همه در جای خود مستقر شدند. طبق روال معمول قراءت قرآن آغاز شد. آن شب «حسین سعادتی» قرآن را خواند، در حالی که دکتر بهشتی در ردیف دوم و در کنار «دکتر فیاض بخش» نشسته بود.
پس از تلاوت قرآن، سخن از عنوان بحث در جلسه شد و به پیشنهاد شهید «استکی» قرار شد آن شب درباره ریاست جمهوری اسلامی و انتخاب رئیس جمهور بحث شود و انتخاباتی که در دوم مرداد می بایست صورت می گرفت.
شهید بهشتی در پشت تریبون بود و سرگرم سخنرانی؛ آخرین جملات دکتر این بود که: «در مقابل شرک و الحاد، تن به هیچ قدرتی نمی دهد و سر تسلیم فرود نمی آورد... نمایندگان مجلس نباید در گوشه ای ساکت بنشینند... در این چند روزه با روحانیت مبارز و
جامعه مدرسین و دیگر گروهها بحث کرده ایم، قرار براین شد که حزب مستقلا کاندیدا معرفی ننماید. بلکه به صورت ائتلاف با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه و دیگر گروههای خط امام کاندیدایی مشترک معرفی شود»، در این لحظه شهید بهشتی افزود: «دوستان! من بوی بهشت را استشمام می کنم، آیا شما هم استشمام می کنید؟».
درهمین هنگام صدای انفجار...