کتاب  /  روانشناسی  /  وسواس، شناخت و راه های درمان  /  بیماری خطرناک وسواس

حدیث نفس مؤاخذه ندارد

تعداد بازدید : 4390     تاریخ درج : 1389/04/11    

حدیث نفس مؤاخذه ندارد

فَما رُوِی فِی الْکافی: أَنَّهُ جاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِی صلی الله علیه و آله فَقالَ: یا رَسُولَ اللّه ! هَلَکتُ. فَقالَ لَهُ: «هَلْ أَتاک الْخَبیثُ؟ فَقالَ لَک: مَنْ خَلَقَک؟ فَقُلْتَ:

[74]

اَللّه تَعالی، فَقالَ لَک: اَللّه مَنْ خَلَقَهُ»؟ فَقالَ لَهُ: إی وَ الَّذی بَعَثَک بِالْحَقِّ لَکانَ کذا، فَقالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله : «ذاک وَ اللّه مَحْضُ الاْءیمانِ»؛(55)

مرحوم کلینی رحمه الله در کافی از محمد بن مسلم و او از امام صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت فرمود: «مردی نزد حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه ! من هلاک شدم. فرمود: «گویا شیطان تو را وسوسه کرده و گفته چه کسی تو را آفریده؟ و تو گفتی: خالق من خدا است. سپس به تو گفت: او را که آفریده»؟ آن شخص عرض کرد: سوگند به کسی که تو را به حق به رسالت برانگیخت، چنین است که فرمودی. آنگاه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «این محض ایمان است».

قالَ الْباقِرُ علیه السلام : «إِنَّ رَجُلاً أَتی رَسُولَ اللّه صلی الله علیه و آله فَقالَ: یا رَسُولَ اللّه ! نافَقْتُ، فَقالَ: «وَ اللّه ما نافَقْتَ وَ لَوْ نافَقْتَ ما آتَیتَنی تُعَلَّمَنی، مَا الَّذی رَأی بِک؟ أَظُنُّ أَنَّ الْعَدُوَّ الْحاضِرُ أَتاک، فَقالَ: مَنْ خَلَقَک؟ فَقُلْتَ: اَللّه تَعالی خَلَقَنی، فَقالَ لَک: مَنْ خَلَقَ اللّه ؟ فَقالَ: إی وَ الَّذی بَعَثَک بِالْحَقِّ لَکانَ کذا، فَقالَ: إِنَّ الشَّیطانَ أَتاکمْ مِنْ قِبَلِ الاْءَعْمالِ فَلَمْ یقْوِ عَلَیکمْ، فَأَتاکمْ مِنْ هذَا الْوَجْهِ لِکی یسْتَزِلَّکمْ، فَإِذا کانَ کذلِک فَلْیذْکرْ أَحَدُکمُ اللّه وَحْدَهُ»؛(56)

امام باقر علیه السلام فرمود: «مردی نزد رسول اللّه صلی الله علیه و آله آمد و گفت: من منافق شده ام. حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: «به خدا سوگند که تو

[75]

منافق نشده ای، اگر منافق شده بودی، آنچه را برایت پیش آمد کرده است، به من نمی گفتی، گمان این است که دشمن حاضر (شیطان) به تو وسوسه کرد که چه کسی تو را آفریده؟ تو گفتی: خدا مرا آفریده. به تو گفت: او را که آفریده»؟ عرض کرد: آری، سوگند به پروردگاری که تو را به راستی فرستاد، چنین است که می گویی.

آنگاه حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: «شیطان از راه اعمال به شما حمله می کند، چون عاجز شد و نتوانست بر شما دست یابد، از این راه (راه عقاید) می آید تا شما را لغزش دهد، هر گاه چنین شد، خدا را به یگانگی یاد کنید و بگویید: لا إله إلا اللّه ».

