×

دیدگاههای امام خمینی(س) پیرامون وحدت کلمه و کلمه وحدت


تعداد بازدید : 4140     تاریخ درج : 1390/08/08

56

مقدمه:

تاریخ اسلام، شاهد کوششها و مساعی توحیدی و تقریبی فراوانی بوده است که مصلحان و پیشویان بزرگ و مجامع اسلامی بسیاری پرچمدار آن بوده اند و بطور حتم اندیشه ها و تلاش های حضرت امام خمینی(ره) زرین ترین برگ تاریخ کوشش های مسلمین در راه اتحاد به شمار می رود.

سیره عملی و نظری حضرت امام(ره) به شکلی واحد در راستای تحقق اتحاد واقعی تمامی فرق اسلامی بمنظور تشکیل امت جهانی اسلام است. در این مقاله بر آنیم تا با بیان سخنان آنحضرت رویکردهای اصلی ایشان به وحدت میان مسلمین را باز نمائیم. تذکر چند نکته را مقدمتاً ضروری میدانم:

1. مجموعه گفته ها و نوشته های حضرت امام(ره) پیرامون وحدت آنچنان گسترده و پر حجم است که می تواند محتوای یک یا دو جلد کتاب وزین را در بر گیرد، نگاهی به فیش های استخراج شده پیرامون موضوعات گوناگون از لابلای آثار و گفتار حضرت امام «توسط موسسه نشر آثار ایشان، نشان میدهد که «موضوع وحدت» یکی از پر حجم ترین مجموعه فیش ها را شامل میشود و این امر اهمیت و جایگاه ویژه آنرا در نظرات حضرت امام(ره) می رساند. لاکن ما در این مقاله در هر مبحثی به ذکر دو یا سه نمونه از گفتار ایشان اکتفا می نمائیم تا محدودیت های طبیعی یک مقاله ملحوظ شود.

2. وحدت از دیدگاه حضرت امام(ره) دارای ابعاد مختلف فقهی، سیاسی، تاریخی و اجتماعی است و علاوه بر آن از تنوع موضوعی نیز برخوردار است، در یک طبقه بندی اجمالی موضوعات زیر را می توان در آثار و گفتار ایشان پیرامون وحدت مورد بررسی قرار داد:

الف – وحدت فرق اسلامی

ب – وحدت مستضعفین جهان

ج – وحدت اقشار و طبقات گوناگون اجتماعی

و – وحدت حوزه و دانشگاه

ه – وحدت دولت و ملت

ز – وحدت اجزا و عناصر دولت و حکومت اسلامی، مثل وحدت ارتشی و سپاهی، وحدت مسئولین و مدیران با کارمندان و مجریان امور

در این گفتار ما تنها به بررسی «وحدت فرق اسلامی،» با نگرشی اجتماعی، از دیدگاه امام خمینی(ره) می پردازیم بدیهی است که بررسی جامع تمامی این ابعاد و موضوعات مجالی فراختر از این مقاله را می طلبد.

3. مجموعه تلاش های حضرت امام خمینی قدس سره شریف در راه تحقق اتحاد مسلمین را در ابعاد نظری و عملی می توان تحت عناوین زیر دنبال نمود:

الف – نفی فرقه گرایی دینی

ب – فتاوی فقهی حضرت امام(ره) در جهت تحقق وحدت.

ج – پیامهای روشنگرانه او به مسلمین در

دعوت به اتحاد.

د – تاسیس حکومت اسلامی

هـ - اجتناب ایشان از هرگونه رفتار یا گفتار تفرقه افکنانه در طول حیاتشان.

تذکر این نکته شایسته است که دو تصویر از زندگی و افکار حضرت امام به نحوی زیبا و شگفت انگیز با یکدیگر ترکیب شده اند و بررسی هر موضوعی در منظر ایشان را باید با ملاحظه هماهنگ و مرتبط این دو تصویر باشد: دانشمند و سیاستمدار.

نفی و فرقه گرایی دینی

«یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و دسته ای حنبلی و دسته ای اخباری هستند. اصولاً طرح این معنا از اول درست نبود. در یک جامعه ای که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم، منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید، شدید حنفی، یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته دیگر حضرت صادق را عمل کردند اینها شدند شیعه. اینها دلیل اختلاف نیست»[17]

در این گفتار اختلاف موجود میان فرق اسلامی بعنوان تفاوت آراء و فتاوی میان مراجع و پیشوایان یک دین واحد تلقی شده و هیچیک از وجوه افتراق میان تشیع و تسنن را بعنوان «دلیل اختلاف» برای یک مرجع و فقیه قابل قبول نمیداند. در ادامه همین گفتار با توجه دادن وجوه مشترک مسلمین، اختلافها و تفاوتهای میان فرق اسلام را به نازلترین حد خود تقلید می دهد.

