×

طبقه بندی نیازهای انسانی در نگاه روان شناسی و اسلام

نیازهای بعدی مانند نیاز به محبت و درک شدن نیز از جمله نیازهای درجه دوم اند که باری تعالی در وجود انسان قرار داده است. ناگفته نماند که کیفیت بروز این غرایز و سایر نیازهای درجه دوم با محیط زندگی، مرتبط است و محیط می تواند به این نیازها وسعت یا محدودیت بخشد و یا آنها را تعدیل کند. دیدگاه اسلامبهتر آن است که نخست، نظر اسلام را مورد بحث قرار دهیم؛ زیرا دانشمندان اسلامی به طور کافی درباره نیازهای انسان بحث به میان آورده اند و زمینه را برای روان شناسان آنچه که اسلام به آن اهمّیت ویژه ای قائل است، نیاز «جنسی» است که در کتب اسلامی نظریات گوناگونی درباره نحوه کنترل و ارضای این غریزه داده شده و راه حل های صرف نظر از فرایند فیزیولوژیکی که در کتب طبیبان و نفس شناسان اسلامی به شکل های مفصّل از آن بحث شده است، ظرایف روانی، مرتبط با غریزه جنسی است و این

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 25464     تاریخ درج : 1390/08/08

18

وقتی می بینیم که در جامعه، افراد، رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند، زندگی خود را برای نجات فرد دیگری به خطر می اندازند، برای دستیابی به هدفی خاص، ساعت های طولانی کار می کنند، به فردی عشق می ورزند و او را دوست دارند و از فردی، نفرت و کینه دارند، از خود می پرسیم: سبب این چنین اعمال و رفتاری چه می تواند باشد؟ اصولاً چه چیزی فرد را برمی انگیزد و آیا سایر موجودات نیز این چنین رفتارهایی را دارند؟ به عبارتی: چه چیزهایی باعث نیروبخشیدن و جهت دار شدن رفتارهای انسانی می شود؟

با نگاهی دقیق و ژرف نسبت به مسئله، به این نکته می رسیم که در انسان، چیزی به اسم نیاز وجود دارد که سرچشمه تمام فعالیت های بشری است. و این انگیزش ها هستند که انسان را به سوی کمال و آرامش هدایت می کنند و به رفتار انسان، جهت می دهند و باعث تعادل روانی در فرد می گردند.

در واقع، تاریخ دقیق موضوع «نیاز» به خلقت موجودات (بویژه خلقت انسان) برمی گردد. خداوند، زمانی که موجودات را آفرید، در او نیازهای اساسی (همچون گرسنگی، تشنگی و همجنس خواهی) را نیز قرار داد. نیازهای بعدی مانند نیاز به محبت و درک شدن نیز از جمله نیازهای درجه دوم اند که باری تعالی در وجود انسان قرار داده است. البته ناگفته نماند که کیفیت بروز این غرایز و سایر نیازهای درجه دوم با محیط زندگی، مرتبط است و محیط می تواند به این نیازها وسعت یا محدودیت بخشد و یا آنها را تعدیل کند.

دیدگاه اسلام

بهتر آن است که نخست، نظر اسلام را مورد بحث قرار دهیم؛ زیرا دانشمندان اسلامی به طور کافی درباره نیازهای انسان بحث به میان آورده اند و زمینه را برای روان شناسان بعدی فراهم نموده اند. از آن جا که اسلام، منابع غنی ای چون قرآن مجید و عمل معصومان(ع) و کتب اخلاقی علمای اسلام را داراست، تنها به تئوری و فرضیه، قناعت نمی کند؛ بلکه الگوهای تضمین شده از انسان های ساخته شده به دست خداوند (که همانا انبیا هستند) و انسان های ساخته شده به دست پیامبر و ائمه معصومان را در اختیار انسان قرار می دهد، تا بتواند حرکت تکاملی خود را بر اساس فطرت و هدایت الهی با الگوهای دیگر، مقایسه نموده، در میدان قرب إلی الله، با عرشیان، هم پرواز شود. اسلام، نیاز انسان را بسی بالاتر و گسترده تر از روان شناسان غربی می داند.

