هزار شکر که آمد بهار و رفت خزان
ز فیض مقدم گل شد جهان پیر ، جوان
*
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد اَر مدد خواهی ، چراغ دل بیفروزی
بهار به عنوان بهترین فصلِ سال و فروردین به عنوان اولین و بهترین ماه از بهترینِ فصل ها شناخته شده است . ما ایرانیان ، روز اوّل فروردین را «نوروز» می نامیم و آن را همه سال جشن می گیریم . جشن نوروز ، یعنی جشن زنده شدن طبیعت و جماد و نبات .
آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار
هر گیاهی که به نوروز نجنبد ، حَطَب است
در سال جدید ، لباس نو و تازه می پوشیم تا به وضع ظاهرمان تازکی و طراوت بخشیم؛ ولی در حقیقت ، سال به سال ، پیرتر و فرسوده تر می گردیم :
نو بهار است ، در آن کوش که خوش دل باشی
که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی
*
آن همه ناز و تنعّم که خزان می فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
پیامبر گرامی اسلام می فرماید : «هر گاه که بهار را می بینید ، مرگ و حشر و نشر قیامت را یاد کنید» .
سؤالی که به ذهن می آید ، این است که : چرا مردم ، اصرار دارند لباس و پوشش نو داشته باشند ، در حالی که سال به سال ، به مرگ ، نزدیک تر می شوند؟ پاسخ ، این است که : پیری و فرسودگی و مرگ ، درجاتی از رُشد و کمال اند .
تن آدمی شریف است به جان آدمیّت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیّت
و اگر واقع بین تر باشیم ، اصلاح و آراستگی انسان ، میسّر نمی شود ، مگر با پیمودن این درجات و کمالات . حتی برخی عرفا ، مرگ را از نعمت های پنهان الهی برشمرده اند .
سخن در پرده می گویم ، چو گُل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
در واقع ، غفلت و بی خبریِ ماست که مانع پیشرفت و اصلاح ما شده است و «غفلت» را باید مرگ انسان بدانیم ، نه «مرگ» را که کوچ کردن انسان از این جهان به جهانِ آخرت است .
ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
تاریخچه نوروز
نوروز ، واژه ای مرکّب از دو جزء و بر روی هم به معنای روز نوین است که بر نخستین روز از شروعِ فروردین ، اطلاق می گردد . نکته مهم تر آن که بنیانگذارانِ نوروز در اولین روز بهار ، ایرانیان هستند و تنها ملّتی که فصلِ شکفته شدن گیاه و نبات و آغاز شکوفاییِ هستی و نظام را عید بزرگ ملّی خویش شمرده اند ، ایرانیان اند . ایرانیان ، پیدایش نوروز را به زمان پیشدادیان نسبت می دهند و جمشید ، پادشاهِ پیشدادی را پایه گذار نوروز می دانند .
مسعودی می گوید : بیشتر مردمان بر این باورند که نوروز ، در روزگار جمشید شاه پدید آمد و نیز در زمان پادشاهی وی ، آیین هایی در نوروز ، برگزار گردید .1
فردوسی در شاهنامه چنین سروده :
سر سال نو ، هرمزِ فروَدین
بر آسوده از رنج رویِ زمین
به نوروزِ نو ، شاهِ گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
چنین جشن فرّخ از آن روزگار
بما ماند از آن خسروانْ یادگار
با رویِ کار آمدن دولت صفوی و برگزیدن تشیّع به عنوان مذهب رسمی ، این جشن ، رونق و تازگی و درخششی دیگر یافت . در این عصر ، علمای شیعه به گردآوری احادیث پیامبر (ص) و امامان (ع) در مورد نوروز ، اقدام کردند که از همه مهم تر ، کتاب «السّماء والعالم» تألیف علاّمه مجلسی است که جلد چهاردهم بحار الأنوار را تشکیل می دهد و مشتمل بر روایات و اعمال مستحبّی و اذکار و فضایل نوروز است .
