×

حکیم الهی


تعداد بازدید : 1408     تاریخ درج : 1390/08/08

12

محمدبن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدر المتالهین یا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادی الاولی سال 980 قمری دیده به جهان گشود.پدر او خواجه ابراهیم قوامی مردی پرهیزگار، دیندار و دوستدار و حامی دانش و معرفت بود.در زمان حیات ملاصدرا، شیراز دارای حکومت مستقلی بود و حکمرانی آن به برادر شاه واگذار گردید که پدر ملاصدرا به عنوان معاون او و دومین شخصیت مهم آن منطقه به شمار می رفت و به نظر می رسید تنها موهبتی که خداوند به او ارزانی نداشته است داشتن فرزند باشد. اما بالاخره خداوند درخواست ها و دعاهای این مرد پاک و زاهد را بی جواب نگذاشت و بهترین پسر را به او ارزانی کرد؛ که او را محمد ملقب به صدرالدین نام نهاد. به آن امید که عالی ترین شخصیت مذهبی گردد. در دوران جوانی، صدرالمتالهین جوان با شیخ بهایی آشنا گردید که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده کم نظیر بنا نهاده شد. و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی و الهی و معارف حقیقی و اصول یقینی سیدامیر محمد باقر بن شمس الدین مشهور به میرداماد عهده دار گشت.از شاگردان او می توان به حاج ملاهادی سبزه واری و ملامحسن فیض کاشانی اشاره کرد.

در زمان حیات ملاصدرا یعنی در اواخر قرن دهم و شروع قرن یازدهم هجری کلام و فلسفه از علوم رایج و محبوب آن زمان به شمار می رفتند. دلیل عمده گسترش این علم نسبت به سایر علوم آن زمان مانند فقه، ادبیات عرب، ریاضی، نجوم، طب و دیگر علوم و همچنین هنرهای رایج آن زمان مانند خط، معماری و کتیبه را می توان در شرایط اجتماعی آن دوران که خود زاییده شرایط سیاسی حاکم بر کشور بود، جستجو نمود. عدم وابستگی و استقرار ومرکزیت حکومت وقت امنیت و آزادی خاصی را حکمفرما ساخته بودکه شکوفا شدن استعداد ها و گسترش هنر و علم را در پی داشت.

حکیم وارسته در طول عمر 71 ساله اش هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف کعبه دل صفا بخشید و در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال 1050 ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت و در همانجا به خاک سپرده شد. اگرچه امروز اثری ازقبر او نیست؛ اما عطر دلنشین حکمت متعالیه از مرکب نوشته هایش همواره مشام جان را می نوازد.

ملاصدرا نام فلسفه خاص خود را حکمت متعالیه نهاد.در حکمت متعالیه، تمام تلاش این است که بین حکمت اشراقی( شهاب الدین سهروردی)، حکمت مشائی( بو علی سینا)، قرآن، وحی و معرفت های وحیانی، پیوند برقرار کند. به این صورت این اثر در نوع خود شاهکاری حساب می اید. یک نگاه خاص است. چیزی در این نگاه نهفته که همه ی پدیده های هستی را مرتبط با هم می بیند، این پدیده می تواند جماد باشد، نبات باشد یا انسان. چیزی همه این هستی ها را با هم مرتبط می کند.

ملاصدرا برای تأکید بر شیوه ی ابتکاری خویش در فلسفه، بزرگ ترین اثر فلسفی خویش را که یک دایرة المعارف عظیم فلسفی به شمار می رود، « اسفار اربعه » - یعنی سفرهای چهار گانه- نام گذاشت. به دیگر سخن، او ابواب مباحث فلسفی را با مراحل سیر و سلوک قلبی عرفا مطابقت داد و به آن ها آهنگی یگانه بخشید.

عرفا معتقد اند که سالک در طریق عرفان چهار سفر را انجام می دهد.

1- سفر من الخلق الی الحق:

در این مرحله ، سالک می کوشد از طبیعت عبور کند و عوالم ماورای طبیعی را نیز پشت سر بگذارد تا به ذات حق واصل شود و میان خود و حق حجابی نیابد.

