کتاب  /  سیره اهل بیت  /  زندگانی تحلیلی پیشوایان ما (ائمه دوازدهگانه (ع))  /  فصل دوم; پیشوایان (ع) و روش آنان در جامعه  /  مرحله سوم  /  امام هشتم; علی بن موسی الرضا (ع)

امام (ع) فعالیت علنی را رهبری می فرمود

تعداد بازدید : 163     تاریخ درج : 1388/10/09    

امام (ع) فعالیت علنی را رهبری می فرمود

همه این نشانه ها و شواهد تاریخی ثابت میکند که پایگاه مردمی مکتب علی (ع) از جهت علمی و اجتماعی تا حدی بسیار رشد کرده و گسترش یافته بود .

در آن مرحله بود که امام (ع) مسئولیت رهبری را بعهده گرفت . بر اساس این تحول و وسعت نفوذ و همراهی و همیاری گروههای بسیار زیاد از مردم ، امام (ع) بنا به تغییر و تحولات عصر خود ، فعالیتهای غیر معمول را رهبری می فرمود . تا آنجا که بعضی از جماعت شیعیان کوشیدند او را متهم به مخالفت با « تقیه » کنند و هیئتی نزد او فرستادند تا او را از هارون الرشید بر حذر دارند « صفوان بن یحی » گفت : وقتی « ابو الحسن موسی » (ع) در گذشت و رضا (ع)

حکم را در دست گرفت از آن کار بر او ترسیدم و به او گفتیم تو امری بزرگ را آشکار کردی و ما بر تو ازین طاغی بیم داریم . امام (ع) گفت : « بیهوده میکوشد ، با من کاری نمیتوان کرد(8)» و از « محمد بن سنان » (ع) روایت شده است که گفت :

به « ابو الحسن رضا (ع) ، گفتم در روزگار هارون خود را به این کارزبانزد کردی و به جای پدرت نشستی در حالی که از شمشیر هارون خون می چکید » (9).

جمعی دیگر نیز نزد وی افتند و گفتند : « خاموش بنشین هم آن سان که جد وپدرت خاموش نشستند . » و دیگران کوشیدند که او را قانع سازند تا تقیه پیشه کند و او با آنان مخالفت کرد ، حال آنکه تقیه دین جدش صادق (ع) بود . درموارد دیگری نیز امام را ازین معنی هشدار دادند و بر حذر داشتند . این رویدادها ، نشانه فعالیت پی گیرانه امام (ع) بود که آن جماعتها را هشیار ساخت .

چه ، نمی توانستند طبیعت تغییر و تحول و گسترش پایگاههای مردمی و رشد وافزونی نفوذ آن را در نفوس و دل مسلمانان و پاسخگوئی سریع مردم را به آن و همکاری فعالانه آنان را در عملیات و فعالیتهای علنی امام درک کنند .

حقایق تاریخی بسیار وجود دارد که واقعیت گفتار ما را آشکار میسازد .

پس از آنکه رضا (ع) بعد از پدر ، مسئولیت رهبری و امامت را به عهده گرفت ، در جهان اسلام به سیرو گشت پرداخت و نخستین مسافرت را از مدینه به بصره آغاز فرمود تا بتواند بطور مستقیم با پایگاههای مردمی خود دیدار کند و درباره همه کارها به گفتگو پردازد . عادت او چنین بود که پیش از آنکه به منطقه ای حرکت کند ، نماینده ای به آن دیار گسیل میداشت تا مردم را از ورود وی آگاه کند تاوقتی وارد میشود ، مردم آماده استقبال و دیدار او باشند . سپس با گروههای بسیار بزرگ مردم اجتماع بر پا میکرد و درباره امامت و رهبری خود با مردم گفتگو می فرمود . آنگاه از آنان میخواست تا ازو پرسش کنند تا پاسخ آنان را در زمینه های گوناگون معارف اسلامی بدهد . سپس میخواست که با دانشمندان علم کلام و اهل بحث و سخنگویان ، همچنین با دانشمندان غیر مسلمان ملاقات کند تا در همه باب مناقشه به عمل آوردند و با او به بحث و مناظره پردازندپس از پایان کار به مردم کوفه خبر میداد که تا سه روز دیگر نزد آنان خواهد بود و با پایگاههای خود تماس میگرفت و با بحث کنندگان و متکلمان و یهود و نصاری و کسانی که در آن زمان در جهان اسلام یک خط فکری داشتند ، تماس میگرفت تا در هر باب گفتگو کنند . به گروه اخیر از آنروی توجه می فرمود و به جنبش و افکارشان اهمیت میداد که از راه ترجمه ها و مجادله های کلامی ، توجه جهان اسلام را بخود جلب کرده بودند .

امام (ع) درین مسافرتها با همه گروهها و مکتبهای علمی ، بحثها وگفتگوهای رنگارنگ میداشت . محمد بن عیسی تقطینی گوید : « مسائلی که از امام (ع) می پرسیدند گرد آوردم ، به هیجده هزار مساله رسید که به آنها پاسخ گفته بود . »

« ابراهیم بن عباس صوری » می گوید : « هرگز ندیدم که از رضا (ع) پرسشی کنند و او پاسخ آنرا نداند . » (10)

پدران رضا (ع) ، به همه این فعالیتهای آشکار مبادرت نمیکردند . آنان شخصا به مسافرت نمی رفتند تا بتوانند بطور مستقیم و آشکار با پایگاههای مردمی خود تماس حاصل کنند . اما در مورد امام رضا (ع) مسئله امری طبیعی بود . زیرا درین مرحله پایگاههای مردمی بسیار شده بود و نفوذ مکتب امام علی (ع) از نظر روحی و فکری و اجتماعی در دل مسلمانان که با امام بطور آگاهانه و همیاری عمل میکردند افزایش یافته بود .

اما حادثه ای روی داد : گروهی از یاران امام (ع) میان این تحول و دگرگونی ظاهری که در خط پدران او بود ، با شرایط و اوضاع جدید ، نتوانستند رابطه ای برقرار کنند و ازین روی بود که اعتراضاتی به امام وارد می آوردند .

8 - کافی ج 1 ص 87 و نیز عیول اخبار رضا و مناقب و ارشاد .9 - روضه کافی ص 257 .10 - برای تفصیل بیشتر به سلسلة الذهب و به فصول مهمة از ابن صباغ مالکی مراجعه شود .
×
لینک کوتاه :