گنجینه معارف

مقالات و نوشته هایی در باب طرح گفتگوی تمدنها

این ملت (ملت مسلمان ایران) امروز نماینده یک تمدن بسیار عمیق و عظیم به نام تمدن اسلامی است که هم در تاریخ پایگاه بسیار والای دارد و هم به لحاظ قوانین، جهان بینی فلسفه، بسیار قوی و نیز فرهنگ ریشه دار و گسترده از استحکامی بی نظیر برخوردار است بنا بر این ملت ایران می تواند به عنوان نماینده این تمدن با تمدن های دیگر گفت و گو کند. به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می کنم که به عنوان اولین گام سال 2001 از سوی سازمان ملل متحد سال گفتگوی تمدنها نامیده شود با این امید که با این گفت و گو نخستین گامهای ضروری برای تحقق آزادی و عدالت جهانی برداشته شود. تبیین شرایط تازه جهانی و مناسبات بین المللی در جهان آینده بستر مناسبی را برای نظریه پردازان سیاسی فراهم نمود تا با توجه به دیدگاه خود راجع به ریشه ها و علل تحولات شگرف دهه آخر قرن بیستم که بالطبع ناشی از مبانی اعتقادی و فلسفی خاص، همراه با لحاظ منافع کشور متبوع خود بود به تفسیر و تحلیل وقایع و سرانجام آنها بنشینند. ایشان در این باره اظهار نموده اند: «این ملت (ملت مسلمان ایران) امروز نماینده یک تمدن بسیار عمیق و عظیم به نام تمدن اسلامی است که هم در تاریخ پایگاه بسیار والایی دارد و هم به لحاظ قوانین، جهان بینی فلسفه، بسیار قوی و نیز فرهنگ ریشه دار و گسترده از استحکامی بی نظیر برخوردار است بنا بر این ملت ایران می تواند به عنوان نماینده این تمدن با تمدن های دیگر گفت و گو کند.

چکیده ماشینی


تعداد بازدید : 7087     تاریخ درج : 1385/05/02    

یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم(حجرات - 13)

گفتگوی تمدنها

1- تاریخچه

2- اخبار

3- مقالات

قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون.

بگو ای اهل کتاب بیائید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است (و همه حق می دانیم) پیروی کنیم (و آن کلمه این است) که بجز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را بجای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم، پس اگر آنها از حق روی گرداندند بگوئید شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم.(آل عمران - 64)

این ملت (ملت مسلمان ایران) امروز نماینده یک تمدن بسیار عمیق و عظیم به نام تمدن اسلامی است که هم در تاریخ پایگاه بسیار والای دارد و هم به لحاظ قوانین، جهان بینی فلسفه، بسیار قوی و نیز فرهنگ ریشه دار و گسترده از استحکامی بی نظیر برخوردار است بنا بر این ملت ایران می تواند به عنوان نماینده این تمدن با تمدن های دیگر گفت و گو کند. گفت و گوی تمدن ها به معنای گفت و گو با ماموران اطلاعاتی و دولت ها نیست بلکه باید با کسانی که اهل فرهنگ و تمدن هستند انجام شود.

مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای در دیدار با نمایندگان سیاسی ایران در خارج از کشور 26 مرداد 1378 - همشهری

تاریخچه

به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می کنم که به عنوان اولین گام سال 2001 از سوی سازمان ملل متحد سال گفتگوی تمدنها نامیده شود با این امید که با این گفت و گو نخستین گامهای ضروری برای تحقق آزادی و عدالت جهانی برداشته شود. از والاترین دستاوردهای این قرن پذیرش ضرورت و اهمیت گفت و گو و جلوگیری از کاربرد زور و تقویت مبانی آزادی و عدالت و حقوق انسانی است.

قسمتی از سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین خاتمی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد (پنجاه و سومین / 1998)

بعد از فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و تحولاتی که در کشورهای بلوک شرق روی داد دوران جنگ سرد به پایان رسید و قدرتهای بین المللی آرایش نوینی یافتند. تبیین شرایط تازه جهانی و مناسبات بین المللی در جهان آینده بستر مناسبی را برای نظریه پردازان سیاسی فراهم نمود تا با توجه به دیدگاه خود راجع به ریشه ها و علل تحولات شگرف دهه آخر قرن بیستم که بالطبع ناشی از مبانی اعتقادی و فلسفی خاص، همراه با لحاظ منافع کشور متبوع خود بود به تفسیر و تحلیل وقایع و سرانجام آنها بنشینند.

