گنجینه معارف

تعامل زبان و ادبیات فارسی با فرهنگ هندوان

زبان و ادبیات فارسی، به دلیل غنای فرهنگی، ادبی، هنری و علمی خود، پس از نفوذ در شبه قاره هند، از زمان محمود غزنوی، بسیار مورد توجه و ستایش فرهیختگان، عارفان، شاعران، نویسندگان، مورخان و دانشمندان هندی قرار گرفت به طوری که آنان نیز در پروراندن این زبان زبان زیبا و عرفانی، نقش به سزایی داشتند و با به جا گذاشتن آثار و شاهکارهای ادبی و علمی، عشق و علاقه خود را نسبت به آن ابراز کردند . در این مقاله، به معرفی برخی از شاعران، نویسندگان، مورخان و سخنوران معروف هندو که سهم مؤثری در گسترش زبان و ادب فارسی در دوران سلاطین مسلمان هند داشتند، برپایه دوره های حکومتی، پرداخته ایم . منشی چندر بهان برهمن، پسر «دهرم داس (6)» ، یکی از شاعران و نثرنویسان ممتاز هندوی فارسی گوی دوره شاه جهان (قرن 11ه . این تاریخ، از آن جایی که نخستین تاریخ فارسی عهد تیموریان هند است که به قلم یک هندو نوشته شده، حایز اهمیت است . رای بندر ابن داس بهادر شاهی، پسر «رای بهار آمل» (10)، شاعر فارسی گوی، نثرنگار و مورخ دوره اورنگ زیب عالمگیر است . این کتاب، یکی از مهمترین و درعین حال اساسی ترین تاریخ عمومی شبه قاره هند، از دوره شهاب الدین محمد غوری تا محمد اورنگ زیب عالمگیر است که درسال 1106ه . این کتاب، از آن جایی که نویسنده اش در دستگاه اورنگ زیب عالمگیر، منصب مهمی داشته و با اکثر سرداران سپاه آشنا و بسیاری از وقایع تاریخی آن عهد را شاهد بوده، بسیار معتبر و موثق است .

چکیده ماشینی


منبع : عامر، خان محمد , مجله کیهان فرهنگی، شماره 216 تعداد بازدید : 2519     تاریخ درج : 1389/02/04    

بالشکرکشی محمود غزنوی به هند، زبان فارسی نیز بالشکر آراسته زیبایی، روشنایی، دانش، معرفت و عرفان به هند لشکرکشید . غزنویان جان مردمان را برای توسعه قدرت گرفتند، حرمت ها را شکستند، خانه ها و معبدها را ویران را کردند اما زبان فارسی ارواح را تسخیر کرد، جان ها را فراخنا بخشید، دست ها را به هم پیوند، زبان را از تلخی ها شست و شکسته ها را مرمت کرد و طرح بناهای تازه، شاداب و راحت با مصالح شعر وادب و عرفان و آگاهی در انداخت .

 

غزنویان و همتایانشان پس ازآنها برافتادند . قدرت دست به دست شد و قدرتمندان پی پای پیل اجل خاک شدند . ولیکن زبان فارسی بال و پرمهربان و نوازشگر خود را برسراسر هند گسترد، مسلمان و هندو و بودایی و بت پرست، مهاراجه ها و هاریجان ها را چنان چشمه ساری جاری و زلال سیراب کرد و تمام توانایی و دارایی خود را دراختیار شیفتگان تازه خویش نهاد . آنان نیز مهربانانه قدر نعمت پاس داشتند و بر توانایی و دارایی ولی نعمت خود افزودند . و هند شد مقر شکوهمند زبان فارسی .

 

«تعامل زبان و ادبیات فارسی با فرهنگ هندوان» عنوان مقاله ای است از دکترخان عامر که گوشه چشمی به این سفر رنگین و چشم نواز و دل انگیز دارد .

