دادگاه بین المللی رسیدگی به ترور رفیق الحریری نخست وزیر سابق لبنان، در اقدامی تأمل برانگیز تلویحاً حزب الله لبنان را به دست داشتن در ترور رفیق الحریری متهم کرد.
اساساً این دادگاه بر مبنای یک سلسله زدوبندهای سیاسی بین المللی برای حذف فیزیکی وسیاسی مقاومت اسلامی لبنان شکل گرفته است. این دادگاه که پس از ترور الحریری در فوریه سال 2005 میلادی تشکیل شد، ابتدا چند تن از شخصیت های نظامی، سیاسی و امنیتی لبنان وسوریه را مورد اتهام قرار داد. این اتهام زنی تا جایی پیش رفت که سرلشکر غازی کنعان، مسئول اسبق سازمان اطلاعات ارتش سوریه در لبنان و وزیرکشور سوریه، به دلیل فشارهای سیاسی دست به خودکشی زد. دادگاه بدون هیچ گونه دلیل قابل قبولی وزیر کشور سابق سوریه را در ترور نخست وزیر سابق لبنان دخیل دانست و این تهمت موجب شد تا سرلشکر غازی کنعان با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه دهد.
به طور کلی تشکیل دادگاه رسیدگی به ترور رفیق الحریری نقض کامل منشور سازمان ملل است؛ زیرا تا کنون هیچ سابقه ای در مورد تشکیل چنین دادگاهی برای رسیدگی به ترورهای داخلی جهان وجود نداشته است. صدها تن از شخصیت های سیاسی جهان، مانند: اولاف پالمه، نخست وزیر اسبق سوئد، جان کندی، رئیس جمهوری اسبق آمریکا، بشیر جمیل، رئیس جمهوری سابق لبنان، کمال جنبلاط، رهبر سابق دروزی های لبنان، رینه معوض، رئیس جمهوری سابق لبنان، ترور شده اند، اما هیچ دادگاهی برای رسیدگی به علل این ترورها و تعقیب عاملان ترور، تحت نظر سازمان ملل تشکیل نشده است.
اکنون این سؤال مطرح است که آیا در پس تشکیل این دادگاه اهداف خاصی نهفته است؟ پاسخ آری، زیرا علی رغم گذشت پنج سال هنوز عاملان ترور نخست وزیر سابق لبنان شناسایی نشده اند و این نشان می دهد که ترور رفیق الحریری نمی تواند کار یک مجموعه داخلی باشد. دلیل این امر این است که اتومبیل مخصوص مرحوم رفیق الحریری از یک تجهیزات فوق مدرن برای خنثاکردن بمب های ساعتی و کنترل از راه دور برخوردار بود. این اتومبیل از جمله ده اتومبیلی در جهان است که توسط آمریکا و با همکاری آلمان طراحی شده و دارای دستگاه خنثاکننده مواد منفجره است که به وسیله ماهواره وجود مواد منفجره را در مسیر خود ردیابی می کند و برای دقایقی چاشنی انفجاری آن بمب را از عمل باز می دارد. آمریکا تنها تعداد 10 اتومبیل از این نوع را در اختیار هـم پیمانان نزدیک خود مانند نخست وزیر اسرائیل، رئیس جمهوری مصر، پادشاه عربستان، پادشاه اردن و نخست وزیران لبنان و پاکستان قرار داده است. بنابراین ترور رفیق الحریری نمی تواند کار یک سازمان محلی و داخلی باشد، بلکه بدون دخالت مستقیم موساد و سازمان سیا امکان انجام چنین عملیات گسترده ای وجود نداشت. لذا دادگاه رسیدگی به ترور رفیق الحریری ابتدا قرار بود تحت بند 7 منشور سازمان ملل تشکیل شود، اما حقوقدانان این سازمان تشکیل چنین دادگاهی را مغایر با قوانین داخلی سازمان ملل تشخیص دادند. علت این امر این است که رفیق الحریری یک شخصیت بین المللی نبود و این ترور در داخل اراضی لبنان صورت گرفته بود. دادگاه ابتدا سوریه را مورد اتهام قرار داد، اما سوری ها به اصطلاح زرنگ تر از آن هستند که دم لای تله بدهند و در یک چرخش 180 درجه ای سریعاً خود را به فرانسه واتحادیه اروپا نزدیک کردند. دادگاه پس از تغییر سیاست سوریه و گرایش سریع این کشور به آمریکا و غرب، موقتاً پرونده رفیق الحریری را به بایگانی سپرد. پس از اینکه دادگاه هیچ مدرکی علیه حزب الله نیافت، لذا آمریکا عربستان وغرب برای حذف فیزیکی حزب الله، گزینه نظامی را در دستور کار خود قرار دادند و اسرائیل را در سال 2006 تشویق کردند که برای نابودی حزب الله به لبنان حمله کند. این حمله با شـکـسـت مفتضحانه ارتش رژیم صهیونیستی مواجه شد و حزب الله لبنان پیروز این جنگ سرنوشت ساز بود و به همین دلیل جایگاه این جنبش در سطح داخلی و منطقه ارتقا یافت. به دنبال شکست نظامی اسرائیل در جنگ 33 روزه، گزینه سیاسی برای خارج کردن حزب الله از عرصه سیاسی لبنان مورد توجه قرار گرفت.