از یک منظر، روابط بین المللی که تا پیش از این وقایع طبق بلوکهای سیاسی ای که مرکب از دولت و کشورهای متحد شامل بلوک شرق (کمونیست) و بلوک غرب (سرمایه داری) تعریف می شد در نظم نوین بین المللی دیگر نه بر اساس آن معیار بلکه بر پایه روابط میان واحدهای بزرگتر تشکلهای بشری، یعنی تمدنها و عمدتا مبتنی بر دین تعیین خواهد شد.

نظریه معروف «برخورد تمدنها» که گاه از آن به «جنگ تمدنها» تعبیر می شود بر پایه این نظریه استوار شده است. سابقه و ریشه این نظریه را باید در آراء و نظریات «توین بی » جستجو نمود که در سال 1947 در کتابش به نام «تمدن در بوته آزمایش » مقاله یازدهم کتاب را تحت عنوان «برخورد میان تمدنها» جنگ تمدنها، می نگارد. «توین بی » در مقاله دهم آن کتاب که تحت عنوان «اسلام آینده و غرب » است می نویسد: «پان اسلامیزم خوابیده است، با این حال ما باید این امکان که اگر پرلتاریای جهان غربی مآب بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزد و خواستار یک رهبری ضد غربی شود، این خفته بیدار خواهد شد را در نظر بگیریم. بانگ این شورش ممکن است در برانگیختن روح نظامی اسلام حتی اگر این روح به قدر خفتگان هفتگانه در خواب بوده باشد، اثر روحی محاسبه ناپذیری داشته باشد. زیرا که ممکن است پژواکها، یک عصر قهرمانی را منعکس سازد. در دو مورد تاریخی در گذشته، اسلام انگیزه ای بوده است که به سائق آن یک جامعه شرقی، پیروزمندانه بر ضد یک متجاوز غربی به پا خاسته است. در زمان نخستین جانشینان پیامبر اسلام، سوریه و مصر را از سلطه یونان که تقریبا هزار سال آنها را در زیر فشار خود داشت نجات داد. در زیر فرمانروایی سعد بن زنگی و نور الدین و صلاح الدین و مملوکان، اسلام آن دژ را در برابر هجوم صلیبیان و مغولها حفظ کرد. اگر وضع کنونی بشر به یک جنگ نژادی منجر شود، اسلام ممکن است بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام کند.

پس از حدود 50 سال بعد از او و در پی تحولات و وقایعی که منجر به اضمحلال اتحاد جماهیر شوری و فروپاشی آن و تغییرات عمده ای که در کشورهای وابسته به بلوک شرق گردید، در تابستان 1993 - ساموئل هانتیگتون - رئیس مؤسسه (Huntington.s. استراتژیک دانشگاه هاروارد آمریکا طی مقاله ای جنجال برانگیز تحت عنوان «برخورد تمدنها در واقع دست به یک پیشگویی تاریخی زد و به تبیین مناسبات بین المللی در جهان The clash of civilization) آینده پرداخت. این مقاله که در شماره تابستانی نشریه فارین افرز و شمار 16 ژوئن نیویورک تایمز به چاپ رسید واکنش های بسیاری را در سر تا سر جهان برانگیخت. البته هانتیگتون پیش از تدوین نظریه برخورد تمدنها چند مقاله دیگر نوشته و در آنها مواضع سیاسی و نیت واقعی خود را از طرح این مباحث مطرح کرده بود. صرف نظر از انگیزه ها و دواعی هانتیگتون که در جای دیگر باید مورد بحث قرار گیرد، ایشان در آن مقاله ادعا می نماید: «سیاست جهانی اینک وارد مرحله جدیدی شده است. فرضیه من این است که اصولا نقطه اصلی برخورد در این جهان نو، نه رنگ ایدئولوژیکی دارد و نه بوی اقتصادی. شکافهای عمیق میان افراد و به اصطلاح نقطه جوش برخوردها دارای ماهیت فرهنگی خواهد بود، پس دولت - ملتها نیرومندترین بازیگران در عرصه جهان باقی خواهند ماند، لیکن درگیریهای اصلی در صحنه سیاست جهانی میان ملتها و گروههایی با تمدنهای مختلف روی خواهد داد.

