گنجینه معارف

مدیریت کارآمد

وی از سال 1359 همکاری خود را با ستاد انقلاب فرهنگی آغاز کرد و طرح های مفیدی به آن ستاد ارایه داد و از جمله طی 12 سال ویراستاری متون علمی برای کتاب های زبان تخصصی، مشهور به «کتاب های سمت» فعالیت مؤثر داشت. اولین مرحله آشنایی ام با شهید باهنر، به قبل از پیروزی انقلاب و تاسیس کانون فرهنگی نهضت اسلامی مربوط می شود و این هم برای خودش داستانی دارد . استاد صفارزاده: موضوع تشکیل کانون فرهنگی آموزش، مورداستقبال ایشان قرار گرفت و حتی لیستی از نویسندگان و هنرمندان موثر را برای دعوت از آنها جهت تشکیل هیات امناء و هیات مدیره و غیره به ما ارائه دادند . استاد صفارزاده: بله، خاطره دیگرم از شهید باهنر مربوط به قدرت فکری و تصمیم گیری ایشان است . کیهان فرهنگی: نظر شهید باهنر درباره طرح بازآموزی دبیران چه بود؟

چکیده ماشینی


منبع : مجله کیهان فرهنگی، شماره 215 تعداد بازدید : 1179     تاریخ درج : 1388/07/22    

گفت وگو با: استاد طاهره صفارزاده

استاد طاهره صفارزاده شاعر، نویسنده، محقق، و مترجم در سال 1315 در سیرجان به دنیا آمد. در 6 سالگی تجوید و قرائت قرآن را در مکتب خانه محل آموخت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان سپری کرد و اولین شعر خود را در 13 سالگی سرود. شهرت خانم صفارزاده در بین مردم با شعر «کودک قرن» پدید آمد. وی دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی است. استاد صفارزاده برای ادامه تحصیل، نخست به انگلستان و سپس به آمریکا رفت و در دانشگاه «آیوا» در گروه نویسندگان بین المللی پذیرفته شد و به کسب درجه M.F.A نایل گردید و در مراجعت به ایران، در دانشگاه ملی به تدریس پرداخت. وی در سال 1355 به اتهام سرودن شعر مقاومت دینی از دانشگاه ملی اخراج گردید و از آن پس وقت خویش را صرف خواندن تفاسیر و مطالعات قرآنی کرد. استاد صفارزاده از پیشگامان شعر متعهد دینی در ایران و از صاحبان اندیشه و نظر در امور ترجمه و آموزش زبان است. استاد صفارزاده پس از پیروزی انقلاب از سوی همکارانش در دانشگاه شهید بهشتی به عنوان رئیس دانشگاه و نیز رئیس دانشکده ادبیات انتخاب شد. وی از سال 1359 همکاری خود را با ستاد انقلاب فرهنگی آغاز کرد و طرح های مفیدی به آن ستاد ارایه داد و از جمله طی 12 سال ویراستاری متون علمی برای کتاب های زبان تخصصی، مشهور به «کتاب های سمت» فعالیت مؤثر داشت.

استاد صفارزاده در سال 1380 پس از 27 سال مطالعه قرآن و تفاسیر و زبان عربی، موفق به انتشار ترجمه «قرآن حکیم» به دو زبان فارسی و انگلیسی شد و به افتخار عنوان «خادم القرآن» نایل آمد. از استاد صفارزاده علاوه بر مقالات و مصاحبه های علمی و اجتماعی، 9مجموعه شعر و 3 عنوان کتاب درباره نقد ترجمه در زمینه های ادبیات، علوم و علوم قرآنی منتشر شده است. آنچه در پی می خوانید حاصل گفت وگویی کوتاه با این بانوی فرهیخته و متعهد درباره شهید گرانقدر و اندیشمند دکتر محمد جواد باهنر است.

برای ملاقات با بانوی شعر معاصر ایران و مترجم قرآن، استاد طاهره صفارزاده باید به تجریش می رفتیم، به خانه ای که بیش از هر چیز، ذوق سرودن شعر را در انسان زنده می کند؛ خانه ای که هر صبح و عصر، میزان پرنده کوچک زیبایی است که شاید برای تنهایی بانوی شعر معاصر ترانه می خواند، تا لحظاتی غبار غم از چهره شاعر شعر «کودک قرن»* که از دست نامردمی ها دلتنگ است بزداید، و شگفت این که پرنده، تا پاسخی در خور نگیرد، همچنان می خواند و می خواند . در چنان لحظاتی، بانو در سوت کوچکی که به گردن آویخته می دهد و پرنده آرام می گیرد، پرواز می کند و در آبی آسمان گم می شود . آخر بانو زبان پرنده را می داند و می داند که «طنین در دلتا»** پژواک روشن چیست . پیش از این، هرگاه به دیدار بانو می رفتم، با من از خراب های متبرک اش می گفت،

اما عکس و تفصیلات و مصاحبه برای چاپ در نشریات را هرگز خوش نداشت، آنها که با منش استاد صفارزاده و صراحت او آشنایند می دانند که او اساسا گریزان از مصاحبه و گفت وگوست، اما هنگامی که موضوع ویژه نامه شهید باهنر را با او درمیان گذاشتم، بی هیچ درنگ و تأمل پذیرفت و با ما از یاد مانده های خویش از شهید باهنر گفت و اکنون آنچه در پیشدید شماست، بیان دوخاطره از شهید باهنر، از زبان اوست .

