×

زنگ بیداری ; روز دانش آموز

بچه ها، حمید تو انشای خودشْ از دانش آموزایی نوشته بود که تو یه روز به روز به یاد ماندنیبچه ها، نمی دونم کدومتون مدرسه می رید، ولی بچه هایی که به مدرسه می رن، حتما می دونن که بچه های خوبی که امروز با معلمای خوبشون به خیابونا رفتن و توی راه پیمایی شرکت کردن، می دونید بچه ها، هر سال توی این روز، یعنی 13آبان، همه دانش آموزها به اونا اون جا چی می خواستن؟ بچه ها، اون روز دانش آموزا کلاس درس و تعطیل کرده بودن تا به کنن؛ برای همین دانش آموزا اون روز مثل همه مردم به خیابونا اومدن تا به اونا کمک کنن. بچه ها، اونا شهید شدن تاما امروز بتونیم توی کشور عزیزمون رفتن بچه ها، اونا هم می خواستن آدم های بدو از کشورمون بیرون کنن. اون روز بود که به دستور شاه بچه های خوب ایران رو به رگبار بستن

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 10944     تاریخ درج : 1390/08/08

201

روز آشنا

روز 13 آبان، روز 13 آبان. درسته خیلی به نظرتون آشناست. از اون روزایی که همتون بارها و بارها اسمشو از پدرها و مادرها و معلمای خوبتون شنیدید. عزیزای من، در کشور ما، ایران خوبمون بعضی از روزا برامون قابل احترام هستن و برامون ارزش دارن. یکی از این روزا که به اسم شما دانش آموزای عزیزم نام گذاری شده، 13 آبانه.

13 آبان به این خاطر برای ما محترمه که در این روز، تعدادی از دانش آموزای عزیز کشورمونْ زیر رگبار و گلوله سربازای شاه ظالم، به شهادت رسیدن و خون پاکشون، خیابونارو رنگین کرد تا آزادی را به ما هدیه کنند. پس یاد و خاطره این روز و شهیدای این روز رو گرامی می داریم.

زنگ انشا

بچه ها، آقا حمید کلاس چهارم دبستانه، امروز معلم از حمید خواست تا انشای خودشو برای همه بچه ها بخونه. می دونید موضوع انشای حمید چی بود؟ موضوع انشای حمید این بود: «یک روز به یادماندنی». بچه ها، حمید تو انشای خودشْ از دانش آموزایی نوشته بود که تو یه روز به یادموندنی، از مدرسه به خیابون ها رفتن و علیه شاه ظالم شعار دادن؛ شاهی که کشور خوبمون رو سپرده بود به دست دشمنا؛ شاهی که آزادی رو از ما گرفته بود؛ شاهی که امام خمینی، رهبر خوبمون رو از ما دور کرده بود. بله دوستای کوچولوی من؛ آقا حمید درباره روز 13 آبان، یعنی روز دانش آموز انشا نوشته و از دانش آموزهایی که توی اون روز به یادماندنی، به شهادت رسیدن یاد کرده بود. آفرین به حمید که این روز خوب رو یادش نرفته. ما هم همیشه باید این روز عزیز رو در خاطر داشته باشیم.

روز به یاد ماندنی

بچه ها، نمی دونم کدومتون مدرسه می رید، ولی بچه هایی که به مدرسه می رن، حتما می دونن که امروز یه روز بزرگه. ببینم شما هم توی راه پیمایی روز 13 آبان شرکت کردید. من به همه بچه های خوبی که امروز با معلمای خوبشون به خیابونا رفتن و توی راه پیمایی شرکت کردن، خسته نباشید می گم. می دونید بچه ها، هر سال توی این روز، یعنی 13آبان، همه دانش آموزها به خیابون ها می رن؛ آخه امروز روز دانش آموزه. دانش آموزهای شهیدی که خونشونو به خاطر دینشون از دست دادن. ما هر سال به راه پیمایی می ریم تا به همه بفهمونیم که هنوز به یاد اونا هستیم. بچه ها، پس یادتون نره. امروز رو همیشه به یاد داشته باشید.

آن روز...

اون روز خیابونا شلوغ شلوغ بود. هر جا رو که نگاه می کردی، بچه ها و جوونایی رو می دیدی که کتاباشونو زیر بغلشون گرفته بودن و به این طرف و اون طرف می رفتن. حتما می پرسین خوب اونا اون جا چی می خواستن؟ بچه ها، اون روز دانش آموزا کلاس درس و تعطیل کرده بودن تا به مردم کمک کنن. آخه مردم ایران اون روزها هر روز به خیابونا می اومدن و تظاهرات می کردن. حتما از پدر و مادراتون شنیدید و یا تو کتابا خوندید. مردم می خواستن شاه رو از کشور بیرون کنن؛ برای همین دانش آموزا اون روز مثل همه مردم به خیابونا اومدن تا به اونا کمک کنن. ولی سربازای شاه به اونا رحم نکردن. بچه ها، اونا شهید شدن تاما امروز بتونیم توی کشور عزیزمون راحت و آسوده درس بخونیم و زندگی کنیم. بله بچه ها این روز، روز بزرگ 13 آبانه.

