×

پرسش از شما پاسخ ما

مبتنی است که شادی کردن و شاد بودن تنها به مجاز استفاده کنیم، نه تنها شادی های مان سفارش های دین و تعالیم پرمحتوای آن است، شادی است و این ممکن نیست مگر با ایمان چشمان خود را به بهره های مادی که خداوند شادی و سرور است وارد شده است، مانند 105و نیز گفته شده بوی خوش عامل مهم شادمانی استفاده از عطریات و بوی خوش شده است و 106رنگ روشن شادی آفرین است؛ در دین نیز به یکی از نشانه های ایمان شمرده شده است. تأمین هزینه های زندگی تأکید شده که انسان دین مبین به مقوله شادی و سرور است. پس باید دانست شادمانی تنها در لذت های لذت های مادی سطحی است؛ و در عین حال شادی آور است؛ زیرا روح آدمی به گونه ای است شادمانی او شده است؟ اگر پزشکی برای راحت کردن انسان از شادی است؟آیا سفارش به ارتباط با کانون عظمت و کمال سرچشمه همه شادی ها و بهجت ها است. توضیح دادیم برای شاد کردن مجلس عروسی برای شادی و لذت چند دقیقه ای، نافرمانی خدا غافل از این که شادی واقعی و لذت و خوشی دیده می شود عده ای برای این کارها عذر و هزار شب نمی شود و در عروسی باید شاد بود و حال برای این که مجالس خوبی در عروسی ها لطیفه های مناسب مجلس را شاد می کنند. می کنند بدون این که گناهی در برنامه های 3. بهتر است مجالس عروسی را در وسایل شادی بخش است و می تواند جانشین خوبی برای ابزارهای حرام شادی باشد.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 1028     تاریخ درج : 1390/08/08

42

اشاره

در زمانی زندگی می کنیم که نیازهای معنوی بیش از گذشته رخ می نماید. در جامعه اسلامی ما نیز با وجود این که تهاجم فرهنگی آسیب مهمی به شمار می آید، بسیاری از جوانان تشنه حقیقت، خواستار شناخت بیشتر معارف اسلامی و آموزه های مذهب خود هستند. از این رو پرسش های بسیاری در ذهن آن ها نقش می بندد. از آن جا که خواهران طلبه سهم مهم و بسزایی در عرصه پاسخگویی دینی در بین جوانان بر عهده دارند، بر آن شدیم که با بررسی پرسش های بسیاری در ذهن آن ها نقش می بندد. از آن جا که خواهران طلبه سهم مهم و بسزایی در عرصه پاسخگویی دینی در بین جوانان بر عهده دارند، بر آن شدیم تا بر بررسی پرسش های مطرح شده از سوی نسل جوان، به بازخوانی و بازشناسی برخی از مفاهیم متبادر از این پرسش ها بپردازیم تا بتوانیم در این راستا کمکی هر چند اندک، برای خواهران طلبه انجام دهیم. امید است این مجموعه نوشتار بتواند در گستره پاسخگویی دینی، سهم کوچکی را بر عهده گیرد.

به عنوان اولین سؤال از این مجموعه، نظر اسلام در خصوص معیارهای شادی کردن چیست؟ و از نظر اسلام روش های برگزاری مجالس سرور به ویژه عروسی ها چگونه است؟

جواب: سؤال شما ظاهراً بر این پیش فرض مبتنی است که شادی کردن و شاد بودن تنها به وسیله کارهایی محقق می شود که از نظر اسلام حرام و ممنوع است. کارهایی از قبیل موسیقی مبتذل، رقص مختلط، استفاده از نوشیدنی های حرام و امثال آن که گاه دیده می شود بعضی افراد ناآگاه از آن استفاده می کنند. اما اگر برای شاد بودن و شادمانی کردن معنای وسیع تری در نظر بگیریم و در به کار بردن روش های شادی بخش، به جای راه های ممنوع از راه های مجاز استفاده کنیم، نه تنها شادی های مان عمیق تر خواهد بود، بلکه از دوام بیشتری هم برخوردار می شود. در توضیح مطلب نخست، یعنی گسترش دادن معنای شادی می توان گفت که ارمغان دین برای بشر؛ شادی، بهجت و سرور به معنای واقعی و عمیق آن است. دین هم بشر را با شادی واقعی آشنا کرده و هم راه رسیدن به آن و بهره مندی کامل از آن را پیش روی او نهاده است. خواندن دعایی با شور و حال، و نمازی با حضور قلب، نجوایی شبانه و زمزمه ای عاشقانه، کمک به انسانی افتاده، نوازش یتیمی غمگین، سیر کردن گرسنه ای بینوا، زیارت بارگاه انسانی پاک، دیدار بستگان و گفت وگو با دوستی صمیمی، که همگی از سفارش های دین و تعالیم پرمحتوای آن است، همان سرور و نشاطی را به دنبال دارد که دیدن بهار طرب انگیز و صبح پرلطافت و قطره ای شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جویبار و وزش نسیم روح فزا.

