×

نقل واقعیات بدون تحلیل

داده بودند، برای خرید مداد به طرف است اما هرچه بیشتر نزدیک شدم، ـ آقا چطور است که از دکه های در این میان مسافران در روز ماه استاد موسیقی است. ارمنستان و یا افراد شاغل در این کشور است که این نیاز بسیار نیرومند با در فرودگاه ایروان پیاده شدیم. این حد خدمت کرد چگونه احترام برای امام حسین علیه السلام هر سال می دهم، خیلی چیزها به من داده است. کشیشی به من گفت: چرا پول برای امام جمهوری اسلامی ایران بازسازی شده رمضان را در این مسجد به تبلیغ 3. دانشجویان؛ که این افراد خود د. کسانی که فقط برای دیدن افراد کرده و بعضی هم خود برای سلام و بود؛ از این رو سعی کردم با طرح در آنان رشد می کند، سعی کردم با بیان ما به ایران بازگشتیم، لیکن این کدام معضل است؟ آیا راهی برای پیشگیری از این جنسی است، آیا راهی در اسلام برای

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 1461     تاریخ درج : 1390/08/08

114

در ماه مبارک رمضان، روز 11 آبان، برای تبلیغ عازم ارمنستان بودم. به ترمینال فرودگاه وارد شدم، از درب ورود تا داخل سالن همه چیز تمیز به نظر می رسید، بهتر از سالن پروازهای داخلی و البته بسیار تمیزتر از سالن پروازهای حج و عمره.

با فاصله کمی دو پرواز به اکراین و ارمنستان انجام می شد. پس از انجام تشریفات اداری وارد سالن انتظار برای پرواز شدم. دکه هایی دیده می شد که اجناسی را در معرض فروش قرار داده بودند، برای خرید مداد به طرف دکه ها حرکت کردم، صدای موسیقی شنیده می شد، گفتم انشاء اللّه مجاز است اما هرچه بیشتر نزدیک شدم، دانستم که همان صدای موسیقی مبتذلی است که جوانهای آنچنانی از ماشینهای خود پخش می کنند. جلوتر رفتم، سه نفر فروشنده زن را دیدم که سرها به هم نزدیک کرده مشغول بیان سخنان حکیمانه!! بودند، هنگامی که مرا با لباس روحانیت دیدند هر سه زیر چشمی مرا ورانداز کرده به احتمال زیاد موضوع سخن را تغییر دادند.

از خرید صرف نظر کرده، برگشتم. به یکی از برادران نیروی انتظامی گفتم:

ـ سرکار! اینجا یک محل عمومی و متعلق به دولت جمهوری اسلامی است. اگر زحمت نیست، بگویید این موسیقی را خاموش کنند.

ـ آقا مجاز است.

ـ اگر کمی دقت کنید خواهید دید که مجاز نیست.

من که نمی توانم به دلیل انجام تشریفات اداری به آن طرف بروم، اگر ممکن است تلفن مسئول را بگیرید تا با او صحبت کنم.

بالاخره با اکراه تلفن را گرفت؛ اما پس از اندکی گفت: این تلفن خراب است و فقط صدا از یک طرف منتقل می شود.

به یکی از نیروهای فرودگاه که مسئول جداسازی خانمها از آقایان برای بازدید بدنی بود و تا حدی هم حزب اللهی به نظر می رسید مراجعه کردم.

ـ آقا چطور است که از دکه های مجموعه مربوط به نظام به راحتی موسیقی مبتذل پخش می شود؟

ـ بله آقا من هم فراوان شنیده ام، مسئول سالن هم گاهی اینجا می آید، قدم می زند و عکس العملی نشان نمی دهد، بچه های سپاه هم هستند، آنها هم کاری به این کارها ندارند.

در این میان مسافران در روز ماه مبارک رمضان به خوردن آب و چایی که از دکه ها خریده بودند مشغول بودند و عده ای هم سیگار می کشیدند.

صدای گوینده سالن به گوش رسید که: «مسافرین ایروان جهت سوار شدن به هواپیما به خروجی... مراجعه فرمایند.»