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 45 - 46

در تعریف تمدن، هانتیگتون اظهار می دارد در تمدن یک موجودیت فرهنگی است .... تمدن بالاترین گروه بندی فرهنگی و گسترده ترین سطح هویت فرهنگی است که انسان از آن برخوردار است. تمدن هم با توجه به عناصر عینی مشترک (همچون زبان، تاریخ، مذهب، سنتها و نهادها) تعریف می شود و هم با توجه به وابستگیها و قرابتهای ذهنی و درونی انسانها»

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 48

به اقتضای تعریف فوق از تمدن، وی جهان آینده را عرصه «کنش و واکنش بین هفت یا هشت تمدن بزرگ «یعنی تمدن غربی، تمدن کنفوسیوسی، تمدن ژاپنی، تمدن اسلامی تمدن هندو، تمدن اسلاوی - ارتدکس، تمدن آمریکای لاتین و احتمالا تمدن آفریقائی می داند.

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 49

( در تفسیر تحولات آینده، وی پیش بینی می کند «مهمترین درگیریهای آینده در امتداد «خطوط گسل فرهنگی » که این تمدنها را از هم جدا می سازد رخ خواهد داد» وی در مورد چرایی درگیریهای آینده، cultural fault line) شش دلیل را ذکر می کند. و بعد نتیجه می گیرد که پس احتمال برخورد بسیار زیاد است. این برخورد احتمالا در دو سطح صورت می گیرد: « در سطح خرد، گروههای نزدیک به هم در امتداد خطوط گسل میان تمدنها، غالبا با توسل به خشونت برای کنترل خاک و مهار یکدیگر به نزاع می پردازند.

در سطح کلان، دولتهای وابسته به تمدنهای مختلف، برای کسب قدرت نسبی نظامی و اقتصادی با هم به رقابت بر می خیزند، برای کنترل نهادهای بین المللی و طرفهای ثالث دست به مبارزه می زنند و بر اساس رقابت، ارزشهای خاص سیاسی و مذهبی خویش را ترویج می کنند.»

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 51 - 53

از لحاظ مصداقی، هانتیگتون معتقد است که زودرس ترین و حساس ترین بر خورد بین تمدنها بین تمدن غرب و تمدن کنفوسیوسی - اسلامی خواهد بود. در این مورد او تاکید دارد که «کاهش تقابل نظامی غرب و اسلام که طی قرنها تداوم داشته، بعید به نظر می رسد. این تقابل می تواند تلخ تر شود.

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 58

وی معتد است که تمدنهای اسلامی و کنفوسیوسی در مقابل تمدن غرب با هم همکاری می نمایند. در این مورد وی مدعی است که «کانون درگیری در آینده بسیار نزدیک، بین غرب و چند کشور اسلامی، کنفوسیوسی خواهد بود.»

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری ص 77

از لحاظ تجویزی، هانتیگتون به غرب هشدار می دهد که «اگر این فرضیه ها پذیرفتنی باشد، لازم است پیامدهای آنها برای سیاست غرب، مورد توجه قرار گیرد» راه حلی که هانتیگتون به غرب ارائه می هد شامل دو برنامه کوتاه مدت و بلند مدت به شرح زیر است: 1- از لحاظ کوتاه مدت برنامه های غرب باید حاوی اجزای زیر باشد: 1-1 همکاری و یگانگی بیشتر در درون تمدن غرب 1-2 تقویت همکاری با روسیه و ژاپن 1-3 محدود کردن دامنه قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی - اسلامی 1-4 حفظ برتری نظامی بویژه در شرق و جنوب آسیا 1-5 دامن زدن به درگیریهای موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی 1-6 مشروعیت بخشیدن به نهادهای سازگار با فرهنگ و تمدن غرب 2- در دراز مدت، هانتیگتون معتقد است راه حلهای دیگری باید مورد توجه قرار گیرد.

مواردی که توجه وی را جلب می کند عبارتند از: «خطر مواجهه و رویارویی با تمدنهای غیر غربی که مایلند با تکیه بر سنتها و ارزشهای خود نوسازی شوند. به نظر هانتیگتون در آینده دور تمدنهای مدرن غیر غربی ... از نظر قدرت به غرب نزدیک می شوند، ولی ارزشها و منافعشان عمدتا با ارزش ها و منافع غرب تفاوت دارد. این وضع ایجاب می کند که غرب قدرت اقتصادی و سیاسی لازم را برای پاسداری از منافع خود در برابر تمدنهای مزبور حفظ کند.»