هر دو نوع شادی برگرفته از یک حقیقت و هر دو جلوه ای از زیبایی و عظمت و کمال خداوند بزرگ و کریم است. نگاهی گذرا به تعالیم نشان می دهد، شادی و سرزندگی از آثار ایمان مذهبی است؛ چرا که مذهب بر زمینه های پیدایش شادی سفارش کرده و نشانه هایش را ستوده است. نداشتن نگرانی و اضطراب و غم و اندوه و رسیدن به اطمینان قلبی اساس هر نوع شادی است و این ممکن نیست مگر با ایمان به قدرت مطلقی که سرچشمه همه نیکی ها است. 100 به همین دلیل، عمیق ترین و عالی ترین شادی ها و سرورها از آنِ مردان پاک سیرت و آشنا با خداوند است. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «رکعتان فی جوف اللیل أحب الیَّ من الدنیا و ما فیها؛ دو رکعت نماز در دل شب، نزد من از دنیا و آن چه در آن است، ارزنده تر و دوست داشتنی تر است».101

حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: اگر مردم از فضیلت شناخت خداوند متعال آگاه بودند، چشمان خود را به بهره های مادی که خداوند به دشمنانش بخشیده نمی دوختند و دنیای آن ها در نظرشان از چیزی که زیر پا لگد می کنند، بی ارزش تر بود و از شناخت خداوند چنان لذت می بردند که گویا پیوسته در باغ های بهشت با دوستان خدا، همنشین و همراهند.102

در دین اسلام دستورهای فراوانی که زمینه ساز شادی و سرور است وارد شده است، مانند سفارش به حسن خلق و گشاده رویی و دیدار برادران ایمانی با روی گشاده و چهره شکفته و تلاش برای شاد کردن مؤمنان؛ چنان که در روایت آمده است:

«الق أخاک بوجه منبسط ؛ با رویی گشاده با برادرانت ملاقات کن».103 «ایما مسلم لقی ملسلماً فسره، سرّه الله عزوجل؛ هر مسلمانی که مسلمانی را ببیند و او را مسرور کند، خداوند را شاد کرده است».104 «در بهشت خانه ای است به نام خانه شادی، تنها کسی که یتیمان و بچه ها را خوشحال کند به آن داخل می شود».105

و نیز گفته شده بوی خوش عامل مهم شادمانی است و متقابلاً بوی بد عامل ناامیدی و افسردگی ؛ در روایات اسلامی توجه ویژه ای به استفاده از عطریات و بوی خوش شده است و خوشبو بودن از ویژگی های پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و از سنت های آن حضرت شمرده شده است؛ حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برای بوی خوش بیش تر از خوراک خرج می کرد.106

رنگ روشن شادی آفرین است؛ در دین نیز به پوشیدن لباس های روشن به ویژه سفید، توجه زیادی شده است؛ در حال نماز بر پوشیدن لباس سفید تأکیده شده و پوشیدن لباس سیاه در این حال مکروه شمرده شده است؛ در حدیثی از پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه وآله) آمده است: «لبسوا البیاض فأنها اطیب و اطهر و کفنوا فیها موتاکم؛ لباس های سفید بپوشید، چون بهتر و پاک تر است و مردگان خود را در آن ها کفن کنید».107

در اسلام آراستگی ظاهری امتیازی برای فرد و یکی از نشانه های ایمان شمرده شده است. هر مسلمان مؤمنی از کودکی با حدیث «النظافة من الایمان» آشنا است؛ نقش آراستگی ظاهر در آرامش و نشاط روحی و ایجاد شادی و انبساط فردی و اجتماعی انکارناپذیر است.

