×

جهاد و شهادت 11


تعداد بازدید : 697     تاریخ درج : 1392/09/12

شهادت (قسمت چهارم)

مقام معظم رهبری: «جهاد و شهادت دو فصل مهم حرکت بسیجی است.»

در شماره گذشته به موضوع شهادت از بیان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) پرداختیم. اما تفسیر و تبیین این احادیث و روایات نیز باید از بیان اهل فن صورت پذیرد. به همین دلیل در این شماره تفسیر و تبیین حضرت امام خمینی(ره) از موضوع شهادت و روایاتی که در این خصوص رسیده است را به محضرتان ارائه می نمائیم. ان شاء الله در شماره های بعد به همین مبحث از دیدگاه مقام معظم رهبری و شهید مطهری خواهیم پرداخت.

نظر شهید به وجه الله

آن قدر از اسلام و از اولیای اسلام روایات وارد شده است در فضل شهادت که انسان متحیر می شود... در روایتی از رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم ـ نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اوّلی آن عبارت است از اینکه اول قطره ای که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانی که کرده است آمرزیده می شود. و مهم آن، آخرین خصلتی است که می فرماید. می فرمایند که ـ به حسب این روایت ـ که شهید نظر می کند به وجه اللَّه(1) و این نظر به وجه اللَّه راحت است برای هر نبی و هر شهید. شاید نکته این باشد که حجاب هایی که بین ما و حق تعالی هست و وجه اللَّه است و تجلیات حق تعالی هست، تمام این حجاب ها منتهی می شوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگی است که همه ی حجاب هایی که هست، چه آن حجاب هایی که از ظلمت باشند و آن حجاب هایی که از نور باشند منتهی می شود به اینکه حجابی که خود انسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه اللَّه. و اگر کسی فی سبیل اللَّه و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدأ همه حجاب ها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینی و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است و چون برای خدا جهاد کرده است و برای خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آئین الهی و هرچه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است، خود را داده است، این حجاب شکسته می شود. شهدا، شهدایی که خدای تبارک و تعالی و در سبیل خدای تبارک و تعالی و راه خدای تبارک و تعالی جان خودشان را تقدیم می کنند، و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزی است که آن ها دارند تقدیم خدا می کنند، در عوض خدای تبارک و تعالی این حجاب که برداشته شد جلوه می کند برای آن ها، تجلی می کند برای آن ها.

چنانچه برای انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا می خواهند، و آن ها خودی را نمی بینند و خود را از خدا می بینند، و برای خودشان شخصیتی قائل نیستند، حیثیتی قائل نیستند در مقابل حق تعالی. آن ها هم حجاب را برمی دارند. فَلَمَّا تَجَلّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکاً(2) تجلی می کند خدای تبارک و تعالی در کوه طور و یا در جَبَل انیت خودِ موسی و موسی «صَعْق»(3) (برایش پیش می آید).

آن ها در حال حیات، انبیا و اولیا نظیر انبیا و تالی تِلو(4) انبیا در زمان حیاتشان آن چیزهایی که حجاب بوده است بین آن ها و بین حق تعالی می شکنند و صَعْق برای آن ها حاصل می شود و موت اختیاری برای آن ها حاصل می شود. خدای تبارک و تعالی بر آن ها تجلی می کند، و نگاه می کنند به حسب آن نگاه عقلی، باطنی و روحی و عرفانی، و ادراک می کنند و مشاهده می کنند جلوه حق تعالی را، و شهید هم به حسب این روایتی که وارد شده است، نظیر انبیا، وقتی که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خدای تبارک و تعالی جلوه می کند به او و آن هم «ینْظُرُ الی » جلوه خدا، «الی وجه اللَّه» این آخر چیزی است که برای انسان، آخر کمالی است که برای انسان هست.

