علما و مفاخر  /  علما و بزرگان دینی  /  قرن پانزدهم

سیدعلی سیستانی

یکی از تأثیر گذار ترین و برجسته ترین این بزرگان، استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله العظمی سیدعلی حسینی سیستانی دام ظله از نامورترین شاگردان حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی خوئی قدس سره در نبوغ و دانش و فضل و شایستگی می باشند. ایشان در نهم ربیع الاول سال 1349 هجری قمری در خانواده ای متدین و مشهور به علم و دانش در مشهد مقدس رضوی به دنیا آمد. پدرش «سید محمّد باقر» عالمی مقدّس، و مادرش علویه ای والا مقام، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود. جدّ وی عالم جلیل القدر «سیدعلی سیستانی» بود.

تعداد بازدید : 17942     تاریخ درج : 1395/02/12    

برآیند نیم قرن حوزه درس حضرت آیت الله العظمی خوئی قدس سره چنان والا و نمایان بوده است که می توان آن را پربارترین و ناب ترین دستاورد اندیشه اسلامی در عرصه علوم و معارف دینی برشمرد؛ زیرا در آن حوزه، فضلا و اندیشمندان بزرگی به علم آموزی پرداخته اند که هر یک به سهم خود مسئولیت پیگیری اندیشه و ایده های ناب استاد و تلاش های وی در راه اسلام و علم و جامعه را بر دوش گرفته وامروز بیشتر آنان خود از استادان حوزه های مختلف علمیه به خصوص در نجف اشرف به شمار می روند و حتی برخی از آنان به شایستگی و جایگاه علمی و اجتماعیِ چندانی رسیده اند که خود به تنهایی می توانند مسئولیت پرورش و آموزش و هدایت امت اسلام را در روزگار ما عهده دار شوند.

یکی از تأثیر گذار ترین و برجسته ترین این بزرگان، استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله العظمی سیدعلی حسینی سیستانی دام ظله از نامورترین شاگردان حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی خوئی قدس سره در نبوغ و دانش و فضل و شایستگی می باشند که در این نوشتار به برخی از ابعاد گوناگون شخصیت این چهره بزرگ علمی خواهیم پرداخت:

ایشان در نهم ربیع الاول سال 1349 هجری قمری در خانواده ای متدین و مشهور به علم و دانش در مشهد مقدس رضوی به دنیا آمد. پدرش «سید محمّد باقر» عالمی مقدّس، و مادرش علویه ای والا مقام، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود. جدّ وی عالم جلیل القدر «سیدعلی سیستانی» بود که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلام الشیعه در باره اش چنین آورده است:

«وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در نجف اشرف، و از شاگردان مجدّد شیرازی در سامرّا بود. وپس از آن در زمره خواص سید اسماعیل صدر در آمد و در حدود سال 1318 هجری به مشهد امام رضا علیه السلام بازگشت و در آن جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت«.

در میان شاگردان نام آور او می توان از فقیه بزرگ شیخ محمد رضا آل یاسین قدس سره یاد نمود.

خاندان حضرت استاد دام ظله که از سادات علوی حسینی هستند، سده یازدهم هجری در اصفهان می زیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می توان فیلسوف پرآوازه(محمد باقر داماد) صاحب کتاب قبسات اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانواده اش در همان جا سکنا گرفته اند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برهه ای را در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری ماند وبرای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرّا شد.

استاد ما دام ظله در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فرا گرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن به یادگیرد خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.

در نخستین ماه های سال 1360 هجری قمری با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب های ادبی مانند شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن هشام، مطوّل تفتازانی، مقامات حریری، و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» فرا گرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی(متوفای اواخر سال 1365 هجری قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت الله میرزا هاشم قزوینی قدس سره ما حضور یافت.

ایشان در اواخر سال 1368 هجری قمری راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی قدس سرّه شرکت نمودند و بسیاری از مهارت های فقهی و دیدگاه های رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفتند وافزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه کمره ای قدس سره نیز بهره فراوان بردند.

در سال های اقامت در قم، با مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامه نگاری هایی انجام داد و در نامه های خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آن جا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامه ای در 7 رجب 1370 هجری قمری، به حضرت استاد دام ظله که در آن تاریخ جوانی بیست ویک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرّف به زیارت امام رضا علیه السلام موکول کرد.