کار، جوهر آدمی و نشانه حیات او است. انسان تنبل، بهره اش از زندگی اندک و سلامتی اش در معرض خطر و شادابی اش بر باد است. کار و تلاش از انحرافات و لغزش ها جلوگیری می کند؛ زمینه بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی را از بین می برد و بر سرزندگی و نشاط می افزاید. در روایات اسلامی به حدی بر اهمیت کار و تلاش در راه کسب روزی حلال و تأمین هزینه های زندگی تأکید شده که انسان غرق در شگفتی و حیرت می شود. حضرت صادق (علیه السلام) در روایتی می فرماید: فرد زحمتکش که برای رفاه خانواده اش می کوشد، همانند مجاهد در راه خدا است.108

سیر و سفر در شهرها و سرزمین های مختلف و گشت و گذار در طبیعت و دیدن منظره های زیبا و آشنایی با آداب و رسوم ملت ها، گذشته از فایده های فراوان مادی و معنوی، آدمی را از افسردگی می رهاند و به سلامتی جسم و روان و ایجاد شادابی کمک شایانی می کند. از این رو، دین مقدس اسلام مردم را بسیار بدان سفارش کرده است و تعبیر «سیروا فی الارض» را در آیات متعددی از قرآن می توان یافت.109

و بالأخره توصیه به شرکت در مجالس شادی مثل مجالس عروسی و ولیمه و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و خرید خانه و برگشت از حج و زیارت 110 که هدف از آن ها ایجاد انس و الفت و صفا بین مؤمنان و شاد و مسرور ساختن آن ها است، گواه اهمیت دادن دین مبین به مقوله شادی و سرور است. و نیز سفارش به پوشیدن لباس های نیکو و زیبا و زینت کردن و معطر بودن و شادی کردن و شاد ساختن یکدیگر در اعیاد اسلامی، به ویژه عید سعید غدیر و تأکید بر صله ارحام و اطعام و دست دادن و مصافحه با مؤمنان و زیارت آن ها و تبسم کردن به روی آن ها و هدیه دادن به آن ها، شاهد دیگری بر توجه اسلام به این امر است.

پس باید دانست شادمانی تنها در لذت های مادی گذرا خلاصه نمی شود. شادمانی واقعی در نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خصلت ها و خوی های انسانی و الهی است. به گفته ارسطو: «شادمانی عبارت است از پروراندن عالی ترین صفات و خصایص انسانی».111 بنابراین، لذت و خوشی تنها با عوامل مادی به دست نمی آید. عوامل معنوی نیز در ایجاد شادی مؤثرند. گاهی انجام کارهایی که عادتاً باید لذت بخش باشند، نه تنها لذتی به انسان نمی بخشد، بلکه عذاب وجدان و تشویش روحی نیز می آورد؛ چرا که روح و وجدان آماده لذت بردن نیستند. یک غذای لذیذ یا یک رابطه دوستانه و یا خانه بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع و غیر معقول باشد، برای انسانِ سالم و طبیعی تلخ و ناگوار است.

پرهیز از گناه در بیش تر مواقع، پرهیز از لذت های مادی سطحی است؛ و در عین حال شادی آور است؛ زیرا روح آدمی به گونه ای است که گاه از پرهیز و ریاضت معقول سرخوش می شود. ارضای تمایلات به هر صورت و در هر شرایط شادی آور نیست. گاه پرهیز از لذت، لذت بخش تر از نیل به لذت است.112 اگر مادری بر خلاف میل فرزند دلبندش او را از خوردن غذایی زیانبار باز داشت، آیا مانع شادمانی او شده است؟ اگر پزشکی برای راحت ساختن بیماری که غده ای در مغز دارد، با چاقوی تیز جراحی جمجمه اش را شکافت، آن غده دردآور را بیرون آورد و او را از غم و درد جانگاه رهانید، به او شادی نبخشیده است؟ آیا درست است بگوییم این پزشک با شکافتن استخوان این بیمار او را آزرده ساخته و شادمانی را از او گرفته است؟ آیا منع بیمار از بعضی غذاها و کارها، محروم کردن او از سرور و شادمانی است؟

