×

وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی

بخش مهمی از مسؤولیت ها و وظایف دولت و رئیس دولت در نظام اسلامی در قانون اساسی آمده است . به این وظایف از دریچه قانون اساسی داریم تا از سویی حد و مرز انتظار امت اسلامی از کارگزاران دولتی و رئیس قوه مجریه روشن » 2- پاسداری از نظام جمهوری اسلامی با همان تفسیر که در اصل دوم قانون اساسی آمده است . سی نکته فوق بخش مهمی از وظایف رئیس دولت و همه دولت مردان نظام اسلامی است که از دیدگاه حقوقی و با توجه به قسم رساله «نصیحة الملوک » پاسخی است که سعدی به درخواست یکی از دوستان عزیز خود نوشته و براساس خواسته وی به فهم 4- صاحب دولت و فرمان را واجب باشد در ملک و بقای خداوند تعالی همه وقتی تامل کردن و از دور زمان براندیشیدن و در انتقال بلکه مردی آن است که در وقت خشم خود را بر جای دارد و پای از انصاف بین ننهد .

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 31953     تاریخ درج : 1390/08/08

2

بخش مهمی از مسؤولیت ها و وظایف دولت و رئیس دولت در نظام اسلامی در قانون اساسی آمده است . در این مقال نگاهی گذرا به این وظایف از دریچه قانون اساسی داریم تا از سویی حد و مرز انتظار امت اسلامی از کارگزاران دولتی و رئیس قوه مجریه روشن شود . و از دیگر سو فهرستی از وظایف مهم رئیس جمهور برگزیده، در دیدرس یاران و همکاران و وزیران و مشاوران و معاونان ایشان و همه امت قرار گیرد . این فهرست فقط شامل وظایفی است که در یک مرور سریع از قانون اساسی کنونی مصوب ششم مرداد ماه 1368 هجری شمسی استخراج شده است .

سی وظیفه قانونی

1- پاسداری از مذهب رسمی کشور «در برابر تشکیک و تحریف و تحقیر و تعطیل قوانین دینی .»

2- پاسداری از نظام جمهوری اسلامی با همان تفسیر که در اصل دوم قانون اساسی آمده است .

3- پاسداری از قانون اساسی به عنوان میثاق مورد توافق همه شهروندان کشور .

4- به کارگیری همه استعداد و صلاحیت ها در راه ایفای مسؤولیت های قانونی .

5- وقف خود برای خدمت به مردم، اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق .

6- پشتیبانی از حق و گسترش عدالت .

7- پرهیز از خودکامگی .

8- حمایت از آزادی و حرمت اشخاص و حقوق قانونی آنان .

9- حراست از مرزها، استقلال سیاسی، اقتصای و فرهنگی و نظامی کشور و تمامیت ارضی .

10- استعانت از خدا در انجام وظایف .

11- پیروی از پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام در نگهداری از امانت «قدرت » و سپردن آن به منتخب ملت پس از خویش .

12- پاسخگو بودن در برابر «ملت » و «رهبر» و «مجلس شورای اسلامی » .

13- جلوگیری از تصویب و اجرای هر گونه قانون و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و سایر موارد که براساس موازین اسلامی نباشد و تلاش جهت لغو و عدم اجرای آن . تشخیص موافقت و مخالفت با شورای محترم نگهبان است .

14- به کار گرفتن همه امکانات برای ایجاد محیطی مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان، تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .

15- جلوگیری از رباخواری، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطعه کاری ها، و معاملات دولتی، فروش زمین های موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع و بازگرداندن ثروت های ناشی از امور فوق به صاحبان حق و یا بیت المال در صورت ناشناخته بودن صاحبان آن .

16- دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفه متقابل ملت و دولت .

17- پاسداری از قداست خانواده و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی .

18- تلاش پیگیر برای اتحاد و ائتلاف ملل اسلامی و وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام .

19- پاسداری از حقوق زنان و حمایت از آنان طبق اصل 21 قانون اساسی .

20- فراهم کردن امکان اشتغال و کار و تامین شرائط مساوی برای احراز مشاغل .

21- تامین اجتماعی همگان در برابر بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبت های پزشکی از طریق بیمه و غیره .

22- تامین آموزش و پرورش رایگان برای همه تا پایان دوره متوسطه و تامین وسائل تحصیلات عالی تا سرحد خودکفایی کشور به صورت رایگان .

23- تامین مسکن هر فرد و خانواده به ویژه روستانشینان و کارگران .

24- گردآوری و بهره برداری و نظارت بر انفال و توزیع عادلانه ثروت های عمومی .

25- رفتار عادلانه و رعایت اخلاق انسانی در رفتار با اقلیت های دینی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی توطئه و اقدام نکرده اند .

26- پاسداری از زبان و خط و پرچم رسمی کشور و تاریخ هجری شمسی و قمری در کلیه اسناد و مکاتبات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات زبان قرآن و معارف اسلامی در دوره های ابتدایی تا پایان دوره متوسطه و رعایت تعطیلی روز جمعه در سراسر کشور .

27- خودداری و جلوگیری از استخدام کارشناسان خارجی مگر در موارد ضرورت و با تصویب مجلس شورای اسلامی .

28- رعایت قانون در کلیه دریافت ها و پرداخت های دولتی .

29- خودداری و جلوگیری از دادن هر گونه امتیاز تشکیل شرکت ها و مؤسسات به خارجیان در امور تجاری، صنعتی، کشاورزی، معادن و خدمات طبق اصل هشتاد و یکم .

30- خودداری از گرفتن هر گونه وام خارجی و داخلی و کمک بلاعوض از داخل و خارج بدون تصویب مجلس شورای اسلامی .

سی نکته فوق بخش مهمی از وظایف رئیس دولت و همه دولت مردان نظام اسلامی است که از دیدگاه حقوقی و با توجه به قسم شرعی بر عهده رئیس محترم جمهور اسلامی است .

از دیدگاه اخلاقی و مصلحت دید اجتماعی هم قدرتمندان وظایفی دارند که این بخش را از زبان سعدی می آوریم:

نصیحت سعدی به رئیس جمهور

یکی از رساله های جالبی که از شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی به یادگار مانده، کتاب کوچکی شامل یک مقدمه کوتاه نیم صفحه ای و یکصد وپنجاه و یک تذکر اخلاقی، عبادی، سیاسی، تربیتی و اجتماعی به قدرتمندان است . این کتاب با عنوان «نصیحة الملوک » ضمن «کلیات سعدی » آمده و هفده صفحه را در برگرفته است .

رساله «نصیحة الملوک » پاسخی است که سعدی به درخواست یکی از دوستان عزیز خود نوشته و براساس خواسته وی به فهم «نزدیک » و از تکلف «دور» است . گرچه سعدی به زبان آن روزگار از قدرتمندان به نام پادشاه و سلطان نام می برد ولی اندرزها و رهنمودهای وی برای همه قدرتمندان در قلمرو نفوذ و اقتدار آنان مفید و معتبر است .

هم اکنون که پس از یک رقابت تنگاتنگ انتخاباتی برای هشتمین دوره ریاست جمهوری از میان ده نامزد فعال، شخصی برای تصدی ریاست قوه مجریه و سکانداری کشتی مدیریت کشور برگزیده می شود، ضروری دیدیم که ضمن احترام به انتخاب امت اسلامی، چهل رهنمود این دانشور جهاندیده را در دیدرس رئیس جمهور محترم و برگزیده قرار دهیم; باشد که سخنان شیوای سعدی که برگرفته از فرهنگ قرآن و حدیث است، چراغ راه همه کارگزاران نظام اسلامی و بویژه ریاست محترم جمهوری اسلامی قرار گیرد .