نوروز از دیدگاه احادیث
نوروز ، آن روزی است که خداوند به دعای یکی از پیامبرانش بر مردم ، بارانِ رحمتش را فرو فرستاد و چون آب به عنوان مظهرِ صفا و پاکی شمرده می شده است ، از زمان قدیم ، مرسوم بوده که در نوروز به یکدیگر آب می پاشیدند (جشن آبریزان)2 و این رسم ، هنوز هم در برخی از نواحی ایران ، معمول و متداوّل است و این کار را شُگون می گیرند .
مُعلاّ پسر خُنَیس می گوید : در نوروز ، به محضر امام صادق (ع) رسیدم . ایشان به من فرمودند : «آیا این روز را می شناسی؟» . گفتم : فدایتان شوم! ایرانیان ، این روز را بزرگ می شمارند و در این روز ، برایِ یکدیگر هدیه می برند . حضرت فرمود : «به خانه خدا در مکّه سوگند ، مبارکیِ این روز ، به خاطر چند واقعه قدیمی است که آن را برایت شرح می کنم . ای مُعَلاّ! روز نوروز ، روزی است که خداوند از بندگان خود بر عبادتش عهد و میثاق گرفت و این روز ، اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد و بادها به وزش درآمدند و کشتی حضرت نوح ، بر کوه جودی (آرارات) قرار گرفت . در این روز ، جبرئیل (ع) بر پیامبر خدا نازل شد . در این روز ، پیامبر خدا ، امیرالمؤمنین را بر دوش خود سوار کرد تا بُت های قریش را از روی خانه کعبه به زیر انداخت و در هم شکست و در همین روز در غدیر خُم ، او را به جانشینی خود برگزید و برایش بیعت گرفت ... و این روز ، همان روزی است که قائم ما در آن ، ظهور خواهد کرد و در همین روز ، قائم ما بر دجّال ، پیروز خواهد گشت و او را در زباله دان کوفه به دار خواهد کشید و هیچ روز نورزی نیست ، مگر آن که ما ، در آن ، انتظار فرج داریم . این روز ، از ایّام ماست و از روزهای شیعیان ما به شمار می آید که ایرانیان ، آن را حفظ کردند و شما عرب ها آن را ضایع ساختید»3 .
همچنین از امام صادق (ع) روایت شده که : «هرگاه نوروز شد ، غسل کن و پاکیزه ترین لباس های خود را بپوش و با بهترین عطرهایت خود را خوشبو نما و در این روز ، روزه دار باش»4 .
دعای مخصوص نوروز
در مفاتیح الجنان ، در اعمال روز نوروز ، این دعا ذکر شده است : «پروردگارا! این سال ، سالی است جدید و تو پادشاه و فرمانروایی قدیم هستی . از درگاه تو مسئلت دارم که از خیرات این سال و هر چه خوبی در این سال خواهد بود ، برخوردارم کنی و از بدی های این سال و زشتی هایی که در آن است ، مرا پناه دهی و خودت عهده دار تأمین هزینه و اشتغالاتم در این سال باشی ، ای پروردگار صاحب جلال و بزرگواری!» .
نوروز باستانی در فرهنگ ایرانیان
پیامبر اکرم (ص) فرمود : «باد بهاری با بدن های شما همان گونه عمل می کند که با درختان می کند»5 و چه خوش سروده است مولوی :
گفت پیغمبر به اصحابِ کِبار
تن مپوشانید از باد بهار!
همه اقوام ایرانی را رسم بر این است که در آغاز اسفند ماه ، به نو کردن جامه ها بیندیشند ، یا جامه نو بدوزند یا بخرند یا بشویند! چنان که گویا این آیین نونگری و نوسازی و نوبینی ، لازمه نوروز و سالِ نو و زندگیِ نو است . شاید این سخن خراسانی ها که می گویند : «کچل هم برای عیدش کلاه می خواهد» ، ریشه در همین آیین دیرینه آریایی داشته باشد که نوروز ، همه چیز را نو می خواهد ، لذا باید از کفش تا کلاه ، نو باشد و گرنه نوروز نمی شود!
