×

زیارت عتبات در سیره و سخن امام صادق علیه السلام


نویسنده : محمدجواد طبسی تعداد بازدید : 7491     تاریخ درج : 1394/02/06

طلیعه

مسئله زیارت معصومین علیهم السلام به ویژه امام حسین علیه السلام، یکی از مسلمات فرهنگ شیعه است که هیچ راهی برای انکار و ردّ آن وجود ندارد؛ زیرا پیامبر صلی الله وعلیه وآله و معصومان علیهم السلام در گفتارهای فراوان خود، بر این مسئله پافشاری کرده اند.

یکی از امامانی که بر این وظیفه تأکید و سفارش فرموده، امام جعفر صادق علیه السلام است که با شیوه های گوناگون، همگان را به زیارت معصومین علیهم السلام، به ویژه امیر مؤمنان و امام حسین علیهماالسلام، تشویق کرده است.

وی به یکی از ده ها موضوع زیارت اشاره کرده، می فرماید: زیارت ابی عبدالله بر فقیر و ثروتمند و زن و مرد، به عنوان فریضه و ادای حق امام حسین علیه السلام، لازم و فرض است.

سپس امام علیه السلام به فاصله دو زیارت پرداخته، می فرماید: شخص دارا و متمکن، باید سالی دو مرتبه و شخص فقیر، سه سال یک مرتبه به زیارت برود.

همچنین فرموده که سزاوار نیست مسلمان بیش از چهارسال، زیارت امام حسین علیه السلام را ترک کند و در برخی گفته های آن حضرت آمده که اگر سه سال بگذرد و شخص به زیارت حضرت امام حسین علیه السلام نرود، عاق رسول خدا صلی الله وعلیه وآله شده و حرمت او را از بین برده است؛ مگر این که معذور باشد.

وی به شخصی که از عراق خدمتش رسیده بود، فرمود: شما مردم چقدر جفا می کنید؛ زیرا اگر قبر امام حسین علیه السلام نزدیک ما بود، آن جا را محل هجرت خودمان قرار می دادیم.

امام علیه السلام هم دیگران را به زیارت امیرمؤمنان و امام حسین علیهماالسلام تشویق می کرد و هم خود مشتاقانه به زیارت این دو بزرگوار می رفت.

امید است که پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام با مطالعه این نوشته، بیش از پیش نسبت به زیارت اهل بیت علیهم السلام علاقمند شوند و توفیق زیارت پیدا کنند.

امام صادق علیه السلام و حضور در عراق

پنجمین امامی که پس از شهادت امیر مؤمنان و سومین امامی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام مشتاقانه برای زیارت آباء و اجداد خویش راهی عراق شد، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است.

امام صادق علیه السلام در سفرهای اختیاری و یا اجباری که به عراق داشته، هرگز از زیارت این دو امام بزرگ، غفلت نکرده، حتی در سفرهای اجباری خود به بغداد، در بین راه، اول به سراغ قبر اجداد خود رفته، سپس نزد منصور عباسی روانه می شد.

امام صادق علیه السلام در زمانی به زیارت قبر مولی الموحدین می رفت که هنوز قبر امیرمؤمنان علیه السلام مخفی بود و کسی از محل دفن آن حضرت اطلاع دقیقی نداشت؛ زیرا هنوز قبر امیرمؤمنان علیه السلام آشکار نشده بود و پس از رفع موانع، امام علیه السلام به یکی از یارانش دستور داد تا به مرمت و بازسازی قبر امیر مؤمنان علیه السلام بپردازد.

امام صادق علیه السلام در سفرهایی که به عراق داشت، بیشتر اوقات، در حیره کنار شهر کوفه سکونت می کرد و از همان جا به زیارت قبر امیر مؤمنان و یا امام حسین علیه السلام می رفت.

تشویق به زیارت امیر مؤمنان علیه السلام

بر اساس شواهد تاریخی و روایی، امام صادق علیه السلام چه در آن روزهایی که در مدینه اقامت داشت و چه در روزهایی که به اجبار در عراق، اقامت داشت، بسیاری از یاران خود را به زیارت قبر امیر مؤمنان تشویق می کرد و در برخی موارد آنان را بر ترک زیارت، توبیخ می کرد که به دو نمونه زیر اشاره می کنیم:

  1. سرزنش ابووهب بصری؛

ابووهب بصری می گوید: وارد مدینه شده، خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و به او عرض کردم: نزد شما آمدم؛ در حالی که قبر امیرمؤمنان علیه السلام را زیارت نکرده ام.

امام علیه السلام فرمود:

بسیار کار بدی انجام دادی و اگر از شیعیان ما نبودی، هرگز به سوی تو نظر نمی کردم. آیا زیارت نمی کنی کسی را که خداوند با فرشتگان او را زیارت می کنند و پیامبران و مؤمنان به زیارتش می روند؟

گفتم: فدایت شوم! آگاهی درستی نداشتم.