«ما باید توجه به این معنا بکنیم که همه ما مسلمان هستیم و همه ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم و...» پس با استناد به وجوه اشتراک چون دین مشترک، کتاب آسمانی مشترک، پیامبر واحد و اعتقاد به خدای یگانه، این امکان برای جامعه اسلمی فراهم می شود که اختلاف ها را ناشی از تفاوت آراء بین علماء دین شناخته و اگر چنین تفاوتهایی بتوانند دلیل اختلاف جدایی مذاهب تلقی شوند، مذاهب بسیاری می توان در کنار فرق موجود اسلام نهاد، چنانکه دول استعماری نیز در این جهت از هیچ کوششی دریغ نداشته اند.

در کلامی دیگر فرقه گرایی را مخالف با دستور قرآن کریم دانسته و مروج آنرا خارج از دایره اسلام می شناسد: «امروز روزی است که همه به دستور اسلام، به دستور قرآن کریم با هم متحد باشند، تنازع نکنند. اگر تنازع با هم بکنند، بر هر شیوه ای باشد، به حسب قرآن کریم ممنوع است این تنازع و اگر تنازع بکنند غش می آورد و رنگ و بوی انسان را و ملت را از بین می برد. این دستور خدای کریم است. اینهائی که دارند کوشش می کنند تفرقه بیندازند و تنازع ایجاد کنند و معذلک ادعای اسلام می کنند، اینها آن اسلامی را که قرآن کتاب اوست، آن اسلامی را که کعبه قبله اوست آن اسلام را نیافته اند و به آن اسلام نیاورده اند. آنهائی ایمان به اسلام آورده اند که قرآن را، و محتوای قرآن را قبول دارند، محتوای قرآن که می فرماید که «مؤمنون اخوه» هستند، برادر هستند با هم، برادری هر چه اقتضا می کند اینها باید انجام دهند.»[18]

حضرت امام(ره) تأکید قابل توجهی به «حیثیت برادری» کل مسلمین داشتند و در برابر تز «فرقه گرایی» «فرهنگ برادری» را مطرح می نمایند. چنین فرهنگی ریشه در یک اصل و ایه قرآنی دارد و ترویج سنت برادری که بعد از انقلاب اسلامی در بین مردم ایران که یکدیگر را برادر و خواهر خطاب می کردند، یک اصل اعتقادی است. اما تحلیل حضرت امام از این سنت فراتر از یک نوع ادب رفتاری و اخلاقی میان مسلمین است. «انما المؤمنون اخوة» یک اصل سیاسی و یک سیاست فرهنگی عمیق است.

«ما باید بیدار باشیم و بدانیم که این حکم الهی که فرموده است «انما المؤمنون اخوة» برادر هستند اینها هیچ حیثیتی جز برادری با هم ندارند و مکلفند که مثل برادر با هم رفتار کنند، این یک حکم سیاسی است، که اگر ملت های مسلم که تقریباً یک میلیارد جمعیت هستند، اینها برادر با هم باشند و به برادری با هم رفتار کنند، هیچ آسیبی بر اینها واقع نمی شود و هیچ یک از ابرقدرتها قدرت اینکه تجاوز به آنها بکنند ندارند. برادرها باید متوجه این معنا باشید»[19]

تأکید و توجه حضرت امام به مفهوم «حیثیت برادری» به عنوان «یک حکم سیاسی» رفتار برادرانه و به عنوان یک «الگوی فرهنگی» در تمامی گفتارهای او پیرامون وحدت مشهود است. تفاوت میان دو لفظ «آقا» یا «خانم» با «برادر» یا «خواهر» بسیار فراتر از یک تفاوت ساده لفظی که ریشه در دو زبان فارسی و عربی دارد می باشد، سخن از «فرهنگ برادری» است.

«قرآن می فرماید که «المومنون انما المؤمنون اخوة» و غیره از برادری پیش مؤمنین چیزی نیست، منحصر برادرند نه غیر برادر، هیچی نیستند الا برادری. این هیچ نیست الا برادری، برای این است که اگر ما هیچ جهتی را ملاحظه نکنیم الا برادری خودمان را، انسجام پیدا می کنیم. همه مؤمنین را، همه مؤمنین را قرآن می خواهد که با هم برادر باشند و غیر از این هم نباشد در بین، اگر همه مؤمنین در قطرهای اسلامی، در تمام کشورهای اسلامی همین یک دستور خدا را که خدا عقد اخوت بینشان انداخته است همین یک دستور را عمل بکنند، قابل آسیب دیگر نیست. اگر یک میلیارد جمعیت مسلمان، یک میلیارد جمعیت مسلمان که مع الاسف یک میلیارد جمعیتی هستند که تحت سلطه غیر هستند، یک میلیارد جمعیت تحت سلطه دویست و پنجاه میلیون. اگر این یک میلیارد جمعیت به این یک حکم سر نهاده باشند، اطاعت کرده بودند همین یک حکم را که «انما المؤمنون اخوة » برادرند اینها، اگر این برادری در همه جا بود، اگر این برادری در تمام قشرهای ملت ها بود، این گرفتاری ها برای ما پیدا نمی شد.» [20]

حضرت امام نه تنها در برابر فرقه گرایی دینی، تز برادری را مطرح می ساختند، بلکه در برابر تفرقه افکنیهای نژادی، زبانی و قومی نیز بر وحدت اعتقادی مبتنی بر فرهنگ برادری پافشاری می کردند.

«علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولت ها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند، در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملت ها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است، بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری با هر نژادی که هستند، دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولت ها و ملت ها و با تایید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می دهند.» [21]

مرزهای جغرافیایی و فاصله های مکانی نیز در سایه مفهوم «حیثیت برادری» و «فرهنگ برادری» نمی توانند مانع از اتحاد مسلمین و تقرب آنها به یکدیگر شود. مسلمین باید «برادری» را سرمایه وحدت تلقی نموده و به حکم وظیفه و تکلیف الهی بدین برادری جامه عمل پوشند.

«... و من امیدوارم که همه ملت های اسلامی، گمان نکنند این ملت های اسلامی که ما در یک گوشه ای هستیم و آنها در گوشه دیگر، قرآن همه شما را «برادر» خوانده است، قرآن عقد اخوت بین همه شما، آن کسانی که در آخر نقطه عالم هست و مسلم است و مؤمن است با آن کسی که در اول نقطه عالم هست و بین مشرق و مغرب با آنها جدائی هست، اینها جدائی از هم ندارند و همه باهم برادرند و باید به حکم اسلامی همه با هم برادری کنند... و مؤمنین در هر جا که هستد برادر باشند و به برادری رفتار کنند...»[22]

و این معنای برادری را حضرت امام(ره) برای همه مسلمین و همه ادیان و اقلیت های در ایران صحیح می دانند و در آغاز گفتار فوق می فرمایند: «... من امیدوارم که تمام برادرهای ما در اطراف ایران، چه برادرهای اهل سنت و چه برادرهای اهل تشیع و تمامی کسانی که در این ملت هستند از اقلیت های مذهبی همه با هم مجتمع باشند و همه مثل برادر

با هم رفتار کنند...»

تبلیغ فرهنگ برادری و تکرار مستمر مفهوم اخوت دینی توسط حضرت امام را نباید تنها یک موعظه تلقی کرد، بلکه یکی از مبانی اصلی تفکر ایشان در نفی هر گونه پیوند های کاذب چون رنگ، نژاد، قوم، سرزمین، خون و دیگر تعصب های جاهلی است.

وحدت معقول

اولین پرسشی که فرا روی یک نظریه پرداز پیرامون «وحدت» می توان نهاد اینست که چگونه وحدتی را مراد و منظور می توان کرد. ایا مقصود از اتحاد «وحدت مطلق» است یعنی آنکه شیعه سنی شود و یا سنی شیعه؟ یا آنکه «وحدت تاکتیکی و مصلحتی» است یعنی بنابر مقتضیات و شرایط اجتماعی و سیاسی روز باید در برابر دشمن مشترک و یا حادثه ای خاص با یکدگر متحد شد؟ و یا آنکه وحدت براساس حفظ منافع مشترک و ویژگیهای خاصه همه گروهها و «وحدتی معقول» است؟

حضرت امام(ره) به هیچ روی «وحدت مطلق» میان مذاهب اسلام را منظور نداشتند و وجود تفاوتها و اختلاف آراء را «حق طبیعی» همه دانسته و به رسمیت می شناختند.

«ما عازم هستیم که تمام سلطه ها را نابود سازیم و شما هم کوشش کنید که ملت ها را با «حق» همراه کنید و آنچه مهم است این است که شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ و به خدای تبارک و تعالی اعتماد داشته باشیم تا عنایت او شامل حال ما باشد و ما را از تحت این سلطه خارج سازد»[23]

این توجه به حق در حقیقت رهنمودی به همه فرق اسلامی است تا دشمنان اسلام نتوانند با سلاح «مذهب علیه مذهب» یکدیگر را به نزاع با هم بکشانند. در جاهای دیگر نیز حضرت امام بر این مسئله حق تاکید می ورزند:

«لکن شرط عمده پایداری درباره حق است. باید پایدار باشیم در حق خودمان، اینطور نباشد که باطل در باطل خودش مجتمع باشد و ما در حق خودمان متفرق. ما که مدعی این هستیم که اهل حق هستیم، مسلمان ها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آورده اند و به حق ایمان آورده اند باید در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطل ها که باطل خودشان می خواهند مجتمع بشوند، آنها پیروز شوند...[24]»

شق دیگر وحدت، وحدت تاکتیکی است. یعنی آنکه چون در خطر افتاده ایم از راه اجتماع و اتحاد، خطر را از خود دور کنیم. نوعی مصلحت اندیشی، اما با آنکه اقتضای حال مسلمین ضرورت وحدت را بیشتر می سازد و امام(ره) نیز بر آن وقوف تام داشتند، ولی هرگز به تنها دلیل مقتضیات روز دعوت به وحدت نمی نمودند.

