گنجینه معارف

گفت و گوی تمدن ها؛ چیست؟ چرا؟ چگونه؟

امیدوارم بتواند در برانگیختن افکار و اندیشه های صاحب نظران، به ویژه شرکت کنندگان در کنگره ی بزرگ گفت و گوی تمدن ها در لندن، مفید باشد و بتواند برای دست یابی به پاسخ روشن، مؤثر واقع شود؛ به گونه ای که مورد قبول اندیشه ی جمعی اهل نظر در این زمینه باشد. به همین دلیل پیشنهاد می کنم به جای واژه ی «گفت و گوی تمدن ها» از واژه ی «گفت و شنود تمدن ها» بهره گرفته شود و در عرصه ی عمل نیز افراد شرکت کننده در این نهضت عظیم به طور جدی تلاش کنند تا اندیشه ی خود را رسا بگویند و اندیشه ی دیگران را نیز سزیده بشنوند، «رساگویی» و «سزیده شنودن» هر دو پایه های اصلی تبادل مفید و منطقی اندیشه ها و افکارند. از مجموع آنچه گفتیم به تصوری نسبتاً روشن از مفهوم «گفت و شنود تمدن ها» دست یافتیم که می توان آن را بدین ترتیب خلاصه کرد: گفت و شنود تمدن ها یعنی: «تبیین و تبادل منطقی و مفید آرا و اندیشه ها در زمینه ی مفهوم زندگی و ملاک های زندگی بهتر، و روش های کاربردی دستیابی به آن». در نتیجه ی «گفت و شنود تمدن ها» یا به تعبیری: «تبیین و تبادل منطقی و مفید اندیشه ها»ست که بازیابی و بازشناسی نقاط قوت و ضعف تمدن ها آشکار می شود و راه برای دست یابی به «اندیشه ی صواب تر و روش برتر برای زندگی بهتر» هموار می گردد.

چکیده ماشینی


منبع : مجله اندیشه تقریب، شماره 1 , اراکی، محسن* تعداد بازدید : 3229     تاریخ درج : 1389/02/26    

پیش از پرداختن به اصل مطلب، اشاره به این نکته بجاست که مطرح کننده ی اصلی شعار گفت و گوی میان اندیشمندان، و سرچشمه ی اندیشه ی گفت و شنود تمدن ها قرآن کریم است.

خداوند متعال در سوره ی آل عمران آیه ی 64 می فرماید: «قل یا أهلَ الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا وبینکم ألاّ نعبد إلاّ الله ولا نُشرک به شیئا ولا یتّخذ بعضُنا بعضا أربابا من دون الله».

«بگو: ای صاحبان کتاب بیایید تا بر یک عقیده ی مشترک گرد هم آییم که جز خدا را نپرستیم و برای خدا انبازی نشناسیم و یک دیگر را به جای خدا به خدایی نپذیریم.»

یکی از ضروری ترین مقولات گفت و گوی تمدن ها عبارت است از بحث درباره ی خود «گفت و گوی تمدن ها» و تبیین مفهوم آن و تلاش برای وحدت یا تقارب آرا - در حد امکان - در پاسخ به پرسش های اساسی در باب: «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» گفت و گوی تمدن ها.

در این گفتار کوتاه سعی خواهم کرد نظر خود را درباره ی مفهوم گفت و گوی تمدن ها، نیز پاسخ پرسش های اساسی در باب آن را به طور فشرده بیان کنم. امیدوارم بتواند در برانگیختن افکار و اندیشه های صاحب نظران، به ویژه شرکت کنندگان در کنگره ی بزرگ گفت و گوی تمدن ها در لندن، مفید باشد و بتواند برای دست یابی به پاسخ روشن، مؤثر واقع شود؛ به گونه ای که مورد قبول اندیشه ی جمعی اهل نظر در این زمینه باشد.

- «گفت و گوی تمدن ها» چیست؟

- «گفت و گو» چیست؟

- «تمدن ها» کدامند؟

1- «گفت و گو» آن چنان که از لفظ این واژه پیداست از دو گفتار یا بیشتر - به تناسب تعدد و گوناگونی اطراف گفت و گو - پدید می آید؛ گفتارهایی که به منظور تبیین اندیشه ها و آرمان های مورد قبول افراد گفت و گو - با تبادل منطقی و ثمربخش افکار و آرای آنان - عرضه می شود.