در اوایل سال 1371 هجری قمری حضرت استاد دام ظله شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزه های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین علیه السلام را در کربلا ماندند و آن گاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی آیت الله سید ابو القاسم موسوی خوئی قدس سره و شیخ حسین حلّی قدس سره را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت الله حکیم قدس سره و مرحوم آیت الله شاهرودی قدس سره نیز بهره برد.

آیت الله سیستانی دام ظله در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه های گوناگون در زمینه های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 هجری قمری در حالی که سی ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیت الله خوئی قدس سره و شیخ حسین حلّی قدس سره شد. این در حالی بود که از یک سو، آیت الله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه ای صادر نفرموده است که یکی از آن ها آیت الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد از شیخ حسین حلّی شده، حضرت آیت الله سیستانی است.

علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی قدس سره استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته ای به تاریخ 1380 هجری قمری، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.

حضرت استاد دام ظله از اوایل سال 1381 هجری درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری قدّس سرّه آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروه الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.

در همان سال ها، به درس های فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحث های «ربا» و «قاعده الزام» و «قاعده تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل «حجیّت مراسیل ابن ابی عمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین»(تهذیب و استبصار) وغیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.

درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 هجری قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری به پایان برد.

در طول سال های یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحث های پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده می شوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی، شیخ مصطفی هرندی، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزه های علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.

در 29 ربیع الثانی سال 1409 هجری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت الله خوئی قدس سره دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیت الله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 هجری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 هجری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند.

رژیم بعثی از نخستین سال های حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانه ای می کوشید تا حوزه علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد دام ظله رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزه درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزه علمیه مقدسه را پی گرفتند.

در سال 1411 هجری هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، حضرت استاد دام ظله همراه جمعی از علما، از جمله «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل « السلام» و اردوگاه «رزازه»و بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند، تا این که خداوند به برکت اهل بیت علیهم السلام موجبات رهایی آنان را فراهم آورد.

در سال 1413 هجری، پس از درگذشت حضرت آیت الله خوئی رضوان الله علیه و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 هجری قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند.اسناد کشف شده از سازمان های اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوشش ها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»

بدین سان، حضرت استاد دام ظله از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونه ای که در این سال ها حتی از تشرّف به زیارت جدّ بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی ها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقی ها منت نهاد.

در واپسین سال های زندگی حضرت آیت الله خوئی رضوان الله علیه میان بسیاری از فضلا، دغدغه های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت الله خوئی قدس سره و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورت های بایسته برای یک مرجع تقلید است، آراسته باشد.

بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد دام ظله معطوف شد، کسی که آیت الله خوئی قدس سره وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می شد.

با درگذشت آیت الله خوئی در 8 صفر 1413 هجری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت الله سید علی بهشتی قدس سره و آیت الله شیخ مرتضی بروجردی قدس سره علما و فضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظم له روی آوردند. با رحلت آیت الله العظمی سید عبد الاعلی سبزواری در 27 صفر 1414هجری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی قدس سره در 24 جمادی الثانی 1414 هجری، تقلید از حضرت استاد دام ظله شتابی افزون تر و دامنه ای گسترده تر از سرزمین های اسلامی را فرا گرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت الله العظمی شیخ محمدعلی اراکی قدس سره و آیت الله العظمی سید محمد روحانی قدس سره رجوع به ایشان قلمروی گسترده تر یافت، به گونه ای که حضرت استاد دام ظله امروزه مرجع اعلای طایفه امامیه به شمار می آیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده و اسلام ومسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.

کلمات کلیدی
فرزندان  |  تدریس  |  حوزه علمیه قم  |  بیماری  |  مرجعیت  |  زندگینامه  |  حوزه علمیه نجف  |  تحصیلات  |  اجازات  |  ولادت  |  آیة الله سیستانی  |  سیره اخلاقی  |  مراکز فرهنگی آستان قدس رضوی  |  آثار و تألیفات  |  کتابخانه های تخصصی  |  خاندان  |  شیخ حسین حلی  |  سید علی سیستانی  |  روش تدریس علم اصول  |  روش تدریس علم فقه  |  سیمای شخصیتی  |  مراکز علمی و تحقیقی  |  مرکز احیای میراث اسلامی  |  مراکز فرهنگی  |  موضع گیری های سیاسی  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : مصطفی تاریخ : 1396/04/26

خداوند انشاالله در پناهش حفظشان کند انشأالله در سایه صاحب الزمان برتوفیقاتشان بیفزاید

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1395/09/18

با سلام خداوند همه مقامات علمی اسلام را حفظ بفرماید.