×

گامی به سوی نور (نمونه پرسش و پاسخ های واحد پاسخگویی به پرسشهای حدیثی)

از امام علی (ع) نقل شده که فرمود: ((میان حق و باطل چهار انگشت فاصله است)) منظور مقصود از این روایت که ((حق با افراد و شخصیت ها شناخته نمی شود)) چیست؟ از امام علی(ع) نقل شده که فرمود: «میان حق و باطل چهار انگشت فاصله است» منظور از تنها چهار انگشت فاصله است و این قدر به هم نزدیکند، مرز میان حق و باطل که امام(ع) در این سخن که درباره داوری در مورد برادر دینی ایراد شده است می فرماید: شایسته یادآوری است که البته منظور امام این نیست که هر چه را که انسان بشنود باطل گاه انسان با حالتی رو به رو می شود که شناخت حق و باطل برای او دشوار می گردد؛ برای شناخت حق، افراد را معیار دانسته و آنها را ملاک تشخیص حق قرار داده اند، ملاکی باطل را برای تشخیص حق برگزیده اند؛ زیرا حق به وسیله افراد شناخته نمی شود،

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 3710     تاریخ درج : 1390/08/08

30

از امام علی (ع) نقل شده که فرمود: ((میان حق و باطل چهار انگشت فاصله است)) منظور از این جمله چیست؟

هنگامی که حق و باطل با هم درآمیزد، چگونه می توان حق را باز شناخت؟

مقصود از این روایت که ((حق با افراد و شخصیت ها شناخته نمی شود)) چیست؟

از امام علی(ع) نقل شده که فرمود: «میان حق و باطل چهار انگشت فاصله است» منظور از این جمله چیست؟

منظور از فاصله چهار انگشت، فاصله میان چشم و گوش است. همان گونه که میان چشم و گوش تنها چهار انگشت فاصله است و این قدر به هم نزدیکند، مرز میان حق و باطل که دیده های انسان، نماد حق و شنیده های او نماد باطل است، تا بدین حد به هم نزدیکند. توضیح مطلب این که:

مراد حضرت در این روایت، تفاوت گذاشتن میان دیده ها و شنیده ها است و این که ملاک در قضاوت افراد نسبت به خبرها، باید دیده ها باشد نه شنیده ها؛ زیرا چیزی را که انسان خود ببیند و با تحقیق، به درستی یا نادرستی آن اطمینان حاصل نماید حق است، اما آنچه را که شنیده و نمی داند که چه میزان از درستی و راستی برخوردار است و چه بسا دروغ و غیر واقعی باشد، باطل خواهد بود. چه بسیار اتفاق می افتد که درباره شخص، واقعه یا خبری به داوری می نشینیم و بر اساس شنیده های خود و اخباری که از طریق این و آن به ما رسیده درباره آن قضاوت می کنیم، در صورتی که واقعیت چیز دیگری است و ما با این گونه قضاوت از حق دور شده ایم. امام علی(ع) با تشبیهی زیبا در این باره می فرماید گاه تیرانداز، تیری رها می کند و تیر به خطا می رود یعنی تأثیری از خود برجای نمی گذارد و فراموش می شود، اما تأثیر سخن باقی می ماند، هر چند باطل و نادرست باشد.

امام(ع) در این سخن که درباره داوری در مورد برادر دینی ایراد شده است می فرماید: «ای مردم! هر کس برادر دینی خود را به استواری دین و درستی راه شناخت، نباید به گفته های مردم درباره او گوش کند».

امام در ادامه می فرماید: «هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست». یاران حضرت درباره معنای این سخن سؤال کردند. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آن را میان گوش و چشم خود گذاشت. آن گاه فرمود: «باطل این است که بگویی: شنیدم و حق آن است که بگویی: دیدم» («بحارالأنوار»، ج 75، ص 197).

