گنجینه معارف

نگاهی به خطبة الافتخار و خطبه تطنجیه

در شماره 22 فصلنامه علوم حدیث درباره کتاب مشارق أنوار الیقین حافظ رجب بُرسی به تفصیل سخن گفتیم و به مباحث کتاب مذکور و انتقادها و دفاعیات از مضامین آن کتاب اشاره نمودیم و در آنجا یادآور شدیم که یکی از مطالب مهم درباره مشارق الأنوار، بحث از دو خطبه منسوب به امیرالموءمنین(ع) است که به نامهای خطبة الافتخار و خطبؤ تطنجیه مشهور گشته است. تاکنون حدود پنجاه نسخه از این خطبه در کتابخانه های ایران، شناسایی شده که قدیمی ترین آنها ضمن نسخه ای از نهج البلاغه است که در سال 729 ق کتابت شده8 و پس از آن، نسخه ای است با تاریخ کتابت 860 ق ،9 و سپس نسخه شماره 7136 کتابخانه آستان قدس رضوی که همراه با ترجمه فارسی در سال 875 ق، تحریر شده است. 34 این خطبه نیز بارها به صورت مستقل و ضمن کتابهای دیگر به چاپ رسیده است35 و نسخه های خطی متعددی از آن را در کتابخانه های دانشگاه تهران، مجلس، وزیری یزد و مسجد اعظم قم سراغ داریم. چند شرح بر خطبه مذکور نگاشته شده که مشهورترین آنها ارشاد المسترشدین تألیف سید کاظم رشتی است که در سال 1270 ق به چاپ رسیده و هفده نسخه خطی از آن در کتابخانه های ایران موجود است؛ از جمله در کتابخانؤ دانشکده الهیات مشهد و ملی تهران و ملی تبریز و فاضلی خوانسار.

چکیده ماشینی


منبع : فصلنامه علوم حدیث، شماره 25 , بید آبادی، مسعود تعداد بازدید : 8902     تاریخ درج : 1388/08/19    

در شماره 22 فصلنامه علوم حدیث درباره کتاب مشارق أنوار الیقین حافظ رجب بُرسی به تفصیل سخن گفتیم و به مباحث کتاب مذکور و انتقادها و دفاعیات از مضامین آن کتاب اشاره نمودیم و در آنجا یادآور شدیم که یکی از مطالب مهم درباره مشارق الأنوار، بحث از دو خطبه منسوب به امیرالموءمنین(ع) است که به نامهای خطبة الافتخار و خطبؤ تطنجیه مشهور گشته است.

رجب برسی این دو خطبه را در کتاب خود آورده و به مضامین آن انتقادی وارد نساخته، بلکه از مجموع مطالب وی استفاده می شود که مطالب مطرح شده در این دو خطبه را پذیرفته است.

در آنجا وعده کردیم که بحث درباره این دو خطبه را در مقاله ای مستقل مطرح نماییم. اکنون سخنی کوتاه در این باره تقدیم داشته، بحث تفصیلی را به فرصتی دیگر وامی گذاریم. گفتنی است آنچه بُرسی در مشارق الأنوار به عنوان خطبة الافتخار آورده، تنها بخشی از خطبة البیان است که الفاظ آن متفاوت با نسخه های دیگر است، ولی در معنا و مضمون شبیه به آن است.

کتابشناسی و نسخه شناسی خطبة البیان

خطبة البیان از سخنان منسوب به امیر موءمنان(ع) است که سید رضی آن را در نهج البلاغه نیاورده است. ابن شهرآشوب یکی از خطبه هایی را که در نهج البلاغه نیامده خطبة الافتخار ذکر نموده، که ظاهراً با خطبة البیان یکی است؛ البته در کتابهای متعددی به مضمون این خطبه اشاره شده است ؛ همچون البدأ و التاریخ مقدسی، تاریخ طبری، رجال الکشی، المراتب اسماعیل بن احمد بُستی (م حدود 420 ق)، بصائر الدرجات صفار قمی، الاختصاص منسوب به شیخ مفید، روضة التسلیم طوسی، الدر المنظم فی السر الأعظم محمد بن طلحه شافعی(م 652 ق) و هفت باب بابا سیدنا . در برخی از کتابهای مذکور بندهایی از این خطبه درج شده است.

