گنجینه معارف

چرا به دو کوهه آمدم

امروز شرکت من در مجموعه زایران خاک خونین شلمچه، برای بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگی است که با خون خود، با جهاد و همت خود، با عزم و اراده خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.

منبع : وب سایت پایداری تعداد بازدید : 937     تاریخ درج : 1393/12/21    

چرا به دوکوهه آمدم؟

این پادگان[دوکوهه] و سرزمین شاهد فداکاری ها، اخلاص ها، ایمان ها و روحیه های مالامال از امواج صفا و طراوتی است که از جوانان مؤمن بسیجی و فداکار بروز کرده است. از طرفی آغاز سال جدید شمسی و فصل بهار نیز هست. امسال بهار طبیعت که آغاز سال ایرانی ماست با بهار معنویت همراه شده است؛ بجاست این روزهارا از لحاظ تقارن زمانی از جمله پدیده های کمیاب دوران خودمان به حساب بیاوریم. بنده هم مثل قطره ای در این دریای خروشان به قصد اظهار ارادت و اخلاص به آن دل ها و جان ها و روح های پاکی که بعضی شهید شدند و بعضی بحمدالله زنده اند و در این فضا و منطقه آزمایش های بزرگ صدر اسلام را دوباره تکرار کردند، به این جا آمده ام. بعضی انسان ها از حقایق غفلت می کنند و بعضی دل های ناپاک، از غفلت دل ها سوءاستفاده می کنند و مقاصد شیطانی و اهداف پلید را در فضای غفلت از حقایق، منتشر می کنند. هر دلی که برای حقیقت احترام قائل است، هر انسانی که برای معنویت، صفا، اخلاص و انسانیت ارزش قائل است، باید این طور مکان ها و خاطره ها را همیشه عزیز بدارد. این وظیفه همه ماست و امیدوارم که این تجمع شما برادران و خواهران در این مکان که نموداری از احساسات ملت ایران است پاسخ یاوه گویان را بدهد.[i]

اگر شهدا نبودند...

امروز شرکت من در مجموعه زایران خاک خونین شلمچه، برای بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگی است که با خون خود، با جهاد و همت خود، با عزم و اراده خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.

ملت ایران در دوره معاصر، هرچه عظمت و عزت در دنیا دارد، به برکت خون رزمندگانی است که در این سرزمین های خونین، حضور پیدا کردند و جان خود، سلامت و جوانی خود را برای اسلام، برای ملت و میهن شان در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم کردند. ایران، امروز هرچه دارد و در آینده هرچه بدست بیاورد، به برکت خون این شهیدان است. اگر این شهدایی که شلمچه، یادگار آنها واین بیابان های خونین، حامل نشانه های آنهاست، نبودند، امروز در این کشور، از استقلال ملی، از شرف ملت، از اسلام و از هیچ چیز ایرانی، نشان برجسته ای نبود؛ اینها در مقابل دشمن مهاجمی که بدون کمترین ملاحظه ای به مرزهای جغرافیایی و مرزهای اعتقادی حمله کرده بود، ایستادند.[ii]

سرزمین مقدس

من این سرزمین را یک سرزمین مقدس می دانم. این جا نقطه ای است که ملائکه الهی که شاهد فداکاری مخلصانه این شهدای عزیز بودند، به این جا تبرک می جویند. این جا متعلق به هر کسی است که دلش برای اسلام و برای قرآن می تپد. این جا متعلق به همه ملت ایران است. دل های همه ملت ایران، متوجه این نقطه، این بیابان و همه این مناطقی که شاهدفداکاری های جوان ها بوده است. شما که این جارا گرامی می دارید، خوب می کنید؛ آمدن شما و احترام به این نقطه، بسیار بجا و بسیار کار صحیحی است. بنده هم خواستم به ارواح طیبه شهیدان و به نفس های معطر جوانان مؤمن، تبرک بجویم و به این عزیزان احترام کنم؛ من هم آمدم در جمع شما شرکت کردم.[iii]

پی نوشت ها:

[i]در جمع راهیان نور در پادگان دوکوهه نهم اردیبهشت 1381

[ii]دیدار با مردم شلمچه هشتم فروردین 1378

[iii]دیدار با مردم شلمچه- هشتم فروردین 1378

 

لینک کوتاه :