*شعری که باعث شهرت استاد صفارزاده شد .

** نام دفتر شعری از استاد صفارزاده

کیهان فرهنگی: استاد! لطفا ابتدا از نحوه آشنایی تان با شهید باهنر بفرمایید .

استاد صفارزاده: آشنایی من با شهید باهنر در دو زمینه علمی و فرهنگی و در دو دوره مختلف شکل گرفت . اولین مرحله آشنایی ام با شهید باهنر، به قبل از پیروزی انقلاب و تاسیس کانون فرهنگی نهضت اسلامی مربوط می شود و این هم برای خودش داستانی دارد .

کیهان فرهنگی: پس ابتدا آن داستان را بفرمایید .

استاد صفارزاده: قبل از انقلاب، به خاطر سرودن اشعار دینی - سیاسی، به ویژه شعر «سفر عاشقانه» از دانشگاه ملی اخراج شدم و به اصطلاح خانه نشین . هنرمندان جوان برای احوالپرسی یا ابراز پشتیبانی از من و همین طور ارائه آثارشان برای نقد و بررسی، به دیدنم می آمدند . من با دقت در آثار آنها، به مشکلی اساسی پی بردم و آن کمبود تکنیک هنری در آثار نسل جوان مسلمان در آن زمان بود .

در جلسه شعر انستیتو گوته که در سال 56 - از سوی کانون نویسندگان برگزار شد و بر روی هم برنامه موفقی علیه رژیم طاغوت بود، به آقای گرمارودی که با گروه های اسلامی در تماس بود، گفتم: جوانان مسلمان ما به یک کانون فرهنگی آموزشی نیاز دارند . ایشان هم پیشنهاد کرد برای مشورت درباره تاسیس چنین مرکزی، خوب است با آیت الله طالقانی ملاقات کنیم . به اتفاق خدمت آیت الله طالقانی که تازه از زندان آزاد شده بود، رفتیم . ایشان در آن دیدار مرا مورد لطف و تشویق قرار داد و فرمود: «خانم صفارزاده! به جدم، شعر شما در زندان به ما روحیه می داد .»

کیهان فرهنگی: نظرشان درباره طرح شما چه بود؟

استاد صفارزاده: موضوع تشکیل کانون فرهنگی آموزش، مورداستقبال ایشان قرار گرفت و حتی لیستی از نویسندگان و هنرمندان موثر را برای دعوت از آنها جهت تشکیل هیات امناء و هیات مدیره و غیره به ما ارائه دادند . همان روز آقای گرمارودی گفت: «سری هم به آقای دکتر باهنر بزنیم، ببینیم ایشان چه نظری دارند؟» آقای دکتر باهنر هم ضرورت ایجاد یک کانون فرهنگی - آموزشی را تایید کرد و با توجه به لیست آیت الله طالقانی، دعوت از هیات های لازم را به عهده گرفت .

کیهان فرهنگی: این کانون فرهنگی رسمیت هم داشت، منظورم این است که اساسنامه به ثبت رسیده ای هم داشت؟

استاد صفارزاده: بله، جالب است که در نوشتن اساسنامه کانون، دکتر باهنر و مهندس موسوی بیشترین همکاری را داشتند، اما تمامی زحمات کار، از نمونه خوانی، ویراستاری متن تا ارسال آن به مطبوعات، به عهده شهید باهنر بود . با پیروزی انقلاب و اشتغال هیات امنا در شورای انقلاب، اجرای برنامه برای 300 هنرجو در رشته های عکاسی، گرافیک، نقاشی، شعر و داستان، بدون بودجه و همکاری برعهده من قرار گرفت . آن زمان ثبت نام از هنرجویان در دفتر آقای مهندس موسوی در خیابان شهید مفتح (روزولت سابق) انجام می گرفت و استادانی مثل آقایانی صادق بریرانی، دهقانپور، زاهدی و ندیمی، بدون کمترین چشمداشتی با ما همکاری می کردند .

کیهان فرهنگی: از کلاس های این کانون هم نتیجه ای حاصل شد؟

استاد صفارزاده: خوشبختانه پس از یک سال و اندی، کوشش های ما در کانون به ثمر نشست و جوانانی تربیت شدند که بعدا مراکز فرهنگی مثل رادیو و تلویزیون و رسانه ها به دنبال آنها می فرستادند .

کیهان فرهنگی: بودجه هزینه های شما از کجا تامین می شد؟

استاد صفارزاده: همان طور که گفتم، آن زمان ما بودجه ای نداشتیم، یادم هست که آقای امامی کاشانی به توصیه شهید باهنر، درباره من جایی فرموده بود:

که خانم صفارزاده بدون بودجه دارد کار می کند و باید بودجه در اختیار ایشان بگذارید که سازمان تبلیغات اسلامی هم در کنار کار کانون فرهنگی نهضت اسلامی، راه اندازی بشود . کانون فرهنگی نهضت اسلامی بعدا به حوزه اندیشه و هنر اسلامی تبدیل شد، اما من به خاطر آن که توان کار اجرایی را در خودم نمی دیدم، از همکاری در تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی عذرخواستم .

