×

نماز در سیمای قرآن و روایات

نماز و تشکریکی از فلسفه های اقامه نماز، تشکر از ولی نعمت است. نماز، میزان سنجش خشوع در برابر پروردگاردر قرآن کریم آمده است:وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعینَ. از صبر و نماز، کمک بگیرید و به درستی که این امر (نماز) بار سنگینی است، مگر برای زمینه پیدایش کبر در آدمی فراهم می شود و این گونه است که در نظر انسان متکبر، نماز، بار لحظات این نماز، هر کدام برای آنها درسی است از خودسازی و از این حدیث پی می بریم به اینکه خشوع، حالتی درونی است که بر جسم انسان نیز 2. هیچ بنده ای نسبت به خداوند خشوع نمی ورزد، مگر اینکه همه چیز در برابر او از این احکام نورانی درمی یابیم که اگر با چند بار دعوت به نماز، افراد خانواده اهل نماز نماز، یعنی ایماندر آیه ای از قرآن کریم می خوانیم: «ما کانَ اللّهُ لِیُضیعَ إیمانَکُمْ؛ خدا، هرگز ایمان (نماز) شما را ضایع

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 2100     تاریخ درج : 1390/08/08

46

نماز و تشکر

یکی از فلسفه های اقامه نماز، تشکر از ولی نعمت است. در قرآن کریم، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ؛ ما به تو خیر زیاد داده ایم، پس برای پروردگارت نماز بگزار...». (کوثر: 1 و 2) تشکر از کسی که به انسان خدمتی می کند، فطری اوست. به همین دلیل، اگر کسی لیوانی آب به ما بدهد، بی درنگ از او قدردانی می کنیم. بنابراین، فطرت پاک، شایسته است در برابر منبع لایزالی که همه داشته های مادی و معنوی مان از اوست، سپاس و منت او را به جای آوریم. در این میان، با شکوه ترین نوع تشکر، شکرگزاری شکر بنده در پیشگاه یگانه معبود عالمیان است، و البته اقامه نماز، از برترین شکل های شکرگزاری در برابر خداوند است. کسی که شکرگزار خداوند است، در حقیقت با اثبات فهم و معرفتش، به خویشتن سود رسانده است؛ زیرا خداوند سبحان، غنی مطلق است و به شکر ما نیازمند نیست. خداوند در قرآن کریم از زبان حضرت سلیمان علیه السلام (پس از آنکه یکی از یارانش زودتر از یک چشم بر هم زدن، تخت بلقیس را نزد او حاضر کرد) حکایت می کند:

هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِیَبْلُوَنی ءَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبّی غَنِیُّ کَریمٌ. (نمل: 40)

این از فضل پروردگارم است، تا مرا بیازماید که آیا شکر می گزارم یا کفران می کنم؟ و کسی که شکر گزارد، به سود خود شکر کرده و کسی که کفران کند، خدا، بی نیاز و کریم است.

در روایتی دیگر می خوانیم: «ایمان، دو نیم است؛ نیمی صبر و نیمی شکر.»

بنابراین، بنده ناسپاس، از نیم ایمان خود محروم است و شاید نتوان او را مؤمن واقعی خواند.

پیام متن:

نماز، برترین جلوه شکرگزاری بنده، از خالق بخشنده است.

نماز، میزان سنجش خشوع در برابر پروردگار

در قرآن کریم آمده است:

وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعینَ.

از صبر و نماز، کمک بگیرید و به درستی که این امر (نماز) بار سنگینی است، مگر برای افراد خاشع.

با دقت در این آیه شریفه درمی یابیم هرگاه انسان برای ادای نماز، شور و نشاط لازم را ندارد و به سختی سراغ نماز می رود، از خشوع او به پروردگار متعال کم شده است. در نتیجه، زمینه پیدایش کبر در آدمی فراهم می شود و این گونه است که در نظر انسان متکبر، نماز، بار سنگینی می نماید که از به مقصد رساندن آن ناتوان است. «خشوع، حالت قلبی انسان در عبادت و نتیجه توجه کامل به مقام بندگی در آستان الهی است. آن که نیاز و عجز خود را می داند و عظمت و کمال الهی را می شناسد و در عبادت، خود را در برابر آن خدای بی همتا و آگاه می یابد، حالتی متناسب با این حضور پیدا می کند. در این حالت، قلب خاشع می شود، نگاه افتاده می گردد و توجه از هر چیز دیگر، بریده و به معبود متوجه می شود».