«مسلمین به حسب دستور خدای تبارک و تعالی «یده واحده» نه دوتا دست «ید واحده علی من سواهم» همه مثل اینکه یک دستیم، باز دو دست هم نفرموده است برای اینکه دو دست هم ممکن است این از این طرف برود، این از آن طرف، دست واحد همه شان مثل دست واحد باشد[25]»

اما بیماری تفرقه که موجب تضعیف مسلمین در برابر دشمنان آنان شده است، همیشه بعنوان یکی از علل مهم علیه کفار بر مسلمین و عقب ماندگی آنان، از سوی حضرت امام هشدار و تذکر داده میشد و توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جهان اسلام که وحدت و انسجام همه جانبه مسلمین را می طلبد، از ارکان اندیشه سیاست جهانی ایشان بود.

«ما سالهای طولانی است که دنبال این هستیم که مسلمین را با هم همقدم و هم کلام و مجتمع کنیم برای اینکه تمام گرفتاری هائی که مسلمین دارند و به دست قدرتهای اجنبی، آنهائی که می خواهند از بلاد مسلمین بهر گیری کنند، آنهائی که می خواهند ذخائر مسلمین را ببرند، آنهائی که می خواهند دولت های اسلامی را در زیر یوغ سلطنت خودشان قرار بدهند اینها کوشش کرده اند خودشان و عمالشان به اینکه تفرقه بین مسلمین ایجاد کنند... مسلمین باید ید واحده بر ماسوایشان باشند و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم[26]»

امروز صهیونیزم جهانی دشمن مشترک و آشکار همه مسلمین است و چون «غده ای سرطانی» قصد توسعه طلبی در دیگر سرزمین های اسلامی را دارد. بی شک برای مبارزه و دفاع و حفظ کیان امت اسلام وحدت همه قوای اسلامی در تمام سرزمین ها امری است واجب، اما چنین اتحادی به معنای فلسفه وحدت در جامعه اسلامی شناخته نمی شود، بلکه یکی از کارکردها و آثار وحدت توانمند کردن هرچه بیشتر ملت ها مسلمان است. حضرت امام(ره) بارها به آثار و کارکردهای وحدت و بالاخص در حال حاضر در برابر دشمن مشترک جهان اسلام اشاره می نمودند.

«... آنچه که بر سر مسلمین آمده است، از این قدرتهای بزرگ است و آنچه که باید این مشکلات را حل بکند وحدت کلمه مسلمین است. این مسلمین که باید همه دولت هایشان و ملت هایشان دست بدست هم بدهند و مهاجمین به اسلام را، صهیونیسم را که مهاجم به اسلام و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد این است که یکی بعد از دیگری کشورهایی را از شماها بگیرد... و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود ، این گرفتاری های هست.»[27]

حال تصور کنیم که روزی جهان اسلام با خطری مواجه نباشد و دشمنی در کمین ننشیند، ایا باز هم وحدت ضرورتی خواهد داشت؟ ایا اگر امروز اسرائیل غاصب نبود بازهم حضرت امام از وحدت سخن می گفتند؟

«... و امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی به ملت قهرمان ایران سلامت بدهد و هفته وحدت را واقعاً وحدت درست کنند، نه این که فقط ما هفته وحدت می گیریم، ما محتاج به وحدت هستیم در سالیان دراز، همیشه، قرآن کریم که به ما دستور داده و به مسلمین دستور وحدت داده، برای یکسال و ده سال و صدسال نیست، برای سرتاسر عالم است در سراسر تاریخ و مامحتاج به این هستیم که عملاً وحدت را محقق بکنیم...[28]

بنابراین حضرت امام وحدت جاودانه و ابدیت وحدت را منظور دارند، نه وحدت مقطعی و تاکتیکی، نگرش ایشان به وحدت بصورت ابزار گونه نیست بلکه اتحاد و توحید یک هدف اعتقادی و سیاسی بسیار عمیق و ژرف است.

با توجه به آنچه که گفتیم مبانی و ویژگیهای اجتماعی و سیاسی نگرش های حضرت امام(ره) پیرامون وحدت کم و بیش آشکار گردید، اما اگر توجهات اخلاقی و عرفانی ایشان در باب وحدت، که مکمل آراء اوست را در نظر نیاوریم فهم کاملی از اندیشه او بدست نداده ایم، بویژه آنکه اندیشه های اخلاقی و عرفانی حضرت امام جدای از نظریات سیاسی شان

نیست. در کتاب چهل حدیث ایشان می خوانیم:

«یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیاء عظام – سلام اللهعلیهم – که علاوه بر آن خود مقصود مستقل است، وسیله پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تامّ در تشکیل مدینه فاضله می باشد، توحید کلمه و توحید عقیده است، و اجتماع در مهامّ امور و جلوگیری از تعدیات ظالمانه ارباب تعدّی است، که مستلزم فساد بنی الانسان و خراب مدینه فاضله است. و این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعی و فردی است، انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحّاد هم و الفت و اخوّت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند، و جمعیت به منزله یک شخص باشد، و افراد به منزله اعضاء و اجزاء آن باشد، و تمام کوشش ها و سعی ها، حول یک مقصد بزرگ الهی و یک مهمّ عظیم عقلی که صلاح جمعیت و فرد است، چرخ زند.»[29]

اکنون می توانیم عناصر و ویژگیهای نظریه حضرت امام خمینی قدس سره شریف را اینگونه فهرست کنیم:

1- پایه وحدت، وحدت اعتقادی – دینی است، نه رنگ پوست، نژاد، زبان، مرز جغرافیائی، منافع اقتصادی، مصلحت اجتماعی و یا هر چیز دیگری.