در خلاصه ترین کلام: گفت و گو به معنای «تبیین و تبادل منطقی و مفید افکار و اندیشه ها»ست..

به نظر اینجانب واژه ی «گفت و گو» با همه ی زیبایی اش، در تبیین همه ی ارکان «تبادل منطقی و مفید اندیشه ها» نارساست؛ زیرا تبادل منطقی و ثمربخش اندیشه ها تنها بر محور «گفتن» نمی چرخد، بلکه «گفتن» و نیز «شنیدن» است که اساس و پایه ی تبادل منطقی و مفید آرا و اندیشه هاست.

اهمیت «شنیدن» در ایجاد تبادل منطقی و مفید آرا از اهمیت «گفتن» کمتر نیست، و اساساً بدون «شنیدن»، «گفتن» از پایه های استوار منطقی برخوردار نخواهد شد، و تبادل منطقی میان آرا و افکار امکان پذیر نخواهد بود.

به همین دلیل پیشنهاد می کنم به جای واژه ی «گفت و گوی تمدن ها» از واژه ی «گفت و شنود تمدن ها» بهره گرفته شود و در عرصه ی عمل نیز افراد شرکت کننده در این نهضت عظیم به طور جدی تلاش کنند تا اندیشه ی خود را رسا بگویند و اندیشه ی دیگران را نیز سزیده بشنوند، «رساگویی» و «سزیده شنودن» هر دو پایه های اصلی تبادل مفید و منطقی اندیشه ها و افکارند.

یکی از مشکلات عمده بر سر راه «تبادل منطقی و مفید اندیشه ها» در میان ملت ها ندانستن ناشی از ناشنیدن افکار و اندیشه های طرف مقابل است.

معمولاً آن جا که طرف از قدرت و امکانات بیشتری برخوردار باشد، و خود را در صحنه ی تعارض و رقابت، طرف پیروز پندارد، در خود نیازی به شنیدن افکار رقیب احساس نمی کند، در این جاست که تنها به «گفتن» بسنده می کند، و «شنیدن» را تنها برای طرف مقابل وظیفه می شمارد.

در قرآن کریم همان گونه که بر عنصر «گزیده گویی» اصرار به عمل آمده بر عنصر «سزیده شنودن» نیز تأکید شده است. خدای بزرگ می فرماید: «فَبشِّر عبادِ، الّذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنَه» «پس مژده ده بندگانم را آنان را که به سخن گوش فرا می دهند، و سپس بهترین آن را برمی گزینند و از آن پیروی می کنند».

از آنچه پیرامون مفهوم «گفت و گو» بیان کردیم نتیجه می گیریم که:

1- مفهوم گفت و گو تبادل منطقی و مفید افکار و اندیشه هاست.

2- پایه های اصلی تبادل منطقی و مفید اندیشه ها دو عنصر «گفت» و «شنود» است که بر همین اساس واژه ی «گفت و شنود» به عنوان جایگزین واژه ی «گفت و گو» پیشنهاد شد.

3- «تمدن» به معنای فن بهتر زیستن است، فن بهتر زیستن بر دو پایه ی اصلی استوار است:

الف. مفهوم زندگی؛ ب. ارزش ها و آرمان هایی که ملاک تشخیص زندگی بهترند.

انسان ها در هر جا و هر گاه با همه ی اختلافی که در «چگونه زیستن» داشته و دارند دارای نقاط اشتراک فراوانی در تصورات مربوط به «مفهوم زندگی» و نیز در «ارزش ها و آرمان های نهایی» هستند. این نقاط اشتراک بهترین مبنای «گفت و شنود» تمدن هاست. هیچ گفت و شنودی بدون تعیین نقاط اشتراک و محورهای مورد توافق نمی تواند به نتیجه ای رضایت بخش منتهی گردد. تبیین نقاط اشتراک تمدن ها در تبیین «مفهوم زندگی» و تشریح «آرمان ها و ارزش های اصلی» می تواند یکی از مهم ترین دست آوردهای این نوع گردهمایی باشد.