حضرت فرمود:

پس بدان که امیر مؤمنان علیه السلام نزد خدا افضل از تمام امامان است و برای اوست ثواب عمل های آنها و به اندازه اعمالش فضیلت و برتری داده شده است».[1]

  1. یادآوری یزید بن عمرو؛

یزید بن عمرو بن طلحه می گوید: در آن روزهایی که امام صادق علیه السلام در حیره بودند، روزی به من فرمود: آیا نمی خواهی آن چه را که به تو وعده دادم، انجام دهم؟

عرض کردم: آری ـ و وعده حضرت رفتن به سوی قبر امیر مؤمنان علیه السلام بود ـ پس آن حضرت سوار شد و فرزندش اسماعیل نیز سوار شد و من نیز همراهشان سوار شدم؛ تا این که از ثویه [2] گذشتیم و در ذکوات [تپه های کوچک اطراف قبر امیر مؤمنان] فرود آمد و اسماعیل نیز پیاده شد و من هم پیاده شدم. او نماز خواند و اسماعیل هم نماز خواند و من هم نماز خواندم. امام صادق علیه السلام رو به اسماعیل کرده، فرمود: از جا بر خیز و به جدّت امام حسین علیه السلامسلام بده. گوید: عرض کردم: فدایت شوم! مگر امام حسین در کربلا نیست؟ فرمود: آری، اما وقتی که سر مقدسش را به شام بردند، یکی از دوست داران ما سر مقدس امام حسین علیه السلامرا از آن جا برداشت و در کنار قبر امیرمؤمنان علیه السلام دفنش کرد.[3]

زیارت امام صادق علیه السلام از قبر امیر مؤمنان علیه السلام

امام صادق علیه السلام علاوه بر تشویق علاقه مندان به زیارت امیر مؤمنان و امام حسین علیهماالسلام و بیان ثواب و فضیلت زیارت، خودش نیز در سفرهایی که به عراق می رفت، بارها به زیارت قبر امیر مؤمنان و امام حسین علیهماالسلام می رفت.

گریه امام صادق علیه السلام کنار قبر امیر مؤمنان[4]

صفوان بن مهران می گوید:

به همراه امام صادق علیه السلام از قادسیه حرکت کردیم؛ تا این که به بلندی های نجف رسیدیم؛ سپس به من فرمود: این کوهی است که فرزند جدّم نوح به آن پناه برد و گفت: به کوهی پناه خواهم برد که از آب مرا نگه بدارد. پس خداوند به نجف وحی کرد که آیا او، از من به تو پناه می آورد؟ این جا بود که کوه فرو ریخت و قطعه قطعه گشته، قسمتی از آن به اطراف شام پرتاب شد؛ سپس فرمود: از راه اصلی فاصله بگیر و به حرکت خود ادامه داد تا به غری رسید.

وقتی که کنار قبر قرار گرفت، نخست بر آدم و بعد بر یک یک پیامبران سلام کرد و من نیز سلام می کردم تا این که نوبت سلام به پیامبر صلی الله وعلیه وآله رسید. در این هنگام، خود را روی قبر انداخت و بر امیر مؤمنان علیه السلام سلام کرد و گریه اش بالا گرفت؛ سپس از جای برخاسته، چهار رکعت نماز گزارد و من نیز نماز خواندم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! این قبر کیست؟ فرمود: این قبر جدّم، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام است.

آشکار کردن قبر امیر مؤمنان علیه السلام

تا پیش از دوران امامت امام جعفر صادق علیه السلام، قبر امیر مؤمنان علیه السلام مخفی بود و جز عده اندکی از یاران امامان علیهم السلام، کسی از محل دقیق دفن آن حضرت خبر نداشت و امام زین العابدین یا امام باقر علیهماالسلام نیز به صورت پنهانی قبر آن حضرت را زیارت می کردند و علتش این بود که رفتار خشن و نابخردانه خوارج، به هیچ وجه اجازه نمی داد که قبر امیرالمؤمنین علیه السلامظاهر باشد؛ زیرا ممکن بود جسارتی به ساحت مقدس آن حضرت بشود؛ اما بعدها با فروکش کردن احساسات کینه توزانه علیه امام و تغییر حکومت امویان، دیگر ضرورتی برای مخفی کردن قبر وجود نداشت.

از این رو، در روزگاری که امام صادق علیه السلام به عراق احضار شد، وی در سفرهای متعددی، به زیارت امیر مؤمنان رفت و مکان قبر آن حضرت را تعیین کرد و به یارانش نیز مکان قبر را نشان داد.

نشان دادن قبر به عمر بن یزید

عبدالله بن سنان می گوید: روزی عمربن یزید پیش من آمده، گفت: همراهم بر مرکب سوار شو؛ پس سوار شدم و همراه او حرکت کردم؛ تا این که به درب منزل حفص کناسی آمده، او را هم از خانه بیرون آورد، و هر سه نفر به راه افتادیم؛ تا به غری و محل دفن امیر مؤمنان علیه السلام رسیدیم. گفتیم از کجا دانستی که این جا قبر امیر مؤمنان علیه السلام است؟ گفت: آن روزگاری که امام صادق علیه السلام در حیره بود، چند مرتبه همراه وی به این جا آمدم و او به من خبر داد که این جا قبر امیر مؤمنان علیه السلاماست.[5]

دستور بازسازی قبر امیر مؤمنان علیه السلام

در سفری دیگر که حضرت امام صادق علیه السلام به اجبار به عراق رفت، پیش از آن که به سوی منصور عباسی برود، هنگام ورود به کوفه، به همراه صفوان به سوی قبر امیر مؤمنان علیه السلام رفته به صفوان فرمود: ای صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدّم، امیرالمؤمنین علیه السلام است و پس از غسل و تغییر لباس ها، پای برهنه روانه نجف شدند....

