×

خودت رو ورق بزن;گفت وگو با خانم فاطمه لطفی آذر کارشناس علوم مذهبی درباره ی حالات اعتکاف


تعداد بازدید : 7593     تاریخ درج : 1390/08/08

40

این روزها وقتی سجاده ی نمازت را پهن می کنی، به آسمان خیزه می شوی تا منتظر کمر خمیده و نورانی ماه شوی، کتاب دعایت را ورق می زنی و می بینی که جای جای آن رحمت خداوند گسترانیده شده است. خداوند به تو می گوید گناهانت را می آمرزم، اگرچه به تعداد قطرات باران و برگ درختان و کف دریاها باشد. جای دیگر تو را صدا می زند و بشارت می دهد که نجات یافتی، از هر شدت و سختی. گویی این جواب همان نمازی است که در شب رسیدن به آروزها خواندی. حالا ماه به نیمه رسیده است و چه از این زیباتر که بیشترین نور را از خورشید می گیرد.

تو معتکف شده ای، در گوشه ای از مسجد نشسته ای، باز به کمر خمیده و نورانی ماه خیره شده ای و می خواهی با اخترها و پولک های آسمان به رقابت بنشینی و بعث پیامبر را نظاره کنی. آری، رجب لحظه به لحظه اش رحمت خداوند است.

دلمان می خواهد با بینش بیشتر به درک بهتری از این مراسم معنوی برسیم. به همین منظور با خانم لطفی آذر مدیر حوزه به گفت وگو نشستیم.

* خانم لطفی آذر چند بار معتکف شده اید؟

ـ هر سال البته یک سال در مشهد بودم و به عنوان سخنران بین بچه های معتکف صحبت کردم.

* آن طرف پرده ی اعتکاف چه خبر است؟

ـ (با خنده) کدام طرف پرده؟ مادی یا معنوی؟

* چه مادی و چه معنوی. آن چه که از رسانه ها نشان داده شده است، بیشتر مراسم آقایان بوده. دوست داریم از اعتکاف بانوان بشنویم.

ـ از نظر مادی همان اعمال اعتکاف است. جدا از آن قسمت نیست. اعمال ظاهری مثل داخل مسجد بودن، روزه گرفتن و آداب دیگر اعتکاف، اما آن چه مهم است آن طرف پرده ی مهنوی است که دنیایی حرف دارد.

* کلمه ی اعتکاف به چه معناست؟

ـ اعتکاف به معنای مطلق آن، یعنی توقف با شدت طولانی و اعتکاف متداول، یعنی توقف سه روزه در مسجد. دستوری که از امام رضا (ع) هست که حضرت اعتکاف را صحیح نمی دانستند، مگر در مسجدالحران، مسجدالرسول، مسجد کوفه و مسجد جامع هر شهر.

* چرا تاکید به اعتکاف در مسجد شده است؟

ـ تاکید به اعتکاف در مسجدهای خاص مثل مسجدالحرام به این دلیل است که انسان های کامل مانند انبیا در این مکان ها با خداوند ارتباط داشته اند و ارتباط معنوی با عالم غیب، در این مکان ها برقرار است و شرایط تطهیر از عوامل وجودی در سه عالم فعل، صفت و اندیشه و آماده سازی برای انسان های زمینی مهیاست.