اسلام، نیاز را با عنوان غریزه مطرح کرده است. در تعریف دانشمندان مسلمان از غریزه، از یک حالت فطری و روانی، بحث به میان آورده شده و ویژگی های غریزه را که به صورت نیاز و خواسته در ضمیر انسان درک می شود، ثبات و پایداری و... می دانند.

غریزه، مانند موتوری است که انسان را به سوی هدف های زندگی پیش می بَرَد، مانند خودخواهی (حُبّ ذات) که انسان را به جلب منفعت و دفع مضرّت، وادار می کند و یا گرسنگی و تشنگی و نیاز جنسی که انسان را به تهیه غذا و آب و جنس مخالف، سوق می دهد. اگر ما بخواهیم درباره نیاز، مطلبی را به میان آوریم، فطرت را نباید نادیده بگیریم ؛ زیرا دلیلی محکم و متقن بر وجود غرائز، همان مسئله فطری بودن آنهاست. در قرآن، آیه های فطرت (مانند آیه سی ام، سوره روم) گواهی بر ثبات و پایداری نیازها، غرایز و یکسانی چارچوب نیاز در تمامی انسان هاست.

تقسیم بندی نیازها در نظر روان شناسان مسلمان

در یک تقسیم بندی که در کتب روان شناسان اسلامی بر روی مسئله نیاز انجام شده، غرایز را به چهارده دسته تقسیم می کنند که عبارت اند از: 1) خودخواهی (حب ذات)، که ریشه حرکت های سیاسی و اقتصادی انسان است؛ 2) زیباپسندی، که ریشه فعالیت های هنری است؛ 3) کنجکاوی، که ریشه فعالیت های فکری و فلسفی است؛ 4) مهرطلبی، که ریشه زندگی خانوادگی و روابط زناشویی و مادر و فرزند است؛ 5) سپاسگزاری، که ریشه روانی اخلاق اسلامی است؛ 6) کمال جویی، که ریشه حرکت تکاملی انسان است؛ 7) بیم، که ریشه در ترس ها و نگرانی ها و وحشت و اضطراب هاست؛ 8) امید، که ریشه آرزوها و تلاش و مقاومت هاست؛ 9) غریزه جنسی، که منشأ تولید نسل است؛ 10) گرسنگی، که ریشه فعالیت های اقتصادی است؛ 11) تشنگی، که ریشه تلاش برای یافتن نوشیدنی هاست؛ 12) اُنس، که ریشه در فعالیت های اجتماعی دارد؛ 13) برتری جویی، که ریشه سلطه و استکبار و جنگ های تهاجمی است؛ 14) صیانت نفس، که ریشه جنگ های تدافعی دارد.

درباره چگونگی عملکرد این نیازها تحلیل ها و تفاسیر مختلفی در کتب اسلامی به چشم می خورد؛ اما آنچه که بسیاری از اندیشمندان اسلامی در بین همه نیازها روی آن تکیه می کنند و درباره کنترل و هدایت آن در مسیر درست، برنامه دارند، «غریزه های فطری» است که حدیث نبوی معروفی که می فرماید: «هر طفلی با فطرت به دنیا می آید»، دلیل بر وجود نیازهای اساسی و بنیادین و همراه بودن آنها از تولد تا مرگ است.

با توجّه به مطالب گذشته، نیازهای اساسی(1) از نظر اسلام عبارت اند از: تشنگی، گرسنگی، و جنسی . این گونه نیازها طبیعی اند و احتیاج به تعلیم ندارند. در میان این نیازها آنچه که اسلام به آن اهمّیت ویژه ای قائل است، نیاز «جنسی» است که در کتب اسلامی نظریات گوناگونی درباره نحوه کنترل و ارضای این غریزه داده شده و راه حل های متعددی را پیشنهاد نموده است.