آیا منع از شراب خواری که ارزنده ترین گوهر وجود آدمی یعنی عقل را محجوب و پوشیده می سازد و بزرگ ترین جنایت ها و زشت ترین کارها را آسان و زیبا جلوه می دهد، بازداشتن انسان از شادی و شادمانی است؟

آیا سفارش به دوری از تهمت و غیبت و دروغ و ریا و نگاه ناروا و رابطه ناسالم که زمینه ساز هزاران آسیب فردی و اجتماعی و بستر همه ناهنجاری های روانی و اجتماعی است، دور کردن انسان از شادی است؟

آیا سفارش به ارتباط با کانون عظمت و کمال یعنی خداوند متعال و رسیدن به سکون و اطمینان قلب در پرتو این ارتباط که محور اصلی آموزه های دینی و مذهبی است، شادی بخش نیست؟

آیا دستور به نماز و عبادت و صله رحم و انفاق به تهی دستان و گذشت و بزرگواری و کمک به برادران دینی و پیشی گرفتن در نیکی و خوبی و تقوا و پاکدامنی و عفت و وقار و اخلاص در اعمال و تکبر نورزیدن و خودپسند نبودن و هزاران دستور فردی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی دیگر، زمینه ساز شادی حقیقی و راستین بشر در دنیا و آخرت نیست؟

ستودن اعمالی چون گریه از خوف خداوند و عظمت و کبریای او و گریستن بر خطاها و گناهان و نیز گریه و سوگواری در عزاداری اولیای الهی و انسان های برجسته و ممتاز و سفارش به آن ها، به هیچ وجه با سر زندگی و نشاط ناسازگار نیست. گریه ای که از سر عشق به خداوند و یادآوری عظمت او باشد، پیوند با دریای بی کران همه نیکی ها و زیبایی ها و سرچشمه همه شادی ها و بهجت ها است. گریستن بر مظلومیت اولیای الهی و جفایی که بر آنان رفته است، در واقع گریستن بر پنهان شدن خورشیدهای تابان و زندگی بخش و چیرگی ظلمت و تیرگی بر آسمان انسانیت است؛ چنین گریه ای نه تنها به افسردگی نمی انجامد بلکه به گواهی تاریخ و تجربه، هماره نیروی معنوی و قدرت روحی و سرزندگی را افزایش می دهد و پویایی و تحرک جامعه انسانی را رونق می بخشد.

اما در مورد مطلب دوم یعنی روش های اسلامی برای برگزاری مجالس جشن و سرور، خصوصاً در جشن عروسی همان طور که در ابتدای پاسخ توضیح دادیم برای شاد کردن مجلس عروسی نباید از هر وسیله ای استفاده کنیم زیرا مؤمن و کسی که قلبش به نور تقوا روشن شده هرگز برای شادی و لذت چند دقیقه ای، نافرمانی خدا را نمی کند. متأسفانه بسیاری از مردم برای شادی کردن در جشن عروسی، خود و فرزندان شان، مرتکب گناهانی چون استفاده از موسیقی حرام، اختلاط زن و مرد، پوشش نامناسب، مزاحمت برای دیگران، اسراف، چشم و هم چشمی، فخر فروشی به یکدیگر، پوشیدن لباس های گران قیمت و برگزاری مجالس پرهزینه، تمسخر دیگران، بی توجهی به واجباتی چون نماز و امثال آن می شوند، غافل از این که شادی واقعی و لذت و خوشی زندگی به دست خداست و هیچ گاه با گناه و معصیت نمی توان به عمق شادی رسید. گاهی دیده می شود عده ای برای این کارها عذر و بهانه می آورند که یک شب است و یک شب هزار شب نمی شود و در عروسی باید شاد بود و از این قبیل بهانه های غیر قابل توجیه، در حالی که نتیجه این گونه برنامه ها این است که زندگی با گناه و معصیت خدا شروع شود و برکت از زندگی شان برود، در صورتی که در روایات آمده، در مجلس عروسی مؤمن، فرشتگان نازل می شوند و رحمت خدا را با خود می آورند. حال برای این که مجالس خوبی در عروسی ها داشته باشیم که هم مملو از شادی و سرور باشد و هم گناه و معصیت نداشته باشد و هم خانواده و خویشان راضی باشند نکات زیر را پیشنهاد می کنیم:

1. باید سعی شود اهمیت این موضوع به اعضای خانواده خصوصاً والدین و خواهران و برادران عروس و داماد توضیح داده شود و نیز این که عروس و داماد حق دارند طبق نظر خودشان مجلس عروسی را برگزار کنند. البته این مطلب باید با لطافت و در عین حال قاطعانه بیان شود و تا جایی که ممکن است کسی رنجیده خاطر نگردد. برای این امر ممکن است لازم باشد ماه ها زمینه سازی و با آن ها صحبت شود.

2. برای این که بتوانیم یک فرهنگ و عادت بد را تغییر دهیم، لازم است جانشین مناسبی برای آن در نظر بگیریم. شما نیز اگر نمی خواهید با گناه و معصیت مجلس عروسی را شاد کنید، باید به جای آن از برنامه های مجاز استفاده کنید. یکی از روش هایی که تجربه شده و بسیار هم موفق بوده، استفاده از مداحان مذهبی و هنرمندانی است که به وسیله خواندن اشعار شادی بخش و گفتن لطیفه های مناسب مجلس را شاد می کنند. همچنین استفاده از افرادی که کارهای تردستی و دیدنی انجام می دهند و می توانند مجلس عروسی را با صفا و شاد کنند. بعضی از این افراد هنرمند وقتی در مجلسی شرکت می کنند بدون این که گناهی در برنامه های آن ها باشد یا کسی را مسخره کنند و امثال آن، چنان مجلس را گرم می کنند که افراد شرکت کننده یکسره می خندند. البته بهتر است با ذکر اشعاری در مدح ائمه اطهار و خصوصاً امام زمان (علیه السلام) معنویتی هم در مجلس عروسی ایجاد کنیم.

3. بهتر است مجالس عروسی را در مناسبت های مذهبی و جشن های مذهبی مثل میلاد ائمه یا اعیاد مذهبی برگزار کنیم و در ضمن به تناسب این شب ها اشعار خاص آن هم خوانده شود.

4. اگر به کلی نمی توانید مجلس را اسلامی برگزار کنید، حداقل جلوی بعضی گناهان را بگیرید، مثلاً سعی شود مجلس مردانه از زنانه کاملاً مجزا باشد و هیچ مردی به مجلس زنان راه پیدا نکند و حداقل این که عروس و داماد تلاششان را برای جلوگیری از گناه بکنند تا اگر هم معصیتی صورت گرفت به حساب آن ها گذاشته نشود و اثر سوئی در زندگی شان نداشته باشد.

5 . تا جایی که توان مالی دارید پذیرایی خوبی از میهمان ها داشته باشید زیرا پذیرایی یکی از وسایل شادی بخش است و می تواند جانشین خوبی برای ابزارهای حرام شادی باشد.

پی نوشت ها:

113. حدیث مهر، سالنامه تحصیلی جوان 82-1381.

114. علل الشرایع، شیخ صدوق، ج 2، ص 363.

115. میزان الحکمة، ج 6 ،ص 155، ح 11937.

116. همان، ج 1، ص 418، ح 1707.

117 . همان، ج 3، ص 439، ح 8466 .

118 . همان، ص 438، ح 8461 و 8460 .

119. همان، ج 5 ، ص 574 ، ح 11021.

120 . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 291.

121. میزان الحکمة، ج 4، ص 119، ح 7203.

122. مثل: نحل / 36، نمل/ 69 و انعام/ 11.

123. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 4، ص 763.

124. حدیث مهر، سالنامه تحصیلی جوان 82-1381.

125. همان.

کلمات کلیدی
اسلام  |  مجلس  |  عروسی  |  سرور  |  پرسش  |  شادی  |  شاد  |  شادمانی  | 
لینک کوتاه :