 

درعهد غزنویان، زبان فارسی درهندشمالی گسترش یافت وشاعران و نویسندگان نامداری به وجود آمدند و بعد از آنها، لودیان، گام های بلندتری درگسترش این زبان درمیان هندوان برداشتند .

 

بعد از فرمان معروف راجه تودرمل، وزیر دارایی اکبر شاه (قرن 10 و 11ه . ق) مبنی بر این که زبان فارسی ، زبان رسمی و اداری شود، هندوان زبان فارسی را با شوق و رغبت فراگرفتند .

 

و از دوره جهانگیر تا زوال مغولان (قرن 11 - 13ه . ق) اوج شکوفایی این زبان درشبه قاره است .

 

زبان و ادبیات فارسی، به دلیل غنای فرهنگی، ادبی، هنری و علمی خود، پس از نفوذ در شبه قاره هند، از زمان محمود غزنوی، بسیار مورد توجه و ستایش فرهیختگان، عارفان، شاعران، نویسندگان، مورخان و دانشمندان هندی قرار گرفت به طوری که آنان نیز در پروراندن این زبان زبان زیبا و عرفانی، نقش به سزایی داشتند و با به جا گذاشتن آثار و شاهکارهای ادبی و علمی، عشق و علاقه خود را نسبت به آن ابراز کردند .

                                

در عهد غزنویان (قرن 4 - 6 ه . ق)، زبان فارسی، در هند شمالی گسترش یافت و شعرا و نویسندگان نامداری، در این عهد به وجود آمدند . بعد از غزنویان، در عهد لودیان (قرن 9 و 10 ه . ق)، گام های گسترده تری در راه گسترش زبان فارسی در میان هندوان برداشته شد . سکندر لودی، عده ای از آنان را که زبان فارسی را به خوبی فرا گرفته بودند، در دربار خود گماشت و این عمل وی، بر افکار و اذهان هندوان تأثیر فراوانی گذاشت .

 

بعد از فرمان معروف راجه تودرمل (1)، وزیر دارایی اکبرشاه (قرن 10 و 11 ه . ق) مبنی بر این که زبان فارسی، زبان اداری و رسمی شود، هندوان، زبان فارسی را با رغبت فراوانی، یاد گرفتند . از عهد جهانگیر تا زوال مغولان (قرن 11 - 13 ه . ق) که اوج شکوفایی زبان فارسی در هند بود . هندوان آثار پرارزش و سودمندی به زبان فارسی، بویژه در زمینه شعر، داستان، تاریخ و انشاء به وجود آوردند .

 

بعد از مرگ اورنگ زیب، دوره دوم تیموریان که دوره فروپاشی و انحطاط این سلسله است، شروع می شود . پادشاهان این دوره، توجه کمتری به زمامداری و امور فرهنگی و ادبی نشان دادند و همین امر باعث شد که زبان فارسی کم کم جایگاه خود را در بین هندوان از دست بدهد . با این وجود، هندوان شایسته ای نیز در این دوران به چشم می خورند که آثار چشمگیری از خود، برجای گذاشتند . در زمان بهادر شاه ظفر دوم، آخرین پادشاه خاندان مغول، زبان فارسی، دوباره آن هم تا حدودی اهمیت و رونق یافت .

 

انگلیسیان، بعد از سرکوب انقلابیون، بر تمام هندوستان تسلط یافتند و زبان انگلیسی را در منطقه، گسترش دادند . هندیان، در برابر این اقدام به مبارزه پرداختند، لیکن استعمارگران به ناچار برای از بین بردن نفوذ زبان فارسی در شبه قاره هند، از زبان اردو بهره جستند .

با برچیده شدن بساط استعمارگران انگلیسی در سال 1947 م که بر اثر مبارزات مردمی و به رهبری مهاتما گاندی تحقق یافت، زبان فارسی که در هند دلیل فرهنگ و تمدن محسوب می شد، به دوران تازه ای قدم نهاد .

