×

خلوت و تفکر


تعداد بازدید : 1979     تاریخ درج : 1390/08/08

28

اگر چه اسلام، دینی کاملا اجتماعی است و هرگز بی تفاوتی پیروانش را نسبت به آنچه در جامعه می گذرد نمی پسندد، اما به هر حال هدف اساسی آن، پرورش و تربیت انسانی کامل و بنده ای مقرّب نزد خداوند و تقرّب جستن به او. از دیدگاه اسلام همه ی اعمال و تلاش هایی که در راستای رضایت الهی انجام می پذیرد، عبادت محسوب می شود، ولو اینکه این تلاش در جهت تأمین معاش باشد. اما در میان همه ی این اعمال، آن دسته از کارهایی که مستقیما در جهت پرستش و اظهار خضوع و بندگی در برابر قادر متعال انجام می گیرند، افزون بر نقش مهمی که در تزکیه و تربیت نفس دارند، ضامن سلامت و اعتدال دیگر فعالیت های پرمخاطره ی انسان نیز می باشند.

در دیدگاه اسلامی همان گونه که جدا شدن از اجتماع به بهانه ی عبادت و زهد امری مذموم است، غرق شدن در فعالیت های اجتماعی و دنیایی و بی توجهی به عبادت و تضرّع به درگاه خالق به بهانه ی اجتماعی بودن دین و ارزشمند بودن خدمت به خلق نیز پسندیده نمی باشد. در فرهنگ اصیل اسلامی بزرگان و اولیای دین، شب و روز خود را صرف رسیدگی به امور مردم، مبارزه با ظالمان و اداره ی جامعه ی اسلامی و تأمین نیازهای خود می نمودند، اما از هر فرصتی جهت خلوت با خداوند متعال و راز و نیاز و تضرّع به درگاه او بهترین استفاده را می بردند. و از همین فرصت ها برای هر چه بهتر انجام دادن وظایف اجتماعی خود، نشاط و نیرو می گرفتند.

آنچه در عبادت و بندگی از اهمیّت به سزایی برخوردار است، توجه کامل عبادت کننده، به آنچه انجام می دهد و حضور قلب و تمرکز افکار او در هنگام عبادت است.

هر چه انسان از هیاهوی زندگی روزمرّه و درگیری های اجتماعی دورتر باشد، این تمرکز و حضور قلب، آسان تر حاصل می شود. همان گونه که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند:

«الانفرادُ راحَة المُتَعَبِّدینَ».

«خلوت گزیدن، آسایش عبادتگران است».

آنچه انسان در تنهایی و خلوت از عبادت می چشد و در می یابد، بسیار ارزشمندتر و شیرین تر از چیزی است که در میان غوغای اجتماع از عبادت خود درک می کند. از این رو امام علی (علیه السلام) می فرمایند:

«فی الاِنفِرادِ لِعبادَةِ اللَّهِ کُنُوزُ الارباحِ».

«در خلوت گزیدن برای عبادت خدا، گنجینه های سود است».بهترین بهره ای که از این خلوت می توان به دست آورد، انس با خداوند و محبّت او می باشد که بزرگ ترین گنجینه ی سعادت است. چرا که محبّت برای انسان حاصل نمی شود، مگر به انس با خدا و انس هم به دست نمی آید مگر با فکر، و شرط آن، اطمینان خاطر و فراغ دل است. و فراغ موقوف است به تنهایی و دوری از توده ی مردم (. )3البته از آن چه پیش تر گفتیم روشن شد که مراد از دوری از مردم، بی اعتنایی و ترک کلّی آنان نیست. بلکه منظور این است که دل انسان، تنها با یک چیز می تواند انس و الفت تمام داشته باشد و آن یا باید خدا باشد یا مردم، و جمع آن دو در مرحله ی انس و دلبستگی ممکن نیست. از این روست که امیرمؤمنان(علیه السلام) می فرمایند:

«کَیفَ یَأنِسُ بِاللّه مَن لا یَستَوحِشُ مِنَ الخَلقِ؟»

«چگونه می تواند با خداوند انس بگیرد کسی که از مردم در وحشت نیست؟».

اعتکاف در مسجد که به معنای بریدن از خلق و پیوستن به خالق است،بهترین نمونه ی خلوت گزیدن برای عبادت و راز و نیاز و انس با خدا و فرصتی ارزشمند و موقعیتی استثنایی است که در هیچ جای دیگر به دست نمی آید. خلوت و فرصت برای عزلت جهت تمحّض در عبادت، گوهری است که اهل عبادت و آنان که شیرینی مناجات با قاضی الحاجات را چشیده اند، سخت در پی آن می باشند.

این نیاز تا پیش از اسلام با پناه بردن به کوه و بیابان و غار و امثال آن ارضا می شد. ولی اسلام، با تشریع اعتکاف در مساجد به این نیاز دیرین، بهترین پاسخ را داد و بهترین برنامه را برای کمال بشر تدوین نمود.

