گنجینه معارف

تاریخ و سؤالات بی‌پاسخ ام‌ابیها(س)

اگر بر قبر شریف فاطمه زهرا(س) بارگاه و نشانه ای نیست، در عوض سوره کوثر همه جا هست. صحن و سرا اثری جمادی است، ولی از ذریه و فرزندان فاطمه(س) آثار معنوی و انسانی و مکتبی به جای مانده و قبر مخفی زهرا(س)، التیام دل مادران شهدای مفقود الاثر است.

منبع : خبرگزاری فارس , قرائتی،محسن تعداد بازدید : 920     تاریخ درج : 1394/12/22    

نام هایی که نشان دهنده ویژگی های حضرت هستند

امام صادق(ع) می فرمایند: فاطمه(س) نزد خداوند نُه نام دارد: فاطمه، صدیقه، (بسیار راستگو)، مبارکه (پربرکت)، طاهره (پاکیزه)، زکیه (وارسته)، راضیه (خرسند)، مرضیه (پسندیده)، مُحدَُثه (آن که با او سخن گفته شد)، زهرا (درخشنده). آنگاه به راوی فرمودند: فاطمه یعنی بریده شده از شرور. خداوند او و دوست دارانش را از آتش دوزخ دور ساخته است.[1]

دختری که پدر او را مادر خطاب می کرد

بانوی یگانه عالم از چنان مرتبه والایی برخودار است که پدر بزرگوارش رسول خدا بارها فرمود: «فداها ابوها» (پدرش به فدایش باد.) اگر در قرآن سخن از احسان به والدین است، او به قدری به پدر احسان می کند که پیامبر درباره او می فرماید: «امّ ابیها»: تو مادر پدرت هستی.

پیامبری که اسوه بندگی و قرب الهی است، هرگاه مشتاق بوی بهشت می شد او را می بوئید و می بوسید.

ایشان کسی است که در روز مباهله، همراه با فرزندان و همسرش در کنار پیامبر بودند.

در بخشش و کرامت

در شب عروسی، زمانی که فقیری پیراهن کهنه ای درخواست کرد، به یاد آیه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ...» پیراهن عروسیش را به او بخشید.

در عفت

برای سخن گفتن با نابینا، محجبه رفت و در پاسخ به سئوال پدرش راجع به این موضوع فرمود: گرچه ما را نمی بیند، لیک من او را می بینم.

در صداقت

عایشه می گوید: پس از پدرش هیچکس را راستگوتر از فاطمه نیافتم و در روایات، بهترین نمونه صدّیقه، فاطمه زهرا(س) معرّفی شده است.

در دانش

در خطبه فدکیه اصول و فروع دین در بین کلماتش چون جواهر می درخشد و کتابی به نام مصحف دارد که امامان معصوم(ع) گاهی برای کسب اطلاع از آینده به آن کتاب مراجعه می کردند.

در شجاعت و حمایت از امام زمانش

کدام زنی را سراغ دارید که برای دفاع از شوهر و بهتر بگوییم امامش تا سر حد جان، مایه بگذارد و باز خود را مقصر دانسته و از کوتاهی خود شرمسار باشد. همان کسی که پس از وفات پیامبر(ص)، به در خانه های مردم می رفت و می گفت: مگر نبودید و نشنیدید که رسول خدا در غدیر خم چه فرمود؟ «مَن کنتُ مولاه فهذا فعلی مولاه» هر که من مولای اویم، علی مولای اوست.

در مقامش

همین بس که عطیه خدا به پیامبر است: «إِنَّا اعطیناک الکوثر» کوثری است که نسل کثیر پیامبر از طریق اوست.

در میان چهارده معصوم، وجود یک زن لازم بود. وجود حضرت زهرا(س) الگویی بود که به زنان ثابت شود آنچه اسلام می گوید قابل عمل است. نه تنها زهرا(س)، بلکه دخترش حضرت زینب(س) نیز الگوی زنان تاریخ است.

پیامبر اکرم(ص) برای بعد از خود علامت هایی قرار داد که هرگاه مردم دچار حیرت و سرگردانی شدند به آنها نظر کنند و حقّ را بشناسند؛ اوّلین آنها حضرت زهرا(س) است که درباره اش فرمود: رضای او رضای من و غضب او غضب من است.

حضرت مهدی(عج)می فرماید: «و فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة»[2] دختر رسول خدا، الگوی نیکوی من است.

خانه زهرا(س) منزلگاه اهل بیت(ع)

خانه زهرا(س) منزلگاه اهل بیت(ع) است. پس از نزول آیه «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ»[3] تا چند ماه رسول خدا(ص) هنگام صبح در خانه فاطمه زهرا می آمد و می فرمود: «الصلاة الصلاة» تا به مردم اعلام کند اهل بیت من همان کسانی هستند که در خانه علی و فاطمه هستند.

«الْجار ثُمَّ الدَّار» پیامی از حضرت زهرا(س)

در قنوت فقط به فکر خود و حاجات خود نباشیم. حضرت زهرا(س) می فرمود: «الْجار ثُمَّ الدَّار» ابتدا به فکر همسایه ات باش آنگاه خانواده خود. زیرا خداوند وعده فرموده است کسی که برای دیگران دعا کند خداوند حاجات خود او را هم برآورده می سازد.