* فلسفه ی توقف سه روزه چیست؟

ـ توقف سه روزه در عالم ما یعنی عبور انسان ها از سه مرحله ی وجودی عالم، صورت آن، حضور در مکان خاص است اما سر آن عروج جان انسان ها از عالم طبیعت است. در واقع افقی برتر از عالم بالا باز می شود. از تمام نقاط شهر، در یک مکان مقدس جمع می شوند، تبادل نظر می کنند و این تبادل نظرها با یک بینش به نام اسلام شکل گرفته است و یک حقیقت بزرگ و انرژی معنایی بین آن ها رد و بدل می شود. معتکف گوشه ای از مسجد را انتخاب می کند. جای مناسب برای خواب ندارد. در اصل محیط آن جا این گونه است که تو نمی توانی بخوابی. مثل این است که برای زیارت به مشهد می رومی و به راحتی ساعت ها تا آخر شب در حرم می مانی، ولی اگر در خانه بودی، نمی توانستی بیدار باشی. تو در جایی هستی که ریزش نبض معنوی حق تعالی است. در اعتکاف یک سیر نورانی باز می شود. اوج تدبر و تفکر، عصر روز سوم یعنی 15 ماه رجب است که دعای ام داود خوانده می شود. در حقیقت با توحید فعل آغاز می شود. روز دوم به توحید صفاتی می رسد و روز سوم به توحید ذاتی.

* منشأ اعتکاف به این شکل خاص مربوط به دین اسلام است یا ادیان دیگر هم دارند؟

ـ اعتکاف به این شکل خاص مربوط به دین اسلام است و خارج از این نحوه را در ادیان توحیدی و حتی غیر توحیدی هم داشته ایم. در کلیساها و معابد، گاهی اوقات روزها به حالت اعتکاف می نشینند. من سفری به هند داشتم. و آن جا مکان هایی دیدم که آدم ها در آن تا صبح مناجات می کردند و ساعت ها روبه روی یکدیگر می نشستند اما اعتکاف به این شکل فقط در دین اسلام است.

* شما اشاره کردید به سیری که در مراحل توحیدی صورت می گیرد، این سیر به چه معناست؟

ـ در حقیقت سه روز توقف است که در فضای مناسب و ماه مناسب صورت می گیرد. سیر تدبر و تامل انسان در سه سفر، سفر اول سفر من الخلق الی الحق. سفر دوم سفر من الحق الی الخلق مع الحق که در وجود انجام می گیرد و سفر در سیر باطن است که به توحید صفاتی می رسد. در سفر سوم از خلق جدا شده و به حق می رسد. سفر دیگر در زمان خروج از مسجد است و به میان خلق برگشتن که این سفر بعد از اعمال اعتکاف انجام می شود. خیلی زیباست که در اعتکاف می توانی از علم حصولی به علم حضوری برسی و برای به شهود رسیدن باید این سه سفر را بروی.

* چه موانعی باعث می شود علم حصولی به علم حضوری نرسد؟

ـ معمولاً اشتغالات روزمره ی زندگی نمی گذارد علم حصولی تبدیل به علم حضوری شود. گاهی عقیده داریم اما در روزمرگی ها و در دایره ی زندگی و در مقام تطبیق، دچار جوزدگی می شویم. در اعتکاف انقطاع از زندگی روزمره به وجود می اید، اما فلسفه ی خاص خود را دارد. برای مثال در ماه مبارک رمضان، خداوند سحر را قرار داده است تا مردم برای روزه گرفتن، تغذیه ی مناسب داشته باشند، اما در کل برای آشنایی با فضای معنوی شب است. اعتکاف هم می خواهد انسان را از دانایی ها به دارایی ها برساند.

مهم، بهره گیری با معرفت است. وقتی معرفت را به دست آوردی، دیگر جوگیر نخواهی شد.

* طبق گفته ی شما روز اول اعتکاف آغاز توحید انسانی است. این از کجا آغاز می شود؟

ـ سالک به تدبر می پردازد، یعنی دانایی های لشکر عقل و لشکر جهلش را مورد محاسبه قرار می دهد. فضا هم مناسب است. زمینه ی گسترش فیض حق تعالی در ماه رجب غوغا می کند و شرط آسمانی شدن هموار است. ما اگر خودمان را بکشیم، خارج هرگز مطابق میل ما عمل نمی کند، چون عقل به دنبال استدلال است و قبل از عشق و علم شهودی، سیراب می شود. او در این سفر می داند دنیا مثل مشرق و مغرب است. کثرت حقیقت واحد را تماشا می کند. اگر اعتکاف را با تقرب انجام بدهیم، به شهود می رسیم و نگاه مان نسبت به مسائل عوض می شود. وجودمان با عشق یکی می شود و همراه چشم سر، چشم دل باز می شود. تجلی الهی را در رضایت از اعمال مان درک می کنیم. به همین علت عده ای در اعتکاف حقیقتاً منقلب می شوند و نور و انقلاب آن ها هم صدری و هم ظاهری به اطرافیان شان می تابد. برای همین می گویند معتکف که از اعتکاف برمی گردد مثل زائری که از زیارت می اید، باید به دیدنش رفت، چون پرتوافکنی می کند.