قالَ عَلِی بْنِ مَهْزِیارٍ: إِنَّ رَجُلاً کتَبَ إِلی أَبیجَعْفَرٍ علیه السلام یشْکوا إِلَیهِ لُمَما یخْطُرُ عَلی بالِهِ، فَأَجابَهُ فی بَعْضِ کلامِهِ: «إِنَّ اللّه إِنْ شاءَ ثَبَّتَک فَلایجْعَلُ لاِءِبْلیسَ عَلَیک طَریقا». قَدْشَکی قَوْمٌ إِلَی النَّبِی صلی الله علیه و آله لُمَما یعْرَضُ لَهُمْ لاَءِنْ تَهْوی بِهِمُ الرّیحُ أَوْ یقَطَّعُوا أَحَبُّ إِلَیهِمْ مِنْ أَنْ یتَکلِّمُوابِهِ، فَقالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله : «أَ تَجِدُونَ ذلِک»؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «وَ الَّذی نَفْسی بِیدِهِ إِنَّ ذلِک لَصَریحُ الاْءیمانُ، فَإِذا وَجَدْتُمُوهُ، فَقُولُوا: آمَنّا بِاللّه وَ رَسُولِهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه »؛(57)

علی بن مهزیار گفت: مردی به امام باقر علیه السلام نامه ای نوشت و از خاطره هایی که در دلش خطور می کرد شکایت نمود. حضرت باقر علیه السلام در ضمن جواب نامه نوشت: «البته با اراده خداوند

[76]

ثابت قدم خواهی شد و شیاطین بر تو دست نخواهند یافت».

جمعیتی به حضرت خاتم النبیاء صلی الله علیه و آله شکایت کردند از وسوسه هایی که اگر بدن های آنان قطعه قطعه شود، یا باد آنان را فرو بریزد و هلاک کند، در نزدشان آسان تر و بهتر است از این که آن خاطره ها را اظهار کنند. پیغمبر صلی الله علیه و آله از آنان پرسید: «آیا شما واقعا در چنین حالت هستید»؟ گفتند: آری. آنگاهحضرت صلی الله علیه و آله فرمود: «سوگند به کسی که جان من در دست قدرت او است، این همان ایمان صاف و خالص است. هر وقت چنین وسوسه هایی برای شما پیش آمد بگویید: آمَنّا بِاللّه وَ رَسُولِهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه ».

قالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله : «وُضِعَ عَنْ أُمَّتی تِسْعُ خِصالٍ: اَلْخَطاءُ، وَ النَّسْیانُ، وَ ما لایعْلَمُونَهُ وَ ما لایطیقُونَهُ، وَ مَا اضْطَرُّوا عَلَیهِ، وَ مَا اسْتَکرَهُوا عَلَیهِ، وَ الطِّیرَةُ، وَ الْوَسْوَسَةُ فِی التَّفَکرِ فِی الْخَلْقِ، وَ الْحَسَدُ ما لَمْ یظْهِرْ بِلِسانٍ أَوْ یدٍ»؛(58) پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «از امت من نه چیز برداشته شد و به آنها مؤاخذه نمی شوند: 1- خطا کردن، 2- فراموشی، 3- آنچه را نمی داند، 4- آنچه از طاقت او بیرون است، 5- آنچه را به او مضطر می شود، 6- آنچه را به انجام آن مجبور می شود، 7- فال بد زدن، 8- وسوسه و تفکر کردن در مخلوقات، 9- حسد، مادامی که به زبان نیاورد و لباس عمل بر آنها نپوشاند».

توضیح: از کلیه روایات فوق فهمیده شد که خطورات ذهنی و وسوسه های فکری که برای انسان پیش می آید، لیکن فقط در خاطره و

[77]

فکر انسان است، هیچ گناهی بر آنها مترتب نمی شود و به ایمان انسان لطمه ای وارد نمی سازد، چون از حیطه اختیارات انسان خارج بوده و جزء خلجانات فکری می باشد که بدون اختیار برای انسان پیش می آید.