صرف نظر از فرایند فیزیولوژیکی که در کتب طبیبان و نفس شناسان اسلامی به شکل های مفصّل از آن بحث شده است، ظرایف روانی، مرتبط با غریزه جنسی است و این که آثار روانی این غریزه چیست، تا حدی که بسیاری از اندیشمندان مرتبط با مسئله، فشار و تنش این غریزه را از گرسنگی بیشتر دانسته اند و قائل به این هستند که اگر از راه مشروع، اشباع نشود، بازتاب نامطلوب در پی خواهد داشت.

اسلام از سویی با فرهنگ ریاضت طلبی برای کنترل یک نیاز (بویژه نیاز جنسی) و از سویی دیگر با نقد موضع گیری جوامع غربی، از افراط و تفریط پرهیز کرده و موضع اعتدال را اتخاذ نموده است. ناگفته نماند نیازهایی چون خوددوستی، تکریم و احترام به خود و تقدیس خود، ارتباط خاصی با غریزه جنسی دارند که لازم است در جای دیگر، درباره نحوه ارتباط نیازهای اساسی، تحقیق و بررسی شود.

دیدگاه روان شناسان معاصر

روان شناسان معاصر ـ که اغلب غربی اند ـ درباره نیاز، مطالب متعددی را مورد توجّه قرار داده اند. از جمله آنها مک دوگال(2) است که در ابتدا با عنوان کردن غریزه های اکتساب، سازندگی، کنجکاوی، گریز، جمعگرایی، ستیزه جویی، تولید مثل، نفرت، خواری طلبی، ابراز وجود و بعد به گسترش این غریزه ها به هجده قسم، در روان شناسی تأثیر مهمی گذاشتند که بعضی از آنها به نیازهای خاص جسمانی مربوط هستند. وی با اصلاح و ترکیب این غرایز، سعی داشت تمامی رفتار آدمی را تبیین نماید. البته ناگفته نماند که در میان روان شناسان غربی بین «سائق» و «نیاز» فرق است و نیاز، یک نوع حالت محرومیت یک (زیستیِ) بافت ها است.

اما نقطه مشترک بین روان شناسان اسلامی و غربی، در نیازهای اساسی جلوه گر می شود؛ زیرا نیاز اساسی نزد ایشان نیز به گرسنگی، تشنگی و میل جنسی تقسیم می شود، ولی آنها معمولاً تحلیل ها و تفسیرهای گوناگونی را بر نحوه عملکرد این نوع غرایز ارائه داده اند و نقش مراکز تنظیم کننده مانند هیپوتالاموس و محرک های فیزیولوژیکی و هورمون ها را با اهمّیت، جلوه می دهند.

در یک تقسیم بندی دیگری که به یکی از روان شناسان کشورمان منتسب است، نیازها را به ده گروه، تقسیم نموده است که عبارت اند از: نیاز به محبت متقابل، نیاز به تعلق خاطر، نیاز به احساس امنیت، نیاز به پذیرفتگی و ارزشمندی، نیاز به موفقیت، نیاز به آزادی از حس گناه، نیاز به همدردی، نیاز به شناخته شدن، نیاز به بهره مندی از سلامت جسمانی و روانی و نیاز به همدم، مطرح شده است.

همچنین در تقسیم بندی دیگری نیازها را به نیاز فردی که شامل نیازهای زیستی جسمانی، نیازهای ذهنی، نیازهای عاطفی، نیازهای روانی، و نیازهای مربوط به هویت و نیازهایی که با خود افراد سرکار دارند، تقسیم نموده است که در این تقسیم، قسم دوم نیاز را، نیاز اجتماعی تشکیل می دهد که خود زیر شاخه های گسترده ای مانند: آگاهی، تعلق خاطر، دلبستگی و... دارد.

در میان روان شناسان، فروید (که روان شناس مشهور اتریشی است)، غریزه را به دو غریزه متضاد تقسیم می کند: غریزه های زندگی که به انسان نیرو می بخشد و غریزه های مرگ که انسان را به سوی نابودی سوق می دهند.