* قرار است دیگر چه اتفاقی برای وجودی که مملو از نور است بیفتد؟

ـ در مسیر دوم تدبیر حسن در جستن. این حرکت وجودی است، مثل دانه ای که زیر خاک است و وقتی از پوست جدا می شود، خودش را در جوانه می یابد. نه این که تعلیمی دیده باشد که شکل جوانه کدام است. از کثرت جدا می شود و به وحدت می رسد. دیگر قلب، خود به خود تغییر کرده است.

لشکر عقل می اید، لشکر جهل می رود. آن دانه مسیر خودش را طی می کند، باغبان فقط کمک می کند. خیلی وقت ها بعضی رذائل را با این عنوان که حقم است، انجام می دادیم، ولی به مرحله ای می رسیم که وجود، خود به خود غوغا می کند.

* اشاره ای به ماه پرفیض رجب داشتید، اعمال اعتکاف هم برای سه روز از ماه رجب است. دلیل اعتکاف در ماه رجب چیست؟ ایا ماه رجب قبل از اسلام هم دارای این منزلت بوده است؟

ـ قبل از اسلام هم ماه رجب اهمیت زیادی داشت و بعد از اسلام شارع شریعت آن را تایید کرد. در واقع ماه رجب صورتی در عالم با ما دارد که منسوب به حق است، یعنی چهره ی لطیف آن در عالم بالاست. آن چه در نظام بالاست، مرحله ی غلظت گرفته ی عالم ملکوت است و آن چه در عالم ملکوت است، مرحله ی رقیق شده ی عالم ماده است.

* علت منسوب بودن ماه رجب به خداوند، به همین منظور است؟ چرا نمی توان ماه های دیگر را به خدا نسبت داد؟

ـ همان طور که گفتید، این ماه منسوب به خداوند است و این نسبت یک حقیقت عینی است. برای مثال آب، تر است؛ تری از آب جدا نیست و آب نیز از تری جدا نیست. کسی که آب می خواهد، تری آب را هم می خواهد. ماه رجب هم همان عینیت را با خداوند دارد. شعبان به حضرت رسول (ص) اضافه نشده است. این که می گویند ماه شعبان، ماه رسول الله است، عین عینیت با رسول اکرم (ص) است.

یکی از زیباترین اتفاق هایی که در ماه رجب می افتد، فرشته ای است که دائماً ندا می دهد «این الرجبیون؟» وقتی ماه رجب منسوب به خداوند است، و انتساب آن عینی اسات، رجبیون کسانی هستند که تشنگی جان آن ها فقط وقتی خود او بخواهد برطرف می شود. وقتی ما شعاع خورشید را می بینیم، شعاع نور از خورشید است، ولی عین خورشید نیست و جدا از خورشید هم نیست. آن نور از جانب خورشید پآیین آمده است. خداوند در ماه رجب شعاعش را بیشتر به سمت پآیین کشیده است. این فیض برای همه است، اما هرکسی که ادراکش بیشتر است، مهیاتر است.