2- وحدت یک هدف و مقصود مستقل است که همه پیامبران الهی در پی تحقق آن بوده اند و اکنون نیز در راستای همان هدف مقدس انبیاء برای تحقق وحدت، جامعه اسلامی می بایست کوشش کند

3- فرهنگ برادری که مبتنی بر عقد اخوتی است که خداوند بین مسلمین وضع نموده، جوهره و جلوه وحدت اعتقادی – دینی است که حافظ و تقویت کننده اتحاد مسلمین می باشد.

4- وحدت تمام فرق اسلامی بر پایه قرار دادن و پذیرش متن کلی دین اسلام برای اعتقاد همه جوامع مسلمان.

5- وحدت میان مسلمانان به معنای نزدیک شدن فرقه ها و مذاهب اسلامی به یکدیگر با حفظ کیان و ماهیت آنها و حفظ اصول مشترک و آزاد گذاشتن و معذور داشتن هر مذهبی در فروع خاصه آن و عدم نزاع و درگیری فرقه ها با یکدیگر.

6- معیار همه فرقه های اسلامی «حق» و پایداری در «حق» است. ما به حکم آنکه مسلمان هستیم و اهل قرآن، اهل حق می باشیم.

7- هرچند مصلحت امروز جامعه اسلامی ضرورت اتحاد مسلمین را در برابر دشمن مشترک آشکارتر ساخته است، ولی وحدت فرق اسلامی، وحدتی تاکتیکی و عارضی نیست بلکه وحدتی همیشگی است.

8- بلحاظ اجتماعی می توانیم به نظریه حضرت امام درباره وحدت عنوان «وحدت معقول» را دهیم، زیرا چنین اتحادی هم امری است ممکن و هم متناسب با عقاید دینی، منافع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همه ملت های مسلمان.

فتاوی حضرت امام در راه تحقق وحدت

حضرت امام به عنوان بزرگترین فقیه عصر خود و مرجع اعظم شیعیان علاوه بر تاکیدات و توجهات خاصی که در گفتارها و پیامهای خویش پیرامون وحدت ارائه می نمودند، در رساله عملیه و فتاوی فقهی خویش نیز نهایت دقت و تلاش خود را در راه تحقق عملی اتحاد مسلمین مبذول میداشتند.

نمونه هایی از این فتاوی را زیر می آوریم:

1- در کتاب الرسائل در قسمت اجتهاد و تقلید یکی از مقدمات اجتهاد را بررسی فتاوی و اخبار اهل سنت می دانند و این روش اجتهاد تطبیقی همیشه در میان مجتهدین شیعه معمول بوده است.

2- در رساله تقیه که در شعبان 1373هـ. ق نوشته اند تقیه را در شیعه وسیله ای برای حفظ وحدت و پرهیز از اختلاف دانسته می نویسد: تقیه بر دو نوع است: تقیه اضطراری، و این بدان معنی است که هرگاه اظهار دین واقعی موجب زیان جانی، آبرویی و مالی یا ضرر به برادران و یا بیم اختلاف کلمه مسلمین گردد باید آنرا پنهان نگه داشت. تقیه مداراتی: که آنچه مطلوب است وحدت کلمه مسلمین با محبت و دوستی و مدارا با اهل سنت است بدون اینکه ترس و بیمی در کار باشد. تقیه مداراتی که نسبت به آن ترغیب شده و عبادات با آن محبوب ترین و با فضیلت ترین عبادات است اختصاص به تقیه با اهل سنت دارد. شاید از آن جهت که صلاح حال مسلمانان با وحدت کلمه و عدم تفرق و پراکندگی جماعات آنان است تا اینکه میان سایر ملل ذلیل و خوار نشوند و تحت سلطه کفار و سیطره آنان قرار نگیرند.

3- امام خمینی(ره) در شوال 99 بر اساس تقیه مداراتی فتوای زیر را برای حجاج ایرانی صادر کردند: الف – اگر اول ماه ذیحجه نزد علمای اهل سنت ثابت شد و حکم کردند. اول ماه باید حجاج شیعه از آنها تبعیت کنند و روزی را که سایر مسلمین به عرفات می روند آنها نیز بروند و حج آنها صحیح است. ب– خارج شدن از مسجد الحرام یا مسجد مدینه به هنگام شروع نماز جماعت جایز نیست و بر شیعیان واجب است که با آنان مانند آنان وضو بگیرد و دست بسته نماز بخواند و پیشانی بر فرش بگذارد، نمازش صحیح است و اعاده ندارد. د– در مسجد الحرام و مسجد رسول الله مهر گذاشتن و سجده کردن بر آن حرام است و نماز اشکال پیدا می کند.

