کتاب  /  شرح حال  /  وداع لاله ها  /  بخش ششم;آخرین لحظات  /  حضرت آیة الله شهید بهشتی

نشاط شهید بهشتی در شب حادثه

تعداد بازدید : 110     تاریخ درج : 1389/12/04    

* نشاط شهید بهشتی در شب حادثه[347]

آن چنان که دوستان بیان می دارند، در روز حادثه انفجار حزب جمهوری اسلامی، دقیقه ای خنده از لبان او کنار نمی رفت. شاداب و سرحال و مصداق این شعر اقبال بود که گفته:

نشان مرد مؤمن با تو گویم *** که چون مرگش رسد خندان بمیرد

در عین تبسم، گویی هاله ای از غم و رنج، چهره او را می فشرد. غم امت اسلام و به مقصد نهایی نرسیدن انقلاب.

او طبق معمول از یکی - دو ساعت قبل از مغرب، در محل حزب حاضر می شد و با اعضای آن جلساتی داشت. مشکلات و مسائل را هم در میان می گذاشتند و به بحث و تبادل نظر می پرداختند. پس از خاتمه جلسه با مسؤولان مملکت و نمایندگان مجلس دور هم جمع می شدند، نماز جماعت را برقرار کرده و پس از آن به بحث می پرداختند.

هنگام غروب شد و مؤذن اذان گفت. دوستان دور هم جمع شده و برای برگزاری نماز جماعت آماده شدند. آن شب عده ای قریب صد نفر از وزرا، وکلا و شخصیتهای مملکت در نماز جماعت حاضر

[348]

شدند. بهشتی به نماز ایستاد؛ نماز آخرین و نماز وداع.

آن شب نماز جماعتش از همه شبها طولانی تر بود و اصرار بچه ها هم بسیار بود که می خواهیم پشت سر تو نماز بخوانیم و محل برگزاری نماز در حیاط دفتر حزب بود. عکاس آمد و از آن نماز، عکسی یادگاری گرفت.

ساعت 5/8 بود که نماز تمام شد؛ شهید بهشتی پیشنهاد کرد که زودتر به سالن بروند و آماده انجام برنامه شوند. همه برخاستند و به سالن رفتند. هرکس در گوشه ای و در محلی نشست و آماده استفاده از بیانات بهشتی و بحث و تبادل نظر شد.

×
کلمات کلیدی
کتاب  |  وداع لاله ها  | 
لینک کوتاه :