×

سلاحم را به فرزندم بدهید;وصیت نامه شهید حسن علی ابراهیم، شهید حزب الله لبنان


تعداد بازدید : 1234     تاریخ درج : 1390/08/08

8

بسم الله الرحمن الرحیم

«دستور داده شده که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر دارای متاع دنیاست ، وصیت کند برای پدر و مادر و خویشان به چیزی شایسته عدل . این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است .» (بقره ، آیة 180)

«پس (ای پیغمبر) تو خود تنها در راه خدا به کارزار برخیز که جز شخص تو،بر آن مکلف نیست و مؤمنان را نیز ترغیب کن . باشد که خدا آسیب کافران را ازشما باز دارد، که قدرت خدا (از کمک مردم ) بیشتر و عذاب و انتقامش سخت تر خواهد بود.» (نساء، آیة 84)

در حال و هوای ماه محرم الحرام به سر می بریم . درحالی که می توانیم از مدرسه امام حسین(ع) و واقعه کربلا، درس گرفته و به آنها تبرّک پیدا کنیم ؛ و البته ارزش این درس ها را تنها کسانی خواهند دانست که در خط امام حسین (ع ) حرکت کنند.

چهارده قرن پیش ، امام حسین (ع ) قیام کرد و برای اصلاح امت اسلام بپاخاست . با این که کارشکنی ها، سختی ها و تهدیدات بسیاری را متحمل شد، ولی نه تنها در مقابل انواع فشارها سر تسلیم و خشوع فرود نیاورد، بلکه راهش را ادامه داد تا هدفش را محقق کرد و تکلیف الهی اش را انجام داد. اصحاب و یارانش به شهادت رسیدند، ولی او ادامه داد. فرزندان و اهل بیتش شهید شدند، ولی لحظه ای درنگ نکرد؛ تا این که وظیفه اش را انجام داد و سرانجام خودش را نیز به درگاه خداوند عزوجل قربانی کرد. و با این که می دانست زنان و فرزندانش بعد از شهادت او سرگردان و اسیر خواهند شد، در این کار لحظه ای تأمل نکرد؛ و لذا صحیح نیست که ما آنچه را امام به درگاه الهی تقدیم کرد و در این راه انجام داد، با آنچه که خود انجام داده ایم ، مقایسه کنیم .

«السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین »

درحالی که فضایی حسینی و مملو از رشادت و از خود گذشتگی و ایثار راحاکم می بینیم ، قبل از هر چیز ـ چون کار دیگری از من ساخته نیست ـ بر خود لازم می دانم که از دو شهید کربلایی و حسینی «ابراهیم محمود علیق » (ابوصالح ) و «علی محمد علیق » (ابوساجد) یاد کرده و از آنها سپاسگزاری کنم و از خداوند مهربان برای آنها طلب رحمت کنم ؛ چرا که این دو شهید بزرگوار سهم زیادی در هدایت من به این راه داشته اند و از خداوند متعال مسئلت دارم که من و این دو شهید بزرگوار و همگی شهدا را با سیدناالامام الحسین محشورگرداند.

«اللهم اشف صدر محمد بظهورالحجه واشف صدر علی و فاطمه و الحسن و الحسین بظهورالحجه . اللهم اشف صدرالحجه بظهور الحجه .»

«السلام علیک یا صاحب الزمان ، عجل علی ظهورک .»

در فرجت تعجیل فرما که فساد زمین را گرفته است . مولای من ، تو را می خوانم و از تو می خواهم که مجاهدان را دریابی و به آنها مدد رسانی .

سلام بر نایب برحقت ، ولی فقیه زمانه و رهبر مؤید، سید علی خامنه ای .

سلام بر جمیع مجاهدان حسینی در مقاومت اسلامی . مقاومتی که به تنهایی و بدون هیچ چشم داشتی قربانی داد و بسیار چیزها که فدا کرد و هنوزهم در راه یاری مستضعفان و دفاع از شرافت و عزت آنها، آزاد کردن وطنشان وانجام تکلیف شرعی اش ، ثابت قدم و استوار باقی است .

