کتاب  /  همراه با تحول اجتهاد  /  مقاله سوم ; عمل صالح از دیدگاه قرآن و مقدمه ای بر صحیفه سجادیه  /  عمل صالح از دیدگاه قرآن

کار شایسته از دیدگاه قرآن

تعداد بازدید : 2112     تاریخ درج : 1388/09/17    

کار شایسته از دیدگاه قرآن

صفحه 94

« آیا سقایت حاجیان و آبادانی مسجد الحرام را با ( کار ) آنکس که به خدا و روز جزا باور آورده و در راه خدا پیکار می کند ، همسان می پندارید اینان نزد خدا یکسان نیستند و خداوند قوم ستمگر را راهنمائی نخواهد کرد »(9).

« مشرکان تا وقتی بر کفر خود گواه باشند ، حق آبادانی مسجد را ندارند . اینان اعمالشان پوچ و تباه می شود و در آتش جاودان خواهند بود »(10).

« آبادانی مساجد خدا را تنها باور آورندگان به خدا و روز قیامت آنها که نماز بپای می دارند و زکات می دهند و جز خدا از کسی نمی هراسند انجام می دهند و اینان راه یافتگانند »(11).

صفحه 95

«هر کس کار شایسته ای انجام دهد به نفع خود ، اقدام کرده و هر کس کار بدی مرتکب شود ، به خود بد کرده است ، آنگاه همه به سوی پروردگارتان باز خواهید گشت »(12).

« آنها که ایمان آورده و کارهای شایسته ای انجام دهند ، خداوند مهربان به زودی مهرشان را بر دلها می افکند »(13).

اکنون در این لحظات که در پرتو این آیات خود را می نگریم ، به هیچ وجه نمی خواهیم ارزش کار را در اسلام از دریچه اقتصادی بررسی کنیم . و نیز در صدد آن نیستیم که کار را به عنوان سرمایه ای در بازار تجارت به عنوان یک کالا که مزد بگیرها روی آن حساب می کنند ، مورد توجه قرار دهیم ، و مانند سایر کالاهای تجارتی ارزش آن را روی میزان عرضه و تقاضا تعیین کنیم .

این گونه بررسی ها از موضوع بحث ، خارج است و ما اینها را به کتاب « اقتصادنا » حوالت می دهیم ، زیرا آیات قرآنی که اکنون زیر پرتو با عظمتش قرار گرفته ایم ، عنایتی به جنبه های اقتصادی کار ندارد ، بلکه متعرض ارزش های عالی تر و گسترده تری از کار انسانها شده ، و بطور کلی مفاهیم دیگری را در نظر دارد که به هیچ وجه با جنبه های محدود اقتصادی قابل مقایسه نیست .

بنابراین ما در برابر ارزیابی کار در اسلام باید هر کاری را از دید انسانیت و ارزش های اخلاقی آن در نظر بگیریم ، نه از دید اقتصادی آن که فقط نگاهش به کار پولساز است و نقش سازندگی کار را تنها به تولید و توزیع

صفحه 96

عادلانه کالا محدود ساخته است .

به تعبیر دیگر ، اکنون کار انسان را ارزیابی اخلاقی می کنیم ، نه ارزیابی اقتصادی .

کدام کار انسان شایسته تقدیر و احترام است ، و با چه مقیاسی باید ارزش و اهمیت این کار یا آن کار را تعیین کرد . و چگونه باید از ناحیه اخلاقی و معنوی ، کاری را سنجید ؟

این همان پرسشی است که ما می خواهیم پاسخ آن را از دیدگاه اسلام به دست آوریم می کوشیم پاسخ خود را از خلال آیاتی که در صدر این مقال مطرح شد ، به اندازه ای که مناسب با بحث کوتاه ما در این نوشتار است استخراج کنیم .