تا این که به تپه های اطراف قبر امیر مؤمنان رسیده، با چوبی که در دست داشت، خطی کشید و فرمود: جستوجو کن. صفوان می گوید: اثر قبری را یافتم و حضرت با مشاهده قبر جدش، امیر مؤمنان علیه السلام اشکش جاری شده، حضرت را زیارت کردند.

صفوان می گوید: به آن حضرت عرض کردم: رخصت دهید اصحاب را از اهل کوفه خبر دهم و نشان این قبر را به ایشان بدهم. فرمود: آری و چند درهم داد و من قبر را مرمّت و بازسازی کردم.[6]

تشویق به زیارت امام حسین علیه السلام

از بین صدها روایتی که از معصومین علیهم السلام درباره زیارت امام حسین علیه السلام نقل شده، روایات امام صادق علیه السلام در تشویق مردم برای زیارت امام حسین علیه السلام از همه معصومین علیهم السلام بیشتر است که به چند نمونه زیر اشاره می کنیم:

1. امام صادق علیه السلام به معاویة بن وهب فرمود:

یا معاویه لا تدع زیارة الحسین لخوف فان من من ترکه رأی من الحسرة ما یتمنی أن قبره کان عنده؛ ای معاویه! هیچ گاه زیارت امام حسین را حتی اگر ترس داشته باشی، رها نکن؛ زیرا با ترک زیارت، حسرت و پشیمانی خواهد دید که آرزو داشته باشد قبر او نزد آن حضرت باشد.[7]

  1. وقتی امام علیه السلام شنید که ابان بن تغلب ـ که یکی از یاران حضرت و یکی از رؤسای عراق بوده ـ مدت هاست که به زیارت امام حسین علیه السلامنرفته، او را سرزنش کرده، فرمود:

سبحان الله العظیم و انت من رؤساء الشیعه تترک زیارة الحسین؛ سبحان الله برای رفتن به زیارت حسین علیه السلام سستی کرده، در حالی که تو از رؤسای شیعه هستی.[8]

3. امام علیه السلام به عبدالملک بن مقرن فرمود:

و لو یعلموا ما فی زیارته من الخیر و یعلم ذلک الناس لا قتتلوا علی زیارته بالسیوف و لباعوا اموالهم فی اتیانه؛ اگر مردم بدانند که چقدر خیر و برکت در زیارت امام حسین علیه السلام وجود دارد هر آینه برای رفتن به زیارت حضرت، دست به شمشیر می شوند و همچنین اموال خود را برای زیارتش به فروش می رسانند.[9]

  1. امام علیه السلام به ام سعید که در مدینه قصد زیارت حمزه عموی پیامبر را داشت، فرمود:

ما اعجبکم یا اهل العراق تاتون الشهداء من سفر بعید و تترکون سید الشهدا لا تاتونه؛ مایه تعجب از شما مردم عراق است که از راه دور به زیارت شهدا می آیید؛ اما زیارت سید الشهدا را ترک می گویید.[10]

استقبال از زائر امام حسین علیه السلام در نجف

موسی حضر می گوید: در اول ولایت و حکمرانی ابوجعفر منصور، امام صادق علیه السلام وارد عراق شده، به سوی نجف رفت و به من فرمود: ای موسی! به طرف راه اصلی رفته، آن جا بمان که مردی از ناحیه قادسیه از راه می رسد. وقتی او که به تو نزدیک شد، به او بگو که در این جا مردی از اولاد و فرزندان رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می باشد که تو را فرا می خواند؛ پس همراهت خواهد آمد.

موسی می گوید: به دنبال انجام فرمان امام حرکت کردم؛ تا به راه اصلی رسیدم. مدتی در آن گرمای شدید صبر کردم و نزدیک بود کور شوم و بدین جهت خواستم کار را رها کرده، برگردم.

در این هنگام چشمم به شبحی خورد؛ سپس دیدم که مردی شتر سوار در حال نزدیک شدن است؛ پیوسته به او نگاه کردم؛ تا به من نزدیک شد.

به او گفتم: ای مرد! در این جا مردی از فرزندان رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می باشد که تو را فرا خوانده است. گفت: مرا به نزد او ببر.

موسی می گوید: او را به نزد حضرت برده، پس از خواباندن شتر خود، امام صادق علیه السلام او را به درون چادر دعوت کرد.

موسی می گوید: مرد عرب داخل خیمه شد و من بر در خیمه ایستاده، سخن هر دو را می شنیدم؛ اما آن دو را نمی دیدم و می شنیدم که امام صادق علیه السلام به او می گفت: از کجا آمدی؟ پاسخ داد: از دورترین نقطه یمن. امام فرمود: تو از فلان مکان و موضع هستی؟ گفت: آری، من از فلان مکان هستم. امام فرمود: برای چه به این جا آمدی؟ گفت: به قصد زیارت امام حسین علیه السلام آمده ام. امام فرمود: هیچ کاری جز زیارت نداشتی؟ گفت: هیچ کاری ندارم؛ جز این که کنار قبرش نماز بخوانم و زیارتش کنم و سلام بدهم و برگردم. امام صادق علیه السلام فرمود: چه اثری بر این زیارت می بینید؟ گفت: زیارت او برکت در نفس ما و اهل و کسان و اولاد و فرزندان و همچنین برکت به اموال و دارایی هایی خواهد داشت و از آثار و برکات این زیارت، برآورده شدن حاجت های ما خواهد بود.