رجب بُرسی بخشهایی از این خطبه را با عنوان «خطبة الافتخار» به روایت اصبغ بن نباته1 در مشارق أنوار الیقین آورده است.2 سید حیدر آملی از خطبة البیان در مبحث ولایت یاد کرده؛ چنان که داوود قیصری (شارح فصوص الحکم) نیز چنین کرده است.3 ملاصدرا نیز به بخشی از خطبه به عنوان سخن امام علی(ع) استدلال نموده و آن را شرح کرده است.4

متن خطبة البیان در الإنسان الکامل عبدالرحمان بدوی (ص 109 112) و علائم الظهور شُبّر درج شده، و آبرتلس در فهرست نسخه های خطی اسماعیلی بدخشان (ش 185 و 186) از آن یاد کرده است. بنابراین، و پیداست که فاطمیان بدخشان نیز بدان ارج می نهاده اند.5 اسماعیلیه هم شرح آن را به حسن صباح منسوب نموده اند. در رساله تراب نامه از متون حروفیه نیز به خطبة البیان استشهاد شده است.6

این خطبه به صورت مستقل و یا ضمن کتب دیگر بارها به چاپ رسیده است؛ از جمله چاپ منشورات دارالفنون بیروت در سال 1417 ق . مرحوم میرجهانی خطبه را به همراه ترجمه و بحثی در مدارک آن، در نوائب الدهور7 آورده و مطالب او با ویرایش جدید به وسیله موءسسه تحقیقاتی فرهنگی جلیل با عنوان گفتار امیر موءمنان در شناخت امام و حوادث آخر الزمان، به صورت کتاب مستقلی در سال 1416ق به چاپ رسیده است.

نسخه های خطی فراوانی از خطبه مذکور در کتابخانه های شخصی و عمومی ایران و خارج از ایران یافت می شود. تاکنون حدود پنجاه نسخه از این خطبه در کتابخانه های ایران، شناسایی شده که قدیمی ترین آنها ضمن نسخه ای از نهج البلاغه است که در سال 729 ق کتابت شده8 و پس از آن، نسخه ای است با تاریخ کتابت 860 ق ،9 و سپس نسخه شماره 7136 کتابخانه آستان قدس رضوی که همراه با ترجمه فارسی در سال 875 ق، تحریر شده است.10

و از آن جمله نسخه مدرسه حبیبیه فردوس که به خط معین شیرازی در سال 909 ق تحریر شده11 و همچنین نسخؤ دانشگاه لس آنجلس که در سال 910 ق، تحریر شده است.12 پس از آن نسخه شماره ء2398 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است که در محرم 912 ق کتابت شده،13 و بعد از آن نسخه حسینیه شوشتریها که در سال 911ق تحریر شده14 و سپس نسخه آستان قدس رضوی به خط درویش علی مقری در 923 ق، و سپس نسخه شماره 2576 مکتبه احمد ثالث در استانبول که در سال 960 ق تحریر شده15 و پس از آن نسخه شماره 245 کتابخانه آیت اللّه مرعشی قم که به خط نسخ حسن بن علی حسینی بحرانی در ذیقعده ء971 ق استنساخ شده است.16

نسخه های خطبة البیان در عبارات اختلاف دارند و از جهت زیادتی و نقصان با یکدیگر متفاوتند. شیخ علی بارجینی یزدی حایری سه نسخه مختلف از این خطبه را در الزام الناصب آورده است.

این خطبه از زمانهای دور مورد توجه ارباب حکمت و عرفان و اصحاب دانش و پژوهش بوده است. از این رو، نظم و ترجمه و شروح بسیاری بر آن صورت تحریر پذیرفته که برخی از آنها ناشناخته مانده است. فهرست عناوین برخی از آنها عبارت است از:

1 . ترجمه فارسی منظوم شاپور کاشانی، سروده در 846 ق، که دانش پژوه آن را از روی دو نسخه در مجله دانشکدؤ ادبیات، ش 11، ص 3، 4 و 385 410 چاپ کرده است.17

2 . ترجمه احمد بن سعد الدین حسینی، که نسخه ای از آن با شماره 3086 در کتابخانه جامع یزد موجود است.