در جـریـان انتخابات خرداد سال گذشته پارلمان لبنان، آمریکا، فرانسه و عربستان تلاش کردند تا انتخابات پارلمانی را به سود گروه های همسو با آمریکا وغرب سازماندهی کنند، اما علی رغم هزینه مالی سنگین که از سوی عربستان پرداخت شد، باز هم این طرح با شکست مواجه شد. عربستان در انتخابات سال گذشته پارلمان لبنان بیش از 750 ملیون دلار هزینه کرد، با این حال گروه 14 مارس که پشتیبان حزب الله است، 57 کرسی از مجموع 128 کرسی پارلمان لبنان را به دست آورد. در جریان تشکیل دادگاه رسیدگی به ترور رفیق الحریری عربستان 350 میلیون دلار پرداخت کرد و در وسط کار ظاهراً این پول به اتمام رسید و عربستان ناچار شد برای ادامه کار دادگاه، مبلغ 150 میلیون دلار دیگر پرداخت کند. در هر حال به گفته تحلیلگران لبنانی، دادگاه رسیدگی به ترور رفیق الحریری برای رسیدگی به جریان ترور نخست وزیر سابق لبنان تشکیل نشده، بلکه صرفاً برای ترور شخصیت های مستقل وضد صهیونیستی لبنان شکل گرفته است.
اما آیا دادگاه رسیدگی به ترور رفیق الحریری دستگیری ومحاکمه رهبران حزب الله را در آینده در دستور کار خود قرار خواهد داد؟ مسلماً هوشمندی رهبران حزب الله و برخورداری ایـن جنبش از یک پایگاه گسترده مردمی، همه نقشه های آمریکا، غرب، رژیم صهیونیستی وعربستان را برای نابودی مقاومت اسلامی لبنان نقش بر آب خواهد کرد.
دست و پا زدن قذافی برای رفع اتهام ربودن امام موسی صدر
مخالفت صریح و گسترده شیعیان با حضور لبنان در اجلاس سران عرب در لیبی که عدم شرکت رئیس جمهور این کشور را در پی داشت، منجر به دور تازه ای از تلاش های اتحادیه عرب و دولت لیبی در زمینه پرونده امام موسی صدر شد. عمرو موسی، دبیرکل اتحادیه عرب، در ابتدا با سفر به لبنان با مقامات این کشور در زمینه این پرونده گفت وگو کرد و سپس به لیبی رفت و با دیکتاتور لیبی دیدار کرد. در این دیدار قذافی، با ارائه اسنادی در خصوص پرونده ربوده شدن امام موسی صدر، از عمرو موسی خواست تا شیعیان لبنان را در خصوص تلاش هایی که لیبی برای آشکار شدن این پرونده انجام داده است، متقاعد سازد. یک مقام لیبیایی مدعی شد که این مدارک شامل نسخه ای از تحقیقات کمیته حقیقت یاب رژیم لیبی است که نشان می دهد امام موسی صدر و همراهانش به صورت داوطلبانه و بدون هیچ اجباری لیبی را به مقصد پایتخت ایتالیا ترک کرده اند! وزارت دادگستری لیبی نیز در بیانیه ای امام موسی صدر را مبارز و دوست معرفی کرده و از پی گیری این پرونده خبر داد!!
قذافی که ریاست دوره فعلی نشست سران اتحادیه عرب را بـرعـهـده دارد، تـلاش مـی کند تا از این فرصت برای حل مشکلات موجود با شیعیان لبنان استفاده کند و امیدوار است که بتواند از روابط عمرو موسی استفاده کند. اما به گفته منابع شیعی لبنانی، بیشتر رهبران شیعه این کشور میانجیگری موسی را در این مسئله رد کرده اند، زیرا معتقد هستند که وی همان موضع رسمی لیبی را برای رفع مسئولیت این کشور در پرونده ربوده شدن امام موسی صدر، دنبال می کند.