امام فرمود: ای برادر یمنی! آیا چیز دیگری اضافه نکنم؟ گفت: یابن رسول الله! به دانستنی هایم اضافه کن. امام فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام برابر با یک حج قبول شده است که همراه رسول خدا انجام شده باشد.

مرد یمنی از سخن امام صادق علیه السلام شگفت زده شد و بعد امام فرمود:

آری و الله! دو حج مبرور و قبول شده، همراه رسول خدا صلی الله وعلیه وآله مرد یمنی به شدت متعجب شده بود و امام پیوسته تعداد حج قبول شده را بالا می برد؛ تا این که تعداد حج ها را به سی حج مبرور و مقبول، همراه رسول خدا صلی الله وعلیه وآله رساند.»[11]

شیوه زیارت امام صادق علیه السلام

در زندگی امام صادق علیه السلام در رابطه با زیارت امیر مؤمنان و امام حسین علیه السلام، دو شیوه ضبط شده است که به شرح زیر می باشند:

1. توصیه و سفارش؛

امام صادق علیه السلام به حسن بن عطیة چنین توصیه کرد:

هر گاه وارد حائر ـ حسینی ـ شدی، نخست چنین بگو: «الله ان هذا مقام اکرمتنی به و شرفتنی به...» و آن گاه قدری راه رفته، هفت مرتبه تکبیر بگو؛ سپس می گویی: «سبحان الله سبح له الملک و الملکوت...» و آن گاه پنج تکبیر گفته، قدری راه می روی و می گویی: «اللهم انّی بک مؤمن و بوعدک موقن...»؛ سپس سه مرتبه تکبیر گفته، دست ها را بالا برده، هر دو را بر قبر امام حسین می گذاری و چنین می گویی: «اشهد انک طهر طاهر من طهر طاهر...» و آن گاه هر دو گونه ات را بر قبر می گذاری؛ سپس می نشینی و آن چه که می توانی، ذکر خدا می گویی و آن گاه به سوی پایین پای حضرت رفته، دست ها را بر قبر می گذاری و می گویی: «صلوات الله علی روحک و علی بدنک...»؛ سپس به سوی قبر فرزندش علی رفته، آن چه که دوست داری، اظهار کن و سپس به سوی قبور شهدا رفته، در حال ایستادن به طرف قبور شهدا چنین بگو: «السلام علیکم ایها الشهداء انتم لنا فرط و نحن لکم تبع...» و آن گاه قبر مقدس امام را در مقابلت قرار ده، هر چه می خواهی، نماز بخوان و بگو: «جئت وافداً الیک و اتوسل الی الله بک...»؛ سپس یازده تکبیر پشت سر هم بگو و عجله نکن؛ سپس چند قدم به طرف قبله راه برو و چنین بگو: «الحمد لله الواحد الموحد فی الامور کلها...» و هفت مرتبه الله اکبر گفته، مقداری راه برو و باز هم به سوی قبله قرار گرفته، چنین بگو: «الحمد لله الذی لم یتّخذ ولداً...» و در آخر فرمود: هر گاه وارد حائر شدی، پس از سلام، صورت را بر قبر بگذار.[12]

ابن قولویه می نویسد: «یونس به امام عرضه داشت، فدایت شوم! می خواهم ـ امام حسین علیه السلام ـ را زیارت کنم؛ چه عملی انجام دهم و چه بگویم؟

امام در پاسخ فرمود:

وقتی به سوی قبر ابی عبدالله علیه السلام رفتی، نخست در شاطی فرات، غسل بکن و سپس پاک ترین لباس هایت را به تن کن و قدری راه برو؛ زیرا تو در حرمی از حرم های خدا و پیامبرش می باشی؛ پس زبان به تکبیر و تهلیل و تمجید و تعظیم خدا بگشا و بر پیامبر و اهل بیت طاهرینش فراوان درود فرست؛ تا این که به باب الحسین برسی و چنین بگو: «السلام علیک یا حجة اله و ابن حجته...»؛ سپس ده قدم راه رفته، تکبیر بگو و بایست و آن گاه سی و چهار مرتبه تکبیر بگو و راه برو؛ تا به طرف صورت و پیش روی حضرت برسی؛ به گونه ای که صورت به صورت امام شوی و چنین بگو: «السلام علیک یا حجة الله و ابن حجته...» و سه مرتبه می گویی: « صلی الله علیک یا اباعبدالله...»؛ سپس از جای برخاسته به سوی فرزندش علی که در زیر پایش می باشد، رفته، می گویی: «السلام علیک یا بن رسول الله...» سپس از جای برخاسته، با دستت به قبور شهدا اشاره کرده، سه مرتبه می گویی: «السلام علیکم» و سه مرتبه می گویی: «فزتم و الله...» و آن گاه دور بزن و قبر ابی عبدالله را در مقابل خود قرار بده، شش رکعت نماز بخوان...».[13]

نمونه های دیگری نیز وجود دارد که حضرت به یوسف کناسی، معاویة بن عمار، مفضل عامر بن جذاعه، عمار بن موسی ساباطی، ابوسعید مدائنی، حسین بن عطیه و ابوحمزه ثمالی شبیه همین دستورات را داده است؛ مثلاً به یوسف کناسی فرمود:

پس از غسل در فرات، با سکینه و وقار از طرف شرق حائر وارد شو و بر امام حسین علیه السلام و سایر امامان سلام کن.[14]

و به مفضل ضمن بیان فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام، فرمود:

وقتی که به درب می رسی، سلام بده و وقتی که وارد شدی، دست را روی قبر امام حسین علیه السلام بگذار و بگو: «السلام علیک یا حجة الله فی سمائه و ارضه».[15]

همچنین به ابوسعید مدائنی فرمود:

اگر امام حسین علیه السلام را زیارت کردی، در بالای سر آن حضرت، هزار مرتبه تسبیح امیر مؤمنان علیه السلام را بر زبان جاری کن و در پایین پای وی، هزار مرتبه تسبیح فاطمه زهراسلام الله علیهما را بفرست و آن گاه دو رکعت نماز بخوان و در رکعت اول، سوره یاسین و در رکعت دوم، سوره الرحمن را تلاوت کن.[16]

امام در یک سفارش طولانی به ابو حمزه ثمالی فرمود:

هر گاه خواستی به زیارت امام حسین علیه السلام بروی، نخست سه روز روزه بگیر و آن گاه زن و فرزند را جمع کرده، دعای سفر را بخوان و غسل کن و وقتی که به نینوا رسیدی، روغن نزن؛ سورمه نکش؛ گوشت نخور و به گونه ای راه برو که قدم هایت کوچک باشد.[17]

2. شیوه عملی؛

حضرت امام صادق علیه السلام در سفرهایی که به عراق داشت، خودش به زیات امام حسین علیه السلام می رفت و به دوستانی که حضرت را همراهی می کردند، می فرمود: شما نیز چنین کنید. صفوان جمال می گوید:

در سفری که با حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به نزد ابوجعفر دوانقی رفتیم، وارد کوفه شدیم. حضرت فرمود: ای صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدم امیر مؤمنان علیه السلام است، پس فرود آمد، غسل کرد، جامه خویش را تغییر داد و پاها را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن؛ پس به سوی نجف روانه شد و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر خود را نیز به زیر انداز که حق تعالی برای تو به عدد هر گامی که برمی داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه را محو می کند و صدهزار درجه تو را بلند می کند و صدهزار حاجت تو را برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید را می نویسد.

من به دنبال حضرت به راه افتاده، با آرامش، تسبیح و تهلیل خدا می کردیم؛ تا به تپه ها رسیدیم. حضرت به طرف راست و چپ نگاه کرد و با چوبی ای که در دست داشت، خطی کشید و فرمود: جستوجو کن. من نیز چنین کردم و اثر قبری یافتم.

این جا بود که آب از دیدگان مبارک امام صادق علیه السلام سرازیر شده، فرمود: انا لله و انا الیه راجعون السلام علیک ایها الوصی البر التقی...» پس برخاست و در بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان! هر که زیارت کند امیر مؤمنان را به این زیارت و این نماز را بخواند، برگردد به سوی اهل و کسان خود، در حالی که گناهانش آمرزیده شده باشند و عملش مورد قبول و پسندیده شده باشد و نوشته شود برای او ثواب ملائکه ای که زیارت آن حضرت رفته باشند. صفوان از روی تعجب پرسید: ثواب فرشتگانی که زیارت کنند حضرت را؟

حضرت فرمود: آری، در هر شبی هفتاد قبیله از ملائکه، آن حضرت را زیارت می کنند. صفوان پرسید: هر قبیله چه مقدار هستند؟ امام فرمود: یک صدهزار فرشته.

حضرت در موقع وداع به پشت بیرون آمده، در اثنای بیرون آمدن می فرمود:

«یا جداه، یا سیداه، یا طیباه یا طاهراه لا جعله الله آخر العهد منک و رزقنی العود الیک...».[18]

امام صادق علیه السلام چنین زیارت کردند

مرحوم شیخ عباس قمی(ره) در زیارت ششم امیر مؤمنان علیه السلام می نویسد:

زیارتی است که جماعتی از علما روایت کرده اند که از جمله آنها است شیخ محمد بن المشهدی که فرمود: روایت کرده است محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره که گفت: بیرون رفتم با صفوان جمال و جمعی از اصحاب به سوی نجف و امیر مؤمنان علیه السلام را زیارت کردیم و چون فارغ شدیم، صفوان روی خود را گردانید به سوی قبر حضرت امام حسین علیه السلام و گفت: زیارت می کنم حضرت امام حسین علیه السلام را از این مکان، از بالای سر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ سپس گفت: با حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به این جا آمدیم و حضرت چنین زیارت کرد و نماز و دعا خواند که من انجام می دهم و به من فرمود:

ای صفوان! این زیارت را ضبط کن و این دعا را بخوان و همیشه حضرت امیر مؤمنان و امام حسین علیه السلام را به این نحو، زیارت کن که من ضامن هستم بر خدا که هر که ایشان را چنین زیارت کند و این دعا را بخواند، از نزدیک یا دور، زیارتش پذیرفته شود و به عملش مزد داده شود و سلامش به ایشان برسد و حاجتش برآورده شود؛ هر چند عظیم باشد.[19]