3 . گزارشی از سید شریف (گویا گرگانی، یا نقطوی) که باید پیش از سال 913 ق نوشته شده باشد و تاکنون چند نسخه از آن در کتابخانه های دانشگاه استانبول و دانشگاه تهران و دانشکده حقوق و کتابخانه های مجلس و ملک تهران و مرعشی قم شناسایی شده است.18

4 . خلاصة الترجمان فی تأویل خطبة البیان، محمد دهدار عیانی شیرازی، نوشته سال 1013 ق، که 28 نسخه خطی از آن شناسایی شده و تصحیح آن از روی دو نسخه و به اهتمام محمد حسین اکبری ساوی به وسیله انتشارات صائب در تهران به سال 1379 ش ، به چاپ رسیده است.19

5 . گزارش منظوم نور علی شاه طبسی (م 1212 ق) در 150 بیت.20

6 . معالم التأویل و التبیان فی شرح خطبة البیان، میرزا ابوالقاسم رازذهبی شیرازی (م 1286 ق) که سه نسخه از آن در شیراز شناسایی شده است ؛ از جمله نسخه ای به خط موءلف که به شماره 4 و 59 در خانقاه احمدیه شیراز نگهداری می شود.21 این کتاب به ضمیمه «انهار جاریه» در شیراز به صورت سنگی به چاپ رسیده است.22

7 . حدیقة الإسلام در ترجمه و شرح خطبة البیان، از محمد کریم بن محمدحسین موسوی، که نسخه ای از آن در کتابخانه مفتاح تهران با تاریخ کتابت 1244ق موجود بوده است. نسخه مذکور به کتابخانه دانشکده الهیات مشهد منتقل شده است.23

8 . حل مشکلات خطبة البیان، اسحاق سوگندی، رساله ای است به عربی که نسخه ای از آن به شماره 6123 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است تاریخ کتابت نسخه 1094 ق است.24

9 . شرح خطبة البیان، سید حسین قدسی شریفی، تألیف در 1362 ق.25

10 . شرح خطبة البیان، میرزا ابوالقاسم گیلانی قمی (م 1231 ق)، گفتاری است از میرزای قمی در جامع الشتات در پاسخ به پرسشی که درباره خطبه مذکور شده است.26

11 . شرح تُرکی خطبة البیان، سید حسین بن سید غیبی، که از سنّیان بوده است. چند نسخه از شرح وی تاکنون شناخته شده است؛ از جمله در کتابخانه تربیت تبریز(فهرست، ص 13، ش 16)، و کتابخانه آیت اللّه مرعشی قم، به شماره 5144 (فهرست، ج 13 ، ص 349، بدون نام شارح)، و کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی قم، به شماره 131/ 6 (فهرست چاپ نشده کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی). نسخه اخیر در جمادی الاولی 985 ق کتابت شده است و شارح، این خطبه را در هفتاد بخش شرح کرده و هر قسمت از خطب را یک «کلمه» نامیده است. ترجمه ترکی خطبة البیان در کتابخانه شخصی سید حسین شهشهانی در اصفهان بوده که ممکن است از سید حسین غیبی باشد.27 و نیز نسخه شماره B617 کتابخانه دانشگاه لس آنجلس که مشتمل بر شرح مذکور است.28

12 . شرح خطبة البیان، محمدتقی مجلسی (م 1070 ق). این شرح به فارسی است و نسخه ای از آن به شماره 1573 در کتابخانه ملک نگهداری می شود.29

13 . قاضی سعید قمی نیز قسمتی از خطبه را ضمن شرح حدیث غمامه شرح کرده است.

14 . گویا عبدالرحیم دماوندی نیز شرحی بر خطبه دارد. شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعة (ج 26، ص 310)، ضمن معرفی القضا و القدر دماوندی، مطالبی از این کتاب را درباره خطبة البیان نقل می کند.

15 . شرح منسوب به ابن عبدالفتاح.