در این روایتی که در کافی(5) نقل شده است، در این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوه ای که حق تعالی می کند بر انبیا همان جلوه را هم بر شهدا می کند. شهید هم ینْظُرُ الی وجه اللَّه (6) [می شود] و حجاب را شکسته است. همان طوری که انبیا حجاب ها را شکسته بودند. و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد. مژده داده اند که برای شهدا این آخر منزلی که برای انبیا هم هست، شهدا هم به حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل می رسند.

... این طور مطلبی که برای شهید گفته شده است برای کم کسی هست. آن ها را قرین انبیا قرار داده اند... و باز در روایتی است که هر خوبی بالاتر از او هم خوبی هست تا برسد به قتل در راه خدا؛ شهادت در راه خدا. بالاتر از او دیگر خوبی در کار نیست. و معلوم [است ] نکته اش برای این که، کسی که همه چیزش را برای خدا تقدیم کرده است و حیات که بالاترین سرمایه است برای او در این عالم تقدیم کرده است. دیگر از این بِرّ و از این خوبی بالاتر نمی شود باشد. [صحیفه نور، ج 13، ص: 514]

ورود در ضیافت الله

وَلاتَحْسَبَنَّ الّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُون (7) اگر نبود برای شهدا در راه خداوند مگر این آیه کریمه، در معرفی مقام بلند پایه شهدا، کافی بود که عزیزانی در راه حفظ اسلام و کشور اسلامی بزرگ ترین سرمایه خود را از دست داده اند. شهدایی که در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهوری اسلامی همه چیز خود را در طبق اخلاص، تقدیم خداوند متعال کردند.

در این آیه کریمه بحث در زندگی پس از حیات دنیا نیست که در آن عالم همه مخلوقات دارای نفس انسانی به اختلاف مراتب از زندگی حیوانی و مادون حیوانی تا زندگی انسانی و مافوق آن زنده هستند، بلکه شرف بزرگِ شهدای در راه حق، «حیات عندالرّب» و ورود در «ضیافة اللَّه» است.

این حیات و این ضیافت را با قلم های شکسته ای مثل قلم من نمی توان توصیف و تحلیل کرد، این حیات و این روزی غیر از زندگی در بهشت و روزی در آن است. این لقاء اللَّه و ضیافة اللَّه می باشد. آیا این همان نیست که برای صاحبان نفس مطمئنه وارد است «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» (8) که فرد بارز آن سید شهیدان ـ سلام اللَّه علیه ـ است. اگر آن است چه مژده ای برای شهیدان در راه مرام حسین علیه السلام که همان سبیل اللَّه است، از این بالاتر که در جنتی که آن بزرگوار شهید فی سبیل اللَّه وارد می شود و در ضیافتی که آن حضرت حاضرند، به این شهیدان اجازه دخول دهند که آن غیر از ضیافت های بهشتی است و آنچه در وهم من و تو و شما نیاید. [صحیفه نور، ج 18، ص325]

خوشا به حال شان

ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان مان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آن هایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! ‍[صحیفه نور، ج 21، ص92]