4- گفتن اشهد ان علی ولی الله جزو اذان و اقامه نیست و در جائیکه خلاف تقیه است گفتن آن حرام است و نباید بگوید.[30]

پیامهای روشنگرانه حضرت امام در راه تحقق اتحاد مسلمین

یکی از مهمترین بخش های تلاش های روشنفکرانه و روشنگرانه حضرت امام(ره) و هشدارهایی مدام به ملت های مسلمان و دولت اسلامی و عالمان دین و نویسندگان کشورهای اسلامی در جهت آگاهی بخشی آنان از توطئه های دشمن در نفاق افکنی و از هم گسیختگی امت اسلامی که موجب ضعف و ناتوانی آنها شده است، می باشد.

تعداد و حجم این پیامها بیش از آنست که بتوان تمامی آنها را در اینجا ذکر نمود، اما ویژگیهای خاص این پیامها را می توان چنین توصیف نمود:

1- شیوایی و بلاغت تمام، همراه با روحی حماسی و عاطفی تا بتواند دم گرمش بر آهن سرد دولت ها و ملت های اسلامی خفته اثر کند.

2- مخاطبین این پیامها عبارت بودند از: الف– دولت ها و حکام ملل اسلامی، حضرت امام نقش و اهمیت بسیاری برای دولت ها در جهت تحقق وحدت مسلمین قائل بودند و مجاری کشورهای استعماری در راه تفرقه افکنی را هم در همین دولت ها می بیند. ب– روشنفکران، نویسندگان، علما، وعاظ و روحانیون، هم نقش آنان در آگاهی دادن به توده های مردم برای رسیدن به وحدت و پرهیز از تفرقه و هم آگاهی و هشدار دادن به سران دولت و سیاستمداران ملل مسلمان، را مدام به این گروهها گوشزد می کند. ج– توده های مردم و ملت های مسلمان در سراسر جهان.

3- محتوای اصلی این پیامها آشنا کردن مسلمانان با توطئه های دشمنان خارجی و عوامل داخلی وابسته به آنان در تفرقه افکنی میان مسلمین و همچنین تذکر به نقش و اهمیت وحدت کلمه در راه نیل به اهداف الهی و انسانی کسب پیروزی و غلبه بر دشمنان خارجی است.

4- این پیامها از آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمر شریفشان به طور مستمر به مناسبتهای مختلف عنوان می شدند و البته ممکن است در مقاطعی خاص از شدت و حجم بیشتری برخوردار باشند، ولی از تذکرهای دائمی ایشان توجه کردن به وحدت

مسلمین است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای آغازین نهضت توجه حضرت امام(ره) به وحدت کلمه بعنوان رمز پیروزی و الگو قرار دادن ایران اسلامی برای ملتهای مسلمان دیگر در بند در مبارزه با حکام خود کامه با استفاده از همین رمز نکات قابل توجه است. در زیر نمونه هایی از این پیامها را می خوانیم:

«ایا برای مسلمانان جهان ننگ نیست که با اینهمه سرمایه های انسانی و مادی و معنوی با داشتن چنین مکتب مترقی و پشتوانه الهی تن به سلطه قدرتمندان مستکبر و دزدان دریائی و زمینی قرن بدهند؟ ایا وقت آن نرسیده است که هواهای نفسانیه را کنار گذاشته و با یکدیگر دست مودت و اخوت داد. و دشمنان بشریت را از صحنه خارج و به حیات ننگین ستم بارشان خاتمه دهند؟ ایا وقت آن نرسیده است که ملت مبارز و غیور فلسطین، بازی های سیاسی مدعیان مبارزه با اسرائیل را شدیداً محکوم نموده و با سلاح گرم، سینه اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و مسلمین را بشکافند؟ ایا مسلمانان جوابی در مقابل خداوند عظیم که آنان را به اعتصام بحبل الله نموده و از تفرقه نزاع نهی فرموده است دارند؟»[31]

«هان ای مسلمانان قدرتمند به خود ایید و خود را بشناسید و به عالم بشناسانید و اختلافات فرقه ای و منطقه ای را که به دست قدرت های جهانخوار و عمال فاسد آنها برای غارت شما و پایمال کردن شرف انسانی و اسلامی شما بار آمده، به حکم خدای تعالی و قرآن مجید به دور افکنید و تفرقه افکنان از قبیل آخوندهای جیره خوار و ملی گرایان بی خبر از اسلام و مصالح مسلمین را از خود برانید که ضرر اینان بر اسلام از ضرر جهانخواران کمتر نیست...»[32]