حقیقت اینکه پاسخ سئوال فوق را هر مکتب و مرامی تنها از ریشه مفاهیم اخلاقی خود باید بدست دهد . بدیهی است مفاهیم اخلاقی را هم ، هدفهای کلی آن مکتب و مرام تعیین می کند و از مجموعه آنها نمونه هائی به دست می آید که بشریت برای رساندن خود بدان مفاهیم اخلاقی مکتبی تلاش به عمل می آورد .

***

تمدن سرمایه داری به عنوان یک مکتب و مرامی که توجه به مصالح زندگی اجتماعی و روابط خارجی بین افراد ، دارد ، معتقد است هر عملی که مصلحت اجتماعی اقتضا کند و بتواند در تحکیم روابط اجتماعی اثر بگذارد و افراد را بر اساس آزادی و بهره برداری متقابل از همدیگر مساعدت کند ، کاری شرافتمندانه و قابل احترام است . و هر قدر نتایج و کار برد آن در زمینه های اجتماعی و زندگی عمومی بیشتر باشد ، ارزش آن بیشتر و از نظر اخلاقی با عظمت تر است . یعنی ارزش کار را به منافعی که بر آن مترتب است باید سنجید نه به انگیزه های روانی ای که کار از آنها پدید آمده است .

از هنگامی که جنبه نفع پرستی در تمدن سرمایه داری بر همه چیز

صفحه 97

دیگر غلبه کرد ، هر کار کوچکی در این راه ، بزرگ جلوه نمود و بقول الکسیس کارل ، مرد کار با هر انگیزه و هر گونه احساس و طرز تفکری ، نیکو معرفی شد .

بنابر این ثروتمندی که مدرسه ای بسازد ، در زمستان به بینوایان کمکی کند ، در موارد ضروری به دولت وام های بی بهره پردازد و ... او یک مرد نیکوکار است ، ولی هیچگاه کار این شخص به درجه کار قهرمانانه یک رهبر سیاسی آگاه که در راه آزاد ساختن بلادش از اسارت سیاسی ، و حفظ احترام انسان تلاش به عمل می آورد ، نمی رسد ، زیرا جنبه خارجی این حرکت سیاسی چشمگیرتر و سودش در زندگی انسان ها بیشتر است . از این دو کار که پائین تر بیائیم ، نوبت به کارهای ناچیز و محدودی می رسد که جز نیاز آنی ، دردی را دوا نمی کند ، مانند نیاز یک نفر نابینا که می خواهد از خیابان عبور کند شما دستش را گرفته از روی دلسوزی او را راهنمائی می کنید . این هم یک کار نیک است ، ولی ارزش های اخلاقی سرمایه داری ، برای آن امتیاز چندان قائل نیست مگر وقتی که نتیجه اش مانند کارهای دیگر درشت و چشمگیر باشد .

***

مارکسیسم در این امر تا اندازه ای موافق ، و در پاره ای جهات مخالف است .

او معتقد است مبارزه طبقاتی در متن جامعه باعث می شود مصالح عمومی به تناقض کشیده شود ، زیرا طبقه پیشین از مصالحی دفاع می کنند که ضرورت تاریخی اش را از دست داده است و توجه به آن امور ، نیروی محرک تاریخ را تضعیف می نماید ، در مقابل آن مصالح ، مصالح دیگری برای یک یا چند طبقه جدید که با گذشت زمان روی کار آمده اند ، وجود دارد . این طبقات که به تدریج روی کار آمده اند توانسته اند به تدریج روی پای خود ایستاده با طبقه پیشین رو در رو به مبارزه بر خیزند ، و حقوق و مصالح خود را مطالبه کنند .