سعدی در آغاز می گوید:

ملوک جهان را نصیحت رب العالمین بسنده است که در کتاب مجید می فرماید: «و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل »

و دیگر فرمود: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان .»

مجملی فرمود تعالی و تقدس، که مفصل آن در دفترها شاید گفتن .

1- تفویض کارهای بزرگ به مردم ناآزموده نکند که پشیمانی آرد .

2- پادشاهانی که مشفق درویش اند، نگهبان ملک و ملت خویشند .

3- از سیرت پادشاهان یکی آن است که به شب بر در حق گدایی کنند و به روز بر سر خلق پادشاهی .

4- صاحب دولت و فرمان را واجب باشد در ملک و بقای خداوند تعالی همه وقتی تامل کردن و از دور زمان براندیشیدن و در انتقال ملک از خلق به خلق نظر کردن .

5- علماء و ائمه دین را عزت دارد و حرمت، و زیردست همگنان نشاند و به استصواب رای ایشان حکم راند تا سلطنت مطیع شریعت باشد نه شریعت مطیع سلطنت .

6- پادشه صاحب نظر باید تا در استحقاق همگنان بتامل نظر فرماید . پس هر یکی را به قدر خویش دلداری کند، نه گوش بر متوقعان، که خزانه تهی ماند و چشم طمع پر نشود .

7- آثار خیر پادشاهان قدیم را محو نگرداند تا آثار خیر او همچنان باقی ماند .

8- وزارت پادشاهان را کسی شاید که شفقت بر دین پادشاه از آن بیشتر دارد که بر مال او و حیف رعیت بر پادشاه آسانتر گیرد که حیف سلطان بر رعیت .

9- پادشاهان پدر یتیمانند، باید که بهتر از آن غمخوارگی کند مر یتیم را که پدرش; تا فرق باشد میان پدر درویش و پدر پادشاه .

10- فاسق و فاجر را تقویت و دلداری کمتر کند که یار بدان شریک معصیت است و مستوجب عقوبت .

11- بر دوست و دشمن طریق احسان پیش گیرد که دوستان را مهر و محبت بیفزاید و دشمنان را کین و عداوت کم شود .

12- کاروان زده و کشتی شکسته و مردم زیان دیده را تفقد حال به کمابیش بکند که اعظم مهمات است .

13- مردم سختی دیده، محنت کشیده را خدمت فرماید که بجان در راستی بکوشند از بیم بینوایی .

14- لشکریان را نکو دارد و به انواع ملاطفت دل بدست آرد . که اگر دشمنان در دشمنی متفق باشند دوستان در دوستی مختلف نباشند .

15- عامل مردم آزار را «عمل » ندهد که دعای بد بدو تنها نکنند و الباقی مفهوم .

16- از جمله حسن و تدبیر پادشاه یکی آن است که با خصم قوی در نپیچد و بر ضعیف جور نکند که پنجه با غالب افکندن نه مصلحت است و دست ضعیفان بر پیچیدن نه مروت .

17- ظلم صریح از گناه خاصان تن زدن است و عامیان را گردن زدن .

18- هر آنکه نفسش سر طاعت بر فرمان شریعت ننهد فرماندهی را نشاید و دولت برو نپاید .

19- دین را نگاه داشتن نتوان الا به علم و ملک را الا به حلم .

20- هر کس بد اندر قفای دیگری گفت از صحبت او بپرهیز که در پیش تو همچنین طیبت کند و از قفا غیبت .

21- قوت رای خداوندگار مملکت آن است که دخل فردا امروز بکارد و کار امروز به فردا نگذارد .

22- هر نعمتی را شکری واجب است . شکر توانگری، صدقات و شکر پادشاهی، رعیت نوازی و شکر قربت پادشاهان، خیر گفتن مردمان و شکر دل خوشی، غمخواری مسکینان و شکر توانایی، دستگیری ناتوانان .