فرصتی برای تفکّر

یکی از راه های خداشناسی در تعلیمات انسانی مسأله ی تفکّر است. در اسلام، اندیشیدن در عظمت خداوند، تفکّر در آیات و نعمت های الهی، تأمّل کردن در احوال نفس خود، تفکّر در تاریخ گذشتگان و... نه تنها یک عبادت به شمار می رود بلکه به عنوان روح عبادات و برترین عبادت ها مطرح است. امام علی (علیه السلام) در این باره می فرمایند:

«افضَلُ العِبادَةِ الفِکرُ».

یعنی: «برترین عبادت تفکّر است».

حتّی امام صادق علیه السلام عبادت را منحصر در تفکر می دانند:

«لَیسَ العِبادةُ کَثرةَ الصَّلاةِ وَ الصّومِ، أنّمَا العِبادَةُ التَّفَکّرُ فی أمرِ اللّهِ عزَّ وَ جَلّ».

«عبادت به زیادی نماز و روزه نیست، عبادت، فقط در تفکّر پیرامون امر خداوند متعال است.»

شاید یکی از علل ارزش بیش از اندازه ی تفکّر، دشواری بسیار آن باشد. اگر چه تفکّر، موثرترین راه برای معرفت است اما مشکل ترین راه هم می باشد. تفکّر نیاز به علم، تمرکز و قوّت نفس دارد و انسانی که پیوسته با حوادث و اسباب و شئون مختلف سروکار دارد، کمتر می تواند جدای از این به ماورای این اسباب پی برده و درباره ی آنها اندیشه کند. به عبارت دیگر، توجّه به جهان طبیعت و سروکار داشتن با کثرات ملک این عالم، انسان را از توجه و تدبّر در ملکوت آن باز می دارد. در حالی که خواسته و روش تربیتی اسلام، توجّه و تدبّر در ملکوت آسمان ها و زمین است:

«أَوَلَم یَنظُروا فِی مَلکوتِ السّموَتِ والأرضِ».

«آیا در ملکوت آسمان ها و زمین اندیشه نمی کنند (نمی نگرند)؟!».

بحرانی را که امروزه بشر به آن دچار است می توان بحران تفکّر دانست. انسان امروز با پیروی از تمدّن غرب، خود را در اسباب و ابزار و تکنیک غرق نموده است، به گونه ای که در زندگی شهروند این تمدّن، جایی برای تفکّر باقی نمانده است.

در دنیای امروز، همه چیز به گونه ای ساخته و کنار هم چیده می شود که بشر را هر چه بیشتر به یک ماشین مکانیکی شبیه نماید. همه چیز از قبل تعیین شده اند. معماری، فیلم های سینمایی، تفریحات و تبلیغات و هزاران مانع دیگر حتی گمان وجود جنبه ای ملکوتی در این عالم را از ذهن ها می زدایند. هر چه جامعه به سوی توسعه و پیچیدگی پیش می رود، اشتغالات و احتیاجات هم بیشتر و متراکم تر شده و جایی برای توجه به معنویات و تفکّر در مبدأ و معاد باقی نمی گذارد. از این روست که می بینیم توجه به مراسم مذهبی و بحث پیرامون الهیّات، در جوامع شرقی بسیار بیشتر و با اهمیت تر از جوامع غربی است. و هر چه جوامع شرقی از روح تمدّن خود فاصله می گیرند و به اصطلاح بیشتر مدرنیزه می شوند، جایگاه مباحث معنوی در میان آنان کمرنگ تر می شود.

بر همین اساس می توانیم با قاطعیّت بگوییم: ماهیت و ریشه ی تمدّن و توسعه ی غرب، در ذات خود با روح فرهنگ اسلامی منافات دارد و جمع آن دو، چیزی جز قربانی کردن یکی از آن دو نیست.

در این زمینه سخن بسیار است اما از آنجا که خارج از هدف اصلی این کتاب می باشد، آن را به فرصتی دیگر موکول می کنیم.

در شریعت اسلامی تمام برنامه ریزی ها و دستورها و عبادت ها، به سوی پرورش انسانی اندیشمند نشانه رفته اند.

یکی از این برنامه ها، اعتکاف است. انسان معتکف، فارغ از دشواری ها و درگیری های اجتماع و حتّی اهل و عیال، در خلوتی امن و ساکت، فرصت بسیار خوبی در اختیار دارد تا درباره ی ملکوت عالم بیندیشد و به اسراری در پس پرده ی این عالم پی ببرد.

حضور دیگر عابدان، زمزمه ها و مناجات ها، نبودن اسباب پراکندگی ذهن و نداشتن وسائل آسایش، فضای معنوی مسجد و حتی معماری و بنای مسجد (اگر دست خوش آثار معماری غربی نشده باشد) انسان را به سوی باطن این عالم و جهانی دیگر فرا می خوانند. اما در شرایط عادی، اگر چه ممکن است افراد بسیاری، سه یا پنج نوبت در چنین فضایی برای برگزاری نماز جماعت گرد هم آیند. اما چون این حضور، کوتاه و منقطع است و در میان آن باز باید به هیاهوی اجتماع بازگردند، نمی توان اثر بزرگی را که اعتکاف در بردارد، از این اندازه حضور انتظار داشت.

کلمات کلیدی
خدا  |  اسلام  |  تفکر  |  عبادت  |  اجتماع  |  خلوت  |  خلوت و تفکر  | 
لینک کوتاه :