عَنْ جَمیلِ بْنِ دُرّاجِ عَنْ أَبیعَبْدِاللّه علیه السلام قالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُ یقَعُ فی قَلْبی أَمْرٌ عَظیمٌ. فَقالَ: «قُلْ لا إِلهَ إِلاَّ اللّه »، قالَ جَمیلُ: فَکلَّما وَقَعَ فی قَلْبی شَی ءٌ، قُلْتُ لا إِلهَ إِلاَّ اللّه ، فَیذْهَبُ عَنّی؛(59)

از جمیل بن دراج روایت شده که گفت: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: شیطان در قلبم وسوسه بزرگی می کند. آن حضرت علیه السلام فرمود: «بگو لا إِلهَ إِلاَّ اللّه »، جمیل گفت: هر گاه که آن نوع وسوسه ها در دلم می آمد، با ذکر و یاد لا اله الا اللّه آن وسوسه از بین می رفت».

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حِمْرانِ قالَ: سَأَلْتُ أَباعَبْدِاللّه علیه السلام عَنِ الْوَسْوَسَةِ وَ إِنْ کثُرَتْ، فَقالَ: «لا شَی ءَ فیها، تَقُولُ: لا إِلهَ إِلاَّ اللّه »؛(60)

از محمد بن حمران نقل شده که گفت: از محضر امام صادق علیه السلام سؤال کردم: اگر وسوسه زیاد گردد، چه کنم؟ فرمود: «چیز مهمی در آن نیست، بگو: لا اله الا اللّه ».

قالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله : «إِنَّ آدَمَ شَکی إِلَی اللّه ما یلْقی مِنْ حَدیثِ النَّفْسِ وَ الْحُزْنِ فَنَزَلَ جَبْرَئیلُ علیه السلام ، فَقالَ لَهُ: یا آدَمُ! قُلْ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه ، فَقالَها فَذَهَبَ عَنْهُ الْوَسْوَسَةُ وَ الْحُزْنُ»؛(61)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آدم از وسوسه و اندوهناکی، به خداوند شکوه

[78]

برد، جبرئیل علیه السلام گفت: ای آدم! بگو: لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه ، جناب آدم علیه السلام همین سخنان را به زبان جاری کرد، وسوسه و اندوهش از میان رفت».

در مصباح کفعمی از امام صادق علیه السلام روایت شده که برای دفع وسواس، باید دست را بر سینه و شکم مالید و سه بار گفت: «بِسْمِ الللّه وَ بِاللّه وَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه الْعَلِی الْعَظیمِ، اَللّهُمَّ امْسَحْ عَنّی ما أَحْذَرُ».

قالَ النَّبِی علیه السلام : «عَلی کلِّ قَلْبٍ جاسِمٌ مِنَ الشَّیطانِ فَإِذا ذَکرَ اسْمَ اللّه خَنَسَ وَ ذابَ وَ إِذا تَرَک ذِکرَ اللّه الْتَقَمَهُ الشَّیطانُ فَجَذَبَهُ وَ أَغْواهُ وَ اسْتَزَلَّهُ وَ أَطْقَأَهُ»؛(62)

نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «هر دلی مورد حمله شیطان قرار گیرد، اگر ذکر، یاد و نام خدا کند، شیطان عقب گرد نموده، وسوسه هایش از بین می رود و اگر ترک ذکر و یاد خدا کند، شیطان به دیدارش آمده، او را به خود جلب می کند، گمراه می سازد و به انحراف، لغزیدن و ارتکاب گناهان وا می دارد».