در این مقاله، به معرفی برخی از شاعران، نویسندگان، مورخان و سخنوران معروف هندو که سهم مؤثری در گسترش زبان و ادب فارسی در دوران سلاطین مسلمان هند داشتند، برپایه دوره های حکومتی، پرداخته ایم .

عهد سکندر لودی

1) میان بهوه (2)

میان بهوه هندو، وزیر سکندر لودی، مردی عالم و دانشمند بود و به زبان های سانسکریت و فارسی، تسلط کامل داشت . وی، در سال 908 ه . ق «طب سکندری» یا «معدن الشفاء سکندرشاهی) را که شامل 1007 بیماری و روش درمان آنهاست، تألیف کرد .

عهد اکبرشاه

1) منوهر توسنی (3)

منوهر توسنی، پسر «راجه لون گرن (4)» و یکی از شاعران هندوی فارسی گوی دربار اکبرشاه بود . وی، به فارسی آشنایی کامل و علاقه مفرط داشت . اکبر، او را «میرزا منوهر» خطاب می کرد و تخلص وی را «توسنی» انتخاب کرد .

وی، اولین شاعر هندو است که در اشعارش از فنون ادبی بهره جسته و زبانش فصیح و روان است . همچنین وی، اولین شاعر هندو است که دیوانی به زبان فارسی دارد .

نمونه هایی از شعر او چنین است:

از اثر یک نگه اوست مست

هم بت و هم بتکده هم بت پرست

***

یگانه بودن و یکتا شدن ز چشم آموز

که هر دو چشم جداجدا نمی نگرند

***

غرض ز خلقت سایه همین بود که کسی

به نور حضرت خورشید پای خود ننهد

***

عهد شاه جهان

1) منشی چندر بهان برهمن (5)

منشی چندر بهان برهمن، پسر «دهرم داس (6)» ، یکی از شاعران و نثرنویسان ممتاز هندوی فارسی گوی دوره شاه جهان (قرن 11ه . ق). محسوب می شود .

وی، در اواخر عهد اکبرشاه، در خانواده ای برهمن، در لاهور به دنیا آمد . تحصیلات ابتدایی را، پیش عبدالحکیم سیالکوتی آموخت . بعد از آن، ملازم میر عبدالکریم، میرعمارت لاهور گردید . سپس به ملازمت افضل خان علامی، وزیر کل، درآمد . بعد از مرگ علامی، براثر وساطت شاهزاده داراشکوه، به دربار شاه جهان راه یافت و به کار دبیری و واقعه نویسی پرداخت .

شعر و خط شکسته او، مورد تقدیر شاه جهان بود . داراشکوه نیز، سبک تحریر برهمن را بسیار دوست می داشت . وی، از آن جایی که گروهی از علمای هندو را برای ترجمه آثار عرفانی و فلسفی هند در خدمت داشت، برهمن را نیز به دربار خود برد و دبیر خاص خود کرد .

برهمن، بعد از عصیان اورنگ زیب بر پدر و کشتن شاهزاده داراشکوه، به بنارس رفت و گوشه نشینی برگزید . بالاخره در سال 1073 ه . ق . درگذشت .

از برهمن، تألیفات بسیار ارزنده ای به جا مانده که می توان از «دیوان برهمن» ، «چهار چمن» ، «منشأت برهمن» ، «تحفةالانوار» و «گلدسته» نام برد .

چندر بهان برهمن، در شعر، زبانی ساده دارد . اشعارش، دارای مضامین عشق، محبت، تصوف و مسایل وحدت الوجود است، که با لحنی عارفانه بیان شده است .

دیوان وی، شامل غزلیات و رباعیات است .