صفحه 98

بنابر این مسئله مهم که برای این مکتب مطرح است گذشته از پاره ای از کارهای فردی ، کار سودمند و کار غیر سودمند نیست ، بلکه مسئله مهم طبقه جدید است و کار سودمند کاری است که به نفع طبقه جدید باشد و کار مضر کاری است که به زیان طبقه جدید منتهی شود . بنابر این هر کاری که به سود و مصلحت طبقه روی کار آمده باشد ، کاری با ارزش است و می تواند در پیشبرد تاریخ جامعه مؤثر باشد . و هر عملی که مصالح طبقه پیشین را تامین کند ، و موجودیت اجتماعی آن را ریشه دارتر سازد ، و مدت مبارزه و دوران احتضارش را طولانی گرداند ، یک عمل ارتجاعی پستی است . و تا وقتی نتواند با اهداف بلند مارکسیسم به نفع طبقه جدید قدمی بردارد و آنان را در طرد و عقب زدن طبقه پیشین که با پیشرفت تاریخ مبارزه می کند ، یاری دهد ، کاری ارتجاعی و پست است .

پس این مصلحت و سود طبقه است که کاری را اخلاقی و سودمند معرفی می کند ، و از این راه است که باید کار را ارزیابی اخلاقی و معنوی کرد .

از این رو لنین جمله معروف خود را اظهار می کند و می گوید : « به عقیده ما هیچ آدابی رعایتش بالاتر از رعایت حال جامعه نیست . اکنون پرده از روی دروغی بنام اخلاق و تربیت برداشته شده است ، به عقیده ما اخلاق و آداب تحت نفوذ منافع مبارزاتی طبقه کارگر قرار دارد » .

اسلام در بررسی این مسئله نظر دیگری اظهار می کند که با نظریات یاد شده فرق اساسی دارد . به طور خلاصه اختلاف نظرها از آنجا ریشه می گیرد که هدف های متعالی اسلام برای زندگی انسان و راه هائی که برای پیاده کردن آنها در جامعه پیش بینی کرده و می خواهد مبانی اخلاقی اش را از آن هدف های بگیرد ، با هدف های محدود جامعه های سرمایه داری و بطور کلی جوامع مادی ، فرق دارد .

صفحه 99

اسلام به انگیزه های کار توجه دارد نه به منافع آن ، اسلام معتقد است هر کاری را باید از روی انگیزه های آن کار ارزیابی کرد نه از روی منافع مادی آن . در هر کار نیت کسی که آن را انجام می دهد شرط حسن و قبح آن است . تا وقتی نیت خوب همراه کار شایسته نباشد ، نباید آن کار را« شایسته » نامید ، زیرا اسلام به جنبه های خارجی کار نظر ندارد ، نمی خواهد فقط توجهش را به اوضاع و احوال زندگی اجتماعی مردم محدود کند ، زیرا معتقد است این قسمت تنها تصویری از یک حقیقت عمیق تر و مهم تری از زندگی درونی انسان است . و تا وقتی مذهب نتواند این حقیقت درونی را در اختیار گرفته انسان را از آن جنبه بسازد ، بالا ببرد ، و این روحیه را در فرم و شکل خاصی پیاده کند ، نمی تواند رهبری حقیقی جامعه را به دست گیرد .

از این رو در نظر اسلام این مهم نیست که روابط اجتماعی بین مردم طوری برگزار شود که منتهی به سود مادی گردد ، مهم این است که از انسان فرد پاکی ساخته شود تا روابط اجتماعی اش ، از ریشه های خلق و خوی فطری و باطنی اش ، آبیاری شود ، آنگاه از داخل به خارج پرتو افکند .

و در یک جمله ، اسلام می خواهد انسان خود را یک انسان اسلامی بسازد . از این رو تربیت این انسان را خود متکفل شده ، و قبل از هر چیز می خواهد محتوای روانی او را بر طبق مفهوم اسلامی بپروراند ، ولی سرمایه داری به این وظیفه سنگین توجه نمی کند تنها به روابط بین مردم می پردازد تا به نتائج و منافع اجتماعی اش برسد و دیگر کاری به انگیزه های فکری و سرمایه های روحی اش که در پشت این منافع مخفی شده و در آنها اثر می گذارد ، ندارد .