خداوند در قرآن کریم در توصیف حال مؤمنان حقیقی و راه یافتگان به خلوتگاه انس باری تعالی می فرماید:

قَدْ أَفْلَحَ الْمُوءْمِنُونَ، الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ.

مؤمنان، رستگار شدند؛ آنها که در نمازشان خشوع دارند.

نماز خشوع کنندگان، «الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست، بلکه هنگام نماز، چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا می شود که از غیر او جدا می گردند و به او می پیوندند. چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می گذارد. خود را ذره ای می بینند در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر اقیانوس بی کران. لحظات این نماز، هر کدام برای آنها درسی است از خودسازی و تربیت انسانی و وسیله ای است برای تهذیب روح و جان».

پیام متن:

1. خشوع، حالت قلبی انسان در عبادت و نتیجه توجه کامل به مقام بندگی در آستان الهی است.

2. نماز واقعی باید با خضوع و خشوع همراه باشد، و لازمه فراهم آمدن خشوع، شناخت عظمت خداوند است.

ارزش خشوع

در حدیثی آمده است که «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردی را دید که در حال نماز، با ریشِ خود بازی می کرد، فرمود: إِنَّهُ لَو خَشَعَ قَلبُهُ لَخَشَتْ جَوارحُهُ؛ اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع می شد». از این حدیث پی می بریم به اینکه خشوع، حالتی درونی است که بر جسم انسان نیز اثر می گذارد. «فروتنی، اُفتادگی و کُرنش، معنای مشترک میان خشوع و خضوع است و تفاوت میان این دو آن است که خضوع، مختص به جوارح و اعضای بدن آدمی است، ولی خشوع، مختص قلب است.»

حضرت علی علیه السلام نقل می کند که خداوند متعال در حدیث معراج، به رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای احمد، هیچ بنده ای مرا نشناخته است، مگر اینکه به من خشوع داشته باشد و هیچ بنده ای نسبت به من خشوع نورزید، مگر اینکه همه چیز نسبت به او خشوع کردند و رام او شدند. تا اینکه فرمود: ای احمد، اگر دوست داری که شیرینی ایمان را در خود بیابی و حس کنی، پس گرسنگی را بر خودت هموار کن، کم حرف باش (خاموشی گزین) و همواره از خدا بترس. پس اگر این کارها را انجام دهی، امید است که نجات یابی. در غیر این صورت، در شمار هلاک شدگان خواهی گشت».

پیام متن:

1. خشوع واقعی، افتادگی و خضوع جسم را نیز در پی دارد.

2. هیچ بنده ای نسبت به خداوند خشوع نمی ورزد، مگر اینکه همه چیز در برابر او خضوع می ورزند و رام او می شوند.

رابطه میان نمازگزار و تعمیر مسجد

در آیه هجدهم سوره توبه آمده است:

إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ اْلآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ.

تنها کسانی حق تعمیر و آباد کردن مساجد را دارند، که به خدا و روز قیامت ایمان داشته و اهل اقامه نماز باشند و زکات را بپردازند و جز از خدا نترسند.

«در حقیقت، خداوند در این آیه شریفه، پنج شرط را برای آبادکنندگان مساجد و کانون های پرستش و عبادت برمی شمارد. شرط های اول و دوم، اعتقادی و قلبی هستند و پایه و اساس هر کار خیر به شمار می روند؛ یعنی ایمان به خدا و روز قیامت. شرط های سوم و چهارم، عملی هستند و باید با اعضا و جوارح انسان محقق شوند؛ یعنی برپا کردن نماز و دادن زکات، تا ایمان شخص فقط ادعایی و زبانی نباشد، بلکه صورت عملی به خود بگیرد و در عمل آن را تأیید کند. کسی که تارک نماز و زکات (که دو رکن از ارکان دینند) باشد، به آیات خدا کافر است و حق تعمیر و آبادانی مساجد را ندارد. سرانجام با اشاره به آخرین شرط می گوید: چنین شخصی باید جز از خدا، از کس دیگری نترسد».