16 و 17 . دماوندی در القضا و القدر درباره خطبة البیان به نحوی سخن گفته که علامه تهرانی از بیان او استفاده نموده که ابن شهرآشوب (م 588 ق) و شیخ ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی (م548ق) نیز شروحی بر خطبة البیان داشته اند.30

18 . مناجات مرتضوی در شرح خطبة البیان، از امیر محمد صالح، که نسخه ای از آن در دانشگاه لاهور پاکستان موجود است.31

19 . افتتاح خطبة البیان، رساله فارسی در شرح خطبه، نسخه شماره 760 دارالکتب قاهره .32 حدود بیست نسخه از شروح و ترجمه های ناشناخته از خطبة البیان در فهارس نسخ خطی معرفی شده است.33

کتابشناسی و نسخه شناسی خطبه تطنجیه

خطبه تطنجیه نیز از خطبه های منسوب به امیرالموءمنین(ع) است که در نهج البلاغه نیامده است، ولی در المجموع الرائق سید هبة اللّه موسوی، تألیف 703 ق، و مشارق أنوار الیقین بُرسی و إلزام الناصب بارجینی درج شده است.

در پایان این خطبه از اقالیم چهارگانه یاد شده، و شیخ آقا بزرگ تهرانی احتمال داده است که این خطبه با «خطبة الأقالیم» که ابن شهرآشوب در المناقب از آن یاد کرده متحد باشد.34 این خطبه نیز بارها به صورت مستقل و ضمن کتابهای دیگر به چاپ رسیده است35 و نسخه های خطی متعددی از آن را در کتابخانه های دانشگاه تهران، مجلس، وزیری یزد و مسجد اعظم قم سراغ داریم.36

این خطبه را به جهت اشتمال بر جمله «أنا الواقف علی التطنجین» که به معنای دو خلیج از آب است و یا به معنای دنیا و آخرت است، خطبه تطنجیه خوانده اند.

چند شرح بر خطبه مذکور نگاشته شده که مشهورترین آنها ارشاد المسترشدین تألیف سید کاظم رشتی است که در سال 1270 ق به چاپ رسیده و هفده نسخه خطی از آن در کتابخانه های ایران موجود است؛ از جمله در کتابخانؤ دانشکده الهیات مشهد و ملی تهران و ملی تبریز و فاضلی خوانسار.37

محمد کریم کرمانی نیز شرحی بر خطبه تطنجیه نگاشته که نسخه خطی آن در کتابخانه سپهسالار نگهداری می شود. تاریخ کتابت نسخه مذکور، سال 1299ق است.38

شرحی ناشناخته بر خطبه تطنجیه در فهرست کتابخانه دانشگاه تهران (ج 2، ص 703، شماره 1067) معرّفی شده است. علی و خطبه تطنجیه، از دوره معارف و عرفان معصومان، تألیف دکتر عبدالعلی گویا به وسیله انتشارات زواره در سال 1379 ش به چاپ رسیده است.

بحثی درباره محتوای خطبة البیان و خطبة تطنجیه

برخی از بزرگان بر اثر بعضی از جملات موحش و الفاظ غریب و لغات نامأنوسی که در خطبه مندرج است، و همچنین به سبب سیاق عبارات آن که در بادی نظر بر خلاف سایر خطب و کلمات صادر شده از امیر موءمنان است، استشمام رایحه جَعل و وضع و غلو کرده، در مقام انکار صدور خطبه برآمده اند. از آن جمله، علامه مجلسی و میرزای قمی در درستی نسبت آن شک کرده اند.

میرزای قمی در شرح خطبه می آورد:

این خطبه در مصادر کهن حدیثی مانند کتابهای کلینی و... نیامده، جز آنکه برخی از دانشمندان شیعی مانند حافظ رجب بُرسی در مشارق أنوار الیقین، بسیاری از عبارتهای دو خطبه بیان و تطنجیه را آورده اند. و قاضی سعید قمی در شرح حدیث غمامه، خطبه بیان را آورده و گفته که چون در میان دانشمندان شیعی و غیر شیعی شایع است، نیازی به یاد کردن سند روایت ندارد... بسیاری از وصفها که شایسته خداوند است بر زبان علی(ع) رفته... در قرة العیون این دو خطبه از علی(ع) دانسته شده است. گذشته از شک در استناد آنها، قرآن هم می رساند که این گونه سخنها از مردمی نباید سر بزند و با تجسم و حلول و غلو و تفویض سازگار است، و خبرهایی از امامان داریم که در آنها دارندگان این گونه رأیها و سخنها نکوهش شده است... اگر هم بپذیریم که علی(ع) چنین سخنی گفته باشد، باید مانند متشابهات قرآنی آنها را تأویل درست نمود. در بصائرالدرجات، باب «نوادر فی الائمة و أعاجیبهم» از امام صادق(ع) روایت نموده که خداوند در شب معراج به پیامبر(ص) گفته: هو (علی) الأول و الاخر و الظاهر والباطن، و سپس تأویل درست آن دو را[به او] آموخت، مانند این حدیث در اختصاص مفید هم دیده شده است.

دانشمند معاصر، جعفر مرتضی عاملی در جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت با بررسی جامعی نقلهای مختلف خطبة البیان را ذکر نموده و بر سند و متن نقلهای مذکور اشکالات متعدد و مهمی وارد ساخته است.39 برخی معتقدند ذکر این مطالب به صورت خطبه در حضور جمعی که وصایت حضرت از رسول اکرم(ص) را به سختی می پذیرفتند، نامیسر است. نیز پاره ای از فقرات آن غلط ادبی و محتوایی دارد.

هاشم معروف حسنی نیز در کتاب الموضوعات فی ال آثار و الأخبار بر رجب بُرسی به خاطر درج این دو خطبه در مشارق الأنوار انتقاد نموده می گوید:

بسیاری از اوصافی که در آن به علی(ع) نسبت داده شده، نسبت آن به غیر خدا جایز نیست، و این مطالب از غرایب و عجایب و اساطیر و افترائات بر ائمه هدی(ع) است.40

از طرف دیگر، جمعی از بزرگان به دفاع از بُرسی برخاسته، مضامین این دو خطبه را صحیح می دانند و صدور آن را از غیر معصوم مشکل می شمارند. آنها بر این اعتقادند که با مراجعه به مجموع اخبار وارد شده در فضایل و مناقب امیرالموءمنین(ع)، رفع شبهه می شود؛ البته آنها متذکر می گردند که اخبار هم مانند آیات، محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مفصل و تنزیل و تأویل دارد. پس بر شخص منصف است که به مجرد دیدن حدیث یا خبری که ظاهر آن در نظر او با اصول و قواعد همسویی ندارد، فوراً به انکارش اقدام ننماید، بلکه در آن تأمل و تدبر نماید و آن را با کلمات دیگری که از معصومان(ع) رسیده و مفسر این اخبار است مقایسه نماید؛ چرا که کلمات آنان مانند آیات قرآن، برخی برخی دیگر را تفسیر و تبیین می کند.41

استاد علامه حسن زاده آملی در این باره می فرماید:

اگر به زبان احادیث آشنا باشیم، خواهیم دید بسیاری از کتب چون مشارق أنوارالیقین، تألیف حافظ رجب بُرسی و تفسیر فرات کوفی صحیح است و غلوی در کار نمی باشد.42

ایشان در جای دیگر آورده است:

در اصول کافی کلینی رضوان اللّه علیه یازده حدیث درباره انسان کامل است که در یک یک آنهاباید دقت شود. در حدیث هشتم امیرالموءمنین(ع) فرمود: «أنا عین اللّه و أنا ید اللّه، و أنا جنب اللّه، و أنا باب اللّه» (باب نوادر کتاب توحید). روایات این باب، مصدق همه روایات کتاب مشارق الأنوار شیخ اجل جناب حافظ رجب بُرسی و نیز مصدق بسیاری از خطب و احادیث صعب و مستصعبِ صادر از خزانه علم الهی است.43

حکیم فرزانه، جناب سید جلال الدین آشتیانی درباره این خطبه می نویسد:

مولانا حافظ رجب انار اللّه برهانه این خطبه را در کتاب خود آورده است. برخی از محدّثان شیخ رجب را به واسطؤ نقل این خطبه رمی به غلو نموده اند.