بی گمان ، آنچه به «نو شدن» یا «نو بودنْ» معنا می دهد ، پاکیزگی است . به همین دلیل ، در روزگار تنگ دستی و نداری ، ایرانی ، آنچه را دارد ، می شوید و پاکیزه می سازد و همان را به جای جامه نو ، می پوشد و روانش روشن ، دلش شاد و آرام و خُرسند است که پاکیزه است و مراسم خانه تکانی ، جلوه ای زیبا و روح نواز از این سنّت است .
آری ، با آب ، پاکیزگی به وجود می آید . لذا در آیین ایرانیان باستان ، آب ، حرمت و قداست دینی داشت و آلوده کردن و هدر دادن آن ، گناه بود و کیفر و کفّاره داشت (آب را گِل نکنیم) . در اوستا ، آب ، ستوده شده و به همه دریاها ، رودها و آب های زمین ، درود فرستاد شده است .
سنّت های ماندگار نوروزی
پاکیزه یا نو کردن خانه و جامه و وسایل زندگی در آستانه نوروز ، به دیدار قبور مردگان رفتن در پنج شنبه پایان سال ، دید و بازدید ایام عید و عیدی دادن به کودکان و مهربانی کردن با آنها ، حلالیت طلبیدن از کسانی که کدورتی از ما به دل دارند و بخشیدن آنها که به ما بدی کرده اند ، شکرگزاری و استغفار و آرزوهای خوب کردن در لحظه تحویل سال و رفتن به دامن طبیعت در پایان جشن های نوروز ، همه از سنّت های زیبا و ماندگار نوروزی اند . که اگر چه ریشه در سنّت های پیش از اسلام ایرانیان دارند ، امّا انسانی و جهانی اند و چنان که یاد کردیم ، اسلام نیز آنها را تأیید و بلکه تشویق کرده است .
کاش لحظه به یادماندنیِ سالْ تحویل را از یاد نبریم و هنگام تحویل سال ، همه افراد خانواده به قرآن کریم بنگرند و آیاتی از قرآن بخوانند و برای استقرارِ حکومت عدل جهانی حضرت مهدی (ع) دعا کنیم و سپس آیین مهروزیِ ایرانی را آغاز کرده ، روبوسی با همدیگر و دستبوسی والدین و احوال پرسی خویشان و دوستان و همسایگان و رد و بدل کردن هدایای دل نواز نوروزی را از یاد نبریم!
چه شوری! یادش و نام نوروز ، هماره گرامی باد ، که در دل و درون فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ، جاودانه جای دارد!
پانوشت ها
1 . مروج الذهب ، ج 1 ، ص 223 .
2 . آثار الباقیه ، ص 325 .
3 . بحار الأنوار ، ج 56 ، ص 91 .
4 . وسائل الشیعه ، ج 12 ، ص 428 .
5 . بحار الأنوار ، ج 55 ، ص 18 .
منابع
1 . نوروز ، تاریخچه و مرجع شناسی ، پرویز اذکایی ، تهران : انتشارات فرهنگ و هنر مرکز مردم شناسی ایران ، ص 85 .
2 . مجلّه آموزش و پرورش ، سال 13 ، شماره 6 ، ص 5 .
3 . نوروز در اسلام از دیدگاه علمی فقهی استدلالی ، [علاّمه[ سیّد عبدالرّضا حسینی شهرستانی ، ص 24 .
منابع مفید دیگر :
1 . آثار الباقیه ، ابو ریحان بیرونی ، ترجمه و تحقیق : پرویز اذکایی ، تهران : میراث مکتوب ، 1382 .
2 . فصل نامه علوم حدیث ، ش 15 ، «نوروز در روایات اسلامی» ، مهدی مهریزی . (بخش علمی)