پیام متن:

فقط کسانی حق تعمیر و آباد کردن مساجد را دارند که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند و اهل اقامه نماز باشند.

توجه به نماز فرزندان و خانواده

خداوند متعال در قرآن کریم، درباره حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: «کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ؛ او (ابراهیم) اهل خود را به نماز فرمان می داد.» انجام دادن هر کار مهمی، در ابتدای راه دشوار به نظر می آید، ولی اگر آدمی بار نخست به عملی کردن آن توفیق یابد و به تکرار برساند، از آن پس به راحتی از عهده اجرای آن برمی آید. به همین جهت، بزرگان دین و پیشوایان معصوم علیهم السلام به عنوان یک دستور اخلاقی به پیروان خود سفارش کرده اند که فرزندانتان را از کودکی برای نماز تربیت کنید، به گونه ای که در کودکی به برپایی نماز خو کنند و هنگامی که به سن تکلیف رسیدند، با شوق و معرفت، به آسانی نماز بخوانند. حال آنکه اگر یک باره و دقیقا از زمان تکلیف، آنها را به نماز خواندن فرا بخوانیم، احساس خواهند کرد که تکلیف سخت و دشواری بر آنها واجب شده است که از عهده آن برنخواهد آمد. در قرآن کریم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سفارش شده است: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها؛ به اهل خود فرمان نماز بده و در این باره پشتکار داشته باش».

از این احکام نورانی درمی یابیم که اگر با چند بار دعوت به نماز، افراد خانواده اهل نماز نشدند و گاهی نماز خواندند و گاهی ترک کردند، سرپرست خانواده نباید آنها را به حال خودشان واگذارد و از مسئولیت تربیت اعتقادی آنها شانه خالی کند، بلکه باید در این راه بردباری در پیش گیرد. بنابراین، باید پیوسته در موقعیت های مناسب با زبان نرم، محترمانه و همراه با تشویق، آنها را به این امر فرا خواند تا در نتیجه، آنان نیز به این آموزه رسول خدا به شایستگی عمل کنند. همچنین خداوند در قرآن کریم از زبان لقمان حکیم، خطاب به فرزندش می فرماید:

یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ. (لقمان: 17)

ای پسرکم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن.

پیام متن:

فرزندان خود را از کودکی به نماز خواندن عادت دهید تا در سال های تکلیف، از سوی شور و علاقه به برپایی نمازهای عاشقانه توفیق یابد.

نماز، یعنی ایمان

در آیه ای از قرآن کریم می خوانیم: «ما کانَ اللّهُ لِیُضیعَ إیمانَکُمْ؛ خدا، هرگز ایمان (نماز) شما را ضایع نمی گرداند.» سبب نزول این کلام وحی چنین است که پس از حدود پانزده سال که مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز خواندند، وقتی به دلایلی قبله به سوی کعبه تغییر کرد، این پرسش برای مسلمانان پیش آمد که نمازهای قبلی ما چه حکمی دارد؟ این مسئله را از پیامبر عظیم الشأن پرسیدند. آن گاه از بارگاه ربوبی این آیه نازل شد با این مضمون که نمازهای قبلی شما صحیح است و خداوند پاداش نمازهای شما را ضایع نمی کند. به عبارت دیگر، خداوند، ایمان شما را تباه نمی سازد و به جای اینکه خداوند بگوید: نمازهایتان از بین نرفته و درست است، فرمود: ایمانتان ضایع نشده است که این تعبیر، نشان دهنده آن است که نماز، یعنی ایمان و ترک نماز، یعنی ترک ایمان.

پیام متن:

نماز؛ یعنی ایمان و ترک نماز؛ یعنی ترک ایمان.

کلمات کلیدی
قرآن  |  خدا  |  پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله  |  قرآن کریم  |  نماز  |  اقامه نماز  |  خشوع  | 
لینک کوتاه :