گنجینه معارف

حضور یکپارچه مردم در انقلاب اسلامی

منبع : انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه , محمدی، منوچهر , 138 , , , تعداد بازدید : 2348     تاریخ درج : 1385/05/01    

یکی از مسائل مهمی که نظر اغلب تحلیل گران انقلاب اسلامی ایران را به خود جلب کرده و ناظرین خارجی را به حیرت انداخته بود، این واقعیت بود که چگونه در این انقلاب به ناگهان تمامی مردم تقریبا «همزمان و هماهنگ سربرداشته و قیام کردند و همصدا خواستار تحول و تغییر اساسی یعنی سقوط رژیم شاه و برقراری حکومت اسلامی شدند.» در ایران به جز عده معدودی که وابستگی بسیار نزدیک به رژیم شاه داشته و منافع و بقای آنها بستگی به دوام رژیم شاه داشت دیگر اقشار و طبقات جامعه از کشاورز، کارگر، اصناف، کارکنان دولت، و دانشجویان و دانش آموزان شهری و روستایی، در همه نقاط کشور، با هم قیام کرده و بدون آنکه به ائتلاف یا تفاهم بر سر خواسته های متفاوت گروهها نیازی پیدا شود همه همصدا با شعارهای واحد پرچم مبارزه بر علیه رژیم را برداشتند.

تبلور عینی این وحدت و یکپارچگی را می توان در تظاهرات سال 1357 در روزهای عید فطر، تاسوعا، و عاشورا در تهران دید. به ناگهان مردم تهران، شهری که در اثر حرکتهای شاه چهره مذهبی خود را از دست داده و نمونه شهرهای اروپایی ساخته و تزیین شده بود و به آن شهرها بیشتر شباهت داشت تا به یکی از شهرهای ممالک اسلامی، قیام نموده و آرمانهای خود را در روحانیت و مذهب باز می شناسند. همه با هم، حتی آنهایی که چندان مذهبی نبودند، همراه با تمام ملت فریاد «الله اکبر» سر داده و هویت مدفون شده خود را در مذهب می یابند. در روز عید فطر تهران در آستانه حرکتی قرار می گیرد که سرتاسر کشور را در برگرفته و در تب و تابی عرفانی هویت خود را باز یافته و آنچه را که جزء نظم عادی جوامع امروزی است همچون سرابی به دور می افکند.

در تظاهرات عاشورا اگر کودکان و ناتوانها و پیرها و قسمتی از زنها را که در خانه می مانند کنار بگذاریم، تمام تهران در خیابانها بوده و شعار «مرگ بر شاه » را فریاد می زد همه (به استثنای آنهایی که وابستگی بسیار نزدیک به رژیم شاه داشته و از قبل او زندگی و تغذیه می کردند) حتی افرادی که مدتهای طولانی همراه رژیم بوده و تا چندی پیش طرفدار سلطنت مشروطه بودند، فریاد مرگ بر شاه می کشیدند.

اصولا حرکتهای انقلابی توده های مردم اراده ای مطلقا دسته جمعی را آشکار می کند و در تاریخ ملتهای دنیا کمتر چنین موقعیتی پیدا می شود. اراده جمعی اسطوره ای سیاسی است که به کمک آن حقوقدانان یا فلاسفه می کوشند تا تشکیلات و سازماندهی آن را تحلیل یا توجیه کنند. این اراده جمعی یک جنبه تئوریک دارد که کمتر به چشم دیده شده است و به قول میشل فوکو مانند خدا یا روح شاید هرگز به چشم دیده نشود. اما در تهران و در تمام ایران چنین اراده جمعی ملتی مشاهده شده و یک عینیت مطلقا (1) روشن و ثابت باقی ماند و به این ترتیب وحدتی ناگهانی در تاریخ ملت ایران و بر پایه احساسات قوی مذهبی به وجود آمد. این احساسات در مسائلی شکل گرفته که سالها ملت از آن در رنج بود، رنج از سلطه و نفوذ بیگانگان، احساس نفرت از غارت و چپاول منابع و سرمایه های ملی، سیاست خارجی وابسته، و نفوذ در همه جا آشکار آمریکا خواسته ملت را نه تنها بر طرد مسائل فوق مطرح کرد بلکه طرد همه ارزشهای مسلط که از سالها و قرنها پیش سرنوشت سیاسی آنها را پدید آورده و بدبختیها و حقارتها را به دنبال داشته است.ایجاد چنین اراده دسته جمعی و اتحاد مردم نتیجه اتحاد میان گروههای مختلف سیاسی نبوده است و همچنین نتیجه سازش میان طبقات اجتماعی متفاوت نبوده است که بالاخره هر کدام در موارد مربوط به خواسته های گوناگون خود سازش نموده و در مواردی تعدیل کنند یا تسلیم شوند.

آنچه که شدت و عمق انقلاب را در ایران مشخص می کرد دو عامل بود: یکی اراده جمعی مردم که از نظر سیاسی شکل گرفته و مورد تردید هیچ کس حتی دشمنان و شاه هم نبود و دیگری خواست و اراده آنها در تغییر اساسی و بنیادین در نظام سیاسی اجتماعی و ارزشهای حاکم بر جامعه بود.

پی نوشت:

1. کلوبریر، پیر بلانشه، «ایران انقلاب بنام خدا» ، ترجمه قاسم صنعوی، انتشارات سحاب، ص 255.

کلمات کلیدی
انقلاب  |  مردم  |  شاه  |  انقلاب اسلامی  |  سر خواسته‌های متفاوت گروهها  |  مردم در انقلاب اسلامی  | 
لینک کوتاه :