نماز در کنار سر مقدس امام حسین علیه السلام

اگر چه سید بن طاووس فرموده که عالمان شیعه معتقدند که سر مقدس امام حسین علیه السلام به کربلا باز گردانده شده و به جسد شریفش ملحق شده است.[20]

و یا علامه مجلسی بر این نظر است که مشهور بین علما این است که سر مقدس امام حسین علیه السلام به وسیله امام سجاد علیه السلامبه بدن امام حسین علیه السلام ملحق شده است؛ [21] اما نظرات دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که سر مقدس امام علیه السلام در جای دیگری دفن شده است. که از جمله آنها، دفن در کنار قبر مقدس امیر مؤمنان علیه السلام است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:

وقتی که عبیدالله ملعون سر مقدس امام حسین علیه السلام را به شام فرساد، یزید آن را به کوفه برگرداند؛ سپس عبیدالله گفت: سر مقدس را از کوفه بیرون ببرید؛ تا مردم شیفته و فریفته آن نشوند؛ پس خداوند سر مقدس امام حسین را نزد امیر مؤمنان قرار داد.[22]

از این رو، امام صادق علیه السلام وقتی که همراه یزید بن عمرو بن طلحه و فرزندش اسماعیل از حیره به زیارت امیر مؤمنان رفت، علاوه بر زیارت امیر مؤمنان علیه السلام، دو رکعت نماز دیگر خواند؛ سپس به فرزندش اسماعیل فرمود: برخیز و بر جدت امام حسین علیه السلام سلام بده.

یزیدبن عمرو پرسید: فدایت شوم! مگر امام حسین علیه السلام در کربلا دفن نشده؟

حضرت فرمود:

آری، اما زمانی که سر مقدس امام حسین علیه السلام را به سوی شام می بردند، یکی از دوستان ما سر را برداشت. و آن را در کنار قبر امیر مؤمنان علیه السلام به خاک سپرد.[23]

و به ابان بن تغلب نیز چنین فرمود:

سر امام حسین علیه السلام در کنار قبر امیر مؤمنان علیه السلام به خاک سپرده شد.[24]

همچنین به علی بن اسباط فرمود:

وقتی که به غری رسیدی، دو قبر را مشاهده خواهی کرد؛ یکی بزرگ و دیگری کوچک؛ اما قبر بزرگ که قبر امیر مؤمنان علیه السلام است و اما قبر کوچک، محل دفن سر مقدس امام حسین علیه السلاماست.[25]

نماز و زیارت امام حسین علیه السلام در مسجد حنانه

در نزدیکی های شهر نجف، محلی است به نام حنانه و معنای حنّانه، ناله کننده می باشد.

درباره علت این که آن محل را حنانه می نامند، گفته شده که در آن جا نشانه ای بوده که وقتی جنازه امیر مؤمنان علیه السلام را از آن جا عبور دادند، آن نشان به علامت تعظیم، خم شد و بدین جهت آن جا را حنانه نامیدند.[26]

برخی دیگر گفته اند: وقتی که جنازه امیر مؤمنان علیه السلام به مکان رسید، ناله شدیدی از آن مکان شنیده شد و وقتی علت ناله را از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیدند. امام در پاسخ فرمود: چون امیر مؤمنان علیه السلام در شب های تاریک به این مکان می آمد و در آن جا نماز می خواند، بدین جهت، این مکان در فراق امیر مؤمنان ناله کرد. [27] و گفته شده که وقتی سر مقدس امام حسین علیه السلامرا در این مکان گذاشتند، از سر مقدس امام تا صبح ناله شنیده شد.[28]

مرحوم شیخ عباس قمی می نویسد: مستحب است که در آن جا امام حسین علیه السلام زیارت بشود؛ زیرا سر مقدس آن حضرت را در آن مکان قرار دادند.[29]

امام صادق علیه السلام به هنگام عبور از این مکان، دو رکعت نماز گزارد و هنگامی که علت آن را جویا شدند، فرمود:

این مکانی است که سر مقدس جدّم امام حسین علیه السلام را به هنگام بردن به سوی عبیدالله، در این مکان گذاشتند.[30]

نماز امام صادق علیه السلام در محل منبر امام زمان علیه السلام

بر اساس شواهد قطعی و روایات موجود، محل حکومت امام زمان علیه السلام، در عراق و در شهر کوفه خواهد بود و به یقین امام برای ملاقات مردم، باید مکان و جایگاه وسیعی داشته باشد و برای خطبه خواندن، مسجد به هزاردربی نیاز دارد و در درون آن مسجد، منبری برقرار خواهد بود. این مکان، طبق فرموده امام صادق علیه السلام در بین نجف و کوفه است؛ یعنی درست در همان جایی که مسجد هزاردربی برای نماز جمعه حضرت ساخته می شود.

امام صادق علیه السلام پیشاپیش به هنگام عبور از آن محل، دو رکعت نماز خواند و وقتی برخی علت آن را جویا شدند، فرمود: این جا محل منبر امام زمان علیه السلام است.