بدین ترتیب اسلام ، ارزش کار هر کس را به انگیزه ها و زمینه ها و حدود فکری و روحی او که بذرهای کارش در ضمن آنها افشانده می شود ، مربوط می داند . حال آنکه دیگران ارزش کارها را به نتایج و منافع آنها و

صفحه 100

میدان های زندگی ای که کار در ساختمان آنها موثر است ، قرار می دهند .

بنابر این زمینه های فکری کلی که اسلام آن را مقرر داشته ، ایمان به خدا و روز قیامت است . و انگیزه های آن ، عبارت از عواطف و تمایلات خیر می باشد که با این زمینه کلی ، در هم بافته شده و طوری سخت به هم پیچیده است که مجموعا یک واحد انسان مسلمان را تشکیل می دهد . و کار شایسته ، کاری است که از این عواطف و تمایلات در کنار همان روحیه ایمانی کلی ، ریشه گرفته باشد .

روی این اصل ، قرآن هر گونه مقایسه بین ان دو کار را قطع می کند . کاری که از یک زمینه کلی ایمانی برخاسته باشد ، و کاری که از انگیزه های امیال نفسانی و انگیزه های مادی دیگر سرچشمه گرفته باشد ، هر چند نتائجش عالی و درخشان باشد ، و این سنجش را صحیح نمی داند .

اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله و الله لا یهدی القوم الظالمین(14).

شیبه می گفت : کلیدهای کعبه در دست ما است ، پس ما بعد از پیامبر (ص) بهترین مردم هستیم . عباس می گفت : ما سقایت حاجیان و آبادانی مسجد الحرام را به دست داریم ، پس بعد از رسول خدا (ص) ما از همه برتریم .

امیر المؤمنین - علیه السلام - بر آنها می گذشت ، آنها را در جوش و خروش عواطف خود خواهی دید . هر دو بر اساس موازین جاهلیت و اخلاق خود کامه آن با او سخن گفتند . امام (ع) آن یگانه مرد تربیت شده قرآن آن یگانه آشنا با مفاهیم بلند قرآن که سر تا سر زندگیش از تربیت قرآن آکنده بود ، گفت : می خواهید به شما کسی را ارائه دهم که از هر دوی شما

صفحه 101

بهتر است ؟ گفتند : کیست او ؟ گفت : کسی که شما هر دو را به اسلام رهبری کرد . هم او که به خدا ایمان آورده در راهش جهاد می کند .

این سخن ، عباس و شیبه را خوش نیامد . برای قضاوت هر دو نزد پیامبر رفتند و خداوند این آیه را فرو فرستاد تا بدانند کاری که در قالب ایمان و با انگیزه خدائی باشد ، با هیچ کار دیگر خارج از این قالب و انگیز قالب مقایسه نیست ، زیرا هر کاری را با قالب فکری و انگیزه های درونی انجام دهنده اش ارزیابی می گردد ، نه با نمودها و نتائج خارجی اش .

به همین دلیل اسلام ریا را حرام کرده و هر عبادتی که عبادتکارش از قالب ایمان و انگیزه های خدائی خارج شود ، جرم و شرک قلمداد نموده هر چند ارزشش در جامعه مهم و رنگ ظاهریش دلفریب باشد . بنابر این عجیب نیست اگر آبادانی مسجد الحرام کاری بی حاصل و باطل معرفی شود ، به این دلیل که از قالب ایمان و انگیزه خدائی به دور است . همانگونه که در آیه دیگر می خوانیم :

ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و آتی الزکاة و لم یخش الا الله فعسی اولئک من المهتدین(15).