کیهان فرهنگی: در مورد خاطره دوم هم بفرمایید .

استاد صفارزاده: بله، خاطره دیگرم از شهید باهنر مربوط به قدرت فکری و تصمیم گیری ایشان است . آن هم در زمانی که شهید باهنر در سمت وزیر آموزش و پرورش بود . در هنگام تعطیلی دانشگاهها، نظر من این بود که این فرصت را باید غنیمت بشمریم و به جای تعطیلی علم در دانشگاهها، به بازآموزی دبیران کشور بپردازیم . به همین خاطر، طرحی به نام بازآموزی دبیران کشور تقدیم کردم تا در زمان تعطیلی دانشگاهها، دبیران آموزش و پرورش به دانش روز مجهز بشوند و بخشی از استادان، نیروی تخصصی خودشان را برای تجدید قوای علمی دبیران آموزش و پرورش در رشته های مختلف، در اختیار آنها بگذارند . من معتقد بودم که ترجمه و تألیف و تحقیق باید در محدوده کار اساتید با تجربه ای قرار گیرد که از توان کار تحقیقی برخوردارند تا از هدر شدن وقت و هزینه جلوگیری شود .

کیهان فرهنگی: در رشته زبان های خارجی که تخصص خود شما هم هست، چطور؟

استاد، صفارزاده: در رشته زبان های خارجی هم که مربوط به تخصص خودم می شد، پس از درج مقالاتم در مطبوعات، در زمینه لزوم تغییرات بنیادی در آموزش زبان، به اهمیت تقدم آموزش زبان تخصصی بر ادبیات تأکید کردم و نتیجه هم این شد که در تمامی رشته های تخصصی کتاب تهیه و تألیف شد و ثمره این کار هم در دو دهه اخیر در زمینه پژوهش های علمی به لطف خداوند مؤثر واقع شد .

کیهان فرهنگی: آن زمان مشکل خاصی برای تصویب طرح تان نداشتید؟

استاد صفارزاده: آن زمان بر اثر افراط اندیشی تنی چند، پیشنهاد شده بود که باید استادان زبان که طاغوتی هستند یکسره حذف و پاکسازی بشوند و دانشجویان با استفاده از دیکشنری زبان آموزی کنند!

دلسردی غریبی همکاران را فرا گرفته بود، کمترین خطر، بیکار شدن استادان و دبیران زبان بود . مهمتر این که کشور از نظر علمی به واقع صدمه می دید و مقالات من در باب تغییرات بنیادین در آموزش زبان باعث شد که از سوی ستاد انقلاب فرهنگی دعوت شوم .

کیهان فرهنگی: این دعوت برای ارایه طرحهایتان در آن ستاد بود؟

استاد صفارزاده: بله، آنجا ابتدا طرح تهیه کتاب های تخصصی زبان را به تصویب رساندیم و بعد هم گروههایی را برای تألیف کتاب ها در کلیه رشته های دانشگاهی تشکیل دادیم . به این ترتیب، هم آموزش زبان برخلاف گذشته در خدمت علوم قرار می گرفت و هم موضوع تعطیلی رشته و حذف استادان زبان منتفی شد .

کیهان فرهنگی: نظر شهید باهنر درباره طرح بازآموزی دبیران چه بود؟

استاد صفارزاده: ایشان در کمتر از یک هفته بدون کاغذ بازی و جلسه پردازی، در نامه مربوط به طرح نوشتند: طرح زیر نظر خانم صفارزاده اجرا شود . وقتی به وسیله تلفن از دکتر باهنر به مناسبت تسریع در امر تصمیم گیری تشکر کردم، به من فرمود: «من شما را صاحب فکر و اخلاص می دانم، وظیفه ما همکاری با شما در خدمت به کشور، علم و اسلام است .» هنوز تمام کلمات ایشان در خاطرم مانده است . نامه شان را هم هنوز نگهداشته ام . البته ایشان به حساب همشهری گری هم به من لطف داشتند .

کیهان فرهنگی: از ویژگی های اخلاقی و مدیریتی شهید با هنر بفرمایید . به نظر شما ویژگی ایشان در چه چیزی بود؟

استاد صفارزاده: شهید باهنر انسانی متواضع، دانشمند، اهل تشخیص و سریع الانتقال بود . ویژگی بسیار مشهود ایشان، پیگیری در انجام تصمیم های علمی و فرهنگی بود . خداوند بر درجات آن شهید بزرگوار بیافزاید .

کیهان فرهنگی: از لطف شما متشکریم .

کلمات کلیدی
شعر  |  استاد  |  ستاد  |  کیهان فرهنگی  |  شهید باهنر  |  صفارزاده  |  استاد صفارزاده  | 
لینک کوتاه :