ابان بن تغلب می گوید:

کنت معابی عبدالله علیه السلام، فمرّ بظهر الکوفه، فنزل وصلی رکعتین ثم تقدم قلیلاً، فصلی رکعتین ثم سار قلیلاً فنزل فصلی رکعتین ثم قال: هذا موضع قبر امیرالمؤمنین علیه السلام. قلت جعلت فداک: فما الموضعین الذین صلیت فیما؟

قال: موضع رأس الحسین و موضع منبر القائم؛ همراه حضرت امام صادق علیه السلام بودم که مسیر خود را به طرف پشت کوفه ادامه داده، پس فرود آمد و دو رکعت نماز خواند؛ سپس قدری جلوتر رفته، دو رکعت دیگر نماز خواند؛ سپس سوار شده، مقدار دیگری به راه افتاد و بار دیگر پیاده شد و دو رکعت نماز گزارد و فرمود: این، جایگاه قبر امیر مؤمنان علیه السلام است. ابان می گوید عرض کردم فدایت گردم! آن دو موضع قبلی چه بود که در آن جا نماز خواندی؟

حضرت فرمود: یکی محل گذاردن سر مقدس امام حسین علیه السلام بود و دیگری محل نصب منبر حضرت قائم علیه السلام.[31]

مقام های امام صادق علیه السلام در عراق

در کربلا و نجف، مقام های متعددی برای امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است که برخی از آنها سند روایی دارند و برخی دیگر در بین مردم معروف هستند که کنار قبر علی علیه السلام و کنار قبر امام حسین علیه السلام و مسجد حنّانه، جزء این مقامات است؛ اگر چه این موارد جزء مقام ها به حساب نیامده اند.

1. مقام امام صادق علیه السلام در مسجد سهله

در وسط مسجد سهله مکانی که معروف به مقام امام صادق علیه السلام است. و ممکن است این جا همان مکانی باشد که امام با بشار مکاری، برای آزادی یک زن زندانی در کوفه به آن جا رفته و درخواست آزادی اش را از خدا کرده بود.

بشار مکاری می گوید:

ـ روزی ـ در کوفه بر امام صادق علیه السلام وارد شدم که طبقی از رطب در مقابل او بود و از آن تناول می کرد و به من فرمود: نزدیک بیا و تناول کن. عرض کردم: گوارای وجود باشد؛ فدایت گردم؛ حال که می آمدم، حادثه ای مرا سخت آزار داده، قلبم را به درد آورده و غیرتم را تحریک کرد.

امام فرمود: به حقی که بر تو دارم، از تو می خواهم که پیش بیایی و از این رطب تناول کنی. بشار می گوید: به خواست حضرت نزدیک رفته، مقداری از آن رطب را تناول کردم. امام فرمود: حال ماجرای خود را نقل کن. عرض کردم: مأموری را دیدم که بر سر بانویی می زد و او را به سوی زندان می برد و او نیز با صدایی بلند فریاد می زد: «المستغاث بالله و رسوله» و کسی به فکر آزادی اش از دست جلادان نبود. امام صادق علیه السلام فرمود: چرا با او چنین رفتاری می کردند؟ بشار گوید: شنیدم که مردم می گفتند: او به هنگام رفتن، پایش گیر کرد و برزمین افتاد و در آن حال گفته بود: «لعن الله ظالمیک یا فاطمه؛ خدا لعنت کند کسانی که به تو ظلم کرده اند؛ ای فاطمه! و همین سبب شد که این گونه با او رفتار کردند. بشار می گوید: پس امام از خوردن رطب دست کشیده، آن قدر گریه کرد که دستمال و محاسن شریف و سینه مبارکش پر از اشک شدند؛

سپس فرمود: ای بشار! برخیز با هم به مسجد سهله برویم و از خداوند، آزادی این زن را بخواه و همزمان به یکی از یاران خود دستور داد تا به سوی کاخ خلیفه رفته، بر درب کاخ بماند و آن جا را رها نکند؛ تا فرستاده امام نزدش بیاید و اگر خبری از آن زن به دستش رسید، به سوی مسجد سهله برود.

بشار می گوید: به سوی مسجد سهله به راه افتادیم و هر یک از ما دو نفر، دو رکعت نماز خوانده، سپس امام صادق علیه السلام دست خود را به سوی آسمان بالا برده، فرمود: «انت الله لا اله الا انت مبدی الخلق و معیدهم؛ تویی آن پروردگاری که هیچ خدایی جز تو نیست؛ بندگان را آفریده و آنها را برمی گردانی» و بعد به سجده رفت و از آن حضرت چیزی جز نفس کشیدن را نمی شنیدیم؛ آن گاه سربرداشت و فرمود: برخیز که آن زن آزاد شد. بشار می گوید: هر دو از مسجد بیرون آمدیم که ناگاه همان شخصی را که امام او را به درب کاخ خلیفه فرستاده بود، از راه رسید. امام پرسید: خبر تازه چه داری؟ گفت: آزادش کردند. امام فرمود: چگونه؟ گفت: نمی دانم و هم چنان که بر درب کاخ ایستاده بودم، یکی از نگهبانان بیرون آمد و آن زن را فراخواند و به او گفت: تو چه گفته بودی؟ آن زن گفت: پایم گیر کرده، به زمین افتادم و در همان حال گفتم: «لعن الله ظالمیک یا فاطمه» که دیدید با من چه رفتاری کردند؛ سپس آن نگهبان دویست درهم بیرون آورده، به آن زن داد و گفت: این پول را بگیر و امیر را حلال کن. آن زن از گرفتن پول خودداری کرد و وقتی که او چنین دید، وارد کاخ شده، صاحب خود را از آن باخبر ساخت؛ سپس بار دیگر بیرون آمد و گفت: به خانه ات برگرد و زن برخاسته، به خانه اش برگشت.[32]

2. مقام امام صادق علیه السلام در مسجد کوفه

دومین مقامی که برای امام صادق علیه السلام نقل شده، مقام آن حضرت در مسجد کوفه است. اگر چه به دلیل اهمیت این مسجد شریف، جای جای آن، محل نماز امام صادق علیه السلام بوده است، اما مقامی که برای وی نقل شده، در نزدیکی قبر حضرت مسلم بن عقیل بوده و مشهور به دکه حضرت صادق علیه السلام است.