مفهوم «زندگی» و نیز ملاک های «زندگی بهتر» ریشه در «جهان بینی» دارد، تنها و با تعیین قواعد و اصول مشترک در زمینه ی «جهان بینی» تعیین چهارچوب مشترک برای «مفهوم زندگی و ملاک های زندگی بهتر» امکان پذیر خواهد شد.

مفهوم «تمدن» علاوه بر «مفهوم زندگی، و ملاک های زندگی بهتر» بر روش های کاربردی دست یابی به «زندگی بهتر» نیز دلالت دارد، از این روست که «تمدن» را به معنای «فن بهتر زیستن» دانستیم. معمولاً در زمینه ی «روش های کاربردی» به دلیل عملی بودن و تجریدی نبودن آن، اختلاف نظر کمتر، و دست یابی به روش های مورد اتفاق آسان تر است.

از مجموع آنچه گفتیم به تصوری نسبتاً روشن از مفهوم «گفت و شنود تمدن ها» دست یافتیم که می توان آن را بدین ترتیب خلاصه کرد: گفت و شنود تمدن ها یعنی: «تبیین و تبادل منطقی و مفید آرا و اندیشه ها در زمینه ی مفهوم زندگی و ملاک های زندگی بهتر، و روش های کاربردی دستیابی به آن».

گفت و شنود تمدن ها: چرا؟

آیا هدف از «گفت و شنود تمدن ها» صرفا طرح و تبیین الگوهای متفاوت در زمینه ی (بهتر زیستن و روش های کاربردی آن) است؟ یا هدفی فراتر از آن مورد نظر است؟

بنابر آنچه در مبحث «چیستی گفت و شنود تمدن ها» به دست آمد، هدف از گفت و شنود تمدن ها فراتر از طرح و تبیین افکار و اندیشه متقابل است.

جمله ی «تبیین منطقی و مفید اندیشه ها» که بیان گر روح گفت و شنود تمدن هاست علاوه بر «تبیین منطقی» متضمن «مفید بودن» آن نیز هست. «مفید بودن» پاسخ خلاصه ای به «چرایی» گفت و شنود تمدن هاست که چیزی فراتر از تبیین صرف اندیشه هاست.

در حقیقت «تبیین اندیشه ها» مقدمه ای برای دستیابی به اهدافی است که می توان آن را در چند مطلب خلاصه کرد:

1- دست یابی به دیدگاه های مشترک در زمینه های مفهومی و کاربردی «فن بهتر زیستن».

2- بازیابی و بازشناسی نقاط قوت و ضعف تمدن های موجود، چه در زمینه های مفهومی و چه کاربردی.

3- همکاری و تعاون میان ملت ها به منظور رشد نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف، و بهره برداری از تجارب و امکانات یک دیگر در این زمینه.

برای تحقق این اهداف باید به دو تلاش دیگر نیز دست یازید:

نخست، تبیین ملاک های قوت و ضعف، و موفقیت و عدم موفقیت، و دیگر تعیین روش های کاربردی همکاری های متقابل ملت ها برای رشد و تقویت نقاط قوت و جهات مثبت، و کاستن از نقاط ضعف و جهات منفی.

آنچه گفتیم دربرگیرنده ی نقاط قوت و ضعف تمدن ها در زمینه های گوناگون نظیر: ایجاد انسجام اجتماعی، برانگیختن استعدادهای انسانی، گسترش اخلاق و ارزش های متعالی، پیشرفت های گوناگون علمی و عملی و امثال آن است.

تنها در نتیجه ی «گفت و شنود تمدن ها» به مفهومی که گفته شد، یعنی «تبیین منطقی و مفید اندیشه ها» در زمینه ی «فن بهتر زیستن» است که «جهانی شدن تمدن واحد» یا «Globalization» صورت معقول و منطقی پیدا می کند؛ توضیح این که «جهانی شدن تمدن واحد» در صورتی منطقی و معقول و پذیرفتنی است که این «تمدن واحد» دربردارنده ی «اندیشه ی صواب تر و روش برتر» برای بهتر زیستن باشد. دست یابی به «اندیشه ی صواب تر و روش برتر برای زندگی بهتر» هدفی نیست که بدون «گفت و شنود تمدن ها» امکان پذیر باشد. در نتیجه ی «گفت و شنود تمدن ها» یا به تعبیری: «تبیین و تبادل منطقی و مفید اندیشه ها»ست که بازیابی و بازشناسی نقاط قوت و ضعف تمدن ها آشکار می شود و راه برای دست یابی به «اندیشه ی صواب تر و روش برتر برای زندگی بهتر» هموار می گردد.