اشخاصی که از مقام ولایت و نحوه احاطه وجودِ ولی بر کائنات بی خبرند، این قبیل از مطالب را غلوآمیز می دانند درحالی که غلو امر دیگری است، در عین اثبات این شئون برای مقام ولایت، باید ولی را عبد مربوب دانست و از برای او استقلال وجودی قائل نبود و همه کمالات او را از حق دانست. ما فوق مراتبی که در این خطبه و امثال آن ذکر شده است در مطاوی شرح تبعاً للأعلام و المحققین برای مقام ولایت ثابت کرده ایم و کسی که ما را رمی بر غلو نماید او را تحمیق می کنیم: «چه داند آنکه اشتر می چراند»، اطلاع از کیفیت سریان ولایت علی(ع) در عوالم وجودی از غامض ترین مسائل عرفان و فن ربوبی است، کثیری از روات عامه از پیامبر از این قبیل مضامین را در شأن علی(ع) زیاد روایت کرده اند...

این خطبه را اعاظم از عرفا در کتب و مسفورات خود ذکر کرده اند. از حیث سند قابل خدشه است، ولی مدلول آن اگر این خطبه از حضرت مولا هم نباشد، در کمال صحت و اتقان است و متعاضد است با روایات دیگری که دارای مضامین بلندتر و کامل تر از مدلول این روایت می باشد.

علاوه بر این روایات، عقل صریح حکم می کند بر اینکه انسان کامل به واسطه استعداد تام قدرت سیر در مراتب ملکوت و ظهور در عالم وجود را دارا می باشد، مأخذ مختار عرفای اسلامی همین روایات است. نباید توقع داشت کسانی که عمر خود را صرف تحقیق مسائل کلامی و فقهی و مبانی اصول کرده اند و حول این قبیل مسائل عالیه نگشته اند، این قسم از مبانی را تصدیق کنند؛ چون فهم این روایات در نهایت غموض است. لذا در بین قدمای از روات اخبار اهل بیت(ع) و اقدمین از حاملان اخبار شیعه رضوان اللّه علیهم کسانی هستند که به واسطه نقل پاره ای از احادیث در شأن ائمه که دارای مضمون بلندی بوده است، متهم به غلو شده اند.

برخی از قدمای محدّثان امامیه جماعت زیادی را رمی به غلو کرده اند و بعدها متأخرین از اهل رجال و اعاظم از اهل درایه و حدیث آنها را از ثقات شمرده اند...

انکار این قبیل از روایات به اعتبار مضمون و مدلول، انکار فضایل اهل بیت عصمت و طهارت و انکار مقامات معنوی آنهاست. اعراض از همه این روایات، به عقیده نگارنده، ظلم به اهل بیت(ع) است.

ای کاش خدشه در سند برخی از این روایات می نمودند، ولی مدلول آن را انکار نمی کردند... روایات فراوانی که دارای همین مضامین هستند در بحارالأنوار (ج 39، ص 335، و ج 25، ص 22 و 23 و 372) و مفاتیح الجنان (دعای ناحیه مقدسه که در هر روز از ماه رجب خوانده می شود و زیارت مطلقه امام حسین(ع) و توحید صدوق (ص 117 و 118 و 150 152 و 164 167 و 182) قابل مشاهده می باشد...

جمله «فبهم ملأت سمائک و أرضک...» که در توقیع شریف در دعای هر روز ماه رجب آمده دلالت صریح دارد بر اینکه ائمه اطهار به واسطه واجد بودن مقام وساطت در فیض، جمیع مراتب وجودی را واجدند و معیت وجودی با جمیع حقایق دارند و مراتب سماوات ارواح و اراضی اشباح، مملو از ظهور وجودی و تجلی نوری ائمه(ع) است...44.