اگر بخواهیم در روان شناسی غرب، مسئله نیاز را بررسی نماییم به طور قطع با نظریه مشهور سلسله مراتبی مازلو مواجه خواهیم شد. آبراهام مازلو (که یکی از رهبران توسعه روان شناسی انسان گراست)، راه جالبی برای طبقه بندی انگیزه های آدمی عرضه کرده است. مازلو سلسله مراتبی از نیازها را به صورت طبقات هرمی شکل، ترسیم کرده است که از نیازهای اساسی زیستی آغاز شده و در سطوح بالاتر، به انگیزه های روانی پیچیده تری می رسد که تنها پس از برآورده شدن نیازهای اولیه، نقش مهمی بر عهده می گیرند. نیازهای هر سطح معیّن باید دست کم تا حدودی ارضا شوند تا نیازهای سطح بعدی بتوانند به صورت عوامل تعیین کننده، به عمل درآیند. وقتی دستیابی به غذا و امنیت جسمانی مشکل باشد، ارضای آن نیازها بر اعمال فرد مسلط خواهد شد و انگیزه های سطح بالاتر، اهمّیت چندانی نخواهد داشت. فقط زمانی که نیازهای اساسی به آسانی ارضا شوند، آن وقت، آدمی می تواند وقت و نیروی خود را صَرف علایق ذوقی و فکری کند. کوشش های علمی و هنری در اجتماعاتی که مردم باید برای غذا، مسکن، و ایمنی مبارزه کنند، شکوفا نمی شود.

سلسله مراتب مازلو، راه جالبی برای نگریستن به رابطه میان انگیزه های آدمی و فرصت هایی که محیط عرضه می کند فراهم می آورد. این طبقات عبارت اند از: 1) نیازهای زیستی: گرسنگی تشنگی، و امثال آنها، 2) نیازهای ایمنی: احساس امنیت کردن و دور از خطر بودن، 3) نیازهای تعلق و محبت: به دیگران پیوستن، پذیرفته شدن، تعلق داشتن، 4) نیاز عزت نفس: اجرا و دستیابی، نشان دادن کفایت در کارها، مورد تأیید و شناخت دیگران واقع شدن، 5) نیازهای شناختی: دانستن، فهمیدن و کاویدن، 6) نیازهای ذوقی: تقارن، نظم و زیبایی، 7) خودشکوفایی: رسیدن به تحقق نفس و شکوفا ساختن توانایی بالقوه.

در پایان به نیازی اشاره می کنیم که خمیرمایه فطری دارد و هرچه انسانْ بزرگ تر می شود این نیاز نیز گسترده تر می گردد و موضوع آن، تغییر می کند و آن هم، «دلبستگی» است که این نیاز از دلبستگی دوران جنینی در فرزند که به مادر تعلق می گیرد تا دلبستگی به مال دنیا و این که انسان دوست دارد عمر طولانی داشته باشد را در دامنه خود قرار می دهد.

در مورد نیاز به دلبستگی روایات و آیاتی متعددی داریم که انسان هایی را که به دنیا چسبیده اند، نکوهش می کنند و به افرادی که این نیاز را در مسیر خودش به کار نمی برند، تذکر داده است، تا انسان، نیازهای خدادادی خویش را در جای مناسب، ارضا و اشباع کند.

از تفاوت هایی که مکتب اسلام با سایر مکاتب دارد این است که انسان با قدرتی که دارد می تواند با چشم پوشی از نیازهای فانی به نیازهای عالی برسد؛ در حالی که مازلو که از سردمداران نیازهای سلسله مراتبی است، با این نظریه، موافق نیست.

به امید روزی که انسان، خود را بشناسد و نیازهای جسمی و روانی خود را از طریق مشروع و صحیح، ارضا کند و در امر تعالی فرهنگ جامعه خویش تا مرحله مقصود (که همانا سیر به سوی خداست)، بیش از پیش موفق باشد.

منابع

2 . زمینه روان شناسی، ریتال اتکینسون، ترجمه: محمدتقی براهنی و همکاران، تهران: رشد، ج دوم.

3 . اسلام و روان شناسی، آل اسحاق، قم: روح، 1369، ج 1.

4 . ازدواج مکتب انسان سازی، رضا پاک نژاد، تهران: یاسر، 1368 .