در وضعیتی که «تمدن غالب» با تکیه بر برتری اقتصادی و تکنولوژیک و نظامی بخواهد بر تمدن های دیگر بتازد، و خود را بر جوامع گوناگون با اندیشه ها و تمدن های متفاوت با شعار Globalizationتحمیل کند فضای نقد و بررسی ایده ها و اندیشه ها و افکاری که محتوای «تمدن غالب» را تشکیل می دهد بسیار تنگ و تاریک خواهد شد، و گزینش منطقی و دور از انفعال «راه و روش بهتر» بسیار دشوار و دور از دسترس خواهد شد.

از جمله حقایقی که «در گفت و شنود تمدن ها» باید کاملاً بدان توجه کرد این است که «تمدن غرب» با همه ی پیشرفتی که در زمینه ی مسائل کاربردی به ویژه تکنولوژی نصیب بشریت کرد، هیچ گاه مورد نقد و بررسی جدی قرار نگرفته است. در طول قرن اخیر که «تمدن غرب» به مثابه ی «تمدن غالب» سایه ی خود را کم و بیش بر جهان بشر گسترانیده - با توجه به این که با رقبای خود از نظر برتری با فاصله ی بسیار از نظر اقتصادی و نظامی و تکنولوژیک بوده است - هیچ گاه زمینه ی مساعد و بررسی بی طرفانه این تمدن فراهم نشده است.

این گونه اجتماعات علمی می تواند برای فراهم ساختن زمینه ی مساعد برای نقد و بررسی «تمدن غرب» بسیار مفید باشد.

امید است شرکت کنندگان اندیشمندی که در این گردهمایی حضور به هم رسانیده و سایر اندیشمندان و مصلحان جامعه ی بشر به موضوع «بررسی و نقد تمدن غرب» به طور جدی بیندیشند، و تلاش مناسبی در این زمینه به عمل آورند.

گفت و شنود تمدن ها: چگونه؟

1- انتقال اندیشه و فرهنگ یکی از مهم ترین نتایج گفت و شنود تمدن هاست و در حقیقت، هدف اصلی از گفت و شنود انتقال اندیشه های برتر به جوامع و ملت های دیگر یا تبیین و تبادل اندیشه ها و آرمان های برتر بین ملت هاست.

انتقال اندیشه و فرهنگ گاه از طریق تبیین منطقی صورت می گیرد که طبیعتاً بسیار مفید بلکه ضروری است. شیوه ی دیگر انتقال اندیشه و فرهنگ شیوه ی تحمیل است که در این صورت با استفاده از قدرت نظامی یا اقتصادی، اندیشه یا فرهنگی بر جمعی تحمیل می شود. و شیوه ی سوم انتقال اندیشه و فرهنگ شیوه ی فریب و تزویر است که شیوه های گوناگون تبلیغات رسانه ای معاصر در بسیاری موارد از این قبیل است.

2- از میان شیوه های فوق، خطرناک ترین آن ها شیوه ی فریب و تزویر است. با شیوه ی فریب و تزویر، باطل و زشتی در قالبی دروغین به منزله ی حقیقت و نیکی، قلمداد می شود، و بدین طریق انسان های تشنه ی نیکی و حقیقت از دست یابی به آن بازداشته می شوند. در قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که سرکردگان جنایت در جامعه ی بشر همواره با استفاده از شیوه ی فریب و تزویر خود را مدافعان حقوق بشر و مصلحان جامعه قلمداد می کنند، در حالی که خود سررشته دار جنایت و فساد در جامعه ی بشرند:

«وإذا قیل لهم لا تُفسدوا فی الأرض قالوا إنّما نحن مصلحون»

(هنگامی که به آنان گفته می شود در زمین فساد نکنید، در پاسخ می گویند ما مصلحانیم)

به کارگیری شیوه ی فریب و تزویر برای انتقال اندیشه و فرهنگ ضمن این که نشان دهنده ی نارسایی و عجز منطقی به کار گیرنده ی آن است، مانع دست یابی دیگران به حقیقت، و مانع جریان تقابل و تفاهم میان ملت ها و فرهنگ و تمدن های گوناگون است.