مرحوم شیخ عباس قمی در بخش اعمال مسجد بزرگ کوفه می نویسد: اعمال دکه حضرت صادق علیه السلام. پس برو به سوی مقام حضرت صادق علیه السلام و آن واقع است در نزدیکی مسلم بن عقیل و آن جا دو رکعت نماز کن و چون سلام دادی و تسبیح نمودی بگو: یا صانع کل مصنوع و یا...[33]

3. مقام امام صادق در وادی السلام نجف

سومین مقامی که برای امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده، مقام امام صادق علیه السلام در وادی السلام نجف است که در کنار مقام حضرت امام زمان علیه السلام قرار گرفته و هر دو مقام در یک ساختمان قرار دارند. این مقام، ممکن است که یک ریشه روایی یا تاریخی داشته باشد؛ اما من به چنین مدرکی برخورد نکرده ام.

4. مقام امام صادق علیه السلام در کربلای معلی

چهارمین مکانی که به امام جعفر صادق علیه السلام نسبت می دهند، مقام امام صادق علیه السلام در کربلاست. این مقام که در پشت مقام حضرت صاحب الزمان علیه السلام و در میان باغ ها قرار گرفته، از قدیم معروف به مقام امام صادق علیه السلام بوده است؛ گویا امام در موقع سفر به کربلا و زیارت امام حسین علیه السلام، ابتدا در آن نقطه مستقر شده، سپس به زیارت مرقد پاک و مطهر امام حسین علیه السلامرفت.

این مقام همانند مقام امام صادق علیه السلام در وادی السلام نجف است که ممکن است یک ریشه تاریخی داشته باشد؛ اما این جانب به چنین مدرکی دست نیافته ام.

سوتیتر:

امام صادق علیه السلام در سفرهای اختیاری و یا اجباری که به عراق داشته، هرگز از زیارت این دو امام بزرگ، غفلت نکرده، حتی در سفرهای اجباری خود به بغداد، در بین راه، اول به سراغ قبر اجداد خود رفته، سپس نزد منصور عباسی روانه می شد

ابوسعید مدائنی فرمود:

اگر امام حسین علیه السلام را زیارت کردی، در بالای سر آن حضرت، هزار مرتبه تسبیح امیر مؤمنان علیه السلام را بر زبان جاری کن و در پایین پای وی، هزار مرتبه تسبیح فاطمه زهراسلام الله علیهما را بفرست و آن گاه دو رکعت نماز بخوان و در رکعت اول، سوره یاسین و در رکعت دوم، سوره الرحمن را تلاوت کن

در کربلا و نجف، مقام های متعددی برای امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است که برخی از آنها سند روایی دارند و برخی دیگر در بین مردم معروف هستند که کنار قبر علی علیه السلام و کنار قبر امام حسین علیه السلام و مسجد حنّانه، جزء این مقامات است؛ اگر چه این موارد جزء مقام ها به حساب نیامده اند.

 

 

[1] ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 89.

[2] ثویه، مکانی است در کوفه که در آن قبر ابوموسی اشعری و مقبره بن شعبه واقع است (مجمع البحرین، ص16).

[3] مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 178.

[4] کامل الزیارات، ص 84.

[5] کامل الزیارات، ص 82؛ بحارالانوار، ج 100، ص 240؛ فرحة الغری، ص 24.

[6] ابن طاوس، فرحة الغری، ص 94؛ بحارالانوار، ج 97، ص 279.

[7] کامل الزیارات، ص 270.

[8] همان، ص 546.

[9] همان، ص 176.

[10] صدوق، ثواب الأعمال، و عقاب الاعمال، ص88.

[11] ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص 84.

[12] کامل الزیارات، ص 358.

[13] همان، ص362.

[14] همان، ص 367.

[15] همان، ص 375.

[16] همان، ص 384.

[17] همان، ص 393.

[18] فرحة الغری، ص 94؛ بحارالانوار، ج 97، ص 279.

[19] شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص 642، (زیارت ششم امیر مؤمنان).

[20] الهدف، ص 194، المقتل المأثور الحسین، ص 236.

[21] بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[22] همان، ص 178.

[23] همان، ج 44، ص 199.

[24] مناقب آل بی طالب، ج 4، ص 76.

[25] کامل الزیارات، ص 84.

[26] معالی السبطین، ج 2، ص 95.

[27] همان.

[28] همان.

[29] همان.

[30] شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص 229؛ المقتل الحسین المأثور، ص 196.

[31] کامل الزیارات، ص 83.

[32] نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 419.

[33] مفاتیح الجنان، ص 731.

لینک کوتاه :