23- سوز دل مسکینان آسان نگیرد که چراغی شهری را بسوزد .

24- عامل مگر از خدای تعالی بترسد که امانت نگاه دارد و الا به وجهی خیانت کند که پادشاه نداند .

25- مردی نه این است که حمله آورد . بلکه مردی آن است که در وقت خشم خود را بر جای دارد و پای از انصاف بین ننهد .

26- پادشاهان جایی نشینند که اگر دادخواهی فغان بردارد با خبر باشند که حاجبان و سرهنگان نه هر وقتی مهمات رعیت به سمع پادشاه رسانند .

27- تو بر جای آنانی که رفتند و کسانی که خواهند آمدن . پس وجودی میان دو عدم التفات را نشاید .

28- هر که کسی را نرنجاند از کسی نترسد . کژدم که همی ترسد، همی گریزد از فعل خبیث خویش . گربه در خانه ایمن است از بی آزاری و گرگ در صحرا سرگردان از بد فعالی، گدایان در شهر آسوده از سلیمی و دزدان در کوه و صحرا نهان از حرامزادگی .

29- دشمن به دشمن برانگیز تا هر طرف غالب شوند، فتح از آن تو باشد .

30- پیشوای هر ملتی عزیز دارد و به حرمت نشاند .

31- در پادشاهی چنان کند که اگر وقتی پادشاه نباشد جفا و خجالت نبیند همچون زنبور که هر که مر او را ناتوان و افتاده بیند پای در سر مالد .

32- چندانکه از زهر و مکر و غدر و فدایی و شبیخون بر خود است از درون خستگان و دل شکستگان و دعای مظلومان و ناله محرومان برخود باشد . سلطان غزنین گفتی من از نیزه مردان چنان نمی ترسم که از دوک زنان یعنی سوز سینه ایشان .

33- از دیوان زیرزمین چندان بر حذر نباید بود که دیوان روی زمین یعنی آدمیان بد .

34- عیب خود از دوستان مپرس که بپوشانند، تفحص کن که دشمنان چه می گویند .

35- جایی که لطف باید کردن به درشتی سخن مگوی که کمند از برای مهاجم سرکش باشد و جایی که قهر باید بلطافت مگوی که شکر بجای «سمقونیا» فایده ندهد .

36- دوستدار حقیقی آن است که عیب تو را در روی تو بگوید تا دشوارت آید و از آن بگردی و از قفای تو بپوشد تا بدنام نگردی .

37- ضعف رای خداوند مملکت آن است که دشمن کوچک را محل ننهد یا دوست را چندان پایه دهد که اگر دشمنی کند، بتواند .

38- اعتماد کلی بر نوآمدگان مکنید .

39- آن کن که خیر تو در قفای تو گویند، که در نظر از بیم گویند یا طمع .

40- وقتی که حادثه ای موجب تشویش خاطر بود، طریق آن است که شبانگاه که خلق آرام گیرند، استعانت به درگاه خدای تعالی برد و دعا و زاری کند و نصرت و ظفر طلبد . پس آنگاه به خدمت زهاد و عباد قیام نماید و همت خواهد و خاطر به همت ایشان مصروف دارد . پس به زیارت بقاع شریف رود و از روان ایشان مدد جوید . پس در حق ضعیفان و مسکینان و محتاجان شفقت فرماید و تنی چند از زندانیان رهایی دهد پس آنکه نذر و خیرات کند . آنگه لشکریان را نوازشی کند و به وعده خیر امیدوار گرداند . آنگه به تدبیر و مشاورت دوستان خردمند یکدل در دفع مضرت آن حادثه سعی کند .

کلمات کلیدی
اخلاق  |  اسلام  |  دولت  |  قانون اساسی  |  رئیس‌جمهور  |  وظیفه  |  وظیفه رئیس‌جمهور در قانون اساسی  | 
لینک کوتاه :  
نویسنده : پوریا اندیشناک تاریخ : 1390/08/20

عالی بود