شایسته یادآوری است که البته منظور امام این نیست که هر چه را که انسان بشنود باطل است و فقط هر چه را که ببیند حق است. بلکه برخی از شنیده های انسان، بویژه اگر از سخنگویی مؤمن، مورد اعتماد، راستگو و درستکار باشد، درست و حق است، اما در هر حال از لحاظ درجه یقین، شنیده ها به دیده های خودِ انسان نمی رسد و بسیاری از شنیده ها دروغ و باطل است، چنان که امام باقر(ع) در نقل تفسیر سخن امام علی(ع) در فاصله حق و باطل فرمودند: «ما رَأَتْهُ عَیناکَ فَهُوَ الْحَقُّ وما سَمِعَتْهُ اُذُناکَ فَأَکثَرُهُ باطِلٌ؛ آنچه را چشمانت ببیند حق است و آنچه گوش هایت بشنود، بیشترش باطل است» («بحارالأنوار»، ج 75، ص 196) نتیجه این که انسان همواره باید حق مدار بوده، در ارزش داوری میان آنچه دیده است و آنچه شنیده است، تلاش کند تا آنچه را که به حق نزدیک تر است، برگزیند و هرگز به آنچه که گمان دارد و خیال می کند یا به اعتماد این که «گفته اند، می گویند، شنیده ام و ...» اکتفا نکند تا خدای ناکرده در گروه باطل گرایان قرار نگیرد.

هنگامی که حق و باطل با هم درآمیزد، چگونه می توان حق را باز شناخت؟

گاه انسان با حالتی رو به رو می شود که شناخت حق و باطل برای او دشوار می گردد؛ حالتی که نه می توان به حق بودن آن رای داد و نه به باطل بودن آن؛ یعنی انسان دچار نوعی شک و دودلی می گردد. گاه حقی است که با پوسته ای از باطل عرضه می گردد و گاه باطلی که با پوششی از حق آراسته می شود. در این حال تشخیص این که حق کدام است و باطل کدام، بسیار مشکل می نماید. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «بسا گمراهی ای که آن را با ایه ای از کتاب خدا می آرایند؛ به سان آراستن سکه مسی با روکشی از نقره («غرر الحکم و درر الکلم»، ح 6969). قرآن کریم نسبت به امکان آمیزش حق و باطل تذکر داده و مؤمنان را نسبت به درهم آمیزی آن دو هشدار داده است: «ولا تَلبَسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وتَکتُمُوا الْحَقَّ وأنتُم تَعلَمُونَ؛ حق را با باطل درنیامیزید و حق را با آن که می دانید کتمان نکنید» (بقره، ایه 42) درآمیختن حق و باطل موجب بسیاری از گرفتاری ها و گمراهی ها می گردد که از آن جمله است پوشیدگی حق بر حقیقت جویان و سوء استفاده دشمنان حق و فریبکاری آنان. مُشتی از حق و مشتی از باطل برداشته می شود و بدین ترتیب شبهه ای تولید می گردد.

یکی از مواردی که باطل با پوششی از حق آراسته شده و باعث گمراهی بسیاری از مردم و موجب دودلی و شبهه و در نتیجه عدم تشخیص حق برای بسیاری دیگر گردید، داستان پیمان شکنی گروه خوارج در سپاه امام علی(ع) است. اینان با ظاهر آراسته قرآن های روی نیزه و شعار «لا حُکمَ إلاّ للهِ؛ داوری تنها از آنِ خدا است» فریفته شده، امام علی(ع) را مجبور به پذیرش حکمیت کردند. امام(ع) در ردّ این ادعا و شعار فرمود: «کَلِمَةُ حَقٍّ یرادُ بِها باطلٌ؛ سخن حقی است اما هدف باطلی را از آن دنبال می کنند». ( «نهج البلاغة»، خطبه 40) اما بازشناسی حق از باطل در وقت درهم آمیختگی آن، کاری بس دشوار و پر خطر است. برای تشخیص حق از باطل باید ملاکی دقیق را جستجو کرد تا تردید کنندگان را از تاریکی تردید به روشنایی یقین راهنمایی کند. امام صادق(ع) در سخن ارزشمندی می فرماید: «لا یستَیقنُ القَلبُ أنََّ الحَقَّ باطِلٌ أبداً ولا یستَیقِنُ أَنَّ الباطِلَ حَقٌّ أَبداً؛ هرگز دل به باطل بودن حق و حق بودن باطل یقین نمی کند» ( «تفسیر العیاشی»، ج 2، ص 53)؛ بنابراین دلِ مؤمن هیچگاه در هجوم شبهه ها به حق بودن باطل یا باطل بودن حق یقین نکرده، با اندکی تأمل و اندیشه و بررسی موضوع و با نگاه مجموعه ای به آموزه های دین و معیارهای حق و باطل می تواند حق را از باطل بازشناسد.