«علما و دانشمندان سراسر جهان بویژه علما و متفکران اسلام بزرگ یکدل و یک جهت در راه نجات بشریت از تحت سلطه ظالمانه این اقلیت حلیه باز و توطئه گر که با دسیسه ها و جنجال ها سلطه ظالمانه خود را بر جهانیان گسترده اند بپا خیزند و با بیان و قلم و عمل خود خوف و هراس کاذبی را که بر مظلومان سایه افکنده است بزدایند و این کتاب هایی را که اخیراً با دست استعمار که از آستین کثیف این بردگان شیطان منتشر شده و دامن به اختلاف بین طوایف مسلمین می زنند نابود کند و ریشه خلاف که سرچشمه همه گرفتاری مظلومان و مسلمانان است را برکند و یکدل و یکسو بر این رسانه های گروهی که در بیشتر ساعات شب و روز به فتنه انگیزی و نفاق افکنی و دروغ پردازی و شایعه سازی عمر خود را می گذرانند پرخاش کنند و...»[33]

«مسلمین اگر چنانچه با هم اتفاق پیدا بکنند و وحدت کلمه پیدا بکنند، نه قضیه قدس پیش می اید و نه قضایای افغانستان پیش می اید و نه قضایائی که برای مسلمین در جاهای دیگر پیش آمد و پیش می اید، پیش می اید.»[34]

تأسیس حکومت اسلامی

یکی از مبانی طرح وحدت از دیدگاه حضرت امام(ره) به حکومت در جامعه برمیگردد. هم منشاء نفاق و تفرقه را در دولتمردان و حکام یک جامعه می بیند و هم راه وحدت امت اسلامی را در تشکیل حکومت میداند.

در این باره که منشاء تفرقه میان مسلمین به حکومت کنندگان کشورهای اسلامی بر میگردد در صفحات گذشته مصادیقی از گفتار ایشان آوردیم در اینجا نیز به سخن دیگری از ایشان اشاره می نمائیم: «اگر حکومت کنندگان کشورهای اسلامی نماینده مردم با ایمان و مجری احکام اسلام میبودند اختلافات جزئی را کنار میگذاشتند دست از خرابکاری و تفرقه اندازی بر میداشتند و متحد میشدند و «یده واحده» میبودند.»[35]

حضرت امام(ره) یکی از دلایل تشکیل حکومت اسلامی را، رسیدن به وحدت و جلوگیری از تفرقه مسلمین میداند. چه امت جهانی اسلام را در نظر آوریم که مستلزم رهبری دینی و حکومت اسلامی است و چه آنکه وحدت دورن ملت های مسلمان در حیطه مستقل هر دولت را.

«ما برای این که وحدت امت اسلامی را تأمین کنیم، برای این که وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم. چون بمنظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است، چنانکه حضرت زهرا سلام اللهعلیها در خطبه خود میفرماید که «امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.»[36]

پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران بعنوان الگویی از حکومت اسلامی به رهبری و به پایمردی حضرت امام(ره) ثمرات خود را در زمینه وحدت مسلمین در طی سالهای گذشته نشان داده است. از یکسو شاهد زندگی همه اقلیت های دینی و از جمله برادران اهل تسنن در کنار برادران شیعی خود، بطور مسالمت آمیز و بر مبنای احترام متقابل و حفظ سنن دینی و منافع همه افراد در قلمرو حکومت اسلامی ایران هستیم، در حالیکه متحد و یکپارچه در برابر دشمنان شناخته شده اسلام تحت لوای رهبری حکومت اسلامی موضع گرفته و از کیان اسلام دفاع میکنند. از سوی دیگر تلاش های گسترده جمهوری اسلامی در راه نزدیک کردن ملت های مسلمان به یکدیگر و ایجاد روحیه برادری و محبت و صفای باطنی در بین ملت های مسلمان و مخصوصاً دلتمردان ایشان. که هفته وحدت خود

یکی از این ثمرات است. بیان تلاش های سیزده ساله جمهوری اسلامی در راه اتحاد مسلمین مقصود این گفتار نیست که خود حکایتی است بسیار طولانی تنها توجه دادن به این نکته است که انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی ایران بعنوان ثمره رهبری حضرت امام(ره) یکی از تلاش های عملی ایشان در راه تحقق وحدت اسلامی است.

در ادامه گفتار به برخی از تلاش های عملی حضرت امام(ره) در راه اتحاد مسلمین که بعد از پیروزی انقلاب و در سالهای 1357 تا پایان عمر شریفشان انجام داده اند اشاره می کنیم:

الف: اعلام روز جهانی قدس به عنوان سمبلی از اتحاد همه مسلمین برای مقابله با دشمن مشترک و دیرینه شان یعنی صهیونیزم جهانی. ب– برگزاری هفته وحدت در ایام 12 ربیع الاول تا 17ربیع الاول هر سال، که این هفته هر ساله همراه با تشکیل سمینارهای متعدد در سطوح مختلف بین المللی و داخلی است. همچنین راه پیمائی ها جشن ها مراسم گوناگون که موجبات دوستی و اخوت اسلامی بیشتر بین فرق اسلامی را فراهم می کند. ج– احیاء هویت سیاسی مراسم حج در جهت اتحاد مسلمین و برائت آنها از مشرکین و اعلام یکپارچگی آنها در مقابل آمریکا و اسرائیل غاصب و دیگر دشمنان آشکار و پنهان اسلام. د– نماز جمعه: وحدت برای مسلمین یک حکم اعتقادی– سیاسی است. بنابراین مستلزم آنست که با امور اعتقادی و سیاسی دیگر مسلمین پیوند خورده و تا جلوه و حضور همبستگی آن عینی و ملموس در عرصه اجتماع باشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نماز جمعه در کلیه شهرهای ایران اعم از شیعه نشین و یا اهل تسنن گرمی و رونق خاص پیدا نمود و بعنوان سمبل و مظهری از «حضور» مردم معتقد به اسلام و انقلاب اسلامی در صحنه های سیاسی و اجتماعی شناخته شد. در نماز جمعه تمام مسلمین از هر فرقه ای که هستند حضور متحد و یکپارچه سیاسی خود را در صحنه اجتماع اعلام می دارند و کانونی است که در پایان هر هفته میثاق وحدت در آن امضاء می شود. ه- توجه به کلیه اعیاد و مراسم و ایام دینی به عنوان ایام وحدت مسلمین و بهره برداری صحیح و به موقع حضرت امام از این ایام جهت تشکل بیشتر مسلمین چون ماه مبارک رمضان و ماه محرم و عید قربان و دیگر روزهای خاص در جهان اسلام.

و بالاخره اینکه ایران اسلامی که یکی از مهمترین بخش های پیکره اسلام محسوب می شود با رهبری حضرت امام(ره) توانست از شر نظام طاغوت و رژیم پهلوی که خود از حامیان اسرائیل و کانو ن های تفرقه میان مسلمین بود خلاصی یابد و امروزه بعنوان کانون وحدت شناخته شود. و این میسّر نبود الاّ به سعی و کوشش حضرت امام(ره) همراهی علم و عمل و کردار و نظر در شخصیت و زندگی حضرت امام از ویژگیهای بارز ایشان است. از اولین روزی که ایشان به صحنه اجتماع و سیاست گام نهادند، تا آخرین لحظه حیات سیاسی شان، هیچیک از مسلمین کلامی از ایشان نشنید که از آن بوی جدایی و تفرقه بر اید. و در تمام رهنمودها و رهبریشان هیچ نکته و دستوری نیست که منتهی به تفرقه بین مسلمین اعم از شیعه و سنی و یا در داخل شیعیان بشود. و این نکته کوچکی نیست که بتوان از آن بسادگی درگذریم. یکی از اشکالات امروز جامعه اسلامی در همین نکته نهفته است که نه تنها برخی رهبران و دولتمردان در جهت اتحاد مسلمین تلاش نمی کنند، که خود از عناصر و عوامل تفرقه به شمار می روند، هر چند گاهی شعار وحدت سر می دهند و دم از محبت و اخوت می زنند.[37]

حضرت امام(ره) نفاق و وحدت را ناشی از عوامل درونی و شخصیتی انسانها میدانستند و بر این نکته تأکید داشتند که ریشه تمامی تفرقه افکنی ها در نفس انسانهاست و او که خود انسانی مهذب و نیالوده به این تیرگیها بود مظهر وحدت و پرچمدار اتحاد واقعی همه مسلمین گردید. به این سخن دقیق شویم:

«در اینجا لازم است شما را به یک نکته نصیحت کنم و آن این است که اتحاد و انسجامتان را حفظ کنید. شما باید بدانید که هر اختلاف و نزاعی شروع شود، از باطن خود انسان است و هر اتحاد و انسجامی که حاصل شود، از خداست.»[38]

و بعد از رحلتش دیدیم که چگونه همه اقشار کرد و ترک، بلوچ و ترکمن و عرب و فارس، شیعه و سنی و اقلیت های دینی دیگر چگونه چون ابر در بهاران در فراقش گریستند. گر اندکی عدم اخلاص در نظر و عمل ایشان به وحدت می بود ایا براستی می توانستیم شاهد چنین اخوت و صمیمیت معنوی اقشار گوناگون جامعه با او باشیم؟

کلام آخر را با سخنی از ایشان زینت می بخشم، که او هم تا آخرین لحظه شور و اتحاد مسلمین در سر داشتند و دعوت به اخوت می نمودند.

«قرآن کریم که می فرماید که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» ما اگر همین یک ایه را، مسلمین اگر همین یک ایه را عمل به آن بکنند تمام اشکالات اجتماعی و ساسی و اقتصادی و همه چیزشان بدون تشبث به غیر رفع می شود.»[39]

والسلام

کلمات کلیدی
اسلام  |  وحدت  |  امام  |  برادری  |  وحدت کلمه  |  اتحاد  |  حضرت امام ( ره )  |  وحدت کلمه و کلمه وحدت  | 
لینک کوتاه :