نمونه هایی از شعر او را در زیر می آوریم:

بانی خانه و بت خانه و می خانه یکیست

خانه بسیار ولی صاحب هر خانه یکیست

***

بنای قصر جهان را ثبات ممکن نیست

به جز اساس محبت که دیر بنیادست

***

گل یکی، خار یکی، شاخ یکی، تاک یکی است

نزد ارباب نظر هر خس و خاشاک یکی است

مرا دلی ست به کفر آشنا که چندین بار

به کعبه بردم و بازش برهمن آوردم

***

دل درختی است عشق پرورده

از محبت همیشه بارور است

***

2) بهگوان داس (7)

بهگوان داس، از منشیان و مورخان ساده نویس درباره شاه جهان بود . وی، «شاه جهان نامه» یا «نسبت نامه صاحبقران» (نسب نامه) را که حاوی نسب نامه شاه جهان به همراه خلاصه ای از تاریخ تیموریان ایران و هند است، در حدود سال 1037 ه . ق به رشته تحریر درآورد .

این تاریخ، از آن جایی که نخستین تاریخ فارسی عهد تیموریان هند است که به قلم یک هندو نوشته شده، حایز اهمیت است .

3) بنوالی داس ولی (8)

بنوالی داس ولی، منشی شاهزاده داراشکوه، یکی از سخنوران، نویسندگان و مورخان سرشناس هندوی فارسی دان عهدشاه جهان بود .

معروف ترین اثر وی، «راجا ولی» یا «رساله در ذکر راجگان و سلاطین دهلی» است .

«راجاولی» ، خلاصه ای از تاریخ قدیم راجگان هندو و سلاطین مسلمان دهلی، از قدیم ترین ایام تا دوره شاه جهان (1037 - 1068 ه . ق) است .

از دیگر آثار بنوالی داس، می توان «گلزار حال» ، «محیط معرفت» ، «گنج عرفان» و «دیوان هندی و فارسی» او را نام برد .

عهد اورنگ زیب

1) رای بندر ابن داس بهادر شاهی (9)

رای بندر ابن داس بهادر شاهی، پسر «رای بهار آمل» (10)، شاعر فارسی گوی، نثرنگار و مورخ دوره اورنگ زیب عالمگیر است . عالمگیر، او را «رای» خطاب می کرد .

اثر مهم وی به فارسی، کتاب «لب التواریخ» است . این کتاب، یکی از مهمترین و درعین حال اساسی ترین تاریخ عمومی شبه قاره هند، از دوره شهاب الدین محمد غوری تا محمد اورنگ زیب عالمگیر است که درسال 1106ه . ق، توسط یک مورخ هندو، نگاشته شده است . دراین اثر، تمام قضایای تاریخی، از نقطه نظر و دیدگاه هندوان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .

2) آن بال کرشن (11)

آن بال کرشن، از نویسندگان و شاعران عهد اورنگ زیب است . معروف ترین اثر وی کتاب «دمشق خیال» است . موضوع کتاب، تصوف است که با شیوه بیان متکلفانه، نوشته شده است . در اثنای کتاب، از اشعار خود و برخی صوفیان مشهور، بهره گرفته است .

3) سوامی بهوپت رای بی غم (12)

سوامی بهوپت رای بی غم، از مثنوی سرایان معروف عهد اورنگ زیب است .

وی، اهل «هماچل پردیش» بود . در تصوف، از مکتبی پیروی می کردکه بنیانگذار و حامی آن، داراشکوه بود . بهوپت، تحت تأثیر مولانا جلال الدین محمد رومی بلخی قرار داشت و این مسأله، در مثنوی هایش به چشم می خورد .

کلیات او، حاوی پنج هزار بیت است . از وی، یک مثنوی به نام «مثنوی بی غم» ، به جا مانده است .

نمونه شعری وی چنین است:

علم حق در علم صوفی گم شود

این سخن که باور مردم شود

***

4) ایشور داس (13)

ایشور داس، از اهالی «پتن» بخش گجرات بود . وی، در حدود 1101ه . ق، به نگارش خاطرات زندگی پرماجرای خود - وقایع دوران سلطنت اورنگ زیب - پرداخت و اثر پرارزشی به نام «فتوحات عالمگیری» ، از خود به جا گذاشت .

