فقیه و اصولی بزرگ و مصلح سترگ علامه شیخ محمد جواد بلاغی نجفی یکی از چهره های نامدار و ماندگار حوزه علمیه نجف اشرف و از مفاخر جهان اسلام و تشیع به شمار می آید.
ایشان در خاندان بزرگ و معروف بلاغیون که در علم و ادب، فقاهت و فضیلت شهره بودند، پا به عرصه وجود نهاد. پس از طی دوران کودکی و آموزه های لازم ابتدایی به فراگیری علوم مقدماتی پرداخت و از محضر اساتید وارسته نجف سالیانی چند استفاده برد.
اشتیاقش به علم آموزی باعث شد تا در سال 1306 قمری جهت درک محضر فحول علما و اساتید شهر کاظمین، زادگاهش را ترک کند و مدت شش سال در مکتب کاظمین زانوی ادب زند و بهره های علمی، اخلاقی فراوانی کسب نماید.
بلاغی در مراجعت مجدد به نجف اشرف سنواتی چند تحصیلات و تحقیقات علمی اش را پی گرفت تا این که در سال 1326 قمری شهرت و آوازه علمی مرجع و فقیه مجاهد و رهبر انقلابی عراق، حضرت آیت اللّه العظمی میرزا محمدتقی شیرازی، بلاغی را مهاجر و مسافر سامرا ساخت.
ایشان مدت ده سال بر سفره علمی و اخلاقی این مجتهد بزرگ و بیدار جهان اسلام مهمان شد و روح و جانش را طراوت بخشید. این فقیه وارسته پس از درک محضر اساتید بزرگ و کسب درجه عالی اجتهاد و اجازات نقل حدیث، به تحقیق و تدریس در حوزه علمیه نجف پرداخت.
در محفل درس این فقیه عالی مقام شاگردانی تربیت یافتند که هر یک اختر فروزانی در آسمان علم و ایمان و منشا› خدمات بزرگی در اقصی نقاط جهان گشتند. او فقیهی بصیر، مفسری خبیر، متکلمی کم نظیر و نویسنده ای توانا، متعهد و نوآور بود که دمی از تحقیق و نگارش و مبارزه با انحرافات نیاسود.
عالم وارسته مرحوم سید محسن امین عاملی در توصیف آن آیت الهی می نویسد: وی عالمی فاضل، ادیبی شاعر، خوش برخورد و نیکو معاشرت و سخی النفس بود. عمرش را در طلب علم، تا›لیف، تصنیف و پاسخ به اشکالات دیگران به سر آورد. مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز می نویسد: او از مشاهیر عالمان شیعه، علامه ای جلیل، مجاهدی بزرگ، مؤلفی آگاه و پرکار می باشد.
این عالم جلیل القدر یکی از آگاه مردان و فرزانگانی است که لحظات عمر مبارکش را وقف خدمت حق و حقیقت نمود. او در برابر تبلیغات مسیحیت ایستاد و در مقابل تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام، مردانه به پاخاست و عظمت و شکوه خیره کننده اسلام را بر همه آیین ها ثابت نمود.
علامه بلاغی سربازی آماده و مجهز به سلاح روز بود. زمانی که دشمنان قسم خورده اسلام برای متزلزل کردن ارکان دین اسلام با تمام امکانات روز، اعم از کتاب، جزوه، نشریه و روزنامه با زبان های مختلف عربی، انگلیسی، فارسی و عبری هجوم آورده بودند، مرحوم بلاغی نیز با زبان های انگلیسی، عربی، فارسی و عبری، بسیار متین و منطقی به پاسخ گویی پرداخت.
این عالم آگاه در آن روزگار که گروهی یهودی در شهرهای مختلف عراق به صورت دوره گرد اجناسی از قبیل پارچه و غیره را در کوچه و بازار می فروختند، از فرصت استفاده نمود و زبان عبری را از آنها فراگرفت. گاه شیرینی و شکلات می خرید و به بچه های یهودی می داد و از آنها چیزی می آموخت. آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی قدس سره می فرمودند: بارها وی را مشاهده نمودم در حالی که تورات را در نهایت سلامت و روانی به عبری قرائت می نمود، به طوری که خاخام یهودی به فضلش و احاطه وی به دقایق زبان عبری اقرار می کرد.
علامه بلاغی علاوه بر حضور مستمر در جبهه فرهنگی، افتخار حضور در جبهه نظامی و پیکار با انگلیسی های متجاوز را نیز در سال 1336 قمری به دست آورد.
این فقیه و مصلح سترگ از خصوصیات اخلاقی والایی برخوردار بود. با خلوص مثال زدنی، جز حق به چیزی نمی اندیشید. تعدادی از کتاب هایش را بدون ذکر نامش به چاپ رساند و در پاسخ به سئوالی در مورد دلیل این اقدامش می گفت: انی لا اقصد الا الدفاع من الحق لا فرق عندی بین ان یکون باسمی او اسم غیری. من جز دفاع از حق، انگیزه ای نداشته ام و فرقی نیست به نام من باشد یا نام دیگری. زهد و پارسایی اش تداعی بخش جلوه هایی از زندگانی مولایش حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بود. اتاق کوچکی داشت و در آن جز حصیر و گلیمی که بر آن می نشست چیز دیگری دیده نمی شد.
در زمستان وسیله گرم کننده و در تابستان وسیله خنک کننده نداشت. هنگامی که بیمار می شد، اصلا پولی برای درمان نداشت. آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی قدس سره می فرمودند: روزی بر وی وارد شدم، او را در حال بیماری شدیدی مشاهده کردم، در حالی که پولی برای درمان در بساط او یافت نمی شد. من و آقایان خویی و میلانی پولی بر روی هم نهاده و او را به دکتر رساندیم.
با این که عظمت نامش لرزه بر اندام معاندین و مخالفین می افکند و آثارش شهرت جهانی یافته بود، اما برای چاپ کتاب هایش پولی نداشت! چنانچه برای چاپ کتاب الهدی که در رسوایی خدعه ها و توطئه های مبلغان مسیحی نوشته بود، پولی نداشت; به ناچار وسایل زندگی اش را به قیمت ارزان فروخت و کتاب را به چاپخانه فرستاد.
علامه بلاغی برحسب اقتضا و نیاز جهان اسلام، تألیفات نو و ارزنده ای در رشته های مختلف علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشت که حاکی از ژرف نگری و احساس تعهد و مسئولیت وی و بیان گر عمق دانش و فکر عالی این فقیه اندیشمند است.
سرانجام مردی که عمری برای رضای حق قدم و قلم زد، در شامگاه بیست و دوم شعبان 1352 قمری ندای روح بخش ارجعی.. . را لبیک گفت و مرغ جانش به سرای ابدی پرکشید و حوزه های علمیه را غرق عزا و ماتم کرد. پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در صحن غربی حرم ملکوتی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به خاک سپرده شد.
روحش بی منتهای حق ارزانی روح پاکش باد