روز بزرگ

بچه ها، هیچ می دونید امروز چه روزیه؟ بچه های خوبم، سیزدهمین روز آبانْ یه روز بزرگه؛ روزی که خیلی از دانش آموزای کشور خوبمون به خاطر انقلاب و برای این که دشمن از کشورمون ایران بیرون بره، شهید شدن. اونا مثل خیلی از شماها، به مدرسه می رفتن و درس می خوندن. اونا شنیده بودن که امام خمینی فرمان داده تا همه مبارزه کنن؛ برای همینْ اون روز از مدرسه رفتن تو خیابونا و با فریاد بلند به دشمن گفتن که باید از ایران بیرون بره. ولی بچه ها، می دونید دشمن چه کار کرد؟ دشمن ترسو که از فریادهای دانش آموزا وحشت کرده بود خیلی از اونارو شهید کرد و ما الآن هر سال، خاطره اون دانش آموزای شجاع رو زنده نگه می داریم.

روزهای انقلاب

هیچ کدوم از شما بچه ها روزهای انقلابْ هنوز دنیا نیومده بودید، ولی اگه از بزرگ تراتون بپرسید، براتون تعریف می کنن که اون روزها توی ایران چه خبر بوده، روزایی که همه مردم، پیرمردا و جوونا و زن ها و بچه ها به خیابونا می رفتن و تظاهرات می کردن. آره، حتی بچه هایی به اندازه شماها هم باید با مادرشون میرفتن. اما یکی از این روزا، یعنی 13 آبانْ یه اتفاق خیلی ناراحت کننده ای افتاد.

سربازای رژیم شاه، دانش آموزایی رو که به خیابونا اومده بودن، به رگبار بستن و در و دیوار شهر از خون دانش آموزایی رنگین شد که می خواستن به شاه بفهمونن که جای اون دیگه توی ایران نیست و دیگه نمی ذارن که کشورمون ایران گوش به فرمان حرف های آمریکایی ها باشه.

به یاد آن ها

بچه ها خوب گوش کنید که می خوام یه سؤال از تو بپرسم. اگه یه عده آدم بد بیان و بخوان خونه شمارو به زور ازتون بگیرن، شما چه کار می کردید، حتما ناراحت می شدید و اونو از خونتون بیرون می کردید، درسته بچه ها؟ توی همچنین روزی، تعداد زیادی دانش آموز به خیابون ها رفتن بچه ها، اونا هم می خواستن آدم های بدو از کشورمون بیرون کنن. آخه آدم های بد نمی خواستن ما آزاد زندگی کنیم. دانش آموزا، با شجاعت شعار می دادن و از میهن خودشون دفاع می کردن. اونا خونشون رو برای ماها فدا کردن. ما باید امروز رو که روز 13 آبانه، به یاد اونا باشیم و به دشمنامون بگیم که هیچ وقت نمی تونن کشور خوبمون ایران اسلامی رو از ما بگیرن.

یک شاخه گل

بچه ها، امروز احمد رو دیدم که یه شاخه گل سرخ تو دستاش گرفته بود و داشت با مادرش از خیابون رد می شد. می دونید وقتی ازش پرسیدم که کجا می ره، چی جوابم داد؟ احمد داشت با مادرش به بهشت زهرا می رفت. آخه بچه ها امروز روز 13 آبانه. زمان انقلابْ یه همچین روزی یه عده از دانش آموزای عزیز کشورمونْ به دست سربازای شاه شهید شدن. حالا احمد می رفت تا باز بعد از این همه سال، از اونا به خاطر فداکاریشون تشکر کنه. همه ما هم باید به یاد این شهیدان باشیم، کسایی که به خاطر من و شما شهید شدن و ما به خاطر فداکاری اوناست که حالا راحت و آزادیم. پس همه ما می تونیم بایه شاخه گل همراه پدرا و مادرامون بریم بهشت زهرا تا از همه اونا تشکر کنیم.

روزِ غم انگیز

حتی خورشید خانوم هم اون روز، نگران بود. ابرها هم دلشون گرفته بود و می خواستن ببارن؛ چون از اون بالا همه چیز رو دیده بودن. دانش آموزایی رو دیدن که به خیابونا اومده بودن و با صدای بلند فریاد می زدن «مرگ بر شاه». ابرها دیده بودن که سربازای شاه ظالم به طرف دانش آموزا تیراندازی کردن و اونا رو به شهادت رسوندن. بله بچه ها، من از روز 13 آبان سال 1357 حرف می زنم؛ روزی که دانش آموزا به جای رفتن به مدرسه، به خیابونا ریختند تا از تمام چیزهای با ارزش دفاع کنن. اون روز بود که به دستور شاه بچه های خوب ایران رو به رگبار بستن و این روز به نام «روز دانش آموز» نام گذاری شده تا یاد و خاطره شهیدای دانش آموز دیروز تو قلب و ذهن شما دانش آموزای امروز باقی بمونه. ما همیشه به یاد اونا خواهیم بود. امروز خورشید خانم منتظره تا ببینه که شما هم هنوز خاطره اون دانش آموزها رو از یاد نبردید و توی خیابون ها می آید و راهِ اونا رو با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» خودتون ادامه می دید.

کلمات کلیدی
دانش  |  دانش آموزای عزیز کشورمون  |  دانش آموزا  |  دانش آموزای  |  دست سربازای شاه شهید شدن  |  دانش آموزای عزیز  |  دانش آموزای کشور خوبمون  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : سینا تاریخ : 1390/08/25

عالیییییییییییییییییییییییییییی

نویسنده : ناشناس تاریخ : 1390/08/17

عالی بود