سوار شدیم و هواپیما به طرف باند پرواز حرکت کرد. روی باند فرودگاه بودیم که خدمه هواپیما به حاضران شکلات تعارف کردند و تقریبا همگی میل فرمودند و گویی هیچ خبری از ماه رمضان نیست.

هواپیمای کاسپین پس از بیان حرفها و تذکرات همیشگی، بلندگو را قطع و با اندک زمانی دوباره بلندگو را باز کرد. می خواست مطلب جدیدی بگوید، دقت کردم، می گفت:

کارکنان هواپیمای کاسپین، خلبان...، ورود استاد... را به هواپیمای کاسپین خوش آمد می گوید.

هنگامی که در فرودگاه ایروان پیاده شدیم، معلوم شد استاد مزبور استاد موسیقی است. نامبرده در کنار کارهای بسیار مهم و اساسی که حیات و ممات جامعه در گرو آن است، به افراد ایرانی موسیقی آموزش می دهد و فقط از همین بابت ماهیانه ده هزار دلار (بیش از هشت میلیون تومان) از وزارت محترم ارشاد دریافت می کند تا توسط موسیقی، هم ایرانیان را ارشاد و هم کشور را از بحرانهای مختلف اقتصادی و فرهنگی نجات دهد.

داخل هواپیما دو نفر جوان کنار من نشسته بودند. یکی سه سال بود که در ارمنستان زندگی می کرد، کارش حسابداری برای شرکتهای ایرانی بود و دیگری برای اولین بار به ارمنستان می رفت. او می گفت: بنا دارد در ارمنستان درس بخواند.

از حسابدار پرسیدم: حقوق شما در ایران بیشتر است یا در ارمنستان؟ گفت: فرقی نمی کند. اما چرا در کشور غریب زندگی می کند؟!!

با دانشجوی آینده سخن گفتم.

ـ چرا تحصیل در ارمنستان؟

ـ شهریه دانشگاه ارمنستان حدود شهریه دانشگاه آزاد است، کنکور هم ندارد.

ولی سخن پنهان دیگری که بسیاری از دانشجویان دو هزار نفری ارمنستان و یا افراد شاغل در این کشور دارند و گاهی بیان هم می کنند، استفاده از بازار آزاد ارضاء جنسی است.

نظام جمهوری اسلامی خدمات فراوانی داشته که بر هیچ فرد منصفی پوشیده نیست. لیکن نتوانسته است زمینه تأمین نیاز بسیار نیرومند شهوت جنسی را در چارچوب شرع فراهم سازد.

پاسخ سریع عده ای به این مشکل آن است که می گویند دین مخالف است، در حالیکه هرگز مسئولین به دلیل حاکمیت خرافات و فرهنگ غلط نتوانسته و در صدد نبوده اند که آنچه را مشروع است مانند ازدواج آسان، ازدواج مجدد، ازدواج موقت و... در جامعه فعال کنند.

بسیاری از نارضایتیها و... به همین امر بر می گردد. مشکل اینجاست. دولت به دنبال رشد اقتصادی برای افزایش رضامندی در مردم است، لیکن در بسیاری از کشورها از جمله سوریه و همین ارمنستان فقر بیداد می کند، اما مردم از دولت بیزار نیستند. عمدتا برای آن است که این نیاز بسیار نیرومند با مشکل روبرو نیست.

در فرودگاه ایروان پیاده شدیم. عده ای از مسافران از ارامنه ایران و یا ارمنستان بودند؛ به دلیل آنکه به زبان ارمنی سخن می گفتند، و عده ای هم ایرانیان غیرارمنی بودند. از فرودگاه ایران بر داشتن روسری و کاهش لباسها انجام شد تا اینکه در فرودگاه ایروان به جز یک زن که همچنان روسری خود را بر سر داشت هیچ اثری از حجاب نبود.

در حالیکه من با لباس روحانیت تنها بودم، هیچ یک از مسافران بی احترامی نکردند، یکی دو مورد از مردان هم مسئله شرعی سؤال کردند.

