آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز
پای پرآبله و بادیه پیمای من است
غیر از عشق و محبت ، که پای زائر را پیاده به مرقد حسین (ع) می کشاند و رنج سفر و خوف و خطر را به جان می خرد ، پیاده روی برای زیارت سیدالشهداء ، ثواب بسیار دارد و مورد تأکید پیشوایان دین است .
صفحه 205
هرکس به قصد زیارت امام حسین (ع) ، پیاده از خانه اش خارج شود ، خداوند در مقابل هر گام ، برای او حسنه ای می نویسد و گناهی از او می زداید .
یکی از زائران همیشگی حسین (ع) که هر ماه آن حضرت را زیارت می کرده ، بخاطر پیری و ناتوانی ، یک بار نتوانست برود . نوبت بعد که پیاده پس از چند روز راهپیمایی به حرم می رسد و سلام می دهد و نماز زیارت می خواند ، در خواب ، آن حضرت را می بیند که به وی می گوید : چرا به من جفا کردی ، تو که نیکوکار بودی ...
این سنت زیارت پیاده ، از زمان ائمه بوده و تاکنون نیز ادامه دارد و اجر بی شماری برای آن نقل شده است . فاضل دربندی می نویسد : این پیاده بودن ، یا به جهت فقیر بودن زائر است که نشان می دهد این زیارت ، برخاسته از شوق و محبت است ، یا به جهت آنست که زائر ، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت کوچک می شمارد و در راه او ، رنج سفر پیاده را بر خود هموار می کند و هر دو ارزشمند است .
در عراق ، از سالها پیش چنین رسم است که هیئتها ، دسته ها و کاروانهایی کوچک یا بزرگ ، در ایام خاصی از بصره ، بغداد و عمدتا از نجف ، برای زیارت کربلا پیاده حرکت می کنند . بویژه در ایام زیارتی خاص مثل نیمه شعبان ، اول رجب ، ایام عاشورا و اربعین بیشتر و پرشکوهتر است و اغلب ، راه کنار ساحل فرات را انتخاب می کنند که از نجف تا کربلا 18 فرسنگ است و چند روز طول می کشد . در این کاروانهای زیارتی پیاده ، علمای بزرگ هم شرکت می کردند ، همچون میرزای نایینی ، آیة الله کمپانی ، سید محسن امین ، و
صفحه 206
بسیاری از علمای معاصر . در این مسیر ، دیدار با عشایر و فعالیتهای تبلیغی هم انجام می گرفت و شعارهایی هم مطرح می شد و روضه خوانی برگزار می گشت .
در ایام حکومتها بعثیها ، این پیاده رویهای پرشکوه ، آن هم از طریق جاده غیر رسمی کنار فرات ، رنگ مبارزه و مخالفت با رژیم عراق هم به خود می گرفت و یک بار هم در ایام اربعین حسینی در سال 1397 ق . به درگیریهای سخت میان نیروهای بعثی با انقلابیون شیعه و کاروانهای زیارتی در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسین (ع) انجامید و کشته ها و مجروحان بسیاری داد ،
در کوی عشق ، درد و بلا کم نمی شود
از باغ خلد ، برگ و نوا کم نمی شود
تیغ شهادتست دل گرم را علاج
این تشنگی به آب بقا کم نمی شود
قاصد ، تسلی دل عاشق نمی دهد
شوق حرم به قبله نما ، کم نمی شود