جهاد مقاومت اسلامی ، حجتی است بر همه علما. همان طور که امام راحل نیز فرمودند؛ و در واقع مقاومت اسلامی همچون شمع و منبع نوری است که می سوزد و ذوب می شود تا راه را در جلوی این امت روشن نگه دارد. این مقاومت بود که به ما راه جوانمردی و مقاومت و مقاتله را یاد داد و آموخت که در مقابل متجاوزان ، ذلیل و خاضع نباشیم . مقاومتی که جوانانش ازمدرسه اباعبدالله الحسین (ع ) درس می گیرند.

پس شما نیز مقاومت را همراهی کنید. از آن حفاظت کنید و پشتیبان آن باشید؛ و اگر می خواهید که از مقربان درگاه امام حسین (ع ) باشید، با هر چه دارید از جان و مال و یا با سخن و موضع گیری درست ، یاری دهنده مقاومت باشید.

سلام و درود فراوان بر شهدای اسلام . آنان که در این راه بر من سبقت گرفتند و به مجاهدان و مرزدارانی که در انتظار فرج به سر می برند و سلام بر برادران اسیرم در بازداشتگاه ها و اردوگاه های دشمن .

سلام به خانواده محبوبم ! راهبر و راهنما و مرشد عزیزم ، پدر محبوبم !

به کسی که دائماً در تلاش بود تا زندگی دنیوی سعادتمندانه ای برای من تأمین کند. سلام بر کسی که به سبب من و از طرف من ، دچار اذیت ها و متحمل سختی های بسیار زیادی شد. ابتدا از تو می خواهم که مرا ببخشی . همان طور که امیدوارم به سبب شهادت من بر خود افتخار کنی ؛ و این را از سر صدق می گویم . مگر نه این است که امیرالمؤمنین علی (ع ) فرموده است : «شهادت دری است از درهای بهشت که خداوند برای خاصه از اولیائش آن را گشوده است .»؟ آرزوی من نیز این است که از خاصان اولیاء الهی باشم .

پدرم !

به سخن کسانی که نسبت به حقیقت ِ خوشبختی ِ واقعی جاهل هستند، گوش مده و دائماً این آیه را در خاطر داشته باش که : «محققاً شما را به مال و جان آزمایش خواهند کرد و بر شما از زخم زبان آنها که پیش از شما کتاب آسمانی به آنها نازل شد، آزار بسیار خواهد رسید واگر صبر پیشه کرده و پرهیزکار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوی سبب نیرومندی و قوت اراده در کارهاست .»

در این راه ثابت قدم بوده و پشتکار داشته باشید. فرزندان مان را برای حرکت در خط اهل بیت (ع ) آموزش دهید و به آنها بگویید که مجاهدان این راه چگونه مقاومت کردند و قصه های مجاهدان را برای آنها حکایت کنید.

اما تو ای مادر مهربانم !

ای مظهر پاکی و عفاف ! همیشه لحظاتی را که برای رفتن از خانه و حرکت به سوی جبل عامل آماده می شدم و تو مقابلم می ایستادی ، دست هایت را به سوی آسمان بلند می کردی و برای من و همه مجاهدان دعا می کردی ، به یاد می آورم . ای بزرگوار، خداوند تو را اجر دهد و با حضرت زهرا(س ) که فرزندش امام حسین (ع ) را فدا کرد و با ام لیلا، مادر علی اکبر و با رباب و با مادران شهیدی که فرزندانشان را فدای این دین حنیف کردند، محشور گرداند!

مادرم ! صبر کن . همان گونه که تو اکنون متأثر می شوی ، مادران یهود ودشمنان دین هم متألم می شوند؛ لکن بین مادر شهیدی که جانش و فرزندش را با خدایش معامله کرده و گرانبهاترین گوهری که داشت برای اعتلای دین تقدیم کرد و مادرِ خوک نجس و ترسویی که جانش و فرزندش را به خاطرمطامع دنیوی و در جهت رضایت رهبران سگ صفتش می بازد، فرق بسیاری است . (همان گونه که مولایمان امیرالمؤمنین توصیف می فرمایند.) از تومی خواهم که مرا دعا کنی تا خداوند مرا با کسی که دوستش دارم ، به او عشق می ورزم و به او اقتدا می کنم ، محشور گرداند.