کنار نوار نقاله برای گرفتن ساک دستی منتظر ایستادم. فردی در نزدیکی من بود، گردن آویز صلیب و طلایی او نشان می داد که مسیحی است، بی مقدمه شروع به صحبت کرد.

«بعضی از ما ایرانیها خدمات جمهوری اسلامی را نمی بینیم، قبل از انقلاب کجا همه مردم در خانه هایشان گاز داشتند، جمهوری اسلامی آورد؛ کجا اینقدر خدمات بود. مترو با اینهمه مشکلات درست کردند، ما در زمان شاه وقتی میوه یا شیرینی می خوردیم که به مهمانی می رفتیم، کِی تا این حد نعمت بود؟ و...

امام به ایران آمد با یک جفت دمپایی (مقصود او نعلین بود) و این کشور را به اینجا رساند و الآن هم مسئولین تا این حد خدمت می کنند، چرا ایرانیها همین ارمنستان را نمی بینند و... . در بسیاری از کشورها از رهبران خود بت می سازند. آلمانها هنوز به هیتلر با آن همه جنایت احترام می کنند، اما ما ایرانیها به رهبری که تا این حد خدمت کرد چگونه احترام می کنیم؟

من یک مسیحی هستم، اما نذر برای امام حسین علیه السلام هر سال می دهم، از امام حسین علیه السلام خواسته ام و حضرت خیلی چیزها به من داده است. روزی کشیشی به من گفت: چرا پول برای امام حسین علیه السلام می دهی؟ گفتم: اگر چیزی به من داده ای بگیر، من از امام حسین علیه السلام چیزها گرفته ام.»

خیلی به من احترام کرد، اثاثیه را از روی نوار نقاله گرفت، می خواست برایم بیاورد، با اصرار از او گرفته با هم حرکت کردیم.

از کتابی اسم برد که نام آن را به خاطر ندارم، گفت این کتاب را که جملاتی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارد، چندبار خوانده ام، بسیار لذت می برم، می خواهم عمل کنم، بخشهایی را باید سعی کنم تا بهتر بفهمم.

از راهروهای فرودگاه بیرون آمده، برادران سفارت ایران را دیدم، با او خداحافظی کردم و از یکدیگر جدا شدیم. در همان روز اول با رایزن فرهنگی و سفیر جمهوری اسلامی نشستی داشتیم.

براساس مطالعات برادران ایرانی، در ایروان 8 مسجد وجود داشته که اکنون فقط مسجد جامع کبود ایروان باقی مانده است که به همت مسئولین جمهوری اسلامی ایران بازسازی شده است. این امر حکایت از آن دارد که زمانی در ایروان تعداد زیادی مسلمان زندگی می کرده که اکنون به کشوری یکپارچه مسیحی تبدیل شده است.

مسجد جامع کبود کنار یکی از خیابانهای اصلی و مهم شهر قرار دارد. مسجدی بسیار زیبا، قدیمی و دارای حیاط وسیع و باغچه های جذاب؛ پس از ورود به مسجد، شبستان بزرگ آن در ضلع روبرو با گنبد کاشیکاری شده با سردر خیلی مرتفع به چشم می خورد. در سمت چپ و راست، حجره های بزرگ و متعددی دیده می شود که نشان می دهد زمانی اینجا حوزه علمیه بوده است.

حدود 15 روز از ماه مبارک رمضان را در این مسجد به تبلیغ پرداختیم.

کسانی که در مراسم مسجد شرکت می کردند چند گروه بودند:

1. نیروهای سفارت که به همراه خانواده در این جلسات شرکت می کردند.

2. تجار و کسبه ایرانی که در ایروان فعالیت می کردند.

3. دانشجویان؛ که این افراد خود چند گروه بودند:

الف. کسانی که خیلی علاقه مند به مسجد و مسائل دین بودند. تعداد این افراد بسیار کم بود.

ب. افرادی که دیندار ولی تا حدی گریزان از روحانی بودند.