* علت قرار گرفتن ماه شعبان و رمضان، قبل از ماه رجب چیست؟ ماه رجب منسوب به خداوند است، نباید مرحله ی بالاتر بعد از مراتب اولیه باشد؟

ـ در ماه رجب وقتی خدا را پیدا کردی، در شعبان به نبوت و در رمضان به ضیافت می رسی. ماه رجب ماه یگانگی، ماه خداست. ماه به کنار خدا رفتن است، نه به میهمانی خدا رفتن. ماهی که می توانیم به خدا برسیم، چه در صفت، چه در فعل، چه در اندیشه. در ماه رجب ظهور حضرت حق تعالی برای همگان بقاست و در شعبان ظهور حضرت حق، به نبوت است و تجلی اسماء در ولایت است. به همین دلیل هم توحید حضرت علی (ع) و هم مبعث در رجب اتفاق افتاده است.

* رسیدن به خدا در صفت و اندیشه، همان سیر سفر اعتکاف است؟

ـ موجودی جامع همه ی موجودات است به نام انسان که هر استعدادی در او می تواند شکوفا شود. در ماه رجب او می خواهد تعلیم ببیند، یعنی آن چه را که بالقوه در وجودش است، تبدیل به بالفعل کند. در واقع لباس تعین به استعدادهایش بپوشاند. ماه رجب می شود ماه ولایت. چون ولایت چهره ی خداست از وجه الخلقی به وجه الحقی.

* چه کسی می تواند چهره ی تعین یافته ی استعدادها باشد؟

ـ امام زمان (عج) چهره ی تعین یافته ی استعدادهاست. امام زمان (عج) در ماه رجب غوغا می کند.

* رمز به تعین رسیدن استعدادها چیست؟

ـ ایت الله حسن زاده ی آملی در دستوری عملی می گوید: «در ماه رجب خودتان را ورق بزنید.»

* در بعضی روایات آمده است اگر این دعاها را در ماه رجب و حتی در اعمال اعتکاف بخوانید، ثواب دارد. فلسفه ی این پاداش ها چیست؟ گاهی به نظر می رسد راهی برایمان باز است که اگر گناهی مرتکب شدیم، با انجام اعمال اعتکاف، تمام گناهان مان حتی اگر به اندازه ی قطرات باران باشد بخشیده می شود.

ـ عالمی به نام عالم تحقیق داریم، عالمی به نام ظهور. حکومت به نام بقیه الله است، اما ظهور پیدا نکرده است و ظهور آن بستگی به اراده ی مردم دارد. شرایط ظهور معرفت است، مجاهده ی عینی و عملی می خواهد. مشیت خداوند هم بر آن تعلق گرفته است. مثلا این نماز را بخوانی، ثواب حج را می بری، ولی به این معنا که آثاری که برای حاجی به وجود می اید، به شرط و شرایط فراهم می شود. دیگر این که نوری در زندگی تو روشن می شود که گناه را می شناسی.

* در جایی رجب را به نهری در بهشت تشبیه کرده اند.

ـ نهر به معنای آب است. آب به درختان حیات می دهد. در روایت آمده سفیدتر از شیر، و شیرین تر از عسل است. نهر سیراب می کند. رجب، اندیشه را رشد می دهد و در جای دیگری گفته شده عظیم است. این معنا در مفاهیم فضاهای اعتکاف هم آمده است.

* به روز سوم که سفر آخر در آن اتفاق می افتد، اشاره کردید. یکی از اعمال آن روز، دعای ام داود است. ایا برای انجام اعمال ام داود که خواندن سوره های خاصی سفارش شده، دلیل خاصی وجود دارد؟