مادرم ! مرا ببخش ؛ ان شاءالله خداوند در روز قیامت رو سفیدت گرداند.

خواهرم و برادرانم ، دوستداران قلبی ام !

فراق برادر بسیار سخت است ؛ می دانم ، ولی حتم دارم وقتی که به یاد حضرت زینب (س ) و گمشده اش بیفتید، این سختی بر شما هموار خواهد شد. او نه تنها برادر را داد که همه چیزش را فدا کرد؛ چرا که برای او، برادر، همه چیزبود. برادر بود و در عین حال پدر، کفیل ، پشتوانه و رهبر.

اما تو ای برادرم ، ابو علی شوقی !

ای دوست من ، الان تو پدر همگی هستی . پس راهبر و راهنمایی باش که تکیه بر اصول و قواعد متین و محکم اسلام زده ای . هر چند که احتیاجی نیست تا تو را در مورد خواهرت «ام مصطفی » سفارش کنم ، ولی از باب یادآوری از تو می خواهم در صورتی که مشکلی برایش پیش آمد، او را یاری کنی .

فرزندانم و عزیزانم !

هر چند که الان به خاطر کمی سن این سخنان را درک نمی کنید، ولی درآینده ای نه چندان دور، هنگامی که بزرگ تر شدید، تاریخ ، با شما از عده ای مردان شجاع و دلیر سخن خواهد گفت که راهبان شب و شیران روز بودند. همان ها که رفتند تا شما زندگی آرامی داشته باشید و از قیود اسارت دشمنان وحاکمان جائر به درآئید و زندگی سعادتمندی را تجربه کنید. چرا نه ؟ درحالی که شما همان هایی هستید که امام راحل مان تحقق آرزوها را در مورد آنها یقین می دانست .

هم اکنون قلب هایتان آتش خواهد گرفت و به خاطر غیبت ظاهری ام ، فقدان چیزی را احساس خواهید کرد؛ ولی بدانید ای محبوبین من ! وقتی بزرگ شدید و حقیقت جهاد و شهادت را شناختید، احساس خوشبختی و سعادت خواهید کرد. از شما می خواهم که در آن موقع در خط اهل بیت (ع ) سیر کنید واین بارِ مسئولیت را بر دوش بکشید و همزمان با فراگیری علم ، به جهاد در این راه هم بپردازید. خداوند شما را مؤید گرداند و در این راه محافظت فرماید!

همسر عزیزم ، ام مصطفی !

ای صابره و ای فداکار و فدایی که بسیاری از مشکلات را تحمل کردی و ازبسیاری مسائل محروم ماندی . گوارا باد بر تو روز بزرگ دیدارمان !

ای کسی که به حرکت در این خط راضی شدی و این زندگی سخت را برخود واجب دانستی !

ای صابره به تمام معنای واقعی کلمه ! هم اکنون مسئولیت تو بزرگ تر شده وتکلیف ، وسیع تر و تمام تر، و اجر و پاداشت بیشتر و بلندتر. اول نسبت به خودت اهتمام کن و درجه بعد به فرزندان مان ؛ نسبت به همگی توجه داشته وآنها را تحمل کن . زنی باش که هیچ حرکت و هیچ زمانی ، تو را از مسیر اخلاص نسبت به خداوند، نلغزاند و به آنچه که بعضی از مردم می بافند، توجه نکن که مردم بندگان دنیا هستند.

وقتی فرزندان مان بزرگ شدند، برای آنها حکایت کن که چگونه در بین خودمان زندگی آرام و با سعادتی داشتیم و این همه ، نتیجه صبر و تحمل ما، در مقابل سختی های دنیا و خواسته های دنیوی بود. آنها را در مدرسه اسلام ناب محمدی (ص) زیر پرچم ولی ّ و رهبر و حاکم شجاع ، امام خامنه ای ، تعلیم بده ودر قلب های شان محبت نسبت به مقاومت اسلامی و حرکت در راه اهلبیت (ع) را بکار!