به علت حکم امتناع عالمگیر، از نوشتن تاریخ عهد عالمگیری، در سال 1078 ه . ق، مورخان آن زمان، دیگر به نگارش وقایع بعد از سال مذکور، نپرداختند و اگر «فتوحات عالمگیری» در دست نبود، تاریخ عهد عالمگیر، از سال 1078 تا 1101 ه . ق، در پرده ابهام باقی می ماند . بنابراین، «فتوحات عالمگیری» ، مرجع معتبری برای کسب اطلاع درباره دوران پرشکوه آخرین امپراطور بزرگ تیموریان هند است .

این تاریخ، از لحاظ این که مولف آن هندو است اهمیت فراوان دارد . از آن جایی که اورنگ زیب، در تمام دوره پنجاه ساله سلطنت خود، دائما با هندوان در حال جنگ و جدال بوده است، از این جهت نقطه نظرها و دیدگاه های یک هندو، در خور توجه خواهد بود .

5) بهیم سین کایست (14)

بهیم سین کایست، پسر «رگهو نندن داس» (15)، از امرای عهد اورنگ زیب بود . وی، در جنگ های دکن و همچنین در جنگ برادرکشی پسران اورنگ زیب بر سر مساله جانشینی، شرکت داشت .

وی، در سال 1120 ه . ق، کتابی به نام «تاریخ دلگشا» یا «نسخه دلگشا» نوشته است . این کتاب، از آن جایی که نویسنده اش در دستگاه اورنگ زیب عالمگیر، منصب مهمی داشته و با اکثر سرداران سپاه آشنا و بسیاری از وقایع تاریخی آن عهد را شاهد بوده، بسیار معتبر و موثق است . این اثر، شامل اوضاع سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و مذهبی آن دوره است . همچنین «تاریخ دلگشا» ، در برگیرنده وقایع تاریخ پنجاه ساله عهد عالمگیر است که دیدگاه ها و نقطه نظرهای هندوان را بیان می کند .

6) سوجان رای بتالوی کهتری (16)

سوجان رای بتالوی کهتری، از امرای اورنگ زیب بود . وی، کتابی به نام «خلاصه التواریخ» نوشته که تاریخ عالم را، از ابتدا تا عهد اورنگ زیب، در بردارد .

7) جگجیون داس گجراتی (17)

جگجیون داس گجراتی، پسر «منوهر داس گجراتی» ، از مورخان هندوی عهد اورنگ زیب است . وی همچنین، در عهد محمد معظم ملقب به «بهادرشاه» ، پسر اورنگ زیب، به عنوان وقایع نگار، بخشی الممالک و رئیس کل پست، خدمات شایسته ای انجام داد .

اثر معروف جگجیون، «منتخب التواریخ» است . وی، از عهد اورنگ زیب، شروع به جمع آوری اسناد ومدارک معتبر تاریخی پرداخت

و سرانجام درعهد بهادر شاه، در سال 1120 ه . ق، نوشتن این اثر تاریخی را به اتمام رسانید .

«متخب التواریخ» ، شامل تاریخ عمومی تیموریان ایران و شبه قاره هند، از عهد امیرتیمور گورکانی تا پایان سال دوم عهد بهادر شاه اول و وقایع دوران سلطنت هر یک از شاهان سلسله تیموریان، تحت عنوان خاص است که به ترتیب تاریخی، نوشته شده است .

دوران بعد از اورنگ زیب

1) خوشحال چند کایسته (18)

خوشحال چند کایسته، پسر «منشی جیون رام (19)، در عصر محمدشاه، نوه بهادر شاه، دبیر دفتر دیوانی بود . او، معروف به «نادر الزمان» بود .