5 . مشکلات نوجوانی و جوانی، ابوالقاسم اکبری، تهران: ساوالان، 1381 .

6 . دنیای نوجوانی، علی قائمی، تهران: امیری، 1370 .


1 . Basicneeds.

2 . Willan Mcdougall.

کلمات کلیدی
انسان  |  اسلام  |  غریزه  |  گرسنگی  |  روان‌شناسی  |  روان‌شناس  |  نیاز انسان  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : منیژه جواد اصفهانی تاریخ : 1402/10/19

باسلام واحترام مطالب بسیار مفید وجای تامل داشت باتشکر از طراحان وبرنامه ریزان محترم

نویسنده : محمد صادق ذاکری تاریخ : 1402/10/14

با سلام و احترام به استحضار می رساند سزاوار بود به نظرگاه آلدرفر که نیاز ها را به سه طبقه تقسیم نموده است و به اختصار آنها را erg نامیده است نیز اشاره می شد: existence relatedness growth از آنجایی که هر موقعیت یادگیری، یک موقعیت ارتباطی است، آلدرفر به نحو مطلوبی *نیازهای ارتباطی* را در یک طبقه‌ی مجزا قرار داده است تا مربیان با توجه به فردیت منحصر به فرد هر کودک، بهتر بتوانند با کودکان (که هیچکدام دومی ندارند و یگانه هستند.) ارتباط برقرار کنند. با آرزوی سلامت همه جانبه:م. ص. ذاکری

نویسنده : سید مجتبی حسینی تاریخ : 1402/09/29

بیان نظرات متفاوت و مقایسه اًنها از محاسن متن بود . طبقه بندی نیاز ها از دید گاه های مختلف درواقع به نوعی هدف هر یک از روانشناسان را در درون خود معرفی می کنند. تنها در نظریه اسلام بود که تعادل رعایت شده نه به ریاضت و زیاده روی در غرب را بیان می کند. در واقع انسان به دنیا آمده که با برگرفتن از فطرت الهی خود نیاز هایی چون گرسنگی و جنسی و غیره را تعدیل کرده ودر چارچوبی مناسب قرار داده و به سوی نیازهای مهم تر هم چون اجتماعی و عاطفی و دیده شدن و....فکر کند . ولیکن در فرهنگ غرب پرداختن به نیاز های اصلی خصوصا نیاز جنسی و پرو بال دادن به اًن در واقع انسان را به سمت و سویی دیگر سوق می دهد و سرگرمی هایی را فراهم می کند که انسان به اهداف غایی و به فطرت خویش فکر نکند و فقط در محدوده بماند و به جایگاه حیوانی تنزل کند. در این متن با معرفی نظرات غرب و مقایسه دقیق ارزش انسان در اسلام و توجه به تمام نیاز ها و هدایت در مسیری مناسب گنجانده شده است. معرفی روانشناسی اسلامی و ارتباط با فطرت الهی انسان و در نهایت معرفی هدف غایی و گذشتن از نیاز های فانی و اقتدا به پیامبران و امامان از ویژگی این متن

نویسنده : معلم تاریخ : 1402/09/25

نگارش روان و مقایسه نظریات مختلف در رابطه با مساله نیاز از محاسن متن بود. تشکر

نویسنده : حبیب الله آقاپور تاریخ : 1402/08/28

مطالب بسیار مفید و خوب ارائه شده بود.

نویسنده : دلیر تاریخ : 1402/08/24

بسیار عالی

نویسنده : فاطمه ندری تاریخ : 1402/08/22

بسیار پند اموز

نویسنده : ذاکره شیخ زاده تاریخ : 1402/08/22

بسیار عالی و کاربردی

نویسنده : معصومه صابر پیش کناری تاریخ : 1402/08/20

بسیار پند آموز وعالی بود

نویسنده : طیبه صیادی تاریخ : 1402/12/04

بسیار خوب آموزنده بود

نویسنده : حسین پاکارنیت تاریخ : 1402/08/15

بسیارعالی وآموزنده

نویسنده : سیده مریم موسوی تاریخ : 1402/08/14

بسیارخوب وکاربردی بود.