همینطور اسلام به صدقه پنهانی و مخفی کردن برخی از نیکی ها ترغیب کرده است تا بتوان بنیادهای نیکی را بین مردم بیشتر فراهم

صفحه 102

ساخت . اسلام از انسان می خواهد کار نیکش را از هر گونه فریبکاری به دور دارد و بکوشد تا کارش هر چه بیشتر به صلاح و سلامت روحی نزدیکتر شود تا به نتائج روانی اش نائل آید . حال آنکه جوامع غربی یا غیر اسلامی در رفتار اجتماعی و زندگی روانی خود از هر گونه وسائل و فریبکاریهای مادی برای وادار کردن مردم به کارهای مفید فرو گذار نمی کنند تا جائی که یک کار سودمند همه ارزش های اخلاقی خود را در غوغای فریبندگی های داغ بکلی از دست می دهد مانند تشکیل شب نشینی های آمیخته به فحشاء و قمار و مشروب و غیره برای انجام یک خدمت اجتماعی ، زیرا جامعه غیر اسلامی آن گونه انگیزه روحانی و معنوی که جامعه اسلامی راستین مؤمن به خدا و روز جزا دارد ، را ندارد و رابطه بین دنیا و آخرتش قطع شده است .

از اینجا است که می گوئیم ارزش های اخلاقی از دورترین دوره های تمدن بشری تا به امروز ، رابطه مستقیمی با دین دارد . و در پرتو دین است که گاهی یک عمل بسیار کوچک که از لحاظ نمودار خارجی اش خیلی بی مقدار است ، از نظر انگیزه باطنی بسیار با ارزشتر و بزرگتر از کار بزرگ پر سر و صدای خارجی است . و به همین امر ارزش تاریخی پیدا می کند . مثلا ممکن است شما به خاطر یک نابینا که می بینید با رنج و شکنج می خواهد گذرگاهی را عبور کند و نمی تواند به تنهائی بگذرد شما دستش بگیرید و او را برای رضای خدا هدایت کنید . این هدایت شما ، هزار برابر برتر از فداکاری های شما در مورد یکی از مصالح اجتماعی است که انگیزه شخصی خارج از حدود ایمان و تقوا آن را بوجود آورده باشد .

تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فساداو العاقبة للمتقین(16).

صفحه 103

بدین وسیله اسلام راه را در برابر هر فردی با هر گونه امکاناتی که برای خدمات اجتماعی و کار سودمند داشته باشد ، باز می کند تا بتواند به بالاترین درجه نردبان کمال روحی یک انسان و ارتقاء معنوی او ، راه یابد و بر جامعه واجب و لازم می گرداند ارزیابی اش را از اشخاص به اندازه بهره آنها از سرمایه های روحی و معنوی آنها نه بر حسب نمودارهای اجتماعی تو خالی و بیمایه اش هر چند چشمگیر و بزرگ باشد ، قرار دهند .

ممکن است برخی به فکرشان آمده بگویند : آنها که در جوامع غیر اسلامی زندگی می کنند ، در ارزیابی کارهاشان خیلی بیشتر از جامعه اسلامی که به قرآن عمل می کنند به واقعیت و صلاح نزدیکترند ، زیرا قبل از هر چیز مهم تر از همه فراهم ساختن نیازهای اجتماعی و طرفداری و حمایت از مصالح جامعه است . هر کاری در این مسیر باشد عملی است با عظمت ، و همه باید از آن تقدیر به عمل آورند و آن را بزرگ شمارند تا دیگران به انجام این قبیل کارها تشویق شوند . وقتی ما با این کار به مصالح اجتماعی خود رسیدیم ، دیگر چه اهمیت دارد که انگیزه باطنی شخص در عمل ، چه بوده است و در چه مایه فکری و روانی ، او تصمیم به این کار گرفته است ؟

چیزی که واقعا قابل تقدیر است اینکه ثروتمندی ، برای فرزندان ما مدرسه بسازد بدیهی است تقدیر ما از این شخص ، و بزرگداشت عملش او را در کارش تشویق می کند ، و در نتیجه در آمد ملی ما بالا می گیرد . حال ما چکار داریم او ثروتش را از طریق طمع شخصی فراهم آورده باشد تا وقتی طمع شخصی او را به کارهای نیک و خدمات اجتماعی فرا خواند .