حل معما به عشق

گرامی باد بر ملت بزرگ ایران، و بر پیروان شاهد بزرگ، حضرت محمد مصطفی صلی اللَّه علیه وآله و سلم وجود رادمردانی که راه شهادت را برگزیده اند و در هجرت از زندگی عالم ادنی و جهان سفلی به وادی ایمن و ملکوت اعلا رسیده اند، و در جستجوی حیاتْ سرچشمه را یافته اند و سیراب و سرمست از جرعه ی «ارجِعِی الی رَبِّک» (9) به رؤیت جمال و کشف رضایت حق نایل آمده اند. «و کفَی بِهِم فَخراً»(10) و چه غافلند دنیاپرستان و بی خبران که ارزش شهادت را در صحیفه های طبیعت جستجو می کنند و وصف آن را در سروده ها و حماسه ها و شعرها می جویند و در کشف آن از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد می خواهند. و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد، که بر ملت ما آسان شده است. و اینک ما شاهد آنیم که سبکبالانِ عاشقِ شهادت بر توسَن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند؛ و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند؛ و بر بسیط ارضْ ثمرات رشادت ها و ایثارهای خود را نظاره می کنند، که از همت بلندشان جمهوری اسلامی ایران پایدار و انقلاب ما در اوج قله عزت و شرافت مشعل دار هدایت نسل های تشنه است؛ و قطرات خونشان سیلابی عظیم و طوفانی سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخ های ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است، و آنان را در عزا و ماتم از دست دادن یاران و نوکرانی چون محمدرضا خان و «سادات ها» و «نمیری ها» و نیز اقتدارها و افتخارات شیطانی خود سیاهپوش کرده است. و هنوز اول ماجرا است، و کابوس های دیگری دارند. و باید خود را برای نابودی و مرگ جیره خوارانی چون صدام و دست نشاندگانی چون اسرائیل غاصب آماده کنند؛ که اینها همه از برکات سحر شهیدان ماست. و ما در انتظار رؤیت خورشیدیم. و به شهیدان باید گفت: اتَیکمُ اللَّهُ مَالَم یؤتِ أَحَداً مِنَ العالمینَ.(11) [صحیفه نور، ج 20، ص 197]

شمع محفل دوستان

مفقودین عزیز محور دریای بیکران خداوندی اند؛ و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند. از شهدا که نمی شود چیزی گفت. شهدا شمع محفل دوستانند.

شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان عِندَ رَبِّهِم یرزَقون اند؛ و از «نفوس مطمئنه ای» هستند که مورد خطاب «فَادخُلِی فِی عِبادِی وادخُلی جَنَّتِی » پروردگارند. اینجا صحبت عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش برخود می شکافد. [صحیفه نور، ج 21، ص 147]

پی نوشت ها:

1ـ وسائل الشیعه (کتاب جهاد)، ج 15، ص 16، ح 20. که در آنجا هفتمین خصلت شهید اینگونه بیان شده: «ینْظُرُ فی وجه اللَّه، وانَّهُ راحَةٌ لِکلِّ نَبی وَ شَهیدٍ»

2ـ سوره اعراف، آیه 143: «پس آنگاه که نور خدا بر کوه تابش کرد، کوه را متلاشی ساخت. »

3ـ صَعْق: بیهوش از شدت ترس یا از شنیدن صدای خوف انگیز

4ـ تالی تِلْو: نظیر، مِثل.

5ـ این روایت را صاحب وسائل از تهذیب شیخ طوسی، ج 6، ص 121، ح 3، نقل کرده.

6ـ نظر می کند به جلوه ی خدا.

7ـ سوره آل عمران، آیه 169: «و گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگانند، بلکه ایشان زنده بوده، نزد خداوند روزی می خورند.»

8ـ سوره فجر، آیه 29ـ 30: «پس داخل شو در بندگان من، و داخل شو در بهشت من»

9ـ سوره فجر، آیه 28: «به سوی پروردگارت بازگرد»

10ـ برای آن ها، همین افتخار کافی است.

11ـ برگرفته از آیه 20 سوره مائده: «خدا آنچه را که به شما داد به هیچ کس در جهان نداد.»

 

سوتیترها:

  • شهید نظر می کند به وجه اللَّه
  • این طور مطلبی که برای شهید گفته شده است برای کم کسی هست. آن ها را قرین انبیا قرار داده اند.
  • بلکه شرف بزرگِ شهدای در راه حق، «حیات عندالرّب» و ورود در «ضیافة اللَّه» است.
  • خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.
  • همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
  • چه غافلند دنیاپرستان و بی خبران که ارزش شهادت را در صحیفه های طبیعت جستجو می کنند و وصف آن را در سروده ها و حماسه ها و شعرها می جویند و در کشف آن از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد می خواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد.
کلمات کلیدی
خدا  |  روایت  |  تعالی  |  حجاب  |  شهادت  |  نبی  |  جهاد و شهادت  | 
لینک کوتاه :