در پایان هانتیگتون می پذیرد که «در آینده قابل پیش بینی » هیچ تمدن جهانگیری وجود نخواهد داشت، بلکه دنیایی خواهد بود با تمدنهای گوناگون که هر یک ناگزیر است همزیستی با دیگران را بیاموزد»

هانتیگتون و منتقدانش - ترجمه مجتبی امیری

با این تعبیر، هانتیگتون از لحاظ فلسفی بدبینی خود را پنهان نمی کند. اندوهناک از اینکه چرا برتری غرب در تعارض قرار گرفته، و چرا روابط سلسله مراتبی فوق در هم می ریزد، به ناچار توصیه می کند که «تمدنهای گوناگون » ناگزیر به همزیستی با دیگران هستند.

گفت و گوی تمدنها:

اصطلاح گفت و گوی تمدنها اصطلاح جدیدی نیست که به تازگی در فرهنگ سیاسی نمود یافته باشد بلکه قدمتی طولانی دارد. شالوده ادیان الهی تفاهم اقوام، فرهنگها، همکاری ملل، پرهیز از درگیری و خصومت از طریق گفت و گو برای رهیافت به حقیقت است.

قرآن مجید - کتاب آسمانی مسلمانان - در آیه 64 - از سوره آل عمران، پیروان ادیان الهی را به اجتماع پیرامون مشترکات و حقیقت فرا می خواند.

دینداران واقع بین در سایه این تعالیم است که تلاش می نمایند مرزهای موهوم و ساختگی که بین انسانها جدایی افکنده و هر از گاه جنگهای خونینی را موجب می گردد بر دارند.

مصلحین واقعی که سودایی جز تعالی بشریت و برقراری صلح و عدالت جهانی در دل ندارند همواره کوشیده اند از آرمانهای بلند انسانی و ارزشهای معنوی جانبداری نمایند، و درست بر خلاف امثال هانتیگتون که دل نگران افول قدرت غرب و صعود قدرت دیگر تمدنهاست نگران فدا شدن آرمانهای انسانی در پای بازیهای قدرت، قدرت مداران هستند.

گفت و گوی تمدنها - ریشه در فلسفه ای دارد که قدرت را مساوی ظرفیت و توانمندی انسانی می داند نه بازی قدرت و معتقد است که هر باید ظرفیت و توامندی انسانی را ارتقا داد. در این فلسفه عقل و دین رکن سعادت، آدمی محسوب می شوند که اگر نباشند، انسان محکوم به زندگی ننگ و مصیبت باری خواهد شد.

گفت و گوی تمدنها پیش از این نیز مورد توجه اندیشمندان بوده است که «گوته » شاعر و متفکر برجسته آلمانی (1832 - 1749) را باید یکی از پیشگامان در این وادی دانست، او با آفرینش آثاری فراتر از زمان و مکان، گام در راه گفت و گوی واقعی با فرهنگ ها و تمدنهای دیگر گذاشت، آن هم در روزگاری که اثرات منفی پیشداوریهای قرون پیشین در میان عامه مردم و بخش بزرگی از نخبگان جامعه هنوز از میان نرفته بود.

اما آنچه امروزه ایده گفت و گوی تمدنها را اهمیت بخشیده، مطرح شدن به عنوان یک نظریه سیاسی و مورد حمایت قرار گرفتن آن از سوی سازمان ملل متحد و قریب به اتفاق دولتهای جهان است.

رئیس جمهوری اسلامی ایران حضرت حجة الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در نطق معروف خود در پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در شهریور ماه 1377 (1998) به طور رسمی از جامعه جهانی خواست که سال 2001 را سال «گفت و گوی تمدنها» اعلام کند و برنامه های مناسبی نیز برای نهادینه کردن آن تدارک ببیند. ایشان در سخنرانی خود تاکید نمودند که از «والاترین دستاوردهای این قرن پذیرش ضرورت و اهمیت گفت و گو و جلوگیری از کاربرد زور، توسعه تعامل و تفاهم در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و تقویت مبانی آزادی و عدالت و حقوق انسانی باشد».