از خداوند مسئلت دارم که تو را با حضرت زهرا(س ) محشور گرداند وهمواره او را اسوه و مقتدایت قرار دهد و تو را در ادای این رسالت و وظیفه موفق گرداند تا بتوانی نقشی را که خداوند عزّوجل ّ به تو عطا کرده ، به طورکامل انجام دهی .

برادران دینی ام !

نمی خواهم در مورد راهمان و از سختی و مشکلات آن برای شما بگویم ؛ چرا که زندگی ِ هر روز شما، با این کارها عجین شده و این مسائل را بهتر از من می دانید و حتی به امثال من نیز در این موارد باید درس بدهید؛ ولی بگذارید یک کلمه هم من بگویم :

این راه را که با خون صدها شهید آماده و مهیا شده است ، ادامه داده و همه مسائل جانبی را در مقابل هدف اصلی کنار بگذارید؛ چرا که با وجود اصل ، مشکلات فرعی قابل گذشت است . و بدانید هر شهیدی که به خون می غلتد، مسئولیت شما بیشتر می شود.

خداوند شما را در این راه و بر این خط ثابت نگه دارد و شما را به تأییدات خود مؤید گرداند و گام هایتان را در این راه محکم سازد. همچنان برزمید و برای آزادی ده ها اسیری که در بند دشمن می باشند، سعی خود را بکنید.

در آخر، بعد از کسب اجازه از محضر دبیر کل مجاهدمان ، حضرت حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله و مسئول یگانی که در آن کار می کردم ، می خواهم و تقاضا دارم تا اجازه دهند اسلحه ای که در عملیات از آن استفاده می کردم ، بعد از من ، متعلق به فرزندم باشد. چرا که مستحب است سلاح مجاهد، بعد از او برای فرزندش باقی بماند.

برادرتان ـ ابومصطفی

سلام به خانواده محبوبم ! راهبر و راهنما و مرشد عزیزم ، پدر محبوبم !

به کسی که دائماً در تلاش بود تا زندگی دنیوی سعادتمندانه ای برای من تأمین کند. سلام بر کسی که به سبب من و از طرف من ، دچار اذیت ها و متحمل سختی های بسیار زیادی شد. ابتدا از تو می خواهم که مرا ببخشی . همان طور که امیدوارم به سبب شهادت من بر خود افتخار کنی ؛ و این را از سر صدق می گویم .

مادرم ! صبر کن . همان گونه که تو اکنون متأثر می شوی ، مادران یهود ودشمنان دین هم متألم می شوند؛ لکن بین مادر شهیدی که جانش و فرزندش را با خدایش معامله کرده و گرانبهاترین گوهری که داشت برای اعتلای دین تقدیم کرد و مادرِ خوک نجس و ترسویی که جانش و فرزندش را به خاطرمطامع دنیوی و در جهت رضایت رهبران سگ صفتش می بازد، فرق بسیاری است .

وقتی فرزندان مان بزرگ شدند، برای آنها حکایت کن که چگونه در بین خودمان زندگی آرام و با سعادتی داشتیم و این همه ، نتیجه صبر و تحمل ما، در مقابل سختی های دنیا و خواسته های دنیوی بود. آنها را در مدرسه اسلام ناب محمدی (ص) زیر پرچم ولی ّ و رهبر و حاکم شجاع ، امام خامنه ای ، تعلیم بده ودر قلب های شان محبت نسبت به مقاومت اسلامی و حرکت در راه اهلبیت (ع) را بکار!

کلمات کلیدی
خدا  |  اسلام  |  خداوند  |  امام  |  شهادت  |  مادر  |  مجاهد  |  مقاومت  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : حسینی تاریخ : 1401/06/19

همیشه عاشق مقاومت و شهدا بودم شهدای سرزمینم و شهدای دین مببن اسلام اما تاسف ب خودم هیچ گاه نتوانستم در جمع آن آسمانی‌ان باشم.....