پایان سخن، حدیثی از امام صادق(ع) که فرمود: «خداوند پرهیز دارد از این که باطلی را حق بشناسند، خداوند پرهیز دارد از این که حق را دل مؤمنی، باطلی تردید ناپذیر جلوه دهد؛ خداوند پرهیز دارد از این که باطل را در دل کافرِ حق ستیز به صورت حقّی تردید ناپذیر جلوه دهد که اگر چنین می کرد، حق از باطل شناخته نمی شد» («بحار الأنوار»، ج 5، ص 303).

مقصود از این روایت که «حق با افراد و شخصیت ها شناخته نمی شود» چیست؟

برای شناخت هر چیز نیازمند معیار و ملاکی هستیم. برای شناخت حق نیز باید معیار و میزانی داشته باشیم تا در تشخیص حق از غیر حق دچار اشتباه نشویم.

گروهی از مردم در شناخت حق، معیار و میزانی جز آنچه باید باشد را برگزیده، در نتیجه از راه گمراه شده و بیراهه را راه دانسته و در مسیر غیر حق تباه گشته اند. کسانی که برای شناخت حق، افراد را معیار دانسته و آنها را ملاک تشخیص حق قرار داده اند، ملاکی باطل را برای تشخیص حق برگزیده اند؛ زیرا حق به وسیله افراد شناخته نمی شود، بلکه اهل حق به حق شناخته می شوند.

امام علی(ع) در این باره می فرماید: «إِنَّ الْحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجالِ، اِعرفِ الْحقَّ تَعرِف أهلَهُ؛ حق به شخصیت ها شناخته نمی شود. خودِ حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی» («مجمع البیان»، ج 1، ص 211).

برخی افراد در شناخت و پیروی از حق، افرادی را به عنوان اهل حق و حق مدار تشخیص داده، آنگاه همه گفتار و رفتار آنها را مطابق حق دانسته و آن را تایید و از آن پیروی می کنند.

این گونه افراد باید بدانند که غیر از معصومان(ع) هر کس، هر مقدار هم که حق مدار باشد و بر اساس حق عمل کند، مصون از گناه و اشتباه نیست؛ لذا پیروی بی قید و شرط از آنها در منطق اسلام نادرست است و عملکرد افرادی که با عقیده به حق بودن فرد یا گروهی تحت بیرق آنها قرار گرفته و اعمال خود را مطابق میل آنها ترتیب داده اند، مورد تایید نیست. در ماجرای جنگ جمل وقتی که شخصی به نام حارث بن حوط به نزد امام علی(ع) آمد و علت پیروی خود از اصحاب جمل را اهل حق بودن آنها دانست و گفت: «ایا فکر می کنی که من اصحاب جمل را گمراه می دانم؟» حضرت در جوابش فرمود: «تو فقط به پایین پایت نگریستی و به بالای سرت نگاه نکردی؛ از این رو در حیرت و سرگردانی به سر می بری. تو حق را نشناختی تا اهلش را بشناسی و باطل را نشناختی تا باطل گرایان را بشناسی» ( «نهج البلاغه»، حکمت 262). در این کلام، امام علی(ع) شناخت حق به واسطه افراد و شخصیت ها را مردود دانسته و در تعیین ملاک برای حق شناسی می فرماید تو باید ابتدا حق را بشناسی، آن گاه کسانی را که از حق پیروی می کنند اهل حق بدانی؛ نه این که بر عکس عمل کنی، عده ای را اهل حق بدانی، آن گاه کرده های آنان را حق بدانی.

بنابراین همه کسانی که به دنبال حق و دین حق هستند باید از طریق نشانه های حق، آن را بجویند و پس از یافتن آن، از حق پیروی کنند و دین حق را با افراد و موقعیت و جایگاه شغلی و علمی و اجتماعی افراد نسنجند که امام علی(ع) فرموده است: «إِنَّ دینَ اللهِ لا یعرَفُ بِالرِّجالِ بَل بِایةِ الحقِّ فَاعْرفِ الحقَّ تَعرِف أهلَهُ؛ همانا دین خدا با موقعیت اشخاص شناخته نمی شود، بلکه با معیار و نشانه حق شناخته می گردد؛ پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی» («الأمالی»، مفید، ص 5).

کلمات کلیدی
حق  |  امام  |  شناخت  |  باطل  |  امام علی ( ع )  |  حق و باطل  |  باطل چهار انگشت  | 
لینک کوتاه :