از سوی دیگر، خانواده صدر نیز اخیراً و برای نخستین بار از پیشنهاد قذافی برای پرداخت غرامت مالی در قبال بسته شدن این پرونده خبر داد. صدرالدین صدر، فرزند بزرگ امام موسی صـدر، تأکید کرد که خانواده اش پذیرش غرامت مالی را رد کرده اند.
امام موسی صدر در لیبی ربوده شده است
در هـمـیـن حال، گزارش اخیر عفو بین الملل تازه ترین رویدادی است که بار دیگر پی گیری مسئله ربودن امام موسی صدر را در کانون توجه محافل سیاسی قرار داد. سازمان عفو بین الملل در گزارش خود، مسئله ربوده شدن امام موسی صدر را از موارد نقض حقوق بشر و از مسائل حل نشده حقوق بشری این کشور دانست. این گزارش که با عنوان »لیبی فردا« منتشر شد، به تفصیل وضعیت حقوق بشر در لیبی را بررسی کرده است. در متن این گزارش آمده است: از دیگر موارد حل نشده، که توجه و اهتمام بین المللی را برانگیخته، ربودن امام موسی صدر است. مقامات لیبی ادعا کردند که آنها دخالتی در ناپدید شدن امام موسی صدر و همراهانش نداشته اند و ادعا کردند دلایلی وجود دارد که آنها لیبی را به مقصد کشوری اروپایی ترک کرده اند. عفو بین الملل در ادامه به تلاش های حقوقی اخیر در لبنان درخصوص یافتن سرنخی از سرنوشت امام موسی صدر، اشاره کرده است: در آگوست 2008 یک قاضی تحقیق لبنانی حکم جلب معمر قذافی، رهبر لیبی، به همراه شش نفر دیگر را صادر کرد و آنان را مسئول ربودن امام موسی صدر و همراهانش دانست. پس از حکم این قاضی، سمیح الحاجب، بازپرس دادگستری لبنان، قذافی را به ربودن امام صدر و محمد یعقوب، از یاران وی و عباس بدرالدین، روزنامه نگاری که وی را در سفر به لیبی همراهی کرده بود، متهم کرد. البته پس از این مسئله، دولت لیبی مانند همه سی سال گذشته هرگونه ارتباط با این مسئله را رد کرد و علت این امر را تلاش برخی گروه های لبنانی برای ایجاد تشویش و متهم کردن قذافی با قضایای تروریستی دانست.
همچنین در این گزارش به اقدام پردامنه دولت لبنان و شرکت نکردن در نشست اتحادیه عرب در لیبی، اشاره شده است.
آشنایی با مجلس اعلای شیعیان، اولین مرکز شیعه لبنان
مهدیه پالیزان
اول خرداد 1348 شمسی مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان آغاز به کار کرد. مجلسی که طرح تشکیل آن سال 1346 در مجلس تصویب شد و رئیس جمهور لبنان آن را امضا کرد. این اولین بار بود که شیعیان سازمان و تشکیلاتی پیدا می کردند. تشکیلاتی که برای ایرانیان هم جالب بود؛ چون یک روحانی آن را راه انداخته بود. مردی که از قضا ایرانی هم بود؛ سیدموسی صدر، هشت سال بعد از هجرت به لبنان، آنقدر کار کرده و برای شیعیان آبرو و اعتبار ایجاد کرده بود که شهروندان درجه دو دیروز، به حقی رسیدند که همه طایفه های لبنان از آن برخوردار بودند و هر طایفه مجلسی برای خود داشت. از روزی که امام موسی صدر در اردیبهشت 1345 طرح تأسیس مجلسی برای شیعیان را ارائه کرد، سه سالی طول کشید تا به سرانجام برسد. از آن سال، امام صدر وجود یک مرکز مستقل را برای سازماندهی، اداره و احقاق حقوق شیعیان لازم می دانست. این حرف، آن هم از زبان یک روحانی، آنقدر برای عده ای از هم لباسان و بعضی مقامات لبنانی و غیر لبنانی سنگین بود که مخالفت ها از هر سو شروع شد. هم لباسان امام صدر می گفتند این کار جلوی وحدت شیعه و سنی را می گیرد.
