×

خود شکوفایی روحی و عوامل آن


تعداد بازدید : 4119     تاریخ درج : 1390/08/08

47

مفهوم شناسی خود شکوفایی و برخی آثار آن

شکوفایی، در لغت به معنای گشودن، شکافته شدن و از خود بیرون آمدن است و در اصطلاح، به رشد همه جانبه روح و جسم و روان به صورت هماهنگ و یکنواخت گویند.

همان گونه که میان دانه ای که در زیر خاک پنهان شده و دانه ای که رشد کرده و شکوفا و به بوته گلی بسیار زیبا تبدیل شده، تفاوت های بسیاری است، میان انسانی که به شکوفایی دینی رسیده و انسانی که از نظر روحی در همان مرحله نخستین باقی مانده و رشدی نکرده، تفاوت های بسیاری است.

آبرهام مازلو می گوید:

افراد خودشکوفا، هیچ گاه مضطرب نیستند، احساس ناایمنی نمی کنند، احساس بی ریشه گی یا انزوا نمی کنند، آنها احساس نمی کنند که دیگران به نظر تحقیر به آنها نگاه می کنند و همچنین احساس فلج کننده حقارت یا بی ارزشی نمی کنند. فرد خودشکوفا آسان تر در قالب خود قرار می گیرد تا دیگران. رسیدن به خود شکوفایی، نشان دهنده رسیدن به بالاترین درجه سلامت روان است. افراد خودشکوفا به طور سازنده و فزاینده به سوی رشد و کمال گام بر می دارند و در مقابل شرایط ناموفق و ناراضی زندگی، تسلیم نمی شوند.

از دیدگاه اسلام، خودشکوفایی، معنای ارزشی و اخلاقی ژرف و گسترده ای دارد که از هر سخنی بهتر در این باره، بیان خداوند در قرآن کریم است که افراد خودشکوفا و آنها را که روح خود را بر اثر پالایش به شکوفایی رساندند، رستگاران جهان می خواند و می فرماید: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها؛ این چنین رستگار شده است، کسی که نفس خود را از آلودگی ها پالایش کرد». (شمس: 9)

پیام متن:

خودشکوفایی، یعنی رسیدن به تعالی روح که نشانه سلامت و رشد انسان و عامل برتری روحی او از دیگر موجودات است.

خود شکوفایی، در سخن اهل بیت علیهم السلام

اگر انسان اخلاق خود را از ناخالصی ها و جان خود را از ناپاکی ها بیالاید، استعداد معنوی او شکوفا و دریچه عالم ملکوت به روی او گشوده می شود.

حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:

انسان به گونه ای آفریده شده است که نفس ناطقه ای دارد و اگر آن نفس را به وسیله علم و عمل تزکیه [شکوفا] کند، به جوهرهای نخستین علت هایش می رسد و اگر مزاج نفس ناطقه به سرحد میانه روی رسید و از چیزهایی که با روحانیتش ضدیت دارد و جدا شد، به تحقیق که با هفت آسمان محکم و استوار شرکت جسته است.

از امام صادق علیه السلام نیز در این باره نقل است:

علم در آسمان نیست تا بر شما فرود آید و در دل زمین نیست تا برای شما از دل خاک برآید، بلکه در اندرون دل های شما پنهان است. اخلاق خدایی را به خود بگیرید تا برای شما آشکار شود.

همان گونه که در سخن مولا علی علیه السلام اشاره شد، علم و عمل، روح انسان را شکوفا و او را آسمانی می کند و بنا به فرموده امام صادق علیه السلام : نوعی از دانش ـ ربّانی ـ نیز وجود دارد که تنها بر اثر خودشکوفایی برآمده از آراستگی به اخلاق خدایی، چون سرچشمه ای، از نهاد آدمی می جوشد و او را سیراب می کند.