ـ دعای ام داود در ظاهر برای حل کردن مشکلات مادی است. شخصی نزد امام صادق (ع) می رود و برای رفع مشکل فرزندش که در زندان گرفتار شده، طلب دعا می کند. آن شخصی که نزد امام معصوم رفته بود، فکر هم نمی کرد که امام با اسباب معنوی فرزند او را از زندان آزاد کند. درک این که بدانیم افق وجود امام، فوق ماده است، سنگین است. برای مثال تسبیحات حضرت فاطمه (س)، فلسفه ی خاص خودش را دارد. آن روزها آن حضرت، به خاطر کار زیاد خسته بود. جسم آن حضرت چون روح ایشان منبسط بود و تغییر نمی کرد. وقتی نزد پدر بزرگوارش رسید، از او کمک خواست. پیامبر برای رفع مشکل مادی حضرت فاطمه (س) آن تسبیحات را گفتند. ما اگر خیلی درک کنیم، مویی از آن پیچ را می بینیم، ولی همان مو، کلی از راه را باز می کند. اگر در عالم مادی دچار مشکل شدید، سعی کنید از راه مادی آن مشکل را برطرف کنید. اگر در عالم مادی، فشاری بر ماده آمد، سعی نکنید به روزنه ای از عالم غیب وصل شوید. مفهوم دعای ام داود هم همین است.

* در معانی و مفاهیم دعا در ماه رجب داریم که خدا را برای خودش شفیع قرار می دهیم. شفاعت خدا برای خودش به چه معناست؟

ـ ذات عینی حق تعالی هرگز برای بندگان ظهور پیدا نکرده است. برای مثال می توانی ظهور خورشید را با شعاع نورش بشنسی. خداوند هم با صفاتش ظهور پیدا می کند. پس تفکر در ذات خدا حرام است. علامه طباطبایی می گوید توحید یعنی پرستش ذاتی که موصوف به صفات است. شما من را با صفتم می شناسی. خداوند می گوید: من گنجی مخفی بودم که با خلقت آشکار شدم. پس ما توان گرفتن خود خورشید را نداریم، باید برای شناخت او شعاعش را بشناسیم. اولین شعاعی که از خداوند به وجود آمده است، حقیقت محمدیه است. برای همین می گویند رسالت، از خدا به بنده رسیده است و ولایت از بنده به خدا. به همین علت رسالت بدون ولایت، موفق نیست. همان طور که در حدیث ثقلین و ایه ی مودت و ایه ی مباهله به آن اشاره شده است.

* معتکف وارد روز سوم شده و دو سفر قبلی را طی کرده است. در ساعت های آخر و در سفر آخر، به چه چیزی می رسد؟

ـ به توحید ذاتی می رسد. اندیشه ای که پآیین بود، نگاه و زاویه ای بسیط می شود. ذلت عبودی آن آشکار می شود. اگر هم چیزی بود، همه لطف و عنایت او بوده است. در واقع از خود به خدا، از ماهیت به وجود می رسد. ظهور با لا اله الا الله انجام می شود. آن زمان ایات قرآن را می چشد. وقتی معتکف برمی گردد، دیدن او مستحب است. هرچند که بستگی به معرفت هرکس دارد. یقیناً اعتکاف سلمان با اعتکاف یک شخص عادی فرق می کند.

* اعتکاف شیعه چه تفاوتی با اعتکاف صوفیه دارد؟

ـ عرفان ولایی و علوی، عرفان شیعی است و صوفی ها عرفان اسلامی اهل تسنن را دارند. عرفان علوی حقیقت اسلام است. صوفی ها اعتکاف التقاطی دارند. اعتکافی که در آن ولایت نباشد، مورد قبول نیست. شیعه شخصی را به نام مسلمان قبول نمی کند. شیعه علی را مسلمان کال نمی داند، انسان کامل می داند، چون معتقد است علی، روح وصل به خداست. برگردیم به مثال خورشید. خورشید طلوع می کند، شعاع ایجاد می شود و شعاع آن، نه عین خورشید است و نه جدا از خورشید. اهل بیت، همان شعاعند. حضرت رسول شعاع حق تعالی است. صوفیه شاید در ظاهر سلوک و اعمال خاصی را انجام ندهند، اما عرفان آن ها از اعراب نیست. هرجا هم که حرکتی کرده اند، وصل به اهل بیت بوده است.

کلمات کلیدی
خدا  |  توحید  |  خورشید  |  ماه  |  مسجد  |  ماه رجب  |  اعتکاف  |  ماه رجب ظهور حضرت حق‌تعالی  | 
لینک کوتاه :