امام صادق علیه السلام فرموده: «هر کسی در خانه اش، هر شب سوره ناس را بخواند، از رسیدن بدی ها، زیان های جن و وسوسه، در امان خواهد بود و اگر آن را بنویسند و بالای سر اطفال کوچک خود آویزان کنند، به اذن و لطف پروردگار متعال، از وسوسه های بد و زیان های جنی، محفوظ خواهند ماند».(63)

علی علیه السلام ضمن وصایایی که به کمیل دارد، می فرماید: ای کمیل! زمانی که شیطان در سینه ات وسوسه می کند، بگو: «أَعُوذُ بِاللّه الْقَوِی مِنَ الشَّیطانِ الْغَوِی وَ أَعُوذُ بِمُحَمَّدٍ الرَّضِی مِنْ شَرِّ ما قَدَّرَ وَ قَضی، وَ أَعُوذُ بِإِلهِ النّاسِ مِنْ شَرِّ الْجِنَّةِ

[79]

وَ النّاسِ أَجْمَعینَ» و این برای فراری دادن ابلیس و شیطان های همراهش کافی است، اگر چه ابلیس های مثل خودش همگی با او باشند.

ای کمیل! به درستی که شیاطین نیرنگ می کنند، زرق و برق دنیا را می آرایند و وسوسه های گوناگون و خیال های بد برمی انگیزند و این وسوسه ها را در هر کسی، به تناسب و میزان رتبه، مقام عبادت و اطاعت و گناهکاری اش به کار می برند و به همان نسبت، بر افراد پیروز خواهند شد.

ای کمیل! هیچ دشمنی بدتر از آنها نخواهد بود و زیان رسانی، مثل آنها نمی تواند به تو و امثال تو ضرر برساند. آرزوهایشان این است که انسان هایی را فردای قیامت، هنگامی که عذاب دردناک، جدانشدنی و جاویدانی خود را خواهند دید، همراهشان داشته باشند.

ای کمیل! خشم خداوند بر کسانی احاطه خواهد داشت که با پناهندگی به اسم خداوند و پیامبر، استغاثه و درخواست نجات نمی نمایند و از وسوسه های بد شیطان دوری نمی کنند.

ای کمیل! آنها تو را فریب می دهند و اگر جوابشان را ندهی، با حیله رفتار می کنند و از تو تعریف می کنند که چقدر خوبی، اگر چه در بعضی از کارها هم زیاده روی و بدی داشته باشی و تمجید در حاتم بخشی، سخاوت، امانت داری و ارادت خالصانه ات می نمایند و تو را به فراموشی وا می دارند. از کارهای خوب نهی نموده و به کارهای زشت فرمان می دهند و حسن ظن تو را به عفو و آمرزش خداوند، حتی در کارهای بد، زیاد می کنند تا امیدواری بیش از اندازه پیدا کنی و به آن مغرور گردیده، مرتکب گناه شوی که نتیجه کارهای گناهکاران آتش شعله ور و برافروخته جهنم است.

[80]

ای کمیل! خداوند عزیز و بزرگ می فرماید: «اَلشَّیطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلی لَهُمْ»؛(64)

«شیطان آنان را فریفت و به آرزوهای دور و درازشان انداخت».

آری، ذکر و یاد خداوند، بهترین راه رهایی از دام های شیطان است، کیمیای «تذکر» بندگان را از وسوسه های شیطانی نجات می دهد و به بارگاه قرب ربوبی می برد.

55. کافی، باب الوسوسه و حدیث نفس، ص 425.56. کافی، باب الوسوسه و حدیث النفس، ص 425.57. کافی، باب الوسوسه و حدیث النفس، ص 425.58. وسائل الشیعة، ج 15، ص 370.59. اصول کافی، باب الوسوسه و حدیث النفس، ج 2، ص 424.60. اصول کافی، باب الوسوسه و حدیث النفس، ج 2، ص 424.61. وسائل الشیعه، ج 4، ص 1228.62. بحار، ج 74، ص 271.63. تفسیر برهان، ج 4، ص 530.64. سوره محمد صلی الله علیه و آله ، آیه 25.
×
لینک کوتاه :