پیام متن:

خودشکوفایی، آدمی را ملکوتی می کند و او را از دانش های خدایی که به منزله «اسرار مگو» است، بهره مند می کند.

خودشکوفایی، از نگاه مولوی

یکی از موضوع های مطرح شده در مثنوی، مسئله خودشکوفایی است. از نگاه مولوی، انسان از نقطه آغازین آفرینش خود که مرحله جمادی است، به تدریج گونه هایی از خودشکوفایی را تجربه می کند. به این صورت که بر اثر شکوفا شدن، از جهان جمادی وارد جهان نبات می شود و آن گاه شکوفاتر شده و به جهان حیوانی وارد می شود. سپس به عالم فرشتگان می رسد و در نهایت، به اوج خودشکوفایی که دیدار خداوند باشد، توفیق می یابد. سروده های مولوی در این باره چنین است:

از جمادی مُردم و نامی شدموز نَما مُردم به حیوان بر زدم

مُردم از حیوانی و آدم شدمپس چه ترسم کِی ز مردن کم شوم

حمله دیگر بمیرم از بشرتا برآرم از ملایک بال و پر

وز مَلَک هم بایدم جستن ز جوکُلُّ شَیْ ءٍ هالِکْ اِلاّ وَجْهُهُ

پس عدم گردم عدم چون ارغنونگویدم که: انّا الیه راجعون

برخی عوامل خودشکوفایی

1. پالایش نفس از ناخالصی ها

تزکیه، به معنای رشد و نمو دادن روح و جان است که ثمره پاک سازی از آلودگی هاست و این رشد و نمو ادامه می یابد تا انسان را به خودشکوفایی برساند.

تزکیه نفس، میل و رغبت به کار نیک را در انسان تقویت می کند، تیرگی ها را از انسان می زداید و یاد خدا را در وجود آدمی زنده می دارد و این گونه، انسان را در مسیر خودشکوفایی قرار می دهد.

شکوفایی نفس، در گرو پاک نگاه داشتن آن از آلودگی هاست. نفس آلوده، همانند مزرعه ای پر از علف های هرز است. همان گونه که کشت در صورت رو به رو شدن با علف های هرز به بار نمی نشیند و شکوفا نمی شود، روح انسان نیز در صورت آلوده بودن به ناپاکی ها، به شکوفایی معنوی نخواهد رسید.

بنا بر این، نخستین شرط شکوفایی درون، پاک نگه داشتن آن از آلودگی هاست و به تعبیر حافظ:

شست وشویی کن و آن گه به خرابات خَرامتا نگردد ز تو این دیر خراب، آلوده

پیام متن:

علف های هرز گناهان، مانعی برای شکوفایی گل های کارهای نیک است. در نتیجه، روح آدمی را از دست یابی به خودشکوفایی محروم می دارد.

2. نیایش و راز و نیاز

نیایش با خداوند بی نیاز، دریچه های آرامش و بهروزی را به روی انسان می گشاید، نهال روح او را از میوه های سرور و خرسندی سرشار می سازد و به آدمی پر پرواز می دهد تا خدایی شدن و شکوفا شدن را تجربه کند.

«نیایش در همین حال که آرامش می دهد، در فعالیت های مغزی انسان، نوعی شکفتگی و انبساط باطنی پدید می آورد و گاهی روح قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند. نیایش، ویژگی های خویش را با نشانه های بسیار مشخص و منحصر به فرد آشکار می کند؛ صفای نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادی درونی، چهره پر از یقین، استعداد هدایت و نیز استقبال از حوادث. اینهاست که از وجود گنجی پنهان در عمق روح ما حکایت می کند».

نیایش، از خود بیرون آمدن و وصل شدن به یک بی نهایت است تا مرز رسیدن به خودشکوفایی. نیایش، به حکم اینکه ارتباط با خداست، انسان را در مسیر خدایی شدن قرار می دهد و این است معنای شکوفایی روح که بر اثر نیایش رخ می دهد.