مهم ترین اثر وی، تاریخ محمد شاهی «یا تاریخ نادر الزمانی» است . این کتاب دارای دو بخش است . بخش اول، مجمع الاخبار نام دارد که تاریخ عمومی جهان است و بخش دوم، زبدة الاخبار نام دارد که شامل تاریخ هند به خصوص احوال محمدشاه، می باشد . خوشحال چند کایسته، این کتاب را در سال 1154 ه . ق، تألیف کرد .

2) رای آنند رام مخلص (20)

رای آنند رام مخلص، پسر «هردی رام (21)» ، از شاعران و نویسندگان هندوی عهد محمدشاه، نوه بهادر شاه (قرن 12 ق . ق)، بود . وی، شاگرد میرزا عبدالقادر بیدل هلوی بود و در شعر وادب، تسلط کامل داشت .

آثار مهم وی عبارتند از:

مرآت اصطلاحات - فرهنگ اصطلاحات فارسی است . آنند رام، این کتاب را از آن جهت نوشت که متوجه شده بود در زمان وی (اواخر عهد گورکانیان)، معیار صحیح و مستندی، برای تلفظ درست واژگان فارسی، وجود ندارد و همچنین، اکثر مردم، فقط به فارسی نوشتاری، آشنایی دارند و متوجه محاورات روزانه رایج در میان ایرانیان نمی شوند .

گلدسته اسرار - این کتاب، حاوی نامه هایی است که رای آنند رام به نادر شاه نوشته است .

بدایع وقایع - اثر تاریخی رای آنند رام که شبیه تذکره است .

رقعات مخلص - در برگیرنده نامه های ادبی و تاریخی است .

چمنستان - مجموعه اقوال و حکایات است .

هنگامه عشق - قصه عشق «رانی چندر پربها (22)» و «کنور سندرسین (23)» است .

کارنامه عشق - قصه عشق شاهزاده «گوهر» است .

پری خانه - نمونه های خطاطی خوش نویسان مشهور است .

دیوان اشعار مخلص

نمونه هایی از اشعار او:

چون منجم دید طالع نامه ام، خندید و گفت

این پسر قایم مقام حضرت مجنون شود

بلبل شوریده ای چون من ندارد این چمن

صد بهار آخر شد و من همچنان دیوانه ام

***

تاجر عشقیم مخلص می رسیم از شهر دل

هرکجا جنس وفا باشد خریداریم م

***

ماجرای بلبل و گل شاهد احوال ماست

از تو مخلص ناله و از یار نشنیدن بس است

***

میازار ای محبت باز چون من ناتوانی ر

غریبی دردمندی بی کسی آزرده جانی ر

***

زحال بلبل مسکین ندارم اطلاع ام

به پای گلبنی دیدیم مشت استخوانی ر

***

3) لال رام

لال رام، از نویسندگان عهد محمدشاه، نوه بهادر شاه، بود . اثر مهم وی، «تحفةالهند» است که آن را در سال 1148ه . ق نوشته است . این کتاب، تاریخ عمومی هند، از آغاز تا عصر بهادر شاه است .

4) بساون لال شادان (24)

بساون لال شادان، پسر «تن سکهو رای (25)» ، از کایست های سکسینه و از شاعران عروف دربار امیرالدوله محمد امیر خان نواب تونگ (1834م). بود . از وی، دیوانی شعر و یک مثنوی به نام «امیرنامه» باقی مانده است .

بساون، در مثنوی «امیرنامه» ، زندگی امیرالدوله را به نظم درآورده است . از آن جایی که وی، شاهد دلاوری ها و شجاعت های امیرالدوله بوده، این مثنوی، حایز اهمیت است . او، در سال 1147 ه . ق درگذشت .

