×

استاد الشعرا و الماد حین مرحوم حاج ملا حسین مولوی


تعداد بازدید : 3737     تاریخ درج : 1390/08/08

60

غلامرضا سازگار، متولد 1320 ساکن تهران؛...

کمتر کسی حاج غلامرضا را به طرز رسمی و شناسنامه ای می شناسد. از نظر هیأتی ها او شاعر و مدّ اح اهل بیت است. شاعری د لسوخته ومد ّاحی مرد می امّا فرهیخته. به عبارت د یگر پیش از آن که شاعر یا مد ّاح اهل بیت باشد، نغمه پرد از شیفتگی ها و د لد اد گی های خویش است به ساحت مقد ّس اهل بیت(ع) و از رهگذر این عشق است که از کود کی به مد ّاحی می پرد ازد و سپس شاعری را تجربه می کند و هر بار د ر طی این مراحل، به عنایتی و کنایتی، روشنی راه خویش را - بروشنی - د رمی یابد. شاید خیلی از جوانهای د یروز، سازگار را با «کربلای ما خود ش یه کشوره» شناختند. از همان زمان، سازگار د ر ذهن آنان گل کرد و شکوفا ماند. براستی سازگار که د ر قیاس با برخی مد احان صاحب شهرت، نه آن صد ای قوی و جذاب را د ارد و نه برخی جذابیت های عوام پسند عد ه ای از مد احان جوان امروز را، چرا هنوز با طبع مرد م سازگار است و مقبول طبع مرد م صاحب نظر؟!

آما آنچه بیشتر ما را به گفتگو وا د اشت ، همزمان شد ن اتفاقی جلسه ای صمیمی با حضور شاعر و مد اح اهل بیت د ر د فتر ماهنامه خمیه با سیزد همین سالگرد رحلت شیخ الشعرا و الماد حین حاج ملا حسین مولوی بود. سازگار از شاگرد ان آن پیر روشن ضمیر و از تبار اولاد معنوی اوست.

هم او که روزی مرحوم ملاحسین د ر رابطه اش د ر جمعی عنوان کرد ه بود : روزی او جای مرا می گیرد..

این که از این سرمایه معنوی و کسانی د یگر مانند او تا چه حد بهره برد ه ایم بحثی است و نکته ای مهم که بماند برای بعد .

د رباره شخصیت حاج ملا حسین مولوی، گفت وگویی با غلامرضا سازگار از مد احان اهل بیت(ع) و از شاگرد ان ایشان انجام د اد ه ایم که د ر ذیل می خوانید:

خیمه: شما با مرحوم حاج ملا حسین مولوی چگونه آشنا شدید؟

من از دوران کودکی مداحی را شروع کردم و در مورد این که چگونه شروع کردم، همین قدر باید بگویم که آرزو داشتم یک روزی من در محضر حاج مولوی بخوانم.

حدود 16- 17 سالم بود که در مسجد آلوچو قم که محل تولد خودم هم هست، در شب ولادت حضرت ابوالفضل(ع) مرحوم حاج مولوی دعوت بودند و ما در آن مجلس خواندیم، بعد از این که خواندم، آن قدر پدرانه ما را تحویل گرفتند و چنان مردم دوستی و تواضع و مهربانی حاج مولوی در من اثر گذاشت که الان هم شیرینی اش را حس می کنم؛ گفت تو تا حالا کجا بودی، من باید شما را ببینم، شما باید بیایید پیش من. به قدری ایشان بزرگواری فرمود که من شیفته ایشان شدم و از آن روز به بعد در جلسه ایشان شرکت می کردم.

خیمه: کد ام خصلت اخلاقی حاج حسین مولوی بارزتر بود؟

خصلت مردم داری ایشان، بسیار بارز بود. در مجلسی اگر کسی می خواست کوچک ترین کاری انجام دهد که در شأن مجلس نباشد ملا با یک نگاه تند ایشان را مجاب می کرد و ایشان ساکت می شد.

در عین حال که این قدر جذبه داشت، به قدری خاکی بود که یادم می آید در سن کودکی وقتی به نزد ایشان می رفتم و سلام می دادم، می گفت: آقا سلام علیکم، حال شما چطور است. یعنی گویی با یک مداح هفتاد ساله سلام و علیک می کند. من خیلی حسن ها از ایشان دیدم ولی فکر می کنم بارزترینش این بود.

خیمه: د ر مورد شأن علمی ایشان بگویید. ظاهراً روی سنگ مزار ایشان عبارت شیخ الشعرا والماد حین حک شد ه است.

ایشان تفسیر می گفتند و خیلی از بزرگان از آقایان مداح، از تفسیر ایشان استفاده می کردند. به قرآن نیز به صورت خاص عنایت و ورود داشتند، یکی دیگر از خصیصه های ایشان این بود که هر سخنی در هر مقوله ای گفته می شد، ایشان چند بیت راجع آن می گفت.

من از حافظه و هوش ایشان تعجب می کردم.

خیمه: بیشتر از چه اشعاری استفاد ه میکرد ند؟

بیشتر از اشعار مرحوم حاج یحیی اصفهانی و حافظ استفاده می کردند، ولی فقط از اشعار یک شاعر استفاده نمی کرد و جستجو می کرد تا بهترین اشعار را پیدا کند. این نشان می دهد که بسیار اهل مطالعه بودند. هم خوب درک می کرد و می شنید و هم خوب بیان می کرد. ایشان از همه نظر شیخ المادحین بود.