ملا عبدالصمد همدانی از جمله کسانی است که چند دلیل در اثبات استناد خطبه به حضرت امیر(ع) و صحت مطالب آن مطرح کرده است. او در بحر المعارف در ضمن بحث از مقام و منزلت امام می گوید:

انسان کامل موصوف به صفات کامله ای که به حق موصوف به آن صفات است غیر از وجوب ذاتی و غنا یا چنانچه حدیث تخلقوا بأخلاق اللّه دلالت بر آن دارد... در این مرتبه از کمال، مشیت ایشان متعلق نمی شود، مگر به چیزی که مشیت الهی به آن تعلق گرفته است.45

درباره این دو خطبه و مضامین شگفت آن بحث بسیار است. آنچه آوردیم نگاهی گذرا و نظری به اجمال بود و تفصیل بحث مجال دیگری را می طلبد.

_________________________________

1. درباره وی، ر.ک: معجم رجال الحدیث، آیت اللّه خویی، ج 3، ص 222 ؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 9، ص 103 104، مدخل «اصبغ بن نباته».

2. مشارق أنوار الیقین، ص 170 172 ؛ الذریعة، ج 7، ص 198 و 200.

3. دنباله جستجو در تصوف ایران، عبدالحسین زرین کوب، ص 140 141 و 323 325 .

4. اسفار، ج 7، ص 32.

5. فرمان مالک اشتر، ترجمه حسین علوی آوی، با دیباچه محمد تقی دانش پژوه، ص 31 ؛ فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، علی نقی منزوی، ج 2، ص 108 116 ؛ فهرست نسخه های خطی موجود در ولایت بدخشان تاجیکستان، موجانی، ص 113 .

6. فهرست متون حروفیه، توفیق سبحانی، ص 86 .

7. نوائب الدهور فی علائم الظهور، ج 2، ص 24 152 .

8. فهرست آستان قدس رضوی(چاپ قدیم)، ج 1، ص 97 ؛ الذریعة، ج 7، ص 198.

9. نشریه نسخه های خطی، ج 10، ص 273.

10. فهرست آستان قدس رضوی، ج 14، ص 138 .

11. فهرست مدرسه حبیبیه فردوس، محمد ترابیان (مخطوط).

12. نشریه نسخه های خطی، دفتر 11، ص 705.

13. فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج 9، ص 1002 و ج 2، ص 108 و ج 5، ص 129 .

14. نشریه ءنسخه های خطی، دفتر 12، ص 844 .

15. فهرس المخطوطات المصورة (فی المعهد المخطوطات العربیة)، ج 1، ص 520، رقم 724 ادب.

16. الذریعة، ج 7، ص 201؛ فهرست کتابخانه آیت اللّه مرعشی، ج 1، ص 273. البته بندهایی از این خطبه در ضمن کتابهایی همچون الدر المنظم و المراتب نقل شده و نسخه های قدیمی از این کتب موجود است. (ر.ک: الذریعة، ج 7، ص 201 ؛ أهل البیت فی المکتبة العربیة، سید عبدالعزیز طباطبایی، ص 460 462) .

17. ر.ک: الذریعة، دفتر 9 ، 491 ؛ فهرست کتابخانه دانشگاه تهران، ج 2، ص 115 ؛ نشریه نسخه های خطی، ج 4، ص 429؛ فهرست کتابهای چاپی فارسی، مشار، ج 1، ص 1312.

18. ر.ک: الذریعة، ج 13، ص 218 و 210؛ فهرست نسخه های خطی فارسی، منزوی، ج 2، ص 1231 ؛ فهرست دانشگاه تهران، ج 2، ص 108، نسخه شماره 1105 با تاریخ کتابت 913 ق، و ج 10، ص 1744، نسخه شماره 2896 .

19. ر.ک: الذریعة، ج 7، ص 219؛ فهرست کتابخانه ملی تهران، ج 1، ص 194 ؛ فهرست کتابخانه آیت اللّه مرعشی، ج 22، ص 244 ؛ فهرست کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی، ج 1 ، ص 125 ؛ فهرست مشترک پاکستان، ج 3، ص 1430.

20. ر.ک: فهرست کتابخانه مجلس، ج 3، ص 433 ؛ فهرست نسخه های خطی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، منزوی، ج 1 ، ص 149 و 302.

21. ر. ک: نشریه نسخه های خطی، دفتر 5، ص 214 و 268 .

22. فهرست کتابهای چاپی فارسی، مشار، ج 4، ص 4807.