نمونه هایی از اشعار وی چنین است:

پیوسته چون مسافر دریا کناره جوست

در عشق او کسی که بود آشنای م

***

گر بود خورشید رویی در نظر تا روز حشر

می توان بی آب و نان مانند عیسی زیستن

***

5) وارسته مل سیالکوتی (26)

وارسته مل سیالکوتی، از سیالکوت، بهترین محقق و منتقد عصر خود بود . بزرگترین مزیت او، در نامه نگاری و محاوره دانی بود . وارسته، قسمت عمده زندگیش را، در پنجاب گذراند و به مراکز علمی آن دوران، نظیر دهلی و لکهنو، کمتر رفت و آمد، داشت .

آثار وی عبارتند از:

- مصطلحات الشعر

- مطلع السعدین

- صفات کائنات یا عجایب و غرایب

- جواب شافی یا رجم الشیاطین

- جنگ رنگارنگ یا تذکره وارسته

مصطلحات الشعرا - مجموعه محاورات جدید و مصطلحات برگزیده است . وارسته، برای نوشتن این مجموعه از منابع بسیاری مانند فرهنگ جهانگیری، کشف اللغات، مؤید الفضلا، مدارالافاضل، قاموس، تاج المصادر، شرح دیوان خاقانی از شادی آبادی، شرح قصاید انوری ازفراهانی، لطایف مثنوی معنوی، صراح، مجموعه ابراهیم شاهی، منتخب اللغات استفاده کرد .

علاوه بر این منابع، از راهنمایی علمای محاوره دان ایرانی نیز، بهره برده است . نوشتن این کتاب، بعداز 15سال تلاش بی وقفه وارسته، درسال 1180ه . ق به پایان رسید و خود نیز، درهمان سال، وفات یافت .

6) منشی لاله تیک چندر بهان (27)

منشی لاله تیک چندربهان، از نویسندگان معروف قرن 12ه . ق است . وی، اهل دهلی و ازشاگردان مولانا شیخ ابوالخیر خیرالله وفایی ملقب به «خیرالمدققین» و سراج الدین علی خان آرزو ملقب به «سراج الدین علی خان آرزو ملقب به «سراج المحققین» بود . وی، از طرف دربار دهلی، لقب «رای» و «راجه» ، دریافت نمود .

چندربهان، رساله ای درباره حروف تهجی به نام «جواهر الحروف» و رساله دیگری به نام «نوادرالمصادر» درباره افعال و مصادر فارسی نوشته که درخور توجه است .

کتاب «بهار بوستان» وی، شرح بوستان سعدی است .

اثری وی، «بهار عجم» است، که «بهار عجم» فرهنگی جامع، مشتمل برلغات و اصطلاحاتی است که درآثار سخنوران، به کار رفته است . چندر بهان، برای نوشتن این فرهنگ، بیست سال زحمت کشید .

7) بندرابن داس خوشگو (28)

بندر این داس خوشگو، از شاگردان خان آرزو و سرخوش بود . مهمترین اثر وی، «سفینه خوشگو» است . این کتاب، از تذکره های برجسته زبان فارسی محسوب می شود . مؤلف، دراین کتاب، شرح حال مفصلی از شاعران، همراه با اشعار منتخب آنان را، درسه جلد متقدمین، متوسطین و معاصرین، گردآوری کرده است . این تذکره بسیار جامع و مفصل است .

از آن جایی که مؤلف، در دوران ملازمت خود، اغلب ازشهرهای بزرگ دیدن کرده، با اکثر شعرا ملاقات کرده و احوال شاعران معاصر را، بنا به اطلاعات شخصی خود، نگاشته، بر اعتبار این تذکره افزوده است . خوشگو، ای تذکره را درسال 1155ه . ق به پایان رساند و آن را به عمده الملک امیرخان انجام، اهدا کرد .