2- سفر بالحق فی الحق:

در این مرحله پس از آن که سالک با نزدیکی به ذات، حق او را شناخت؛ به کمک خود او به سیر در شئون و کمالات و اسماء و صفات او می پردازد.

3-سفر من الحق الی الخلق بالحق:

در این مرحله، سالک به سوی خلق و میان مردم باز می گردد؛ اما این بازگشت به منزله ی جدا شدن و دور شدن از ذات حق نیست بلکه او ذات حق را با همه چیز و در همه چیز می بیند.

4-سفر فی الحق بالحق:

در این سیر، سالک به هدایت مردم و کمک به آن ها برای رسیدن به حق می پردازد. ملا صدرا نیز مباحث کتاب خویش را بر حسب همین مراحل چهار گانه تنظیم کرده و در آن سلوک عقلی را با سلوک عرفانی هماهنگ ساخته است:

الف- مباحث کلی درباره ی احوال موجود از آن حیث که موجود است . در واقع، این مباحث مقدمه ی بحث توحید است و در حقیقت به سیر فکر ما از خلق به حق (امور عامه فلسفه)می پردازد.

ب- مباحث توحید و خداشناسی و صفات الهی(سیر بالحق فی الحق)

پ- مباحث افعال باری یعنی صدور موجودات از ذات الهی و جریان فیض هستی در مراتب عقول و فرشتگان و افلاک و نفوس (سیر من الحق الی الخلق بالحق )

ت- مباحث نفس معاد(سیر فی الخلق بالحق).

قرآن، برهان و عرفان؛ سه ضلع مثلث تفکر ملاصدرا

ادعای اصلی ملاصدرادر اسفار این بود که پیوند قرآن با برهان و عرفان، پیوندی سازمند و منطقی برای دریافت حقایق است و مکتب وی نیز بر همین اساس پایه ریزی شده است.

حجت الاسلام «علی اکبر صادقی رشاد»، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره ی تجلی قرآن در آثار ملاصدرا گفت: قرآن به عنوان ضلعی از اضلاع اساسی تفکر ملاصدرا مطرح است، تا آنجا که این نگرش در بزرگترین اثر علمی فلسفی ملاصدرا که به نام «اسفار اربعه» است، مشاهده می شود. با وجود اینکه این کتاب یک دایرةالمعارف علمی فلسفی است، از شمار اندک آثار گسترده فلسفه اسلامی است که مباحث آن کاملاً منطبق بر تعقل و برهان است.

مواجهه ملاصدرا با قرآن به صورت حکمی و فلسفی است و در تفسیر صدر المتألهین بیش از تفاسیر مشابه روش تأویل فلسفی وجود دارد در واقع می توان گفت روش تفسیری ملاصدرا به روش عقلی و سپس تأویلی نزدیک است. وقتی کسی به استنباط قرآن و مفاهیم آن بپردازد، آرا و نظرات خاصی به وجود می آید تا آنجا که می توان گفت در همه جای تفسیر صدرالمتألهین توجیه قرآنی از برهان فلسفی وجود دارد.

آثار و کتب ملاصدرا

صدرالمتاهین بطوری که مشهور است از چهل تا یکصد کتاب و رساله تألیف کرده است. اسامی چندین جلد از معروفترین کتاب های ملاصدرا به این شرح است

1 اسفار اربعه (الحکمة المتعالیه فی مسائل الربوبیه)

2 اتحاد العاقل و المعقول

3 الامامة

4 بدأ وجود الانسان

5 التصور و التصدیق در هامش جوهر النفید فی شرح منطق التجرید

6 جبر و التفویض(یا خلق الاعمال)

7 حل مشکلات الفلکیه

8 الحدوث

9-و...............

روحش شاد و یاد گرانقدرش گرامی

سمیه خراسانی( تحریریه اجتماعی)

کلمات کلیدی
حق  |  سفر  |  حکمت متعالیه  |  ملاصدرا  |  اسفار اربعه  |  الحق الی الخلق بالحق  |  بالحق فی الحق  | 
لینک کوتاه :