مگر نه اینکه درباره او و شوهر و فرزندانش نازل شد: «وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ»[4] ما هم باید چنین باشیم. با وجود گرسنگی خود و فرزندانشان هر آنچه داشتند، ایثار کردند. نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز! در عبادت خدا همین بس که آن قدر در محراب عبادت ایستاد که پاهایش ورم کرد: «حتّی تورّم قدماها» اگر نتوان به مقام فاطمه زهرا(س) رسید، ولی به مقام دختر کنیز او فضه که می توان رسید، در تاریخ می خوانیم: این بانوی گرامی بیست سال تمام گفت وگوهایش را در قالب آیات قرآن بیان می کرد.

حضرت زهرا(س) در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دلیل نماز پاک شدن روح از تکبر است. در نماز بلندترین نقطه بدن که پیشانی است، روزی سی وچهار بار بر زمین ساییده می شود تا در انسان تکبّری باقی نماند.

شهری که بنیان حکومت اسلامی بود اما در آن به اهل بیت جفا شد

مدینه شهری که در غربت پیامبر(ص) حضرت را با آغوش باز پذیرفتند. هنگام ورودش سرود خواندند، از آن بزرگوار استقبال شایانی کردند. حضرت را یاری کردند، خانه های خود را در اختیار مهاجران گذاشتند، رسول خدا(ص) را در جبهه ها و جنگ ها یاری دادند. پیام حضرتش را به اطراف رساندند.

شهری که بنیان حکومت اسلامی در آن ریخته شد. ولی در همین شهر امامان ما شهید شدند. جنازه مبارک امام حسن مجتبی(ع) تیرباران شد، فاطمه زهرا(س) در آن کتک خورد و اشک ها ریخت و خطبه ها خواند.

در این شهر، زیارتنامه فاطمه زهرا(س) را هم در مسجد پیامبر می خوانیم و هم در قبرستان بقیع. چون قبر فاطمه زهرا(س) مفقودالاثر است! گویا خداوند برای تسلیت قلب کسانی که عزیزان خود را در جبهه های جنگ از دست می دهند و حتی از جنازه فرزندشان خبری ندارند، چنین مقرر داشته که از قبر دختر پیامبر(ص) نیز خبری نباشد!

اگر از حضرت بارگاه و نشانی نیست سوره کوثر همه جا هست

اگر بر قبر شریف فاطمه زهرا(س) بارگاه و نشانه ای نیست، در عوض سوره کوثر همه جا هست. صحن و سرا اثری جمادی است، ولی از ذریه و فرزندان فاطمه(س) آثار معنوی و انسانی و مکتبی به جای مانده است.

از قبر امّ الائمه(ع) خبری در دست نیست ولی از ناله های آن بانو و خطبه ها و کلمات و فرزندانش، صدها خبر در دست است. از شخص فاطمه زهرا(س) بی خبریم، ولی از شخصیّت حضرتش خیر.

سؤالاتی که باید تاریخ پاسخگو باشد

حضرت زهرا(س) وصیت می کند که شب مرا غسل دهید و به خاک بسپارید! او می خواهد با دنیا حرف بزند و بگوید: مگر من دختر نبوت، همسر ولایت، مادر امامت نبودم!؟ چرا باید قبرم مخفی باشد؟

مگر من تنها یادگار محمد(ص) که وارث ابراهیم و نوح و موسی و عیسی(ع) است، نیستم؟

مگر من مصداق آیه تطهیر و سوره کوثر و سیدة نساء العالمین نبودم؟

مگر پدرم رسول خدا (س) نفرمود: فاطمه پاره تن من است، هر که او را آزار دهد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را به غضب آورده است؟![5]

مگر پدرم هنگام بازگشت از سفر، اول به دیدن من نمی آمد؟[6]

مگر وقتی وارد می شدم پدرم به احترام من نمی ایستاد؟[7]

مگر فرزندم حسین، روز عاشورا دلیل زیر بار زور نرفتن خود را تربیت در دامن من ندانست؟

«هیهات من الذلّة. .. حجور طابت و طهرت»

مگر برای سیر کردن محرومان و گرسنگان گردنبندم را نفروختم؟[8]

مگر همه امامان از فرزندان من نیستند؟

مگر پدرم این همه سفارش مرا نکرد؟

مگر باردار نبودم و فرزندم را سقط کردند؟

مگر داغدار نبودم؟ و مگر جوان نبودم؟

پس چرا باید وصیت کنم قبرم مخفی باشد؟ و کسی برای تشییع جنازه ام نیاید؟

منتظریم، تاریخ جواب بدهد!

پی نوشت

[1] بحار، ج43،ص12

[2] بحار، ج 53، ص 180

[3] طه، 132

[4] حشر/9

[5] الغدیر، ج7، ص232

[6] بحارالانوار، ج43، ص30

[7] اعلام الوری، ص157

[8] بحارالانوار، ج43، ص56

کلمات کلیدی
تاریخ اسلام  |  قبر مخفی  |  شهادت فاطمه زهرا(س)  | 
لینک کوتاه :