عـده ای دیگـر از اسـاس بـا دخالت یک روحانی در امور اجتماعی و سیاسی مخالف بودند. فئودال های شیعه هم نگران به خطر افتادن موقعیت و نفوذ خود بودند. حق هم داشتند؛ در همان سال های حضور امام در لبنان فعالیت ها و حرف های او آنقدر در دل مردم جا باز کرده بود که سفیر آمریکا در لبنان در آبان 1345 به روِسای خود از شخصیت جذاب، زیرک و محبوبی گفت که رهبر یکه تاز شیعیان شده و در نفوذ و محبوبیت، رقیب جمال عبدالناصر است.
برای اینکه امام صدر را از طرح تأسیس مجلس منصرف کنند کارهای زیادی کردند: از پیشنهاد دادن پست نیابت مجلس اسلامی — شرعی اعلا به امام — که مجلس اهل سنت بود ـ، به اضافه نصف کرسی های آن تا زدن انواع تهمت ها به او از طرف کـامـل اسعـد، رئیـس مجلـس وقـت لبنان و از فئودال های سرشناس شیعه و افرادش. حتی امام موسی را جاسوس اسرائیل و عامل شاه ایران معرفی کردند و به صراحت نوشتند: ایرانیانی که جاسوس شاه در منطقه هستند، دیروز آمدند و امروز می خواهند سرنوشت ملت لبنان را به دست بگیرند. جواب سیدموسی صدر در مقابل همه این تهمت ها و فشارها تنها سکوت و تنها سکوت و صبر بود و ادامه دادن به راهی که به آن ایمان داشت. برای راه انـداختـن مجلـس شیعیان امام موسی صدر خودش با همه مقامات لبنان تماس گرفت و برای تک تکشان لزوم این کار را گفـت و اطمینـان داد، امنیت و تمامیت ارضی لبنان تهدید نمی شود. مصاحبه مطبوعاتی گذاشت و براساس آمار و اطلاعات دقیقی که خودش در سال اول اقامت در لبنان با سفر به سراسر لبنان جمع کرده بود، ضرورت این کار را اثبات کرد. در نهایت طرح تأسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان تصویب شد و در چنین روزهایی به طور رسمی شروع به فعالیت کرد. یک هیأت شرعی 9 نفره و یک هیأت اجرایی 12 نفره برای آن انتخاب شد. ایـن افراد همان روز، امام موسی صدر را به ریاست مجلس انـتخاب کردند. شارل حلو، رئیس جمهور وقت لبنان، برای تبریک گفتن به امام به ساختمان موقت مجلس آمد. امام صدر بعد از این انتخاب بیانیه ای خطاب به مردم لبنان صادر کرد و همه را به وحدت و همکاری برای نجات جنوب لبنان از بحران و درگیری فراخواند. بخشی از این بیانیه چنین است: مجلس اعلای شیعیان، که جدیداً تأسیس شده است و امروزه نقش سازنده ای در مسائل داخلی دارد، برای این به وجود نیامده که در قالب فرقه ای جدید باعث دردسر بیشتر شود و از نو تفرقه ای در مـیـان ملت اندازد و جایگزینی برای مسئولان در سطوح مختلف باشد و وظایف آنها را انجام دهد، بلکه تأسیس شده تا اعضای خود را برای ایفای نقشی مثبت برای خدمت به مردم بسیج کند و ایمان و آگاهی و اخلاص آنان را فزونی بخشد و در همه سطوح ارتقا دهد. مجلس برای این تأسیس شده که به مثابه نیروی داخلی و اهرمی قدرتمند باشد، نصیحت کند، بیدار باشد، بازخواست کند، شکاف ها را پر کند، مانع اهمال و سستی باشد و جلوی جدایی و تفرقه را بگیرد.
براساس قانون تصویب شده در مجلس مدت ریاست شش سال بود. سال 1352 هیأت رئیسه مجلس این مدت را تا سن 65 سالگی امام صدر تمدید کرد. دوره ای که 15 سال آن، از 1357 در اسارت و غیبت گذشت. اما تا سال 1372 که امام 65 ساله شد، همچنان رئیس مجلس اعلای شیعیان بود. در این سال امام رئیس افتخاری انتخاب شد و شیخ محمد مهدی شمس الدین که قبلاً نایب رئیس مجلس بود، به طور رسمی رئیس مجلس شد. امروز، امام موسی صدر همچنان رئیس افتخاری مجلس اعلای شیعیان لبنان، جایی که خودش برای شیعیان برپا کرد، است؛ رهبری در غیبت.