ج. کسانی که بر اثر گناه، خود را خیلی مطرود از درگاه الهی احساس کرده، به نوعی یأس مبتلا شده بودند.

د. کسانی که فقط برای دیدن افراد هم وطن به مسجد می آمدند و به دلیل آلودگی، تا حدی هم از برنامه های مذهبی فاصله گرفته بودند.

با توجّه به مخاطبان مذکور، دو روش رفتاری و تبلیغی در پیش گرفتم و محتوای سخن را با توجّه به نیاز آنان انتخاب کردم.

روش رفتاری

از ابتدای ورود به مسجد، تا درون شبستان سعی کردم به حلقه های گروهی آنها نزدیک شده، با سلام و احوالپرسیِ گذرا زمینه ارتباط آنان را فراهم سازم. این روش موجب شد کسانی که از روبرو شدن با روحانی پرهیز کرده و خیلی با اخم، از دور روحانی را ورانداز می کردند، در شبهای بعد راحت تر ارتباط برقرار کرده و بعضی هم خود برای سلام و احوالپرسی به طرف ما بیایند.

روش تبلیغی

در سخنرانی سعی کردم که موارد ذیل را رعایت کنم:

1. از طولانی شدن سخنرانی پرهیز کنم.

2. با بیان نکات طنز به مناسبت مطالب، جلسه را شاد نگه دارم.

محتوای تبلیغ

پس از بررسی مخاطبان، به دو نکته اساسی توجه کردم:

1. برخی از مخاطبان، به دلیل گناه و آلودگی و شهوت رانیهای بی مرز، کم کم هویت انسانی خود را از دست داده، جنبه حیوانی آنها تقویت شده بود؛ از این رو سعی کردم با طرح مباحث مربوط به جایگاه انسان و اهمیّت آن نسبت به موجودات دیگر، آنان را به هویت دینی خویش متوجه سازم.

2. با توجه به اینکه برخی از افراد گنهکار با گذر زمان از پذیرش توبه خود در پیشگاه خداوند ناامید گشته و احساس یأس و نومیدی از غفران الهی در آنان رشد می کند، سعی کردم با بیان رحمت واسعه پروردگار، آنان را به غفران الهی امیدوار و به توبه و بازگشت ترغیب کنم؛ بویژه در شبهای قدر که به توبه، جایگاه توّابین نزد خداوند، شرائط توبه و... پرداختم و آثار مثبت آن کاملاً مشهود بود.

بالاخره در پایان ماه مبارک رمضان، مسئولین تأثیر تبلیغات را نسبت به سنوات قبل بسیار مثبت ارزیابی می کردند.

ما به ایران بازگشتیم، لیکن این سفر از ابتدا تا انتها سؤالاتی را برای ما ایجاد کرد که اینک با شما در میان گذاشته می شود:

آیا وقت آن نرسیده که سازمانهای مسئول، بر امور فرهنگی پایانه های کشور نظارت داشته باشند؟

آیا برخی از نیروهای سپاه و نیروی انتظامی در مقابل ناهنجاریهای اجتماعی به وادادگی نرسیده اند؟

آیا بهتر نیست پس از بیست و پنج سال از انقلاب، تحقیقی میدانی به عمل آید که علت علاقه دانشجویان به حضور در دانشگاههای ضعیف دیگر کشورها چیست؟

علت بسیاری از تجارتهای مضحک و کم فایده و خروج بی رویه ارز و صرف آن در کشورهای همسایه کدام معضل است؟

آیا راهی برای پیشگیری از این روند خانمانسوز و ویرانگر اخلاقی وجود ندارد؟

اگر مسئله اصلی ارضاء شهوات جنسی است، آیا راهی در اسلام برای تأمین مشروع این نیاز وجود ندارد؟

امید آنکه با درک عمیق نیازها، در ورای فرهنگهای غلط اجتماعی، اداره جامعه را براساس دستورات دین بطور

کلمات کلیدی
موسیقی  |  تبلیغ  |  ماه مبارک رمضان  |  فرودگاه  |  هواپیما  |  ارمنستان  |  ایروان  | 
لینک کوتاه :