت» است که اداره جامعه را بر عهده دارد و نه ولایت یک شخص، بدین معنا که افراد جامعه در یک ارتباط خدا محورانه برای اعتلای جامعه اسلامی متناسب با ظرفیت خود پذیرای مسؤولیتی می شوند تا نظامی از ولایت و تبعیت، پیکره جامعه را تشکیل دهد. نهایت این است که در راس این هرم شخص خاصی با ویژگیهایی مشخص قرار گرفته که سرپرستی این کاروان را بر عهده دارد، و از مسؤولیت بیشتری در قبال خدای متعال و مردم برخوردار است. بزرگترین حق مردم بر حاکم، حق هدایت و سرپرستی جامعه است و ولی فقیه در قبال چنین حقی حتما مسؤول است. لذا این شبهه که در چنین نظامی مردم هیچ کاره اند یا ولی فقیه مسؤولیتی در قبال مردم ندارد، موضوعا قابل طرح نیست.

طرح شبهه هایی نظیر «آمریت مقلدانه»، «استبداد» یا «هیچ کاره بودن مردم» ناشی از دو عامل زیر است:

1- مقید نکردن معنا و حدود آزادی به تکامل،

2- حل نبودن جمع بین «تبعیت و آزادی».

گسترش آزادی در نظام ولایت فقیه

ولایت فقیه یا نظارت فقیه

ولایت فقیه و توتالیتریسم

حکم ولی فقیه و عقل و شرع

ولی فقیه و قانون

توجیه ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت

عدم عصمت ولی فقیه و قائل به مطلقه بودن ولایت فقیه

شرکت مردم در رأی گیری مجلس خبرگان و ولایت فقیه

ولایت و رهبری در کلام بزرگان

چشم هایتان را باز کنید! اهل خبره چشمشان را باز کنند. کسانی که با ولایت فقیه مخالفت می کنند بر خلاف این چیزی که ملت آنها را تعیین کرده است عمل می کنند، وکالت ندارند در این امر.....( صحیفه امام، ج 10، ص: 222)

من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می دهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی، و نترسند از ولایت فقیه. ولایت فقیه آن طور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمی کند؛ دیکتاتوری به وجود نمی آورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمی دهد، کارهایی که بخواهد دولت یا رئیس جمهور یا کس دیگری بر خلاف مسیر ملت و بر خلاف مصالح کشور انجام دهد، فقیه کنترل می کند، جلوگیری می کند. (صحیفه امام، ج 10، ص: 58)

نگویید ما ولایت فقیه را قبول داریم، لکن با ولایت فقیه اسلام تباه می شود! این معنایش تکذیب ائمه است؛ تکذیب اسلام است و شما مْن حَیثُ لَا یشْعُر [از آن جهت که نمی دانید و نمی فهمید] این حرف را می زنید. بیایید دنبال ملت که همه با هم به جمهوری اسلامی رأی داده اند و در مقابل آنها یک عده، یک عده بسیار معدود، یک از صد، یک و نیم از صد، با اینکه همه قوای خودشان را جمع کردند رأی خلاف دادند. شما تبعیت بکنید از اکثریت قریب به اتفاق ملت، تبعیت بکنید از اسلام، تبعیت بکنید از قرآن کریم، تبعیت بکنید از پیغمبر اسلام، مخالفت نکنید این قدر. (صحیفه امام ج 10 ص: 59)

به حرفهای آنهایی که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب می کنند و می خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند [اعتنا نکنید] اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت، یا خداست، یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود. شما نترسید از این چهار نفر آدمی که نمی فهمند اسلام چه است؛ نمی فهمند فقیه چه است؛ نمی فهمند که ولایت فقیه یعنی چه. آنها خیال می کنند که یک فاجعه به جامعه است! اینها اسلام را فاجعه می دانند، نه ولایت فقیه را. اینها اسلام را فاجعه می دانند، ولایت فقیه فاجعه نیست. ولایت فقیه، تَبَع [دنباله] اسلام است. (صحیفه امام ج 10 ص: 221)

ماهیت ولایت فقیه

آیت الله خامنه ای در این دو دهه رهبری شایسته و بی نظیری را در جهان ارائه دادند

باید با تمام توان از ولایت فقیه و شخص رهبر معظم انقلاب حمایت کنیم

در زمان غیبت هر کس غیر از ولی فقیه، ولایت و حکومت در دست داشته باشد طاغوت است

همه موظف به حمایت از ولی فقیه هستند

کشور ما امروز به ولایت رهبری شایسته مزین است

این حکومت یک دمکراسی جهت دار، جمع مقبولیت و حقانیت است

کسانی که در برابر ولی فقیه می ایستند در حکم واقفیه اند

ولایت فقیه، محور حرکت مردم ایران است

پیروی از رهبری اصلی ترین معیار در فضای غبارآلود است

مراجع تقلید همواره حامی ولایت فقیه بوده اند

قدر ولایت را بدانید

نگارخانه

سیمای امام خمینی (ره)

سیمای رهبری

لینک های مرتبط

دانشنامه: حکومت اسلامی

دانشنامه: فقه سیاست و حکومت

دانشنامه: امام خمینی (ره)

دانشنامه: مقام معظم رهبری

کتابخانه: ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت
کلمات کلیدی
ولایت فقیه  |  مقام معظم رهبری  |  امام خمینی‏ ( ره )  | 
لینک کوتاه :