پیشنهاد آقای خاتمی از همان آغاز با استقبال برخی از شخصیتهای سیاسی و علمی جهان از جمله آقای کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد روبرو شد و از آن به عنوان ابتکاری شجاعانه یاد کردند.

برای تحقق پیشنهاد جناب آقای خاتمی، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز قطعنامه ای را با حمایت 55 کشور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح کرد. این قطعنامه در تاریخ 12 آبان 1377 (سوم نوامبر 1998) با اجماع آرای اعضای مجمع عمومی به تصویب رسید. تصویب این قطعنامه موجب شد که موضوع مفاهمه تمدنها به صورت طرحی اجرایی با حمایت جامعه بین المللی در دستور کار سازمان ملل متحد قرا گیرد و برنامه ها و فعالیتهای مربوط به آن توسط سازمانهای بین المللی دولتی و غیر دولتی مورد توجه و تشویق و حمایت واقع شود.

دبیر کل سازمان متحد که از مدافعان جدی این نظریه است و بارها با تعابیری نظیر اینکه «خود را در خدمت نظریه و طرح آقای رئیس جمهور ایران قرار می دهم » تصمیم جدی خود را جهت پیشبرد این نظریه نشان داده است; ایشان متعاقب تصویب این طرح یک دیپلمات ایتالیایی به نام «جبان دومنیکوپیکو» را به نمایندگی خویش به ریاست سال گفتگوی تمدنها در سال 2001 منصوب نمود.

با تصویب این پیشنهاد، ضمن اینکه تمامی کشورهای عضو سازمان ملل و نیز یونسکو موظف شده اند که به مقوله گفت و گوی تمدنها بذل توجه نمایند. انتظار جهانیان از ایران اسلامی به عنوان مهد یکی از بزرگترین تمدنهای بشری و کشوری که رئیس جمهور آن طراح پینشهاد فوق بوده اند این است که بیشتر و بهتر از دیگران به بحث و گفتگوی تمدنها بپردازد.

حمایت مؤکد مقام معظم رهبری از این طرح تاثیر بسیار مهمی در جلب توجه اندیشمندان و حمایت عمومی مردم داشته است.

ایشان در این باره اظهار نموده اند: «این ملت (ملت مسلمان ایران) امروز نماینده یک تمدن بسیار عمیق و عظیم به نام تمدن اسلامی است که هم در تاریخ پایگاه بسیار والایی دارد و هم به لحاظ قوانین، جهان بینی فلسفه، بسیار قوی و نیز فرهنگ ریشه دار و گسترده از استحکامی بی نظیر برخوردار است بنا بر این ملت ایران می تواند به عنوان نماینده این تمدن با تمدن های دیگر گفت و گو کند. گفت و گوی تمدن ها به معنای گفت و گو با ماموران اطلاعاتی و دولت ها نیست بلکه باید با کسانی که اهل فرهنگ و تمدن هستند انجام شود.»

مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای در دیدار با نمایندگان سیاسی ایران در خارج از کشور 26 مرداد 1378 - همشهری

برای پیگیری مجدانه این طرح و تحقق آن سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزهای 22 و 23 آذرماه 1377 اقدام به برگزاری همایش بین المللی در تهران نمودند. در این همایش علاوه بر اساتید و دانشمندان ایرانی، صاحب نظرانی از کشورهای لبنان، سوریه، مصر، کنیا، مالزی، ژاپن، آلمان و کانادا نیز حضور یافتند و مقالات علمی خود را قرائت نمودند که 47 مقاله برگزیده بعدا به صورت کتاب، تحت عنوان «چیستی گفتگوی تمدن ها» منتشر گردید.

همزمان با شروع کار همایش، رئیس جمهور دستور تاسیس مرکز مطالعات بین المللی گفتگوی تمدنها را صادر نمود که ریاست آن را دکتر محمد جواد فریدزاده،مشاور فرهنگی رئیس جمهوری به عهده دارند.

کلمات کلیدی
اسلام  |  تمدن  |  غرب  |  ترجمه مجتبی امیری  |  باب طرح گفتگوی تمدنها  |  ملل متحد سال گفتگوی تمدنها  |  گفتگوی تمدنها  |  هانتیگتون  | 
لینک کوتاه :