نویسنده : مهناز واحد تاریخ : 1402/08/06

خوب بود

نویسنده : الناز قلی پور تاریخ : 1402/08/02

بسیار عالی بود و ما امیدوارم انسان خود را بشناسد ونیازهای جسمی و روانی خود را از طریق درست ارضا کند و به حب ذات احدیت برسد چرا که اگر انسان به خود شناسی نرسد خدا شناسی هم محقق نمی شود

نویسنده : محبوبه قرگوزلو تاریخ : 1402/08/01

مطالب عالی ومفید بود

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/08/01

خونه ساده مقابل فهم بود

نویسنده : عالی بود تاریخ : 1402/07/30

عالی بود

نویسنده : مطالب خوب بود تاریخ : 1402/07/30

خوب بود

نویسنده : طيبه آذرمهر تاریخ : 1402/07/30

مفید بود

نویسنده : ابراهیم فتحی تاریخ : 1402/07/29

متن بسیار عالی بود و ما امیدوارم انسان خود را بشناسد ونیازهای جسمی و روانی خود را از طریق درست ارضا کند و به حب ذات احدیت برسد

نویسنده : ابراهیم فتحی تاریخ : 1402/07/27

مطالب خوب وارزنده و روان بود و تفاوت مکتب اسلام و دیگر مکاتب که گفته عالی است

نویسنده : اعظم دارابی تاریخ : 1402/07/26

متن بسیار ساده وروان وقابل فهم ودرک بود وجالبتر قیاس دو مکتب اسلام وغرب از دیدگاه روانشناسی بود

نویسنده : نرگس اسحاقی تاریخ : 1402/07/25

خوب بود

نویسنده : مطالب آموزنده بود تاریخ : 1402/07/25

تعداد دوره های آموزشی زیاد شود .

نویسنده : رفیعی تاریخ : 1402/07/24

بسیارعالی

نویسنده : رنجبرشهرکی تاریخ : 1402/07/24

متن بسیار علی بود چون قیاس بین دومکتب را دریک جا آورده است

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/23

مطالب بسیار آموزنده بود

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/23

مطالب خوب و آموزنده بود

نویسنده : لیلا درویشی تاریخ : 1402/07/23

مطالب بسیار عالی اود .تشکر

نویسنده : مطالب مفید بود تاریخ : 1402/07/23

دیدگاههای گونگون را بررسی تطبیقی نمود

نویسنده : محمدی تاریخ : 1402/07/22

مطالب عالی بود ...ممنون

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/22

مطالب خیلی خوب و آموزنده بود...ممنون

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/22

مطالب آموزنده بود

نویسنده : باقی تاریخ : 1402/07/21

مطالب آموزنده و خوب بود .باتشکر

نویسنده : ادیبی تاریخ : 1402/07/20

نظرات بسیار جامع ومفید

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/20

مطالب به روز و آموزنده بود .

نویسنده : بهرامی فر تاریخ : 1402/07/17

مطالب بسیار عالی بیان شده

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/08

بسیاراموزنده و مفید بود

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/07/08

عالی

نویسنده : رضوان مددی سنجانی تاریخ : 1402/07/05

مطالب بسیار جالب وآموزنده بود استفاده کردم

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/06/29

مطالب بسیار زیبا و شفاف

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/06/22

مطالب خوب وآموزنده بود

نویسنده : بسیار عالی تاریخ : 1402/06/19

ارزش ها را بیان کردن

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/06/18

متن واجرای مطالب خوب بود

نویسنده : علی خلیفه ای تاریخ : 1402/06/18

در واقع سه نیاز اصلی همان نیاز به آب وغذا وهم جنس می باشد که در صورتی که این سه نیاز بر آورده شود نیازهای دیگری احساس می شود که انسان به دنبال رسیدن به آنها تلاش می کند

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1402/06/14

متنهای آموزنده ای بود استفاده کردم

نویسنده : خوب بود تاریخ : 1402/06/12

مفید بود