«تهاجم فرهنگی» واژه ای است که بر این شیوه از انتقال فرهنگ دلالت دارد.

3- «تهاجم فرهنگی» نقطه ی مقابل گفت و شنود فرهنگ ها و تمدن هاست.

در «تهاجم فرهنگی» هدف دستیابی به حقیقت، یا نشر و ترویج حقیقت نیست، بلکه هدف به بند کشیدن اندیشه ی طرف مقابل و سیطره ی بر او با ابزار فرهنگی است؛ در حالی که در «گفت و شنود تمدن ها» هدف تبیین و گسترش حقیقت و نیکی است.

در «تهاجم فرهنگی» مخاطبان عامه ی مردمند؛ حال آن که در «گفت و شنود تمدن ها» مخاطبان فرهیختگان و اندیشه وران برجسته اند.

در تهاجم فرهنگی، مهاجم، طرف خود را بازار مصرف کالای خود قلمداد می کند، و به دیده ی مصرف کننده به او می نگرد و تلاش دارد تا از او پیرو محض و مقلد کور بسازد؛ در حالی که «گفت و شنود تمدن ها» رابطه ی بین دو طرف، رابطه ی دو رقیب و همسان است، که هر یک تلاش دارد رسا بگوید، و سزیده و شایسته بشنود.

در «تهاجم فرهنگی» ابزار منطق و دلیل جایگاهی ندارد، و عمدتاً از ابزارهای تلقینی و تأثیری استفاده می شود؛ حال آن که در «گفت و شنود تمدن ها» ابزار اصلی بلکه تمام ابزار انتقال اندیشه ها ابزار دلیل است.

در تهاجم فرهنگی امکانات تبلیغاتی و ابزار تأثیرگذاری روانی، عمده ترین ابزار انتقال فرهنگ است؛ در حالی که در گفت و شنود تمدن ها عمده ترین ابزار، ابزار منطق و برهان است.

در «تهاجم فرهنگی» صحت و بطلان اندیشه یا مفید بودن و غیرمفید بودن آن مطرح نیست، آنچه برای مهاجم فرهنگی هدف عمده است همسو کردن مخاطب با فرهنگ و باور مهاجم است ؛ حال آن که در «گفت و شنود تمدن ها» محور اصلی بحث صحت و بطلان اندیشه ها و افکار، یا مفید بودن یا غیرمفید بودن روش ها و ابزارهاست.

از آنچه گفتیم چگونگی «گفت و شنود تمدن ها» در مقایسه با «تهاجم فرهنگی» تا حدودی روشن شد و مشخصه های اصلی «گفت و شنود تمدن ها» در چند مطلب تبیین گردید:

1- مخاطبان گفت و شنود تمدن ها فرهیختگان ملت ها و تولیدکنندگان اندیشه هایند، در حالی که در تهاجم فرهنگی مخاطبان مردم عادی اند.

2- در گفت و شنود تمدن ها دو طرف گفت و شنود، رقیب همسان یک دیگرند، و در تهاجم فرهنگی مهاجم طرف خود را مقلد و پیرو خویش می خواهد.

3- در گفت و شنود تمدن ها، منطق و دلیل، ابزار انتقال اندیشه و فرهنگ است، و در تهاجم فرهنگی تلقین و تأثیر روانی و عاطفی ابزار کار است.

4- در گفت و شنود تمدن ها، هدف دست یابی به اندیشه ی صحیح و آرمان بهتر و شیوه ی برتر است و در تهاجم فرهنگی، هدف همسوسازی مخاطب است.

امید است با این مرزبندی میان دو مقوله ی «گفت و شنود تمدن ها» و «تهاجم فرهنگی» با همیاری همه ی اندیشه وران دردمند و خیرخواه، راه گفت و شنود اندیشه ها هرچه سریع تر هموارتر گردد، و ریشه ی تهاجم فرهنگی خشکانیده شود.


1 مدرّس حوزه و دانشگاه.

کلمات کلیدی
اندیشه  |  تمدن  |  تهاجم فرهنگی  |  شنود  |  گوی تمدن ها  |  شنود تمدن ها  |  تمدن ها  |  شنود تمدن هاست  | 
لینک کوتاه :