پیام متن:

دانه روح انسان بر اثر آبیاری با آب نیایش و بهره گیری از گرما و نور راز و نیاز، شکوفا می شود.

3. بردباری و استقامت

روح آدمی بر اثر صبر و پایداری می تواند، به اوج خودشکوفایی برسد. در طول رسیدن به قله خودشکوفایی، مسائل و مشکلات زیادی بر سر راه انسان قرار می گیرد که جز با بردباری و پشتکار، رسیدن به آن قله ممکن نیست.

خداوند در قرآن کریم، یکی از شاخه های خودشکوفایی را که رسیدن به پیشوایی و امامت است، نتیجه تحمل و بردباری معرفی می کند و می فرماید:

وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ. (سجده: 24)

چون صبر کردند و به آیات ما یقین داشتند، از آنها پیشوایانی ساختیم که به فرمان ما هدایت می کردند.

باز در قرآن کریم آمده است:

وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ الْحُسْنَی عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا. (اعراف: 137)

به پاس آنکه بنی اسرائیل صبر کردند، وعده نیکویی از سوی پروردگارت به آنها رسید.

بی گمان، هر کس صبر کند، میوه شیرین رسیدن به خودشکوفایی و تعالی را خواهد چشید، چنان که حضرت علی علیه السلام می فرماید: «با صبر، به مقام های بلندخواهی رسید.» نیز می فرماید: «آدم صبور و پرحوصله، پیروزی را از دست نخواهد داد، هر چند مدت درازی برای رسیدن به آن بگذارد».

آری: صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمندبر اثر صبر نوبت ظفر آید

پیام متن:

بدون بردباری و استقامت در برابر سختی ها، نمی توان به شکوفایی روحی رسید.

4. بهره داشتن از دانش سودمند

یکی از ابزار خودشکوفایی و تعالی روحی، بهره داشتن از دانش و آگاهی سودمند است. خداوند مقام دانشمندان را فراتر از دیگران معرفی می کند و می فرماید:

یَرْفَعِ اللّه ُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ. (مجادله: 11)

خداوند، آنهایی را از شما که ایمان آوردند و صاحبان علم هستند، [بر دیگران] برتری می دهد.

البته علمی انسان را به شکوفایی می رساند که همراه با ایمان و سازندگی باشد و به حال آدمی، سودمند افتد. سخنان گهرباری از علی علیه السلام در این باره بر جاست که چنین اند:

«خیرُ العلمِ ما نَفَعَ؛ بهترین علم، آن است که سودمند باشد» و یا اینکه: «خَیرُ العلمِ ما اصْلَحَک؛ بهترین علم و دانش ها، دانستی است که تو را اصلاح کند».

همچنین، در تعقیب نماز، هنگام دعا می گوییم: «اللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِن عِلْمٍ لا یَنْفَعُ؛ خداوندا پناه می برم به تو از علمی که سودی نرساند (و روحم را شکوفا نکند).

شخصی خدمت علامه طباطبایی رحمهم الله رسید و گفت: «در ابتدای تحصیلم و اوایل طلبگی اشک و آه و حال و سوزی داشتم، ولی پس از مدتی که به پیش رفتم، حالاتم را از دست داده ام و آن حال گذشته را ندارم.» علامه رحمهم الله می فرماید: «علمی که آموخته ای، سودمند نبوده. باید علمت که بیشتر شده، آه و سوزت هم بیشتر شده با شد».

علم چون بر دل زنَد یاری شودعلم چون بر تن زند باری شود

مولوی

پیام متن:

علم و دانش سودمند، از اصلی ترین عوامل تکامل روحی و باروری و شکوفایی درونی انسان است.

کلمات کلیدی
روح  |  نیایش  |  خودشکوفا  |  خودشکوفایی  |  شکوفایی  |  شکوفا  |  شکوفایی روح و عامل  | 
لینک کوتاه :