خوشگو، شاعر هم بود، نمونه هایی از اشعار او را درزیر می خوانیم:

برای یار تعظیم رقیبان هم ضرور افتد

به شوق بت نخستین سجده ای پیش برهمن کن

***

موجودگر نبودیم، معدوم هم نبودیم

امروز از کجاییم، گر درعدم نبودیم

***

آواز تیشه امشب در بیستون نیامد

شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

***

8) لچهمی نراین شفیق (29)

لچهمی نراین شفیق، تاریخ نویس، زندگینامه نویس و شاعر قرن 12 ه . ق بود ولی معروفیت او، به حیث مورخ بودنش است .

آثار تاریخی وی عبارتند از:

حقیقت های هندوستان (1204ه . ق) - واردات استان های هند

مآثر آصفی (1208ه . ق) - تاریخ خاندان نظام، تاریخ مختصر مرهته ها و شرح حال راجه ها و امر

تنمیق شگرف (1200ه . ق)

بسایط الغنایم - تاریخ مرهته ها تا جنگ پانی پت

حالات حیدرآباد (1214ه . ق) - در مورد مساجد، باغات و ساختمان های حیدرآباد

مآثر حیدری - تاریخ سلطان حیدرعلی

تذکره های وی عبارتند از:

گل رعنا (1187ه . ق) - این تذکره، درباره شاعران مسلمان و هندوان فارسی گوی است .

شام غریبان - این تذکره، درباره شاعران ایرانی است که به هند آمده اند .

چمنستان شعرا - این تذکره، در ارتباط با شعرای اردوزبان است .

نمونه های شعر وی چنین است:

بر لب نازک او بوسه توان داد شفیق

که مرا یاد کند باز به دشنامی چند

***

شنیده ام که به سوی شفیق می آیی

بیا بیا که دل و جان نثار خواهم کرد

***

9) چند و لعل شادان (30)

چند و لعل شادان، پسر «رای نراین داس» (31)، از شاعران چیره دست قرن 13 ه . ق است .

وی، در حیدرآباد دکن، تا مقام نخست وزیری ارتقا یافت . چندو لعل، دیوان اشعار و مثنوی هایی دارد .

نمونه های شعر او چنین است:

حافظ و جامی و سعدی و نظامی، مولوی

پادشاهان سخن در ملک اشعار آمده

***

به چه حسن جلوه کردی که همه اسیر گشتند

به سخن چگونه وصف کند انوری، سنایی

پی نوشت:

LAMRADOT AJAR .1

AWUHB NAYIM .2

INASOT RAHUNAM .3

NARAG NOLAJAR .4

NAMHARB NAHB RADNAHC IHSNUM .5

SAD MARHD .6

SAD NAVGAHB .7

ILAV SAD ILAVNAB .8

IHAHSRUDAHAB SAD NEBARDNIB IAR .9

LUMA RAHIB IAR .10

ANHSIRK LAB NNA .11

MAHGIB IAR TAPOHB IMAWS .12

SAD RAVHSI .13

TSEYAKNES MIHB .14

SAD NADNAN UHGAR .15

IRTAHK IVALATAB IAR NAJUS .16

ITARAJUG SAD NAVIJGAJ .17

ETSEYAK DNAHC LAHHSOHK .18

MAR NAVIJ IHSNUM .19

SELHKU MAR DNANA LAR .20

MAR IADREH .21

AHBRAP RDNAHC INAR .22

NES RADNUS RAWNUK .23

NADAHS LAL NAVASAB .24

IAR UHKAS NAT .25

ITUKLAISLAM ETSARAV .26

NAHBRAENAHC KET ALAL IHSNUM .27

OOGHSOHK SAD NEARDNIB .28

HGIFAHS NAYARAN IMXAL .29

NADAHS LAL UDNAHC .30

SAD NAYARAN IAR .31

 

 

کلمات کلیدی
زبان  |  فارسی  |  هند  |  هندوان  |  زیب  |  زبان فارسی  |  مورخان هندوی عهد اورنگ زیب  |  مورخ دوره اورنگ زیب عالمگیر  |  عهد اورنگ زیب  | 
لینک کوتاه :