23. ر.ک: نشریه نسخه های خطی، ج 7 ، ص 145 ؛ فهرست دانشکده الهیات مشهد، ج 2 ، ص 457 ، شماره 1316.

24. ر.ک: فهرست الفبایی آستان قدس رضوی، ص 227.

25. ر.ک: الذریعة، ج 7، ص 200.

26. ر.ک: فهرست کتابخانه دانشگاه تهران، ج 5، ص 1193، و ج 8 ، ص 243.

27. میراث اسلامی ایران، ج 5، ص 598.

28. نشریه نسخه های خطی، دفتر یازدهم و دوازدهم، ص 434.

29. ر.ک: فهرست کتابخانه ملک، ج 3 ، ص501.

30. ر.ک: الذریعة، ج 26 ، ص 310.

31. ر.ک: فهرست مشترک پاکستان، ج 4 ، ص 2468.

32. المخطوطات الفارسیة، ج 1، ص 23.

33. ر.ک: فهرست کتابخانه ملک، ج 5، ص417، ش 2058 و ج 7 ، ص 325 و ج 8 ، ص 383 ، ش 5445 ؛ فهرست کتابخانه دانشگاه تهران، ج 2، ص 703 ، ش 1067 و ج 8 ، ص 639 ، ش 2021؛ فهرست کتابخانه مجلس، ج 5، ص 410، ش 1918 ؛ فهرست کتابخانه آستان قدس رضوی، ج 14، ص 138 و ج 15، ص 19 ؛ فهرست کتابخانه آیت اللّه گلپایگانی، ش36187 ؛ فهرست کتابخانه غرب(مدرسه آخوند همدان)، ص 349 ؛ فهرست کتابخانه گنج بخش پاکستان، منزوی، ج 2، ص 605 ؛ فهرست مشترک پاکستان، ج 3، ص 1594 و ج 4، ص 2410 ؛ فهرست نسخه های خطی مرکز احیاءمیراث اسلامی، ج 2، ص 175، ش538 .

34. الذریعة، ج 7، ص 198 و 201.

35. فهرست کتابهای چاپی عربی، خان بابا مشار، 333.

36. ر.ک: فهرست کتابخانه دانشگاه تهران، ج 13، ص 3380 و ج 6، ص 365 ؛ فهرست کتابخانه مجلس، ج 38، ص 497 ؛ فهرست کتابخانه وزیری یزد، ج 1، ص 21 ؛ فهرست کتابخانه مسجد اعظم قم، 606.

37. الذریعة، ج 13، ص 219 ؛ فهرست کتابهای چاپی عربی، مشار، 546 ؛ فهرست کتابهای چاپی فارسی، مشار، ج 3، ص 3228 ؛ فهرست کتابخانه ملی، ج 7، ص 368 ؛ فهرست کتابخانه فاضلی خوانسار، ج 2، ص 42 و 52 ؛ فهرست کتابخانه دانشکده الهیات مشهد، ج 2، ص238 .

38. فهرست کتابخانه سپهسالار، ج 5 ، ص45.

39. دراسة فی علامات الظهور والجزیرة الخضراء، سید جعفر مرتضی عاملی، بیروت: دارالبلاغة، 1412 ق ، ص61167.

40. الموضوعات فی الاثار و الأخبار، ص300 302.

41. گفتار امیر موءمنان، ص 13 16.

42. صراط سلوک، علی محیطی، ص 63 .

43. خیر الأثر در ردّ جبر و قدر، آیت اللّه حسن زاده آملی، ص 96 .

44. شرح مقدّمه قیصری، سید جلال الدین آشتیانی، ص 653 657.

45. ر.ک: دایرة المعارف تشیع، ج 7، ص 173 174 ؛ نظرهای مختلف درباره مسأله غلو را در «معرفی مشارق انوار الیقین» آوردیم.

کلمات کلیدی
کتاب  |  کتابخانه  |  فهرست  |  آستان قدس رضوی  |  کتابخانه آستان قدس رضوی  |  فهرست کتابخانه  |  خطبة  |  خطبة البیان  |  تطنجیه  | 
لینک کوتاه :