خیمه:و تا بحال تجلیلی از ایشان نشد ه است!

بله متأسفانه بزرگان ما تا هستند، قدرشان را نمی دانیم؛ آن تجلیلی که باید بعد از فوت ایشان انجام شود، هرگز نشده است؛ یک بزرگداشتی برای چند نفر از مداحان در تهران گرفتند که یکی از آن ها حاج مولوی بود، من از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و سازمان تبلیغات اسلامی تقاضا دارم که بزرگداشتی ویژه ملاحسین و در شأن ایشان برگزار کنند.

خیمه: به نظر شما این کار چه تأثیری د ر فضای مداحی و مرثیه می تواند داشته باشد؟

یاد ایشان در خاطره ها زنده می شود و کسانی که در دوره حاج ملا نبوده اند، ایشان را می شناسند و این که مداحان جدید از علم و اطلاعات او بهره مند می شوند و می فهمند که ما چه مداح های عظیم الشأنی داشتیم و سعی کنند نردبان ترقی را بالاتر بروند و از ایشان تأسی کنند.

خیمه: شما گفتید که ایشان به بعضی از رفتارها حساس بود ند، در این مورد توضیح د هید.

حساسیت شان بعضی وقت ها در روضه هایی که خیلی مؤدبانه خوانده نمی شد، بود. مثلاً یادم هست در جلسه ای مداحی گفت اموال امام حسین(ع) را به غنیمت بردند. ملا یک مرتبه ناراحت شد و گفت: غنیمت نه، غارت؛ غنیمت چیزی است که مسلمین از کفار می گیرند، غارت آن چیزی است که به زور می گیرند.

خیمه: ایشان در مسئله مد احی معتقد به صدا و لحن خوب بود ند؟

صدای خود ایشان خوب بود ولی اگر کسی صدایش خوب نبود منعش نمی کرد، چون می دانست صدا سرمایه ای نیست که انسان خودش به دست بیاورد. صدا چیزی است که خداوند به انسان می دهد.

کسانی بودند که صدا نداشتند ولی ملا می گفت اگر صدا ندارید می توانید شعر و مطلب خوب بگویید؛ کسانی بودند صدا نداشتند ولی ملا آن ها را قهرمان مداحی می دانست، مثل شیخ عباس نجار که خیلی محفوظات داشتند.

خیمه: از مد احی و خصوصیاتشان بگویید.

مرحوم حاج مولوی یک مداح تمام عیار بود. از نظر چهره و قد و قامت و صدا و سواد و اطلاعات و اخلاص عالی؛ و مقید به نماز جماعت بودند. هر وقت من می رفتم پشت سر میرزا ابوالفضل زاهدی نماز بخوانم، می دیدم که مرحوم مولوی در نماز جماعت شرکت کرده و اگر کسی می خواست اول وقت موقع نماز ایشان را پیدا کند، می دانست ایشان در مسجد امام است.

ایشان یکی از مریدان حاج میرزا ابوالفضل زاهدی بودند. حاج میرزا از نظر شعری از ایشان لذت می برد و مرحوم ملا حسین هم از کلمات و از دانش و سواد ایشان.

و بعد که حاج میرزا فوت کردند، ایشان با دیگر علما ارتباط گرفتند، مانند سید عباس کاشانی که ایشان الان زنده و در قم هستند.

خیمه: د ر مورد فوت مرحوم حاج ملا حسین مولوی بفرمایید؟

ایشان شبی که می خواستند فوت کنند، خانه سید عباس آمدند و گفتند: آقا سید عباس من خیلی شما را اذیت کرده ام، من را حلال کن.

آقا سید عباس گفت: من فکر کردم کسی از جانب من حرفی به حاج مولوی زده است. ملا حسین گفت: من بروم در این اتاق نماز بخوانم. دیدم ملا دیر کرد، رفتم و دیدم که ملا تسبیحش در دستش است و معلوم است در حالی که داشته تسبیح می گفته، تکیه به دیوار داده و جان به جان آفرین تسلیم کرده است. ملا حسین زمانی که در حال خواندن نماز اول وقت و ذکر تسبیحات حضرت زهرا(س) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

نکته دیگر این که خود آقای سید عباس می گفت یک شب خواب مرحوم مولوی را دیدم که عصا در دست دارد و عبا را انداخته در دستش و دارد می رود. گفتم کجا می روی؟ گفت حضرت زهرا(س) از من دعوت کرده است و هفته ای دو شب می روم و برای حضرت زهرا(س) روضه امام حسین(ع) می خوانم.

خیمه: صحبت پایانی؟

من از مجله خیمه و از آقایان مداح ها می خواهم یک بزرگداشتی که واقعاً قابل حاج ملا حسین و کسانی که مانند ایشان هستند، برگزار کنند تا انشاء الله تقدیری از ایشان شود.

کلمات کلیدی
شعر  |  مد  |  مولوی  |  اح  |  حاج ملا حسین مولوی  |  الماد حین مرحوم حاج ملا  |  فوت مرحوم حاج ملا حسین  | 
لینک کوتاه :