×

تلویزیون رنگی، ضدگلوله، جام زهر


تعداد بازدید : 991     تاریخ درج : 1390/08/08

34

قدیمی ها می گویند: «زخم زبان، از زخم شمشیر سوزنده تر است.»

فروردین سال 1368 نزدیک به نُه ماه از آن نامه مهم «محسن رضایی» که برای پیروزی در جنگ مقابل عراق زپرتی، حتماً باید بمب اتم داشته باشیم! و سخنان «هاشمی رفسنجانی» درباره اینکه دیگر نیرو به جبهه نمی رود و ناکامی ها و ناتوانی های ما در مقابل عراق و سرانجام، نوشاندن جام زهر به امام و پذیرش قطعنامه 598 می گذشت.

بنابر برخی اطلاعات درز کرده به بیرون که در بولتن های سازمان ها و نهادها منتشر می شد، با توجه به کارشکنی های عراق دربارة اجرای قطعنامه 598 و حمایت جانبدارانة آمریکا و سازمان ملل در این زمینه، حضرت امام در دیدار با برخی مسئولان کشور و بخصوص مسئولین جنگ، از جمله میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی، نکتة مهمی فرمودند که متأسفانه همچون برخی نظرات مهم ایشان، تا امروز منتشر نشده است.

امام سخنانی به این مضمون فرمودند که پس چه شد صلحی که هی صلح صلح می کردید؟ اگر نمی توانید، بروید کنار تا خودم جنگ را به روش خودم ادامه بدهم.

بعد از این نهیب امام، مسئولان جنگ، هاشمی و رضایی به فکر آماده سازی نیروها و عملیات برای بازپس گیری بخش هایی از خاک کشورمان که همچنان در اشغال عراق بود، افتادند. یکی از فرماندهان آن زمان اظهار داشت: «تا امروز با انگیزه شهادت و این چیزها نیروها به جبهه می آمدند، ولی در عرض چند ماه گذشته، آن قدر با بسیجی ها بی اعتنایی و بی توجهی شده که بعید می دانم برای عملیات مجدد به جبهه بیایند. اگر شما می توانید آن ها را بیاورید پای کار، ما عملیات می کنیم.»

در یکی از جلسات که همه مسئولین مملکتی حضور داشتند، یکی از افراد که در ایام جنگ جمله زیبایی دربارة بسیجیان فرموده بود و همچنان بر دیوار پادگان ها نقش بسته بود، سخن قابل توجهی گفت. ایشان که امروز از سردمداران فکری مدعی اصلاح طلبی است(!) قبلا گفته بود: «خداوند در آسمان ها ملائکه را دارد و در زمین بسیجی ها را.» او درباره به میدان آوردن مجدد بسیجی ها گفت: «من که تا حالا چندین بار گفته ام یک مقدار تلویزیون رنگی و یخچال و از این چیزها به بسیجی ها بدهید تا اگر مثل امروز دچار مشکل و محتاج آنان شدیم، انگیزه داشته باشند و دوباره به میدان بیایند.»

من یکی که فقط منتظرم روز قیامت جلوی این شخصیت دین دان و محترم(!) را بگیرم و بگویم: اگر چه هیچ یک از بستگانت نه در جنگ شرکت داشتند و نه جانباز و شهید داده ای، چگونه جواب چند صد هزار شهید و جانباز و بسیجی را که خالصانه و فقط و فقط برای رضای خدا به جبهه رفتند و نه از دید جناب عالی برای تلویزیون رنگی و یخچال، جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند، خواهی داد؟! چرا با خودت تا این حد دوگانه ای؟! راستی، حضرت عالی و همفکرانتان که امروز شدیداً داعیه دار ارزش ها و خط امام شده اید(!) برای تلویزیون رنگی و یخچال و بنز ضد گلوله، انقلاب کردید؟!

امام سخنانی به این مضمون فرمودند که پس چه شد صلحی که هی صلح صلح می کردید؟ اگر نمی توانید، بروید کنار تا خودم جنگ را به روش خودم ادامه بدهم.

بعد از این نهیب امام، مسئولان جنگ، هاشمی و رضایی به فکر آماده سازی نیروها و عملیات برای بازپس گیری بخش هایی از خاک کشورمان که همچنان در اشغال عراق بود، افتادند.

کلمات کلیدی
عراق  |  هاشمی رفسنجانی  |  رضایی  |  تلویزیون‌رنگی  |  فکر آماده‌سازی نیرو و عملیات  |  هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی  | 
لینک کوتاه :