یک نظر سطحی مانند آنچه یاد شد تنها ظواهر اشیاء را می بیند و نمی تواند به اعماق آنها فرو رود . این اندیشه ها با رسالت اسلام از یکسو ، و با مفهوم ارزش های اخلاقی اسلام که بین کار و سرمایه اخلاقی و روانی و

صفحه 104

فکری اش ارتباط برقرار می کند از سوی دیگر ، مخالفت دارد .

اما از ناحیه رسالت اسلام - زیرا اسلام تنها نیامده تا رفتار ظاهری ما را تنظیم کند - اسلام رسالتی است الهی که قبل از هر چیز می خواهد انسان با ایمان بسازد و زندگی او را متناسب و شایسته این بینش قرار دهد .

یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحیبکم و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون(17).

اسلام می خواهد به انسان حیات بدهد ، نه فقط رفتار خارجی اش را تنظیم کند ممکن نیست چنین رسالت محتوای داخلی انسان را رها کرده تنها او را از دیدگاه خارجی اش بنگرد .

اما از سوی دوم ، اسلام این طور نیست که هر کاری را تنها به نمود خارجی اش اکتفا کند و با زمینه های فکری و جو روحی اش که بذر کار در آنجا رشد می کند ، کاری نداشته باشد . اصولا ممکن نیست هیچ کاری را از حدود روانی و طبیعت عاطفی اش بیرون آورد . اسلام منکر این حقیقت نیست که هر چند کاری از روی سوء نیت انجام شده باشد می تواند نتائج سودمندی ببار آورد ، ولی می گوید : هر گاه ما به این زمینه ها اجازه رشد بدهیم و بگذاریم این محیطهای فکری ناصالح بتدریج گسترش یابد و رشد نماید و در نتیجه این گونه ارزیابی های اخلاقی بر جامعه حاکم گردد ، آیا چه کسی می تواند به ما تضمین دهد که پیوسته و همیشه یک فرد بکار مفید و سودمند می پردازد ؟ چگونه می توان در این صورت انتظار داشت . وقتی کار مفید با مصالح و مقاصد زودگذر شخص ، در تضاد واقع شد باز هم شخص کار سودمند اجتماعی اش را تعقیب خواهد کرد ؟

صفحه 105

بدین ترتیب متوجه می شویم تنها راهی که واقعا می تواند کار مفید را در زمینه ها و زمان های مختلف تضمین کند ، رشد دهد ، و تشویق نماید همان محتوای داخلی و روانی کار یعنی انگیزه معنوی آن است . !

9 - ا جعلتم سقایه الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله و الله لا یهدی القوم الظالمین ( توبه/19 )10 - ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون ( توبه/17 )11 - انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و اتی الزکاه و لم یخش الا الله فعسی اولئک من المهتدین ( توبه/18 )12 - من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها ثم الی ربک ترجعون ( جاثیه/15 ) .13 - ان الذین امنوا و الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا ( مریم/69 )14 - توبه/1915 - توبه/17 ، 18 : « مشرکان تا وقتی شاهد کفر خود باشند ، حق آبادانی مساجد خدا را ندارد . اینان اعمالشان بی ارزش ، و جایگاهشان بطور جاودان و آتش است : تنها کسانی باید مساجد خدا با آباد سازند که خدا و روز قیامت را باور داشته ، نماز به پا دارند ، زکات بپردازند و از احدی جز خدا ، نهراسند . امید است اینان از راه یافتگاه باشند » .16 - قصص/83 : این خانه بلند پایه آخرت را ، از آن کسانی قرار می دهیم که نخواهند در زمین بنلد پروازی و فساد کنند که پایان کار به نفع تقوا پیشگان است17 - انفال/29 : ای باور آوردگان ! خدا و پیامبرش را در آنچه مایه حیات شما است پاسخ گوئید و بدانید که خداوند ، میان یک انسان و دلش فاصله می اندازه و شما به سوی او محشور می گردید .
×
لینک کوتاه :